• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ امت‌ها (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم در مورد ظهور و سقوط امتهای فراوان در گذر تاریخ نمونه هایی را بیان می فرماید که در ذیل به آنها اشاره می شود.



«قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبین» پیش از شما، سنتهایی وجود داشت (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود سرنوشتهایی داشتند؛ که شما نیز؛ همانند آنرا دارید) پس در روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟.
«ولقد استهزئ برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزءون• قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عـقبة المکذبین» و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند• ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید نعمتی را که خدا به شما بخشیده بیاد آورید، آن زمان که جمعی (از دشمنان) قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بر دارند) اما خدا دست آنها را از شما باز داشت، از خدا بپرهیزید، و مومنان باید تنها بر خدا توکل (و تکیه) کنند.
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بـایـت ربهم فاهلکنـهم بذنوبهم...» این (درست) به حال فرعونیان و کسانی که پیش از آنها بودند می‌ماند که آیات پروردگارشان را تکذیب کردند و ما هم به خاطر گناهانشان آنها را هلاک نمودیم فرعونیان را غرق کردیم و همه این گروهها ظالم (و ستمگر) بودند.
«ولقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطغوت فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلــلة فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبین» ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید خداوند گروهی را هدایت کرد، و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشانرا گرفت پس در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود؟.
«وقوم نوح لما کذبوا الرسل اغرقنـهم وجعلنـهم للناس ءایة واعتدنا للظـلمین عذابا الیما• و عادا وثمودا واصحـب الرس وقرونا بین ذلک کثیرا• و کلا ضربنا له الامثـل وکلا تبرنا تتبیرا» و قوم نوح را هنگامی که تکذیب رسولان کردند غرق نمودیم، و آنها را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم، و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساختیم• (همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهی که درخت صنوبر را میپرستیدند) و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند هلاک کردیم• و برای هر یک از آنها مثلها زدیم و (چون سودی نداد) هر یک از آنها را در هم شکستیم و هلاک کردیم.
«کذبت قبلهم قوم نوح و عاد وفرعون ذو الاوتاد• وثمود وقوم لوط واصحـب لــیکة اولـئک الاحزاب• ان کل الا کذب الرسل فحق عقاب» قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند• و قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه (قوم شعیب)، اینها احزابی بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند)• هر یک از این گروهها رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنها تحقق یافت.
«وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة و انا علی ءاثـرهم مقتدون• فانتقمنا منهم فانظر کیف کان عـقبة المکذبین» همین گونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و به آثار آنها اقتدا می‌کنیم• ... • لذا ما از آنها انتقام گرفتیم بنگر پایان کار تکذیب کنندگان چگونه بود.
«کذبت قبلهم قوم نوح و اصحـب الرس و ثمود• و عاد وفرعون واخون لوط• و اصحـب الایکة و قوم تبع کل کذب الرسل فحق وعید» پیش از آنها قوم نوح و اصحاب الرس (قومی که در یمامه زندگی می‌کردند و پیامبری بنام حنظله داشتند) و قوم ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند• و همچنین قوم عاد و فرعون و قوم لوط• و اصحاب الایکه (قوم شعیب) و قوم تبع (که در سرزمین یمن زندگی می‌کردند) هر یک از آنها فرستادگان الهی را تکذیب کردند و وعده عذاب درباره آنها تحقق یافت.


«الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السمآء علیهم مدرارا وجعلنا الانهـر تجری من تحتهم فاهلکنـهم بذنوبهم وانشانا من بعدهم قرنا ءاخرین» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم و نهرها از زیر (آبادیهای) آنها جاری ساختیم (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند) آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم و جمعیت دیگری بعد از آنان بوجود آوردیم.
[۳۹] [۳۹]     مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج، ص.

