• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبدیل تکلیف(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در اسلام تشریع تکالیف با لحاظ شرایط و مصالح افراد است، از این رو آنجا که تکالیف شرعى در توان یا به مصلحت افراد نبوده، آن تکلیف ساقط یا تکلیفى دیگر جایگزین آن شده است. مهم ترین عوامل سقوط یا تبدیل تکالیف عبارت اند از:
۱. اضطرار:
در صورت اضطرار یعنى مجبور شدن به انجام عملى برخلاف میل باطنى فرد(ابوجيب، ص۲۲۲؛ لنگرودى، ص۵۶)، تکلیف از عهده انسان ساقط مى شود؛ مانند تجویز استفاده کردن از مردار، خون و گوشت خوک در موارد اضطرارى: «اِنَّما حَرَّمَ عَلَیکمُ المَیتَةَ والدَّمَ و لَحمَ الخِنزِیرِ و ما اُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللّهِ فَمَنِ اضطُرَّ ... فَلاَ اِثمَ عَلَیه».(بقره:۱۷۳؛مائده:۳؛ انعام:۱۱۹؛ انعام:۱۴۵؛ نحل:۱۱۵) البته رفع موقت تکلیف و اباحه در این موارد، تنها در حدّ رفع اضطرار (مثلا نجات جان) است:(ابن فهد الحلّى، ج۴، ص۱۸۶؛ لشهيد الثانى، ج۱۲، ص۱۱۳؛ عبدالله بن قدامة، ج۱۱، ص۷۳) «غَیرَ باغ ولاعاد». (بقره:۱۷۳) (=> اضطرار•)
۲. اکراه:
در صورت اکراه، یعنى وادار کردن شخص بر انجام دادن کارى بدون میل باطنى، تکالیف الزامى رفع مى شود؛ مانند جواز اظهار سخنان کفرآمیز در حال اکراه که در آیه ۱۰۶ نحل(نحل:۱۰۶) آمده است: «مَن کفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ ایمـنِهِ اِلاّ مَن اُکرِهَ و قَلبُهُ مُطمـَئِنٌّ بِالایمـن».این آیه در مورد عمار یاسر نازل شد که بر اثر آزار و اذیت مشرکان سخنان کفرآمیز بر زبان جارى کرد و جان خود را نجات داد.(القمى، ج۱، ص۳۹۰؛ الطوسى، التبیان، ج۶، ص۴۲۸؛ الطبرى، ج۷، ص۳۵۵)پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نیز کار او را تأیید فرمود.(الکافی، ج۲، ص۲۱۹؛ الطبری، ج ۱۴، ص ۲۳۷؛ الطباطبایی، ج۲، ص۳۵۸)آیه ۳۳ نور(نور:۳۳) نیز بر رفع تکلیف در حالت اکراه اشعار دارد. (=> اکراه•)
۳. ترس:
ترس شدید در پاره اى موارد مى تواند تکلیفى را ساقط کند؛ مثلا بنابر آیه ۱۰۱ نساء(نساء:۱۰۱) در صورت ترس نمازگزار، خواندن نماز کامل ساقط و نماز خوف جایگزین آن مى شود:(المفيد، ص۲۱۳؛ الاردبيلى، ج۳، ص۳۵۱؛ الشافعى، ج۱، ص۲۴۲) «فَلَیسَ عَلَیکم جُناحٌ اَن تَقصُروا مِنَ الصَّلوةِ اِن خِفتُم اَن یفتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا»و مکلف مى تواند نماز را به صورت نشسته یا خوابیده:(المقدس الاردبيلى، ص۱۲۳؛ الطبرسی، ج ۳، ص ۱۷۸؛ القرطبى، ج۵، ص۳۷۴) «فَاذکروا اللّهَ قِیـمـًا و قُعودًا وعَلى جُنوبِکم فَاِذا اطمَأنَنتُم فَاَقِیموا الصَّلوة»(نساء:۱۰۳) یا در حال حرکت، خواه پیاده یا سواره، به جا آورد:(المحقق الحلى، ج۲، ص۴۶۰؛ الموسوى العاملى، ج۳، ص۱۴۱؛ الرافعى، ج۴، ص۶۴۶) «فَاِن خِفتُم فَرِجَالاً اَو رُکبَانـًا».(بقره:۲۳۹) برخى با استناد به این آیه گفته اند که در چنین مواردى برخى اجزا و شرایط نماز، مانند روبه قبله بودن و رکوع و سجود نیز ساقط مى شود(العلامة الحلى، منتهی، ج۱، ص۲۲۱؛ العلامة الحلى، تذکرة، ج۴، ص۴۳۵؛ النووى، ج۳، ص۲۳۰)؛ همچنین در موارد تقیه، که به سبب ترس از زیان جانى یا مالى بر خود و دیگران نمى توان به تکالیف اولیه خود عمل کرد، تکلیف نخستین رفع و وظیفه اى دیگر جانشین آن مى شود. در آیاتى مانند آیه ۲۸ آل عمران(آل عمران:۲۸) و ۱۰۶ نحل(نحل:۱۰۶)، به این نکته اشاره شده است.
