• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ اسلامی بیت‌المقدس(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاریخ دورة اسلامی . تاریخ اسلامی بیت المقدس مشخصاً به سه دوره تقسیم می شود: در دورة نخست (۱۳ـ ۶۴۸) بر سر مالکیت این شهر میان مسلمانان و مسیحیان و نیز امیران و گروههای مختلف مسلمان کشمکش وجود داشت . نقطة اوج این کشمکش ، بروز جنگهای صلیبی بود. این دوره با ویرانگریها در نیمة نخست قرن هفتم ، به پایان می رسد. دورة بعد (۶۴۸ ـ۱۲۵۰) نسبتاً بی حادثه گذشت . در این دوره بیت المقدس تبعیدگاه امرا تلقی می شد و اغلب گرفتار فتنة «فلاحین » یا بدویان آشوبگر بود. با اینهمه ، از آنجا که این شهر با سیاستهای مذهبی ممالیک و عثمانیها هماهنگی داشت ، جنبة مذهبی و تقدس آن قوت یافت (بناهای به جای مانده از این دوره این امر را نمایان می سازد). تاریخ معاصر بیت المقدس با فتح آن به دست ابراهیم پاشا در ۱۲۴۷ آغاز می شود.
دورة نخست .
۱) فتح بیت المقدس . پس از نبرد تعیین کنندة یرموک • (رجب ۱۵/ اوت ۶۳۶)، مسلمانان بیت المقدس را در ۱۶ـ۱۷/ ۶۳۸ فتح کردند. کارتسلیم شهر را خالدبن ثابت الفهمی ، از رؤسای قبایل ، با قید این شرط ترتیب داد که اراضی مفتوحه به مسلمانان تعلق یابد، اما مادام که سکنة اورشلیم جزیة مقرر را بپردازند مسلمانان در امور آن مداخله نکنند (بلاذری ، ص ۱۳۹، سطر ۴ـ۹). نخستین مسلمانانی که در بیت المقدس اسکان یافتند، کسانی از مردم مدینه همچون اوس ، برادرزادة حَسّان بن ثابت ، شاعر خاص پیامبراکرم ، بودند (ابن سعد، ج ۷، قسم ۲، ص ۱۲۴). از صحابة مشهور در میان این عده باید از عُبادة بن صامت ، نخستین قاضی مسلمان بیت المقدس ، نام برد (ذهبی ، ص ۱۹).
مقدسی (مقدسی،ص ۱۷۱، س ۱۲) و دیگران گفته اند که خلیفه عثمان ، عواید باغهای سلوام (شیلوه ) را به فقرای
شهر اختصاص داد. باوجود اینکه نظم جامعة مسیحیان این شهر با فتح بیت المقدس به دست مسلمانان دستخوش دگرگونی شد، بیت المقدس هویت مسیحی خود را تا حدودی حفظ کرد.
۲) دورة امویان (۱۹ـ۱۳۲). در حدود سال ۱۹ معاویة بن ابی سفیان به فرماندهی سپاه اسلام در فلسطین و شام منصوب شد. او مدت چهل سال ، نخست به عنوان والی ، سپس به عنوان خلیفه ، بر این سرزمین حکم راند. در دورة حکومت او بیت المقدس صحنة دو رویداد مهم بود؛
در ۳۸ معاویه و عمروبن عاص در این شهر برای جنگ با حضرت علی علیه السلام هم پیمان شدند. آن دو بر همکاری و معاونت یکدیگر پیمان بستند و توافق شد تا پس از فتح مصر امارت آنجا از سوی معاویه به عمروعاص واگذار شود و عمرو تمام تلاش خود را برای رسیدن معاویه به خلافت به کار بندد (ابن سعد، ج ۴، قسم ۲، ص ۲، سطر ۲۲ به بعد). در صفر ـ ربیع الاول سال ۴۰، معاویه در بیت المقدس از مسلمانان بیعت گرفت . او در همین ایام در جُلْجُتا، جَتْسْیمانی ، و قبر مریم عذرا نماز گزارد. طرح بنای قبة الصخره نیز در خلال حکومت طولانی معاویه تهیه شد.