«وکم من قریة اهلکنـها فجآءها باسنا بیـتا او هم قآئلون» چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوان) هلاک کردیم، و عذاب ما شبهنگام یا در روز هنگامی که استراحت کرده بودند به سراغشان آمد.
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کفروا بـایـت الله فاخذهم الله بذنوبهم ان الله قوی شدید العقاب» (حال این گروه مشرکان) همانند حال نزدیکان فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودند، آنها آیات خدا را انکار کردند خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد، خداوند قوی و کیفرش شدید است.
«واذا اردنآ ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرنـها تدمیرا• وکم اهلکنا من القرون من بعد نوح...» و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم نخست اوامر خود را برای مترفین آنها ثروتمندان مست شهوت) بیان می‌داریم سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند آنها را شدیدا درهم می‌کوبیم• چه بسیار مردمی که در قرون بعد از نوح زندگی می‌کردند (و طبق همین سنت) آنها را هلاک کردیم، و کافی است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه و نسبت بر آن بیناست.
«وان من قریة الا نحن مهلکوها قبل یوم القیـمة...» هر شهر و آبادی را پیش از روز قیامت هلاک می‌کنیم یا (اگر گناهکارند) به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهیم ساخت، این در کتاب الهی (لوح محفوظ) ثبت است.
«کداب ءال فرعون والذین من قبلهم کذبوا بـایـتنا فاخذهم الله بذنوبهم...» (عادت آنان در انکار و تحریف حقایق،) همچون عادت آل فرعون و کسانی است که پیش از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند، و خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت، و خداوند، شدید العقاب است.


«فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابوب کل شیء حتی اذا فرحوا بمآ اوتوا اخذنـهم بغتة فاذا هم مبلسون• فقطع دابر القوم الذین ظـلموا والحمد لله رب العــلمین» هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) در این هنگام همه مایوس شدند (و درهای امید به روی آنها بسته شد! ) • و (به این ترتیب) دنباله (زندگی) جمعیتی که ستم کرده بودند قطع شد و ستایش مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است.
«ولما جآء امرنا نجینا شعیبا والذین ءامنوا معه برحمة منا واخذت الذین ظـلموا الصیحة فاصبحوا فی دیـرهم جـثمین» و هنگامی که فرمان ما فرا رسید شعیب و آنها را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات دادیم و آنها را که ستم کردند صیحه (آسمانی) فرو گرفت و در دیار خود به رو افتادند (و مردند).
«فلولا کان من القرون من قبلکم اولوا بقیة ینهون عن الفساد فی الارض الا قلیلا ممن انجینا منهم واتبع الذین ظـلموا مآ اترفوا فیه وکانوا مجرمین• وما کان ربک لیهلک القری بظلم واهلها مصلحون» چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما دانشمندان صاحب قدرتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند، مگر اندکی از آنها که نجاتشان دادیم و آنها که ستم می‌کردند از تنعم و تلذذ پیروی کردند و گناهکار بودند (و نابود شدند)• و چنین نبود که پروردگارت آبادیها را به ظلم و ستم نابود کند در حالی که اهلش در صدد اصلاح بوده باشند.

«الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بمآ ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننآ الیه مریب• وقال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنآ او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظـلمین• ولنسکننکم الارض من بعدهم ذلک لمن خاف مقامی وخاف وعید» آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم• کسانی که کافر شدند به پیامبران خود گفتند ما قطعا شما را از سرزمین خود اخراج خواهیم کرد، مگر اینکه به آئین ما بازگردید، در اینحال پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که من ظالمان را هلاک می‌کنم• و شما را در زمین بعد از آنها سکونت خواهیم بخشید، این (موفقیت) برای کسی است که از مقام (عدالت) من بترسد و از عذاب (من) بیمناک باشد.

«وتلک القری اهلکنـهم لما ظـلموا وجعلنا لمهلکهم موعدا» اینها شهرها و آبادیهائی است (که ویرانه هایش را با چشم می‌بینید) ما آنها را به هنگامی که ستم کرده‌اند هلاک کردیم و (در عین حال) برای هلاکتشان موعدی قرار دادیم.

«ولما جاءت رسلنا ابرهیم بالبشری قالوا انا مهلکوا اهل هـذه القریة ان اهلها کانوا ظــلمین» هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) به سراغ ابراهیم با بشارت (به تولد فرزند برای او) آمدند، گفتند: ما اهل این شهر و آبادی را (اشاره به شهرهای قوم لوط) هلاک خواهیم کرد چرا که اهل آن ستمگرند.

