تخت سلیمان (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تخت سلیمان، مجموعه آثاری باستانی ـ تاریخی در جنوب آذربایجان غربی، بین بیجار و میاندوآب. از شمال به مراغه، از جنوب شرقی به زنجان، از جنوب غربی به سقز و از جنوب به تکاب محدود است. (سرفراز و کیانی، ص۱۱)
نام امروزی تخت سلیمان زیاد قدیمی نیست. برخی منابع شهر ساسانی گَنزَگ را به این محل منتسب کردهاند که مورد تردید است. (یاقوت حموی، ج۳، ص۳۵۶؛ اشمیت، ص۱۸۳؛ سرفراز و کیانی، ص۸) در اوایل دوره اسلامی «شیز» (ابودُلَف خزرجی، ص۳۸ـ۴۰) و در دوره ایلخانی «ستوریق / سفوریق / سقوریق / ستروق» (حمداللّه مستوفی، ص۶۴) نام داشته است و به نظر میرسد نام تخت سلیمان پس از دوره ایلخانی، یعنی پس از قرن هفتم، معمول شده باشد.
بنا بر اشارات مورخان و جغرافیدانانی همچون ابودلف، (ابودُلَف خزرجی، ص۳۸ـ۴۰) حمداللّه مستوفی (حمداللّه مستوفی، ص۶۴) و یاقوت حموی، (یاقوت حموی، ج ۳، ص ۳۵۴) شیز یا ستوریق محلیآباد و غنی با احشام و کشاورزی خوب بوده و در حوالی آن معادن طلا، نقره، جیوه، سرب، زرنیخ و لعل بنفش (الجُسْت) وجود داشته است. این محل پس از ساخته شدن کاخی به دست اباقاخان (حک: ۶۶۳ـ۶۸۰)، اقامتگاه تابستانی ایلخانان ایران شد. (حمداللّه مستوفی، ص۶۴) در منابع همچنین از ویرانههای بناهایی مانند آتشکده آذرگشسب و کاخ خسرو ساسانی در این محل سخن به میان آمده است. (ابن فقیه، ص۲۸۶؛ ابن خرداذبه، ص۱۹؛ ابن خرداذبه، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ یاقوت حموی، ج ۳، ص۳۵۵)
در ۱۲۳۴/۱۸۱۹ رابرت کرپورتر تخت سلیمان را کشف کرد. در ۱۲۵۴/۱۸۳۸ هنری رالینسون آن را به طور جامع وصف کرد. در ۱۳۱۶ش /۱۹۳۷ اشمیت عکسهای هوایی ممتازی از تخت سلیمان گرفت. (اشمیت، ص۱۸۲ـ۱۸۴، نیز تصویر ش ۸۸ ـ۸۹)
کاوشهای باستان شناسانی چون هانس هنینگ فون در اوستن در ۱۳۳۷ش /۱۹۵۸، و پس از او رودولف ناومان نشان میدهد که در اواسط هزاره اول پیش از میلاد روی تپهای به ارتفاع پنجاه متر (الیزابت ناومان، ص۳۳) در کنار دریاچه کوچکی (ویلکه، ص۵۰ ـ۵۳) با عمقی به ارتفاع تپه ــ که آب آن با وجود نهرهای سرچشمه گرفته از آن کم نمیشده است (حمداللّه مستوفی، ص۶۴) ــ شهرکی با خانههای ساده منظم و مستطیل شکل از لاشه سنگ و مَلاط گل وجود داشته است. از خصوصیات این شهرکِ دوره هخامنشی، وجود گورهایی در داخل خانهها و حیاطهای آن است .
تخت سلیمان احتمالاً از قرن پنجم میلادی و در دوره ساسانیان اهمیت یافته است. در آن زمان عملیات ایجاد یک مجموعه ساختمانی منظم خشتی در ضلع شمالی دریاچه روی پِیهای صخره آغاز شد. تخت در جهت شمالی ـ جنوبی ۳۸۰ متر و در جهت شرقی ـ غربی ۳۰۰ متر گسترش دارد و حصار مستطیل شکلی از خشت این مجموعه را احاطه کرده است. حصار و دروازهها ۳۸ برج داشته که جبهه بیرونی آنها قوسدار بوده است. (رودولف ناومان، ص ۳۵؛ رودولف ناومان، ص ۳۹)
با کاوش در شمال دریاچه در یک محوطه ساختمانی تقریباً مربع شکل، دو بنا پیدا شده است که با راهروی طویل از هم مجزا میشوند؛ این دو بنا ظاهراً آتشکده بودهاند. در غرب دریاچه نیز ساختمانهایی کوچکتر با دو تالار ستوندار وجود دارد. میتوان حدس زد که معبد اصلی آتشکده آذرگشسب در تأسیساتی بزرگتر واقع بوده است. بنای اصلی آن یک چهار طاقی بزرگ و راهروهای آن است. محراب اصلی احتمالاً در مرکز چهارطاقی قرار داشته است .
