• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبیین معنای نبوت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان موضوع اصلي: كلام و اعتقادات
عنوان موضوع فرعي اول: پيامبر شناسي
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: آية الله مصباح يزدي
عنوان مقاله: تبيين معناي نبوت
چكيده مقاله: متن مقاله: واژه ((رسول)) بمعناى ((پيام آور)) و واژه ((نبى)) ـ اگر از ماده ((نبا)) باشد ـ بمعناى ((صاحب خبر مهم)) ـ و اگر از ماده ((نبو)) باشد ـ بمعناى ((داراى مقام والا و برجسته)) است.
بعضى گمان كرده اند كه مفهوم نبى, اعم از مفهوم رسول است به اين بيان: نبى يعنى كسى كه از طرف خداى متعال به او وحى شده باشد خواه مامور به ابلاغ به ديگران هم باشد و خواه نباشد, ولى رسول يعنى كسى كه ماموريت ابلاغ وحى را هم داشته باشد.
اما اين ادعا, صحيح نيست, زيرا در بعضى از آيات قرآن كريم, صفت ((نبى)) بعد از صفت ((رسول)) آمده است ۱ در صورتى كه طبق بيان مزبور, بايد صفتى كه مفهوماً عام باشد (نبى) قبل از صفت خاص (رسول) ذكر شود. افزون بر اين, دليلى بر اختصاص ماموريت ابلاغ وحى, به رسولان نداريم.
در پاره اى از روايات آمده است كه مقتضاى مقام نبوت اين است كه فرشته وحى را در حال خواب ببيند و در حال بيدارى, فقط صداى او را بشنود در حالى كه صاحب مقام رسالت, فرشته وحى را در حال بيدارى هم مى بيند۲.
اما اين فرق را هم به حساب مفهوم لفظ نمى توان گذاشت. و بهرحال, آنچه را مى توان پذيرفت اين است كه ((نبى)) ازنظر مصداق (و نه از نظر مفهوم)اعم از رسول است. يعنى همه پيامبران, داراى مقام نبوت بوده اند ولى مقام رسالت, اختصاص به گروهى از ايشان داشته است و به حسب روايتى كه قبلاً اشاره شد تعداد رسولان, سيصد و سيزده نفر مى باشد. و طبعاً مقام ايشان بالاتر از مقام ساير انبيا خواهد بود, چنانكه خود رسولان هم از نظر مقام و فضيلت يكسان نبوده اند ۳ و بعضى از ايشان به مقام ((امامت)) نيز مفتخر گرديده اند۴.
پيامبران اولواالعزم
در قرآن كريم, گروهى از پيامبران خدا بعنوان ((اولواالعزم)) معرفى شده اند ۵ ولى ويژگيهاى آنان مشخص نشده است. و به حسب آنچه از روايات اهل بيت عليهم الصلوه والسلام بدست مىآيد پيامبران اولواالعزم پنج نفر بوده اند به اين ترتيب: حضرت نوح, حضرت ابراهيم, حضرت موسى, حضرت عيسى و حضرت محمد بن عبدالله عليهم الصلاه والسلام ۶. و ويژگى ايشان ـ علاوه بر صبر و استقامت ممتاز كه در قرآن كريم نيز به آن, اشاره شده ـ اين بوده كه هر كدام از ايشان كتاب و شريعت مستقلى داشته اند و پيامبران معاصر يا متاخر, از شريعت آنان تبعيت مى كرده اند تا هنگامى كه يكى ديگر از پيامبران اولواالعزم, مبعوث به رسالت مى شد و كتاب و شريعت جديدى مىآورد.
ضمناً روشن شد كه اجتماع دو پيامبر در زمان واحد, ممكن است چنانچه حضرت لوط, معاصر حضرت ابراهيم (ع) بود و حضرت هارون با حضرت موسى (ع) به پيامبرى رسيد و حضرت يحيى در زمان حضرت عيسى (ع) مى زيست.
________________________________________
۱- ر.ك: سوره مريم ـ آيه ۵۱, و آيه ۵۴.
۲- ر.ك: كافى: ج ۱, ص ۱۷۶.
۳- ر.ك: سوره بقره ـ آيه ۲۵۳, و سوره اسرا ـ آيه ۵۵.
۴- ر.ك: سوره بقره ـ آيه ۱۲۴, سوره انبيا ـ آيه ۷۳, و سوره سجده ـ آيه ۲۴.
۵- ر.ك: سوره حقاف ـ آيه ۳۵.
۶- ر.ك: بحار الانوار: ج ۱۱, ص ۳۳ ـ ۳۴, و معالم النبوه: ص ۱۱۳.
منابع: محمد تقي مصباح يزدي ,آموزش عقايد ,ج۲)
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۹۰/۰۴/۲۸



جعبه ابزار