«وان یکذبوک فقد کذبت قبلهم قوم نوح وعاد وثمود• وقوم ابرهیم وقوم لوط• و اصحـب مدین و کذب موسی فاملیت للکـفرین ثم اخذتهم فکیف کان نکیر• فکاین من قریة اهلکنـها وهی ظالمة فهی خاویة علی عروشها وبئر معطلة وقصر مشید• وکاین من قریة املیت لها وهی ظالمة ثم اخذتها والی المصیر» اگر ترا تکذیب کنند (امر تازه‌ای نیست) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند• و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط• و اصحاب مدین (قوم شعیب) و نیز (فرعونیان) موسی را تکذیب کردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، دیدی چگونه عمل آنها را شدیدا انکار کردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم)• چه بسیار از شهرها و آبادیها که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که ستمگر بودند به گونه‌ای که بر سقفهای خود فرو ریختند (نخست سقفها ویران گشت و بعد دیوارها به روی سقفها! ) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع• ... • و چه بسیار شهرها و آبادیها که به آنها مهلت دادم در حالی که ستمگر بودند (اما از این مهلت برای اصلاح خویش استفاده نکردند) سپس آنها را گرفتم، و همه به سوی من باز می‌گیردند.

«وانه اهلک عادا الاولی• وثمودا فما ابقی• وقوم نوح من قبل انهم کانوا هم اظـلم واطغی» (و آیا به انسان نرسیده است که در کتب انبیای پیشین آمده) که خداوند قوم «عاد نخستین» را هلاک کرد؟• و همچنین «قوم ثمود» را، و کسی از آنها را باقی نگذارد• و نیز قوم نوح را پیش از آنها، چرا که آنها از همه ظالمتر و طغیانگرتر بودند.



«تلک القری نقص علیک من انبآئها...» اینها آبادیهائی است که اخبار آن را برای تو شرح می‌دهیم آنها (چنان لجوج بودند که) به آنچه قبلا تکذیب کرده بودند ایمان نمی‌آوردند اینچنین خداوند بر دلهای کافران مهر می‌نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه حس تشخیص را از آنها سلب می‌کند).
«فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء فبعدا للقوم الظـلمین• ثم انشانا من بعدهم قرونا ءاخرین• ماتسبق من امة اجلها وما یستـخرون• ثم ارسلنا رسلنا تترا کل ما جاء امة رسولها کذبوه فاتبعنا بعضهم بعضا وجعلنـهم احادیث فبعدا لقوم لایؤمنون» سرانجام صیحه آسمانی آنها را به حق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاک بر سیلاب قرار دادیم دور باد از رحمت خدا قوم ستمگر• سپس اقوام دیگری را بعد از آنها به وجود آوردیم• هیچ امتی بر اصل و سر رسید حتمیش پیشی نمی‌گیرد و از آن نیز تاءخیر نمی‌کند• سپس رسولان خود را یکی بعد از دیگری فرستادیم، هر زمان رسولی برای (هدایت) قومی می‌آمد او را تکذیب می‌کردند ولی ما این امتهای سرکش را یکی پس از دیگری هلاک نمودیم و آنها را احادیثی قرار دادیم (چنان محو شدند که تنها نام و گفتگوئی از آنها باقی ماند) دور باد از رحمت خدا قومی که ایمان نمی‌آورند.

«کذلک ارسلنـک فی امة قد خلت من قبلهآ امم لتتلوا علیهم الذی اوحینآ الیک وهم یکفرون بالرحمـن قل هو ربی لا الـه الا هو علیه توکلت والیه متاب» همانگونه (که پیامبران پیشین را فرستادیم) تو را به میان امتی فرستادیم که پیش از آنها امتهای دیگری آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحی نموده‌ایم بر آنها بخوانی در حالی که آنها به رحمان (خداوندی که رحمتش همگان را فرا گرفته) کفر می‌ورزند بگو او پروردگار من است، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و بازگشتم به سوی او است.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم دمر الله علیهم وللکـفرین امثــلها» آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چه شد؟ خداوند آنها را هلاک کرد، و برای کافران امثال این مجازاتها خواهد بود.

«الم یاتکم نبؤا الذین کفروا من قبل فذاقوا وبال امرهم ولهم عذاب الیم» آیا خبر کسانی که قبل از شما بودند به شما نرسیده است که چگونه طعم گناهان بزرگ خود را چشیدند، و عذاب دردناک برای آنها است؟ .