۳) دورة عباسیان (۱۳۲ـ ۳۵۸). این شهر در پایان دوران حکومت بنی امیه ، سخت پرآشوب بود. عباسیان در آغاز به هویت مذهبی و مقدس این شهر عنایت خاصی داشتند. این امر از نخستین سفر خلیفه منصور به بیت المقدس ، بلافاصله پس از بازگشت از سفر حج به بغداد در ۱۴۰ و مجدداً در ۱۵۴، بخوبی هویداست (طبری ، سلسلة سوم ، ص ۱۲۹، ۳۷۲). فرزند وی مهدی نیز از این شهر دیدار کرد و درآنجا نمازگزارد (طبری ، سلسلة سوم ، ص ۵۰۰). منابع معتبر مؤید مهاجرت گستردة شمار قابل ملاحظه ای از مسلمانان ایران به این شهر است .
فرقة مذهبی کرامیه ، که ابتدا در حوالی میانة قرن سوم درشهر بیت المقدس اسکان یافته بودند، خانقاههایی برای
اعضای خود تأسیس کردند. در عهد مأمون (۱۹۸ـ ۲۱۸) بیت المقدس دچار قحطی شد و مسلمانان از آن کوچیدند.
حادثة مهمتر، شورش عظیم «فلاحین » در اواخر حکومت معتصم (۲۱۸ـ ۲۲۷) بود. این شورش به رهبری ابوحرب المُبَرْقَع ، بزودی در سراسر شام گسترش یافت . هنگامی که او وارد بیت المقدس شد، همة مردم شهر از مسلمان و مسیحی و یهودی از شهر گریختند و تمام عبادتگاهها غارت شد. سرانجام ، المبرقع در مقابل سپاه معتصم شکست خورد (ابن اثیر، ج ۶، ص ۳۷۱ـ۳۷۲). فقدان حکومت مرکزی قدرتمند در قرن سوم و احیاناً شرایط دیگری ، نظیر تجاوزات روم شرقی به سرزمینهای اسلامی ، سبب بروز اختلاف میان مجامع مذهبی شد.
۴) دورة فاطمیان ، ترکمانان و سلجوقیان (۳۵۸ـ۴۹۲). اندکی پس از فتح مصر به دست فاطمیان ، فلسطین و بیت المقدس نیز تحت سلطة آنها درآمد. فلسطین پیوسته مورد هجوم قرمطیان و صحرانشینان بود که ابتدا متحداً
و پس از چندصباحی (از ۳۶۳) جداگانه به این سرزمین حمله کردند. این حملات بویژه در فاصلة سالهای ۴۱۱ تا ۴۲۱ ویرانگر بود (ابن اثیر، ج ۱۰، ص ۳۰۸، س ۱۷؛
مان ، ج ۲، ص ۱۸۱، س ۲۲). از حدود اواسط قرن پنجم ، بیت المقدس بتدریج به عنوان شهر اصلی جانشین رمله شد (انطاکی ،ج ۲، ص ۲۰۱). در ثلث پایانی قرن پنجم ، به جای رمله ، بیت المقدس کانون رویدادهای نظامی بود. فاطمیان که ازقحطی و طاعون و هرج و مرج در مصر به تنگ آمده بودند برای سرکوب صحرانشینان یاغی و متمرد و دست اندازیهای سلاجقه در فلسطین ، از اَتسِزبن اُوَق ، فرمانده ترکمن ، استمداد جستند؛
اما اتسز خود به دشمنی با فاطمیان برخاست و در۴۶۳ بیت المقدس را پس از محاصره ای طولانی به تصرف درآورد و به مصر نیز حمله برد. سرانجام در ۴۷۰ به دست تُتُش ، برادر ملکشاه سلجوقی ، مغلوب شد و بیت المقدس
به قلمرو سلاجقه منضم گردید (یافعی ، ج ۳، ص ۱۳۹).
در شعبان ۴۹۱، هنگامی که صلیبیان در راه بیت المقدس بودند، الافضل ، نایب الحکومة فاطمی مصر، شهر را محاصره و تصرف کرد (ابن میسر، ص ۳۸؛
ابن خلدون ، ج ۵، ص ۱۸۴). غفلت مسلمانان از اهمیت تهدید صلیبیان را می توان از این امر دریافت که در این ایام یکی دیگر از سلاجقه ، رضوان پسر تتش ، از دمشق به راه افتاده بود تا بیت المقدس را از فاطمیان بگیرد. اما او هرگز توان مقابله با سپاه الافضل را نداشت ، لذا نایب الحکومة فاطمی به مصر بازگشت و تنها دستة کوچکی از نیروهای خود را در بیت المقدس به محافظت گماشت .
