تاریخ ادبیات در ایران (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این کتاب که نخستین جلد آن در ۱۳۳۲ خورشیدی در
تهران به چاپ رسید، به قلمرو تاریخ ادبیات فارسی در قلمرو
زبان فارسی نو (دری)؛ یعنی ادبیات ایران در روزگار اسلامی میپردازد و از دو دوره پیشین زبان فارسی (باستان و میانه)؛ یعنی ادبیات ایران پیش از
اسلام سخن نمیگوید، اما در عنوان کتاب حتی پس از بازبینی چاپهای تازهاش، چنین چارچوبی در نظر نیامده است. این اثر افزون بر نقد، موضوعهای سبک شناختی و جامعه شناختی (اجتماعیات) فراوانی را نیز در بر دارد؛ چنان که نیاز پژوهش گران را در هر یک از این زمینهها بر میآورد.
مورخ ادبی، ناگزیر باید «ادبیات» را به روشنی تعریف کند تا قلمرو کارش را بشناسد و آشکار سازد که کدام متن
ادبیات است و کدام یک ادبیات نیست. هر یک از کتابهای تاریخ ادبیات، دیدگاه نویسنده را در باره چیستی ادبیات مینماید. مورخان ادبی ایران، کمابیش همه آثار مکتوب تمدن فارسی زبانان را در جرگه ادب گنجانده و کتیبهها، نوشتههای
علمی، تاریخی، جغرافیایی، رسائل دینی، مذهبی و... را ادبیات شمردهاند. ذبیح الله صفا، هرمان اته و استاد همایی بر این شیوه به نوشتن تاریخ ادبیات دست زدند.
زبان کتاب صفا، کمابیش یک دست و در همه جا
علمی و پخته است و از سنتهای ادبی فارسی زبانان پیشین وام میکند. این ویژگی اخیر در نظر برخی از خوانندگان، دور از
ذهن و غریب نموده و عیب آن شمرده شده است. جلد اول کتاب با عنوان «تاریخ ادبیات در ایران، از آغاز عهد اسلامی تا دوره سلجوقی» در ۷۱۶ صفحه، جلد دومش (از میانه قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم)، در سال ۱۳۳۴ و جلد سوم آن در دو بخش (از اوایل قرن هفتم تا پایان قرن هشتم)، در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲، جلد چهارم (از پایان قرن هشتم تا اوایل قرن دهم) در سال ۱۳۵۶ و جلد پنجم (از آغاز سده دهم تا میانه سده دوازدهم)، در سه بخش در سالهای ۱۳۶۲، ۱۳۶۴ و ۱۳۷۰ منتشر شد.
امید بود که جلدهای بعدی کتاب، دست کم تا
سده کنونی، یکی پس از دیگری به چاپ برسد، اما عمر نویسنده دانشمند آن در
اردیبهشت ۱۳۷۸ به سر آمد و کارش به سرانجام نرسید، اما دوره پنج جلدی (هشت مجلد/ ۵۹۰۷ صفحه) اثرش بارها در ایران چاپ شد. محتوای کتاب او در قالب چندین باب عرضه میشود که هر باب چند
فصل و هر
فصل چندین بهره دارد.
ذوق تذکره نویسان ایرانی، در حوزه
نقد و داوری ادبی، در دیدگاههای خاور شناسان و مورخان ادبی ایرانی نیز بسیار تاثیر گذارده است و حتی نویسنده این کتاب که خود از متاخران فن تاریخ
ادبیات به شمار میرود، از این تاثیر پذیری سهمی دارد؛ زیرا وی در بسیاری از جاها، داوریهای صاحبان تذکرهها را باز میگوید و بدانها استناد میکند.
وی پیش از طرح بحث در باره وضع ادبی هر عهد، به انگیزه آشنایی خواننده با چارچوب فکری و سیر اندیشهها و باورها و
علوم آن روزگار، مقدمات دراز دامنی میچیند و بر این است که ادب (ادبیات)، فن بیان عقاید و افکار و عواطف است و
علوم ادبی دانشهایی به شمار میروند که زمینه را برای تحقق این مقصود فراهم تر میآورند.