«.. وجعلنـهم خلـئف واغرقنا الذین کذبوا بـایـتنا فانظر کیف کان عـقبة المنذرین» اما آنها او را تکذیب کردند و ما او و کسانی را که با او در کشتی بودند نجات دادیم، آنها را جانشین (و وارث کافران) قرار دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند غرق نمودیم پس ببین عاقبت کار آنها که انذار شدند (و به انذار الهی اهمیت ندادند) چگونه بود؟ .
«فانظر کیف کان عـقبة المنذرین» بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود؟.



«ویـقوم لایجرمنکم شقاقی ان یصیبکم مثل مآ اصاب قوم نوح او قوم هود او قوم صــلح وما قوم لوط منکم ببعید» و‌ای قوم من دشمنی و مخالفت با من سبب نشود که شما بهمان سرنوشتی که قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح گرفتار شدند گرفتار شوید، و قوم لوط از شما چندان دور نیست.
«کذبت قبلهم قوم نوح والاحزاب من بعدهم وهمت کل امة برسولهم لیاخذوه وجـدلوا بالبـطـل لیدحضوا به الحق فاخذتهم فکیف کان عقاب» پیش از آنها قوم نوح و اقوامی که بعد از آنها آمدند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند، و هر امتی توطئه‌ای چید که پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد) و برای محو حق به مجادله باطل دست زدند، اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم) ببین عذاب الهی چگونه بود؟.



«ذلک من انبآء القری نقصه علیک منها قآئم وحصید» این از خبرهای شهرها و آبادیهاست که ما برای تو باز گو می‌کنیم، که بعضی (هنوز) بر پا هستند و بعضی درو شده‌اند (و از میان رفته‌اند).
«ومآ ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم من اهل القری افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم...» و ما نفرستادیم پیش از تو جز مردانی از اهل شهرها که وحی به آنها می‌کردیم، آیا (مخالفان دعوت تو) سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است، آیا فکر نمی‌کنید؟.
«ومآ اهلکنا من قریة الا ولها کتاب معلوم» ما (اهل) هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند.

«وکم اهلکنا قبلهم من قرن...» چه بسیار اقوام (بیایمان و گنهکاری) را قبل از آنها هلاک کردیم آیا احدی از آنها را احساس میکنی یا کمترین صدائی از آنان می‌شنوی.

«قال فما بال القرون الاولی• قال علمها عند ربی فی کتـب لایضل ربی ولاینسی» گفت: پس تکلیف پیشینیان ما چه خواهد شد؟• گفت: آگاهی مربوط به آنها نزد پروردگار من در کتابی ثبت است پروردگار من هرگز گمراه نمی‌شود و فراموش نمی‌کند.

«ولقد ءاتینا موسی الکتـب من بعد ما اهلکنا القرون الاولی بصائر للناس وهدی ورحمة لعلهم یتذکرون• ولـکنا انشانا قرونا فتطاول علیهم العمر وما کنت ثاویا فی اهل مدین تتلوا علیهم ءایـتنا ولـکنا کنا مرسلین» ما به موسی کتاب آسمانی دادیم بعد از آن که اقوام قرون نخستین را هلاک کردیم، کتابی که برای مردم بصیرت آفرین بود و مایه هدایت و رحمت، تا متذکر شوند• ... • ولی ما اقوامی را در اعصار مختلف خلق کردیم، اما زمانهای طولانی بر آنها گذشت (و آثار انبیاء از دلها محو شد، لذا تو را با کتاب آسمانیت فرستادیم). تو هرگز در میان مردم مدین اقامت نداشتی تا آیات ما را به دست آوری و برای آنها (مشرکان مکه) بخوانی، ولی ما بودیم که تو را فرستادیم (و این اخبار را در اختیارت قرار دادیم).

«اولم یهد لهم کم اهلکنا من قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم...» آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست که افراد زیادی را که در قرون پیش از آنها زندگی داشتند هلاک کردیم؟ اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه می‌روند، در این آیاتی است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک او) آیا نمی‌شنوند؟.

«الم یروا کم اهلکنا قبلهم من القرون انهم الیهم لایرجعون» آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنها (به خاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی‌گردند.

«وقال الذی ءامن یـقوم انی اخاف علیکم مثل یوم الاحزاب• مثل داب قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم وما الله یرید ظـلما للعباد» آن مرد با ایمان گفت: ‌ای قوم من، من بر شما از روزی همانند روز (عذاب) اقوام پیشین خائفم• از عادتی همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنها بودند (از شرک و کفر و طغیان) می‌ترسم و خداوند ظلم و ستمی بر بندگانش نمی‌خواهد.