اشارات متعدد در آثار نویسندگان مسلمان ، تصوری نسبتاً واقعی از زندگی در بیت المقدس پیش از تصرف صلیبیان به دست می دهد. به گفتة مجیر الدین حنبلی (حنبلی ،ص ۲۶۳ـ ۲۶۵) مذهب غالب مردم شهر در قرن چهارم ـ پنجم حتی قبل از هجوم صلیبیان ، شافعی با رشحاتی از مذهب حنبلی بود که ابوالفرج شیرازی بدان سامان برده بود. این وضع در دوره های بعد نیز در شهر مشاهده شده است . بارزترین مشخصة زندگی در بیت المقدس حضور زائران از تمام نقاط جهان در این شهر بود. روح این شهر در اواخر قرن چهارم به نحو چشمگیری با قرن پنجم متفاوت بود. قرن چهارم با سه شخصیت برجستة ایرانی تبار مشخص می شد: مقدسی ، سیاح بزرگ و یکی از والاترین شخصیتهایی که تمدن اسلامی پرورده است ؛
مطهربن طاهر، پژوهنده ای تیزبین و بی غرض در زمینة ادیان ، که آثار خود را در شهر بُست ، در شرق ایران ، به رشتة تحریر درآورد؛
و بالاخره ابوسلیمان محمدبن معشر قدسی بستی که ، به گفتة ابوسلیمان منطقی ، نویسندة رسائل اخوان الصفا بوده است .
اما در قرن پنجم ، معارف مختلف اسلامی ، با اقبال هرچه بیشتر روبرو شد. یکی از نمایندگان تمام عیار این عصر ابوالفضل بن طاهر قَیسرانی بود که در زمینة زبان عربی ، حدیث و بویژه عرفان فعالیت فراوان داشت . مُشرّف بن مُرَجّا، نویسندة فضائل القدس ، نیز در همین قرن زندگی می کرد. برجسته ترین عالم بیت المقدس ، ابوالفتح نصربن ابراهیم ، شیخ شافعیان شام بود که در اواخر این دوره شهر را به قصد صور ترک کرد (یافعی ، ج ۳، ص ۱۵۲ـ۱۵۳). این شهر به عنوان محل تبعید یا تحصن کسانی نیز که عقاید و شیوة زندگانی نامتعارفی داشتند مورد توجه بود. چنین توجهی از اوایل عهد بنی امیه آغاز شده بود (طبری ، سلسلة اول ، ص ۱۹۲۰، س ۱۰؛
ابن سعد، ج ۷، قسم ۲، ص ۱۵۶ـ۱۵۷).
۵) دورة صلیبیان و ایوبیان . صلیبیان در ۱۲ شعبان ۴۹۲/۶ ژوئن ۱۰۹۹، بیت المقدس را محاصره کردند و در ۲۳ رمضان / ۱۵ ژوئیة همان سال ، به تصرف خود درآوردند. قتل عام مسلمانان و یهودیان ناشی از ملاحظات دینی و نظامی بود. بیت المقدس پس از این هجوم ، به صورت شهری مسیحی درآمد که در آن نه آیینهای اسلام و یهودیت مجاز بود و نه غیرمسیحیان حق اقامت داشتند. مساجد به کلیسا تبدیل شد، یا به عنوان اماکن غیردینی مورد استفاده قرار گرفت . مملکت نوپای مسیحی ، مملکت اورشلیم یا «رگنوم هیروسالم » نامیده شد و بیت المقدس (اورشلیم ) به عنوان مرکز این مملکت ، و در مقام یک مکان مقدس مسیحی ، رو به رونق نهاد. در کمتر از یک دهه پس از آنکه صلیبیان این شهر را تسخیر کردند، زندگی برای سکنة غیرمسیحی به حالت عادی درآمد. ورود به این شهرهمچنان برای مسلمانان و یهودیان ممنوع بود، اما آنان بمرور