این کتاب پنج جلدی به رغم اینکه در دورهای بیش از چهل
سال فراهم آمده، از الگویی کمابیش یک سان پیروی کرده است. بنا بر این، نویسنده در هر جلد پیش از آوردن سرگذشت شاعران و نویسندگان هر دوره و نمونه آثار آنان، برای آشنا شدن خواننده با اوضاع و احوال آن روزگار، گزارشهایی در باره اوضاع سیاسی و اجتماعی، وضع
علوم و دانشها و مهمترین مباحث دینی و کلامی در آن هنگام عرضه میکند و تصویری از چهره ادبیات و
علوم ادبی مینماید. آن گاه در دو بخش جدا از هم، به شناساندن شاعران و نویسندگان پر آوازه هر دوره میپردازد و از زندگانی و آثار و اندیشهها و نمونه شعرها و نوشتههای آنان یاد میکند.
این
فصلهای بنیادین به آماده شدن خواننده برای فهمیدن اشعار و
اندیشه و سبک شاعری و نویسندگی آنان بسیار کمک میکند. کوشش نویسنده در بارور کردن
فصلهای آغازین کتاب، دست رنج او را به مرز «دوره تاریخ
تمدن و فرهنگ و ادب ایرانی» نزدیک کرده، اما همین ویژگی که خود بر صفحات کتاب صفا نیز افزوده، بعدها در دید برخی از محققان، حشو و کاستی کار وی و موجب ملالت خواننده شمرده شده است.
توضیح در باره دین (باورها و مناسک و مذاهب) مردمان و
علوم شرعیه ، دانشهای عقلی و
علوم ادبی، فنون رایج نزد آنان و شمار کتابها و کتاب خانههای هر عصر، بخشی از تمهیدات پیش گفتهاند.
جلد پنجم کتاب که سه بخش دارد، پس از انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ ش) و بخش فراوانی از آن در آلمان تنظیم و نوشته شد و به رغم اینکه دست رس نداشتن نویسنده به منابع اصلی و دست یکم، در پارهای از بخشهای آن نمایان است، کوشش فراوان او را برای بررسی همه گزارشهای درخور، بسیار باید ستود.
مؤلف در این بخش از کتاب (ادبیات دوره صفویه و سبک هندی) از پژوهشهای احمد گل چین معانی بسیار سود برده است.
کتابهای تاریخ ادبیات به معنای امروزی آن، در
ایران پیشینه درازی ندارد. چنین آثاری بیشتر در تذکرههای شاعران میآمد که گویی نخستین آنها در قلمرو
زبان فارسی ، لباب الالباب (۶۱۸ ه) سدید الدین عوفی است. گل چین معانی، ۵۲۹ اثر تذکرهای و تاریخ ادبیاتی را تا ۱۳۵۰ خورشیدی یاد میکند که بیشتر آنها پس از قرن دهم در شبه قاره هند نوشته شدهاند. نخستین آثار پژوهشی و تحلیلی در باره «تاریخ ادبیات فارسی» را خاور شناسان سده نوزدهم نوشتند که تاریخ ادبیات فارسی هرمان اته آلمانی (۱۸۴۲- ۱۹۱۷)، ترجمه صادق رضازاده شفق (تهران ۱۳۳۷ ش) و تاریخ
شعر فارسی به ایتالیایی، نوشته ایتالوپیتزی (۱۸۹۴ م) از آنهایند، اما مهمترین اثر در این باره، تاریخ ادبی ایران ادوارد براون است و کتاب کوچک پاول هرن (۱۹۰۹) در این باره، پس از آن جای میگیرد. نوشتههای یان ریپکا از چکسلواکی، برتلس و براگنیسکی روسی و باوزانی ایتالیایی و شبلی نعمانی از شبه قاره هند، از دیگر کتابهای غیر ایرانیان در این زمینه به شمار میروند.