۴. بیمارى و ضعف:
بیمارى گاهى سبب سقوط تکلیف مى گردد؛ مانند حکم وجوب جهاد: «لَیسَ ... عَلَى المَرضى...حَرَجٌ اِذا نَصَحوا لِلّهِ و رَسولِهِ»(توبه:۹۱؛فتح:۱۶ ـ ۱۷) یا وجوب حمل سلاح و آمادگى نظامى در هنگام جنگ و احتمال حمله دشمن (نساء:۱۰۲) و گاه سبب تبدیل یک تکلیف به تکلیفى دیگر یا تأخیر زمان آن مى شود؛ مانند جواز تراشیدن سر براى مُحرِم محصور بیمارى که نمى تواند تا رسیدن قربانى به منا صبر کند و روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانى کردن حیوان به عنوان کفاره به جاى آن است: «واَتِمُّوا الحَجَّ والعُمرَةَ لِلّهِ فَاِن اُحصِرتُم فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدىِ و لاتَحلِقوا رُءوسَکم حَتّى یبلُغَ الهَدىُ مَحِلَّهُ فَمَن کانَ مِنکم مَریضـًا اَو بِهِ اَذىً مِن رَأسِهِ فَفِدیةٌ مِن صِیام اَو صَدَقَة اَو نُسُک»(بقره:۱۹۶) و مانند تبدیل تکلیف وضو به تیمم در صورت
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۸، صفحه ۶۰۲
بیمارى (نساء:۳۴؛مائده:۶)؛ نیز سقوط وجوب روزه ماه رمضان از مریض و مسافر و به جا آوردن قضاى آن در وقتى دیگر. (بقره:۱۸۵)
افزون بر بیمارى، گاهى ضعف و ناتوانى مکلف نیز موجب سقوط تکلیف مى شود؛ مثلا به موجب آیه ۱۸۴ بقره(بقره:۱۸۴) روزه از افراد ضعیف ساقط است و در عوض باید فدیه بپردازند: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا کتِبَ عَلَیکمُ الصّیام ... و عَلَى الَّذینَ یطیقونَهُ فِدیةٌ طَعامُ مِسکین».در احادیث، کهنسالان(الطبری، ج ۲، ص ۱۸۰؛ الطبرسی، ج ۲، ص ۱۰؛ الحويزى، ج۱، ص۱۴۶)و زنان باردار(الدّانى، ص۱۹۴؛ المحقق الحلی، ج ۲، ص ۷۱۸؛ البهوتى، ج۲، ص۳۶۰)از مصادیق افراد ناتوان دانسته شده اند. برخى دیگر از تکالیفى که از عهده ناتوانان برداشته شده عبارت اند از وجوب هجرت از محیط کفر (نساء:۹۷ ـ ۹۸)، وجوب جهاد (توبه:۹۱؛ فتح:۱۷) و حرمت خوردن طعام براى افراد لنگ و کور و مریض از خانه دیگران. (نور:۶۱)
۵. اذیت و زیان:
اذیت نشدن و ضرر داشتن در برخى موارد موجب سقوط تکلیف یا جایگزین شدن تکلیفى دیگر مى شود؛ مانند سقوط وجوب حمل سلاح و آمادگى نظامى در جنگ: «ولا جُناحَ عَلَیکم اِن کانَ بِکم اَذىً مِن مَطَر ... اَن تَضَعوا اَسلِحَتَکم» (نساء:۱۰۲) و مانند جایگزین شدن تراشیدن سر و مکلف شدن فرد به روزه یا صدقه یا قربانى به عنوان کفاره به جاى تکلیف نتراشیدن سر تا زمان رسیدن قربانى به مکه براى محرم محصور یا مریضى که به جهت اذیت شدن نمى تواند تا آن زمان صبر کند. (بقره:۱۹۶) هر چند این آیه در مورد شخصى نازل شد که وجود حشرات موذى در سرش وى را مى آزرد(الطبری، ج ۲، ص ۳۱۵؛ الطوسی،التبيان، ج ۲، ص ۱۵۸؛ الطبرسی، ج ۲، ص ۳۸ ـ ۳۹)؛ ولى «اَذىً»در آیه عام است و اذیت و ضرر داشتن ناشى از دیگر عوامل را نیز شامل مى شود.(الطوسی، التبيان، ج ۲، ص ۱۵۸؛ الراوندى، ج۱، ص۲۹۷؛ الجصاص، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱)
۶. سفر:
در سفر برخى تکالیف با شرایط و احکامى خاص ساقط مى شوند؛ مثلا روزه در سفر ساقط است و مکلف باید قضاى آن را به جا آورد: «فَمَن شَهِدَ مِنکمُ الشَّهرَ فَلیصُمهُ و مَن کان ... عَلى سَفَر فَعِدَّةٌ مِّن اَیام اُخَر» (بقره:۱۸۵)؛ همچنین در سفر، خواندن نماز کامل ساقط و بر مسافر واجب(العلامة الحلى، تذکرة، ج ۱، ص ۱۸۶؛ العلامة الحلى، نهایة، ج۲، ص۱۶۶) است نماز شکسته (قصر) به جا آورد: «و اِذَا ضَرَبتُم فِى الاَرضِ فَلَیسَ عَلَیکم جُناحٌ اَن تَقصُروا مِنَ الصَّلوة».فقهاى اهل سنت قصر نماز را جایز شمرده اند نه واجب.(الكاشانى، ج۱، ص۹۲؛ قدامة، ج ۲، ص ۱۰۸؛ البهوتى، ج۱، ص۶۱۴) (نساء:۱۰۱) برخى این حکم را به سفرهاى
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۸، صفحه ۶۰۳
خوفى مقید کرده اند(البهوتی، ج ۱، ص ۶۱۴؛ القرطبى، ج ۵، ص ۳۶۱)؛ ولى فقهاى امامیه(العلامة الحلی، نهایة، ج ۲، ص ۱۸۲؛ العلامة الحلى، تذکرة، ج ۱، ص ۱۹۲؛ العلامة الحلى، تذکرة، ج ۴، ص ۴۰۲) و بسیارى از فقهاى اهل سنت، تبدیل تکلیف مزبور را شامل همه سفرها دانسته اند.(الطوسى، الخلاف، ج۱، ص۵۶۷؛ العلامة الحلى، منتهی، ج ۱، ص ۳۸۹؛القرطبى، ج ۵، ص ۳۶۱)
۷. بروز دشوارى و فقدان امکانات:
در برخى موارد، وجود مشکلات جدى یا فقدان وسایل لازم، سبب سقوط یا تبدیل تکلیف مى گردد؛ مانند سقوط جهاد از کسانى که توانایى مالى را براى رفتن به جهاد ندارند یا حکومت امکانات اعزام آنان را نداشته باشد: «و لا عَلَى الَّذینَ لا یجِدونَ ما ینفِقونَ حَرَجٌ اِذا نَصَحوا لِلّهِ و رَسولِهِ ... و لا عَلَى الَّذینَ اِذا ما اَتَوک لِتَحمِلَهُم قُلتَ لا اَجِدُ ما اَحمِلُکم». (توبه:۹۱ ـ ۹۲) از این قبیل است تکلیف به تیمم به جاى غسل و وضو براى کسى که امکان تهیه آب را ندارد (نساء:۴۳؛ مائده:۶)؛ همچنین تکلیف به روزه به جاى آزادسازى برده در صورت یافت نشدن برده در کفاره ظهار (مجادله:۳ ـ ۴)، قتل خطایى (نساء:۹۲) و شکستن سوگند (مائده:۸۹)؛ نیز جایگزینى روزه پس از بازگشت از سفر حج به جاى قربانى در صورت یافت نشدن آن در مکه. (بقره:۱۹۶)
منابع:
(۱)قرآن کریم؛
(۲)سعدى ابوجيب، القاموس الفقهى لغةً و اصطلاحاً، دمشق، دارالفكر، ۱۴۱۹ ق؛
(۳)محمد جعفر جعفرى لنگرودى، ترمينولوژى حقوق، تهران، گنج دانش، ۱۳۶۳ ش؛
(۴)ابن فهد الحلّى، (م. ۸۴۱ ق.)، المهذب البارع، به كوشش العراقى، قم، النشر الاسلامى، ۱۴۱۳ ق؛
(۵)الشهيد الثانى (م. ۹۶۵ ق.)، مسالك الافهام الى تنقيح شرايع الاسلام، قم، معارف اسلامى، ۱۴۱۶ ق؛
(۶)عبدالله بن قدامة (م. ۶۲۰ ق.) و عبدالرحمن بن قدامة (م. ۶۸۲ ق.)، المغنى والشرح الكبير، بيروت، دارالكتب العلميه؛
(۷)القمى (م. ۳۰۷ ق.)، تفسير القمى، به كوشش الجزائرى، قم، دارالكتاب، ۱۴۰۴ ق
(۸)الطوسى (م. ۴۶۰ ق.)، التبيان، به كوشش احمد حبيب العاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى؛
(۹) الطبرى (م. ۳۱۰ ق.)، جامع البيان، به كوشش صدقى جميل، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ ق؛
(۱۰)الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۱)الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق.