در جنوب بنای اصلی، ایوان بزرگی مشرف به دریاچه واقع است. طبق برداشت از طرح بنا در این محل، در مغرب، کاخی ایواندار با اتاقهای جنبی بزرگ و کوچک، به عنوان تالار تاجگذاری، قرار دارد. در محور کاخ مقابل ایوان آتشکده یک صفّه پلهدار واقع است که احتمالاً از آن برای مراسم تاجگذاری استفاده میشده است. بدین ترتیب وجود معبد کوچکِ دوم در میان کاخ و معبد بزرگتر را می توان توجیه کرد.
بین حصار داخلی و حصار مدوّر بیرونی وجود معدودی بنای ساسانی اثبات شده است. محدوده مسکون معبد در بیرون حصار مدوّر، روی اراضی شیبدار سکومانندی در شمال و مغرب تپهای که معبد روی آن بنا شده، قرار داشته است. اهمیت حصاری سنگی به نام «اژدها» ــ که براساس باورهای عامه اژدهایی بوده که حضرت سلیمان آن را سنگ کرده است (سرفراز و کیانی، ص۱۱۸) ــ میتواند توضیحی برای وجود یک شهر در دامنه تپه در گذشتهها باشد. تا زمانی که دامنه تپه مسکون بوده، آب دریاچه از طریق آبراهه به دامنه کوه مقابل به نام «طویله سلیمان» هدایت میشده است. این آبراهه روی حصار سنگی مذکور، که به دور محوطه مسکون کشیده شده، ایجاد گردیده است .
از آثار مکشوفه چنین برمیآید که تا اواخر قرن چهارم، یعنی در تمام دوره خلافت عباسیان، تخت سلیمان مسکون و آباد بوده است. (سرفراز و کیانی، ص۱۰۱) ظروف لعابدار متعلق به دوره عباسی، بیشتر شبیه سفالهای دوره ساسانی و گاه تقلیدی از ظروف چینی دوره تانگ است که در زمان عباسیان به ایران وارد میشده است. (سرفراز و کیانی، ص ۱۰۲) دقیقاً نمیتوان مشخص کرد که آتشکده تخت سلیمان چه زمانی متروک شده است. به نوشته مارکوارت، هراکلیوس (هرقل)، قیصر روم، در ۶۲۴ میلادی آتشکده را سوزاند (سرفراز و کیانی، ص۵۰؛ کریستن سن، ص۴۶۹) ولی ایجاد کاخی بر روی بقایای بناهای دوره ساسانی به دستور اباقاخان، در تاریخ این محل تحول به وجود آورد. بعدها از جنوب، دروازهای جدید به آن اضافه شد که پس از گذشتن از دو حیاط به محوطه بزرگی منتهی میشود. این محوطه که دریاچه در وسط آن واقع شده، با تالارهای ستونداری احاطه میشود. در ضلع شمالی آن روی آتشکده و کاخ قدیمی که از دیوارهای ایوان آن دوباره استفاده شده است، بناهای اصلی با کاشیهای زرین فام (قوچانی، پیشگفتار) و گچ بریهای زیبا ساخته شده اند. در دوره اسلامی بر روی این کاشیها، اشعاری از شاعران پارسیگو مانند فردوسی، (قوچانی، ص۵۸ ـ۶۳( ابوسعیدابوالخیر، (قوچانی، ص۴۴؛ قوچانی، ص۷۹) ظهیرالدین فاریابی، (قوچانی، ص۵۴ ـ ۵۵) ابوشکور بلخی، افضل الدین کاشانی، امیر معزّی، انوری، جمال الدین اشهری، ) قوچانی، ص۴۴ـ۵۰) خیام و عین القضات همدانی (قوچانی، ص۵۶ ـ۵۷) نوشته شده بوده است .