باری، ایرانیان نوشتن تاریخ ادبیات را به معنای تازه اش در
سده اخیر و به پیروی از اروپاییان به ویژه ادوارد براون آغاز کردند. نخستین کتاب تاریخ ادبیات فارسی، از آن محمدحسین خان فروغی (ذکاء الملک) بود که برای
تدریس در مدرسه سیاسی پیشین نوشته و پس از درگذشت نویسنده به کوشش فرزندانش در ۱۳۳۵ در تهران چاپ شد. کسانی، نوشتن تاریخ ادبیات فارسی را برای تدریس در مدرسهها و دانش سراها پس از آن نیز دنبال کردند که صادق رضازاده شفق، بدیع الزمان فروزانفر و جلال الدین همایی از آن جرگهاند. نوشتن تاریخ ادبیات در قلمرو
زبان فارسی تاجیکی را نیز خاور شناسان روس و تاجیک، هم زمان با یک دیگر پی گرفتند. باری، نوشتن تاریخ ادبیات فارسی به شیوه اروپایی و در قالبی پژوهشی و مبسوط، با قلم ورزیهای ذبیح الله صفا، استاد دانش گاه تهران بنیاد یافت.
بر عنوان کتاب صفا، خرده گیری و یادآوری شده است که با توجه به تقسیمات جغرافیایی سیاسی سدههای اخیر، یاد کردن از نویسندگان شهرهای
افغانستان ، ما وراء النهر، شبه قاره هند، آسیای صغیر و آذربایجان درست نیست. از همین روی، نویسنده عنوان آخرین چاپ کتاب را به تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی تغییر داد. هم چنین گفتهاند چرا در این کتاب از لهجهها و ادبیات عامیانه استانها و اقلیتهای نژادی و مذهبی مانند کرد و لر و ترک و
یهود ، یاد نشده یا چرا با نقل گزیده شعرهای شاعران و نمونه آثار نویسندگان بر گستره کتاب افزوده شده است؟ اما برخی از پژوهندگان، آن را در سنجش با ده کتاب برگزیده هفتاد
سال اخیر از «نخستینها» برشمردهاند.
بیشتر منابع کتاب، دست یکم و معتبرند؛ زیرا نویسنده برای بهره گیری از منابع اصلی در هر مبحث، در بسیاری از جاها به ویژه در مجلدات آغازین، از نسخههای خطی و گاه یکتای روزگار خود سود جسته و شعرها و نمونهها را نیز گاهی از همین نسخههای خطی یا از چاپهای سنگی و نامنقح نخستین برگزیده است. از این رو، شماری از آنها با ضبط چاپهای انتقادی بعدی ناسازگار مینمایند و در چاپهای بعدی کتاب برای سازگار کردن آنها با آن صورتهای انتقادی آثار و جبران کمبودهایی از این دست، تلاشی صورت نگرفته است.
چکیدهای از این کتاب، به درخواست استادان رشته زبان و
ادبیات فارسی برای دانش جویان دوره کار شناسی سامان یافت که جلد اول آن را خود نویسنده در ۱۳۵۵ منتشر کرد و در ۱۳۷۴ به چاپ چهاردهم رسید. جلد دوم، سوم و چهارم این چکیده نیز به گزینش محمد ترابی فراهم آمده است.
نمایه نامهای تاریخی و جغرافیایی و جایها و کتابها، فرقهها و اقوام و اشخاص و سلسلهها، در پایان برخی از جلدهای کتاب آمده است و پانوشتهای نویسنده افزون بر توضیحات سودمند وی درباره شاعران و نویسندگان و آثار یا زمانه آنان، نشانی منابع کتاب را در بر دارند. مقدمه او نیز در جلد نخست اثر، دغدغه اش را در باره آشنایی خوانندگان کتابش با ادب و ادبیات نویسی و مقدمات آن نشان میدهد.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری
علوم اسلامی.