«ولقد اهلکنا ما حولکم من القری وصرفنا الایـت لعلهم یرجعون» ما اقوامی را که در اطراف شما بودند هلاک کردیم، و آیات خود را به صورتهای گوناگون برای آنها بیان نمودیم شاید بازگردند.
«ولقد اهلکنا اشیاعکم فهل من مدکر» ما کسانی را که در گذشته شبیه شما بودند هلاک کردیم آیا کسی هست که متذکر شود.



«وسکنتم فی مسـکن الذین ظـلموا انفسهم وتبین لکم کیف فعلنا بهم وضربنا لکم الامثال» (شماها نبودید که) در منازل (و کاخهای) کسانی که به خویشتن ستم کردند سکنی گزیدید؟ و برای شما آشکار شد چگونه با آنها رفتار کردیم، و برای شما مثلها (از سرگذشت پیشینیان) زدیم (باز هم بیدار نشدید).
«الم یاتهم نبا الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهیم واصحـب مدین والمؤتفکـت اتتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظـلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظـلمون» آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند به آنان نرسیده، قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین (قوم شعیب) و شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) که پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند (ولی نپذیرفتند) خداوند به آنها ستم نکرد اما خودشان بر خویشتن ستم می‌کردند.

«او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها...» آیا در زمین سیر نکردند و ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنها بودند چگونه شد؟، آنها نیروئی بیش از اینان داشتند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) دگرگون ساختند، و بیش از آنچه اینان آباد کردند، عمران نمودند، و پیامبرانشان با دلائل روشن به سراغشان آمدند (اما آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند.



«افلم یهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مسـکنهم ان فی ذلک لایـت لاولی النهی» آیا برای هدایت آنها کافی نیست که بسیاری از پیشینیان را (که طغیان و فساد کردند) هلاک کردیم و اینها در مساکن (ویران شده) آنان رفت و آمد دارند در اینها دلائل روشنی است برای صاحبان عقل.
«وجحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظـلما وعلوا فانظر کیف کان عـقبة المفسدین» آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود.

«ارم ذات العماد• التی لم یخلق مثلها فی البلـد• وثمود الذین جابوا الصخر بالواد• وفرعون ذی الاوتاد• الذین طغوا فی البلـد• فاکثروا فیها الفساد• فصب علیهم ربک سوط عذاب» و با آن شهر «ارم» با عظمت• همان شهری که نظیرش در بلاد آفریده نشده بود• و قوم ثمود که صخره‌های عظیم را از دره می‌بریدند (و از آن خانه و کاخ می‌ساختند)• و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود• همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند• و فساد فراوان در آنها ببار آوردند• لذا خداوند تازیانه عذاب را بر آنها فرو ریخت.



«مآ ءامنت قبلهم من قریة اهلکنـهآ افهم یؤمنون• ثم صدقنـهم الوعد فانجینـهم ومن نشآء واهلکنا المسرفین» تمام آبادیهائی را که پیش از اینها هلاک کردیم (تقاضای معجزات گوناگون کردند و پیشنهادشان عملی شد، ولی) هرگز ایمان نیاوردند، آیا اینها ایمان می‌آورند؟• سپس وعدهای را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را میخواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم.


«فانظر کیف کان عـقبة مکرهم انا دمرنـهم وقومهم اجمعین» بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ که ما آنها و قومشان را همگی نابود کردیم.


«قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المجرمین» بگو در روی زمین سیر کنید، ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید؟.
«.. اولم یعلم ان الله قد اهلک من قبله من القرون من هو اشد منه قوة واکثر جمعا ولایسـل عن ذنوبهم المجرمون» (قارون) گفت: این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام، آیا او نمی‌دانست خداوند اقوامی را قبل از او هلاک کرد که از او نیرومندتر و ثروتمندتر بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤ ال نمی‌شوند (و مجالی برای عذرخواهی آنان نیست).

«ولقد اهلکنا القرون من قبلکم لما ظـلموا وجآءتهم رسلهم بالبینـت...» ما امتهای پیش از شما را، به هنگامی که ظلم کردند، هلاک کردیم، در حالی که پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغ آنها آمدند ولی آنها ایمان نیاوردند، اینگونه گروه مجرمان را جزا می‌دهیم.