(۱۲)المفيد (م ۴۱۳ ق.)، المقنعه، قم، نشر اسلامى، ۱۴۱۰ ق؛
(۱۳)المحقق الاردبيلى (م. ۹۹۳ ق.)، مجمع الفائدة والبرهان، به كوشش عراقى و ديگران، قم، انتشارات اسلامى، ۱۴۱۶ ق؛
(۱۴)الشافعى (م ۲۰۴ ق.)، الام، بيروت، دارالفكر، ۱۴۰۳ ق؛
(۱۵)المقدس الاردبيلى (م. ۹۹۳ ق.)، زبدة البيان، به كوشش بهبودى، تهران، المكتبة المرتضويه؛
(۱۶)القرطبى (م. ۶۷۱ ق.)، الجامع لاحكام القرآن، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۱۷ ق؛
(۱۷)المحقق الحلى (م. ۶۷۶ ق.)، المعتبر، مؤسسه سيدالشهداء، ۱۳۶۳ ش؛
(۱۸)سيد محمد بن على الموسوى العاملى (م. ۱۰۰۹ ق.)،مدارك الاحكام، قم، آل البيت(عليهم السلام) لاحياء التراث، ۱۴۱۰ ق؛
(۱۹)عبدالكريم بن محمد الرافعى (م. ۶۲۳ ق.)، فتح العزيز، دارالفكر؛
(۲۰)العلامة الحلى (م. ۷۲۶ ق.)، منتهى المطلب، به كوشش مجمع البحوث الاسلامية، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۴۱۲ ق؛
(۲۱)النووى (م. ۶۷۶ ق.)، المجموع فى شرح المهذب، دارالفكر؛
(۲۲)العروسى الحويزى (م. ۱۱۱۲ ق.)، تفسير نورالثقلين، به كوشش رسولى محلاتى، اسماعيليان، ۱۳۷۳ش؛
(۲۳)ابوعمرو الدّانى (م. ۴۴۴ ق.)، المقنع، به كوشش احمد دهمان، دارالفكر، ۱۴۰۳ ق؛
(۲۴) منصور البهوتى (م. ۱۰۵۱ ق.)، كشاف القناع، به كوشش محمد حسن، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۱۸ ق؛
(۲۵)الراوندى (م. ۵۷۳ ق.)، فقه القرآن، به كوشش حسينى، قم، كتابخانه نجفى، ۱۴۰۵ ق؛
(۲۶)الجصاص (م. ۳۷۰ ق.)، احكام القرآن، به كوشش عبدالسلام محمد، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۱۵ ق؛
(۲۷)العلامة الحلى (م. ۷۲۶ ق.)، تذكرة الفقهاء، المكتبة المرتضويه؛
(۲۸)العلامة الحلى (م. ۷۲۶ ق.)، نهاية الاحكام، به كوشش رجائى، قم، اسماعيليان، ۱۴۱۰ ق؛
(۲۹)علاء الدين الكاشانى (م. ۵۸۷ ق.)، بدائع الصنائع، پاكستان، المكتبة الحبيبية، ۱۴۰۹ ق؛
(۳۰)الطوسى (م. ۴۶۰ ق.)، الخلاف، به كوشش سيد على خراسانى و ديگران، قم، نشر اسلامى، ۱۴۱۸ ق؛



جعبه ابزار