اجازه یافتند که برای تجارت و زیارت وارد شهر شوند (ابن منقذ، ص ۱۳۴ـ ۱۳۵). صلاح الدین ایوبی پس از پیروزی قاطع بر صلیبیان در حِطّین (ربیع الثانی ۵۸۳/ ژوئیة ۱۱۸۷) به طرف بیت المقدس پیش رفت و این شهر را به محاصرة خود درآورد. پس از مذاکرات فراوان ، در رمضان ۵۸۳/ نوامبر ۱۱۸۷، پیمانی میان او و صلیبیان منعقد شد. براساس آن ، سکنة شهر اجازه یافتند که پس از پرداخت فدیه خود را آزاد سازند. تنها مسیحیان شرقی در بیت المقدس ماندند و شهر در اندک زمانی چهرة کاملاً اسلامی به خود گرفت . اماکن مقدس مسلمانان حیثیت پیشین خود را بازیافت . یکی از نقاط عطف تاریخ بیت المقدس قدرت یافتن المعظم ، برادرزادة صلاح الدین ایوبی ، سلطان دمشق بود. او باوجود تلاش فراوان برای تزیین حرم و تأسیس مدرسة علوم دینی حنفی به نام «المعظمیه » ، به سبب ترس از تجاوزات دوبارة مسیحیان ، در ۶۱۶/۱۲۱۹ دستور داد تا تمامی شهر را بجز حریم معبد، کلیسای قیامت و قلعة نظامی ، منهدم کنند. اما برادر او الکامل که حاکم مصر بود، برای آنکه از تعرض ایوبیان شام مصون باشد، در حدود ۶۲۶/۱۲۲۹ معاهده ای با امپراتور فردریک دوم منعقد کرد و طبق آن این شهر را به مدت ده سال به او واگذاشت . به سبب منازعاتی که بعدها بین ایوبیان مصر و ایوبیان شام پیش آمد، قراردادی میان ایوبیان شام و مسیحیان منعقد شد که به موجب آن ظاهراً مسلمانان حتی از ناحیة معبد نیز بیرون رانده می شدند و فرمانده صلیبیان امکان می یافت که بر بیت المقدس یکسره تسلط یابد (کدر ، ج ۴۱، ص ۸۸). سرانجام ، بیت المقدس به سلطة حکّام مصر درآمد و جز مدت کوتاهی در ۶۴۷ که دوباره به دست سلطان دمشق افتاد، تا زمانی که عثمانیها در ۹۲۲ـ۹۲۳ آنجا را فتح کردند، همچنان زیر سیطرة مصریان باقی ماند.
دورة دوم .
۶) قداست بیت المقدس در اسلام ؛
«فضائل القدس ». تاریخ بیت المقدس در این دوره تا حد زیادی متأثر از منازعة طولانی صلیبیان و مسلمانان است . جایگاه بیت المقدس در اسلام فراز و نشیبهای خاصی داشته است ( حدیث مشهور نبوی که بیت المقدس را پس از مکه و مدینه سومین شهر مقدس اسلام معرفی می کند (ابن حنبل ، ج ۲، ص ۲۳۸) موجب توجه و اقبال مردم به این شهر شد و آثاری در فضیلت این شهر به وجود آمد ) . در قرن پنجم دو کتاب در «فضائل القدس » تدوین شد. قداست بیت المقدس از ۵۳۹، در دورة عمادالدین زنگی ، و در عهد صلاح الدین و در سالهای قبل و بعد از ۵۸۳ به اوج خود رسید. در نیمة دوم قرن ششم و در قرون بعد، کتابهای بسیاری دربارة «فضائل القدس » در نقاط مختلف به رشتة تحریر درآمد و در دورة ممالیک ، نگارش این کتابها چندین برابر شد؛
دست کم سی کتاب در باب «فضائل القدس » از این دوره بازمانده است.