«.. ‌ام قوم تبع والذین من قبلهم اهلکنـهم انهم کانوا مجرمین» آیا آنها بهترند یا قوم تبع و کسانی که پیش از آنان بودند؟ ما آنها را هلاک کردیم چرا که مجرم بودند.

«الم نهلک الاولین• ثم نتبعهم الاخرین• کذلک نفعل بالمجرمین» آیا ما اقوام (مجرم) نخستین را هلاک نکردیم؟ • سپس آخرین را به دنبال آنها می‌فرستیم• (آری) اینگونه با مجرمان رفتار می‌کنیم.



«وکم اهلکنا من قریة بطرت معیشتها فتلک مسـکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا وکنا نحن الورثین» بسیاری از شهرها و آبادیهائی که بر اثر فزونی نعمت مست و مغرور شده بود هلاک کردیم. این خانه‌های آنهاست (که ویران شده) و بعد از آنها جز اندکی کسی در آن سکونت نکرد، و ما وارث آنان بودیم.


«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم کانوا هم اشد منهم قوة وءاثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم وما کان لهم من الله من واق• ذلک بانهم کانت تاتیهم رسلهم بالبینـت فکفروا فاخذهم الله انه قوی شدید العقاب» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟ آنها از نظر قدرت و ایجاد آثار مهمی در زمین از اینها برتر بودند، ولی خداوند آنها را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند• این بخاطر آن بود که فرستادگان آنان پیوسته با دلائل روشن به سراغشان می‌آمدند ولی آنها همه را انکار می‌کردند، لذا خداوند آنها را گرفت (و کیفر داد) که او قوی و شدیدالعقاب است.
«وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثا ورءیا» اقوام بسیاری را پیش از آنها نابود کردیم که هم مال و ثروتشان از اینها بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر.
«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم وکانوا اشد منهم قوة...» آیا آنها سیر در زمین نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه شد؟ همانها که از اینان قویتر (و پرقدرتتر) بودند، نه چیزی در آسمان و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت، او دانا و توانا است.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.
«افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم واشد قوة وءاثارا فی الارض فما اغنی عنهم ما کانوا یکسبون» آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟ همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و قوت و آثارشان در زمین فزونتر بود، هرگز آنچه را به دست می‌آوردند نتوانست آنها را (در برابر عذاب الهی) بینیاز سازد.

«وکاین من قریة هی اشد قوة من قریتک التی اخرجتک اهلکنـهم فلا ناصر لهم» و چه بسیار شهرهایی که از شهری که تو را بیرون کرد پر قدرتتر بودند، ما همه آنها را نابود کردیم، و یاوری نداشتند.

«و کم اهلکنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا فی البلـد هل من محیص» چه بسیار اقوامی را که قبل از آنها هلاک کردیم، اقوامی که از آنها قویتر بودند، و شهرها (و کشورها) را گشودند، آیا راه فراری وجود دارد؟.



«وکم ارسلنا من نبی فی الاولین• وما یاتیهم من نبی الا کانوا به یستهزءون• فاهلکنا اشد منهم بطشا ومضی مثل الاولین» چه بسیار از پیامبران را که (برای هدایت) در اقوام پیشین فرستادیم• ولی هیچ پیامبری به سراغشان نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند• ما کسانی را که نیرومندتر از اینها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان قبلا گذشت.


«وکاین من قریة عتت عن امر ربها ورسله فحاسبنـها حسابا شدیدا وعذبنـها عذابا نکرا• فذاقت وبال امرها وکان عـقبة امرها خسرا» و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سر پیچیدند و از آنها حسابی سخت کشیدیم و آنان را به عذابی [۱۷۸]     زشت عذاب کردیم• تا کیفر زشت عمل خود را چشیدند و پایان کارشان زیان بود.