مجموعه آثار به دست آمده، نشان میدهد که کاخ در اواسط قرن هشتم ویران شده و در اطراف و داخل ویرانههای آن، شهر کوچکی بنا گردیده است. وجود حجرههای منظم با جلوخانهای روباز، نشانه مطمئنی برای وجود شهر است. این حجرهها در کنار مسیری قرار دارند که از دروازه شمالی آغاز و به داخل حصار منتهی میشود و از وجود یک بازار حکایت میکند. در کنار این بازار، علاوه بر مسجد، کمی به سمت جنوب، یک حمام قرار داشته است. طبق گزارش حمداللّه مستوفی، (حمداللّه مستوفی، ص۶۴) مغولها شهر را ستوریق مینامیدند؛ ظاهراً نام امروزی ساروق، که متعلق به رودخانه و منطقه است، از آن گرفته شده است. (هوف، ص۲۵)
از آثار دیگر در محل تخت سلیمان اینهاست: زندان سلیمان که ظاهراً تپه آتشفشانی به ارتفاع ۱۱۰ متر است که دهانه آن به عمق صد متر در وسط قرار دارد. گرداگرد این تپه مرتفع ساختمانهایی وجود دارد. بنابر کاوشهای باستان شناختی، زندان سلیمان ــ که هزار متر دیوار و ششصد متر وسعت دارد ــ مکانی مقدس متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد بوده است (اولر و تساخاریسون، ص۱۰۳؛ اولر و تساخاریسون، ص۱۱۷) در چهار کیلومتری مشرق کوهِ زندان نیز تپهای کوچک به نام تپه مجید قرار دارد که یک تومولوس (مجموعه گورهای سکایی) از هزاره اول پیش از میلاد است. در این تپه نیز کاوشهای باستان شناختی انجام شده است. (موسوی، ص۱۴) بر روی قله جنوبی کوه بلقیس، در ۵ر۷ کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان، استحکاماتی با نام تخت بلقیس وجود دارد که در طرح کلی خود با ایوان و تالار و رواق دورش، ممکن است تأسیسات یک آتشکده بوده باشد. (رودولف ناومان، ص ۱۲۵ـ۱۲۷)
منابع :
(۱) ابن خرداذبه؛
(۲) ابن فقیه؛
(۳) مسعربن مهلهل ابودلف خزرجی، سفرنامه ابودلف در ایران، با تعلیقات و تحقیقات ولادیمیر مینورسکی، ترجمه ابوالفضل طباطبائی، تهران ۱۳۵۴ش؛
(۴) اریش فریدریش اشمیت، پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران، ترجمه آرمان شیشه گر، تهران ۱۳۷۶ش؛
(۵) هانس گئورگ اولر و زونه تساخاریسون، «حفریات در زندان سلیمان»، در تخت سلیمان، چاپ هانس هنینگ فون دراوستن و رودولف ناومان، ترجمه فرامرز نجدسمیعی، تهران ۱۳۷۳ش؛
(۶) حمداللّه مستوفی، نزهة القلوب؛
(۷) علی اکبر سرفراز و محمدیوسف کیانی، تخت سلیمان، تبریز۱۳۴۷ش؛
(۸) عبداللّه قوچانی، اشعار فارسی کاشیهای تخت سلیمان، تهران۱۳۷۱ش؛
(۹) آرتور امانوئل کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران۱۳۵۱ش؛
(۱۰) محمود موسوی، راهنمای تخت سلیمان، ارومیه۱۳۶۵ش؛
(۱۱) الیزابت ناومان، «موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی»، در تخت سلیمان؛
(۱۲) رودولف ناومان، ویرانههای تخت سلیمان و زندان سلیمان، ترجمه فرامرز نجدسمیعی، تهران۱۳۷۴ش؛
(۱۳) لوتار آرنو ویلکه، «دریاچه»، در تخت سلیمان؛
(۱۴) دیتریش هوف، «تخت سلیمان»، ترجمه فرامرز نجدسمیعی، در شهرهای ایران، ج۳، چاپ محمدیوسف کیانی، تهران۱۳۶۷ ش؛
(۱۵) یاقوت حموی .