۷) دورة ممالیک و عثمانیها (۶۴۸ـ۱۲۴۷). در آغاز دورة ممالیک ، بخش اعظم بیت المقدس ویرانه و خالی از سکنه بود. پس از پیروزی ممالیک در عین جالوت در شوال ۶۵۸، بیت المقدس مشخصاً در قلمرو آنها ادغام شد و ابتدا تحت حکومت مملوک نایب الحکومة دمشق درآمد. در ۷۷۸ ناحیة بیت المقدس واحد اداری مستقلی شد که حکمران آن ، با عنوان «نایب » (قائم مقام سلطان )، مستقیماً در مقابل حکومت قاهره مسئول و پاسخگو بود. تاریخ این دوره عمدتاً شاهد بازسازی این شهر بوده است . در این دوره ، سلاطین اماکن مقدس اصلی آنجا را تعمیر و تزیین کردند. به طور کلی این شهر را در عهد ممالیک بایستی شهر پارسایان مسلمانی دانست که از محل موقوفات و وجوه شرعی روزگار می گذرانیده اند. بارزترین جنبة زندگی اعضای این طبقة مسلط جامعة بیت المقدس ، تحرک و پویایی آنها بوده است . این افراد غالباً، همزمان صاحب مشاغل گوناگون چون استاد یا مُعید مدارس ، خطیب ، قاضی ، مفتی ، یا سرپرست خانقاههای دراویش بودند. آنان پیوسته به قاهره و دمشق و جاهای دیگر سفر می کردند و بندرت در بیت المقدس اقامت دائم می یافتند. دومین خصیصة این طبقه از علمای مسلمانان ، امتیاز تعلق آنان به خانواده های برجسته ای بود که نظارت برسودآورترین موقوفات میان آنان تقسیم شده بود. برجسته ترین خانواده در میان خانواده های علمای مسلمان ـ تقریباً در تمامی طول حکومت ممالیک (و نیز اوایل عثمانی ) ـ بنوابن جَماعه بود. بیشتر اعضای این دودمان در بیت المقدس خطیب و قاضی بودند. خاندان مصری قَرقَشندیه نیز دارای امتیاز مقام خطیبی مسجدالاقصی بودند. مهمترین خاندان حنفی مذهب بیت المقدس ، دیریه بود که اعضای این خانواده در بیت المقدس و سایر شهرهای فلسطین ، و نیز در قاهره به عنوان قاضی حنفی خدمت می کردند. اصل ونسب خاندان مشهور خالدی به همین خانوادة فلسطینی می رسد. ابن الهائم (متوفی ۴۱۲)، متخصص علم الحساب و تقسیم ارث ، و کمال الدین بن ابی شریف از مراجع بزرگ فقه اسلامی (۸۲۲ ـ ۹۰۵) سالهای زیادی از عمر خود را در این شهر گذراندند و در همانجا وفات یافتند (عارف ، ص ۵۰۶؛عارف ، ص ۵۰۸).
تاریخ دقیق ورود ترکهای عثمانی به بیت المقدس ، در خلال مبارزات پیروزمندانة سلطان سلیم اول با ممالیک (۹۲۲ـ۹۲۳)، روشن نیست . جانشین وی ، سلطان سلیمان قانونی ، آثار متعددی از خود در این شهر برجای گذاشت . عوارض وضع شده بر زوار پرشمار کلیسای قیامت و مالیات سرانة مأخوذ از مسیحیان و یهودیان ، از منابع مهم درآمد شهر بود. تقریباً در تمامی طول مدت استیلای ترکها بر این شهر، و تحقیقاً تا نیمة دوم قرن سیزدهم ، فقدان امنیت ، مانع پیشرفت و توسعة بیت المقدس بود. حکومت عثمانی نه می توانست و نه می خواست که امنیت شهر را از طریق اداری و نظامی تأمین و تضمین کند. این وضع از آنجا ناشی می شد که استانبول بیشتر از آنکه دربند سامان بخشیدن به امور بیت المقدس باشد، این شهر را منبع درآمد تلقی می کرد. در این دوره ، حاکم بیت المقدس ، نظامی بود (عارف ، ص ۳۱۷ـ ۳۲۸). معمولاً حکّام و تیولداران این سنجق (بیت المقدس ) و نیروهای پادگان نظامی شهر از میان افراد محلی انتخاب نمی شدند. قاضیها از استانبول گسیل می شدند و بدون استثنا حنفی مذهب بودند. از آنجا که تنها معدودی ترک همواره در بیت المقدس اقامت داشتند، هویت عربی این شهر محفوظ ماند و نطفه های استقلال داخلی آن رشد کرد. قیامهای عمومی ، که بعضاً به شورش مبدل می شد، گاهی سبب می گردید که حاکمی ظالم (یا ضعیف ) از شهر رانده شود. جریان رایجتر، ظهور خانواده های مشهور خطیب ، خالدی ، عَلَمی ، انصاری ، دَجانی ، حسینی ، نشاشیبی ، نُسیبه و دیگران است که در این دوره شکل گرفتند یا شهرت یافتند. قرن سیزدهم برای بیت المقدس آغازی ناخجسته داشت ؛
در ۱۲۲۳ به دنبال آتش سوزی کلیسای قیامت ، سلطان محمود دوم به یونانیها اجازة بازسازی بنا را داد اما ینی چریها دست به تحریکاتی زدند تا از بازسازی کلیسا جلوگیری کنند. در نتیجه ، شورشی عمومی برپا شد که به دست والی دمشق ، سرکوب شد و ۳۸ تن از رهبران شورش اعدام شدند (عارف ، ص ۳۵۶ـ ۳۵۸). در حدود ۱۲۴۰ شورش دیگری به سبب وضع مالیاتهای سنگین بر اهالی شهر پاگرفت که با مداخلة سپاهیان سلطان عثمانی فرونشست.