«فاما ثمود فاهلکوا بالطاغیة• واما عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیة• سخرها علیهم سبع لیال وثمـنیة ایام حسوما فتری القوم فیها صرعی کانهم اعجاز نخل خاویة• فهل تری لهم من باقیة• وجاء فرعون ومن قبله والمؤتفکـت بالخاطئة• فعصوا رسول ربهم فاخذهم اخذة رابیة» اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند• و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند• (خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) می‌دیدی که آن قوم همچون تنه‌های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند• آیا کسی از آنها را باقی می‌بینی؟ • و فرعون و کسانی که قبل از او بودند، و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) مرتکب گناهان بزرگ شدند• با فرستاده رسول پروردگارشان مخالفت کردند، و خداوند نیز آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۷.    
۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۴، ص۳۰.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۳، ص۱۲۳.    
۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۵.    
۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۹۶- ۳۹۷.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۱۰.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۱۱.    
۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۵، ص۳۸۸.    
۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۰۵.    
۱۰. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۲۹۲-۲۹۳.    
۱۱. انفال/سوره۸، آیه۵۴.    
۱۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۹، ص۱۳۳- ۱۳۴.    
۱۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۷، ص۲۰۶.    
۱۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۳۱۰.    
۱۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۴۸۲.    
۱۶. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۱۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۲، ص۳۵۶- ۳۵۷.    
۱۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۱، ص۲۲۵.    
۱۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۱۵۶.    
۲۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۷ - ۳۹.    
۲۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۳۰۰.    
۲۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۸۹.    
۲۳. ص/سوره۳۸، آیه۱۲ - ۱۴.    
۲۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۲۸۲.    
۲۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۳۱.    
۲۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۳.    
۲۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۲۵.    
۲۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ۱۸ج، ص۱۳۸.    
۲۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۳۸- ۴۰.    
۳۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۶، ص۳۸۸.    
۳۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۷۵.    
۳۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۲ - ۱۴.    
۳۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۸، ص۵۰۳.    
۳۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۲، ص۲۳۸- ۲۴۰.    
۳۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۲۳۹.    
۳۶. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۳۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱- ۲۲.    
۳۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۳۹. [۳۹]     مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج، ص.
۴۰. اعراف/سوره۷، آیه۴.    
۴۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۸.    
۴۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۸۲.    
۴۳. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۱۸۰.    
۴۴. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۲۱۶.    
۴۵. انفال/سوره۸، آیه۵۲.    
۴۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۹، ص۱۳۳.    
۴۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۴۴۷.    
۴۸. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ۲ج، ص۳۰۹.    
۴۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۴۸۱.    
۵۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۶.    
۵۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۷.    
۵۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۳۲۵- ۳۲۶.    
۵۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی۱۲، ج، ص۵۸- ۶۰.    
۵۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۱۸۲- ۱۸۳.    
۵۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۲۳۳.    
۵۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۸.    
۵۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۳، ص۱۸۱.    
۵۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۶۸.    
۵۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۲۶۴.    
۶۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱.    
۶۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۳، ص۱۴۰.    
۶۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۴۴۷.    
۶۳. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۲، ص۲۴۵.    
۶۴. انعام/سوره۶، آیه۴۴.    
۶۵. انعام/سوره۶، آیه۴۵.    
۶۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۱۲۹- ۱۳۱.    
۶۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۳۶- ۲۳۷.    
۶۸. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۱۲۰.    
۶۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۵۴.    
۷۰. هود/سوره۱۱، آیه۹۴.    
۷۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۲۱۶.    
۷۲. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۷۰.    
۷۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۶.    
۷۴. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۷.    
۷۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.    
۷۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۳.    
۷۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۴.    
۷۸. کهف/سوره۱۸، آیه۵۹.    
۷۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۱.    
۸۰. حج/سوره۲۲، آیه۴۲ - ۴۵.    
۸۱. حج/سوره۲۲، آیه۴۸.    
۸۲. نجم/سوره۵۳، آیه۵۰ - ۵۲.    
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۰۱.    
۸۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۸، ص۲۵۷.    