تاریخ معاصر . در این دوره تحولات اساسی در این شهر روی داد و بیت المقدس آشکارا به صورت شهری مسیحی ـ یهودی درآمد، ولی سکنة مسلمان آن نیز به نحو محسوسی افزایش یافت . افزایش غیر مترقبة شمار مسیحیان
این شهر به سبب وابستگی فزایندة ترکیه عثمانی به تحولات اروپا بود.
این تحول ، با فتح فلسطین ( و خارج شدن آن از سلطة عثمانی ) به دست ابراهیم پاشا فرزند محمدعلی پاشا خدیو
مصر، در ۱۲۴۷ آغاز شد. مسیحیان (و یهودیان ) بیت المقدس از بسیاری از مالیاتهای ویژه ای که ناگزیر بودند به حکام محلی پرداخت کنند خلاصی یافتند و مجاز شدند که برای خود اماکن مذهبی بسازند یا آنها را مرمت کنند و به خدمت حکومت درآیند.
در پی بروز جنگ کریمه (۱۲۶۹ـ۱۲۷۲/۱۸۵۳ـ۱۸۵۶) که در آن ترکیه به یاری انگلستان و فرانسه از تجاوز روسیه نجات یافت ، روند نفوذ غرب در این سرزمین تشدید شد.
در ۱۲۵۷ جامعة یهودیان بیت المقدس فرمان همایونی دایر بر انتصاب خاخام باشی دریافت کردند. در ۱۲۸۲/
۱۸۶۵ بیت المقدس از طریق تلگراف با جهان ارتباط یافت .
در ۱۲۸۵/۱۸۶۸ نخستین جادة شوسه بین بیت المقدس و یافا تکمیل گردید و راه آهن آن در ۱۳۱۰/۱۸۹۲ احداث شد.
در این دوره ، شکل ظاهری ناحیة بیت المقدس ، ابعاد و وسعت آن ، ترکیب جمعیت و سکنة آن تماماً دگرگون شد. در داخل و خارج شهر کهنة بیت المقدس بناها و مؤسسات علمی ، بیمارستانها، درمانگاهها، پرورشگاهها و بسیاری مؤسسات خیریه ساخته شد.
منابع :
(۱۴) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، چاپ تورنبرگ ، لیدن ۱۸۵۱ـ۱۸۷۶؛
(۱۵) ابن حنبل ، مسند احمدبن حنبل ، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۱۶) ( ابن خلدون ، تاریخ ابن خلدون المسمّی بکتاب العبر، و دیوان المبتدا و الخبر ، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱ ) ؛
(۱۷) ابن سعد، الطبقات الکبری ، چاپ زاخاو و دیگران ، لیدن ۱۹۰۵ـ۱۹۴۰؛
(۱۸) ابن منقذ، کتاب الاعتبار ، چاپ فیلیپ حتی ، پرینستون ۱۹۳۰؛
(۱۹) ابن میسر، اخبار مصر ، چاپ ماسه ؛
(۲۰) یحیی بن سعید انطاکی ، تاریخ الانطاکی ؛
احمدبن یحیی بلاذری ، فتوح البلدان ، چاپ
(۲۱) دخویه ، لیدن ۱۸۶۶؛
(۲۲) مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد حنبلی ، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل ؛
(۲۳) ( محمدبن احمد ذهبی ، دول الاسلام ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵ ) ؛
(۲۴) خلیل سرکیس ، تاریخ اورشلیم ای القدس الشریف ، بیروت ۱۸۷۴؛
(۲۵) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الرسل و الملوک ، چاپ دخویه ، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۹۰۱؛
(۲۶) عارف عارف ، المفصّل فی تاریخ القدس ، اورشلیم ۱۹۶۱؛
(۲۷) محمدبن احمد مقدسی ، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه ، لیدن ۱۹۶۷؛
(۲۸) عبدالله بن اسعد یافعی ، مرآة الجنان و عبرة الیقظان ؛



جعبه ابزار