۸۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۲۷۴.    
۸۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۲۲۲.    
۸۷. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۳۱۶.    
۸۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۱ - ۴۴.    
۸۹. رعد/سوره۱۳، آیه۳۰.    
۹۰. محمد/سوره۴۷، آیه۱۰.    
۹۱. تغابن/سوره۶۴، آیه۵.    
۹۲. یونس/سوره۱۰، آیه۷۳.    
۹۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۱۵۰.    
۹۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۸، ص۳۵۳.    
۹۵. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۱۲.    
۹۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۲۰۹.    
۹۷. صافات/سوره۳۷، آیه۷۳.    
۹۸. هود/سوره۱۱، آیه۸۹.    
۹۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۵۵۸.    
۱۰۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۲۱۰.    
۱۰۱. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۶۹.    
۱۰۲. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۳۲۲.    
۱۰۳. غافر/سوره۴۰، آیه۵.    
۱۰۴. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۰.    
۱۰۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۱، ص۴.    
۱۰۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۲۲۸.    
۱۰۷. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۷۱.    
۱۰۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۳۲۸.    
۱۰۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۹.    
۱۱۰. حجر/سوره۱۵، آیه۴.    
۱۱۱. مریم/سوره۱۹، آیه۹۸.    
۱۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۵۱.    
۱۱۳. طه/سوره۲۰، آیه۵۲.    
۱۱۴. قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.    
۱۱۵. قصص/سوره۲۸، آیه۴۵.    
۱۱۶. سجده/سوره۳۲، آیه۲۶.    
۱۱۷. یس/سوره۳۶، آیه۳۱.    
۱۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۳۰.    
۱۱۹. غافر/سوره۴۰، آیه۳۱.    
۱۲۰. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۷.    
۱۲۱. قمر/سوره۵۴، آیه۵۱.    
۱۲۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۵.    
۱۲۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۲، ص۱۲۲.    
۱۲۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۳۷۷.    
۱۲۵. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۹۶.    
۱۲۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۸۹.    
۱۲۷. توبه/سوره۹، آیه۷۰.    
۱۲۸. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۱۲۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۸.    
۱۳۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۳۲۶.    
۱۳۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۳۳۵.    
۱۳۲. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۳۲۶.    
۱۳۳. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۶۵.    
۱۳۴. نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.    
۱۳۵. فجر/سوره۸۹، آیه۷ - ۱۳.    
۱۳۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶.    
۱۳۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹.    
۱۳۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۴، ص۳۵۴.    
۱۳۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۳۶۰.    
۱۴۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۳۳۱.    
۱۴۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۷۳.    
۱۴۲. نمل/سوره۲۷، آیه۵۱.    
۱۴۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۵۳۵.    
۱۴۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۴۹۷.    
۱۴۵. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۷۰.    
۱۴۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۳۹۲.    
۱۴۷. نمل/سوره۲۷، آیه۶۹.    
۱۴۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۵۵۴.    
۱۴۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۵۳۰.    
۱۵۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۷۳.    
۱۵۱. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۳۹۷.    
۱۵۲. قصص/سوره۲۸، آیه۷۸.    
۱۵۳. یونس/سوره۱۰، آیه۱۳.    
۱۵۴. دخان/سوره۴۴، آیه۳۷.    
۱۵۵. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱۶ - ۱۸.    
۱۵۶. قصص/سوره۲۸، آیه۵۸.    
۱۵۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۸۷.    
۱۵۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۶، ص۱۲۷.    
۱۵۹. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۹۸.    
۱۶۰. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۴۴۹.    
۱۶۱. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۱۶۲. غافر/سوره۴۰، آیه۲۲.    
۱۶۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۷، ص۴۹۵.    
۱۶۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۶۹.    
۱۶۵. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۳۳۸.    
۱۶۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۸، ص۴۳۴.    
۱۶۷. مریم/سوره۱۹، آیه۷۴.    
۱۶۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۱۶۹. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۱۷۰. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۱۷۱. محمد/سوره۴۷، آیه۱۳.    
۱۷۲. ق/سوره۵۰، آیه۳۶.    
۱۷۳. زخرف/سوره۴۳، آیه۶ - ۸.    
۱۷۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۸، ص۱۲۶.    
۱۷۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۱۱.    
۱۷۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۶، ص۳۸۴.    
۱۷۷. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۶۸.    
۱۷۸. طلاق/سوره۶۵، آیه۸.    
۱۷۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۹.    
۱۸۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۵۴۲.    
۱۸۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۴، ص۲۵۴.    
۱۸۲. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۲۲۵.    
۱۸۳. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱۰، ص۴۸.    
۱۸۴. حاقه/سوره۶۹، آیه۵ - ۱۰.    
۱۸۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۶۵۴.    
۱۸۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۴، ص۴۳۷.    
۱۸۷. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۲۷۵.    
۱۸۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱۰، ص۱۰۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تاریخ امت‌ها».    



جعبه ابزار