• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تخریج (حدیث)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَخریج، اصطلاحی در علم حدیث به معنای آوردن حدیث در کتاب حدیثی، و نیز راهنمایی به موضع حدیث در مصادر اصلی.




گاهی به کتاب محدّث، که در قالب مُعجَم یا مَشیخه یا یک جزء حدیثی تألیف شده، نیز تخریج آن محدّث اطلاق شده است، مثل فوائد ابن مردک که تخریجِ دارقُطنی است.
[۱] احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.




دانشمندان علوم حدیث یکی از ویژگیهای محدّث را توانایی او بر تخریج دانسته اند.
[۲] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۲، ص۱۳۹، چاپ احمدعمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.




بیش‌تر محدّثان، تخریج را با اخراج مترادف دانسته اند؛ به عقیده آنان، مُخرِج یا مخَرِّج کسی است که حدیثی را در کتاب خود آورده است.
[۳] جمال الدین قاسمی، قواعدالتحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ج۱، ص۲۲۸، چاپ محمد بهجه بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
[۴] کاظم مدیرشانه چی، علم الحدیث، ج۱، ص۲۱۶، قم ۱۳۶۲ش.




اما برخی، تفاوت‌هایی بین این دو اصطلاح ذکر کرده اند؛ مثلاً غماری
[۵] احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
معتقد است که اخراجِ حدیث به معنای نقل حدیث با سند آن ــ از صاحب کتاب حدیث تا معصوم یا صحابی ــ است، ولی تخریج حدیث به معنای تثبیت روایاتی است که در کتابهای مختلف به صورت معلق و فاقد سند دیده می‌شود. این کار از طریق یافتن منابعی است که روایات در آن‌‌ها با سند درج شده است، اعم از آن‌که درباره صحت یا ضعف، رد و قبول یا عیوب روایات اظهارنظر شود یا فقط منابع روایات بیاید.



میرداماد
[۶] محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویه فی شرح الاحادیث الامامیه، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۰۵.
تخریج حدیث را نقل موضع حاجت از یک حدیث، و اخراج حدیث را نقل تمام حدیث می‌داند و نیز معتقد است که تخریج حدیث به معنای نقل موارد متفق علیه حدیث است که دارای سند صحیح ‌تر و متن محکم ترند، اما اخراج حدیث به معنای نقل حدیث از مرجع حدیث به هر شکل است.



با اینهمه، می توان گفت شایع ترین معنای تخریج در علم حدیث، منبع یابی برای احادیثی است که بدون سند یا با سند ناقص در منابع مختلف وارد شده است. این اصطلاح در دوره متأخر، بویژه نزد اهل سنّت، رواج یافته و در میان متقدمان دیده نمی‌شود؛ محدّثان قدیم نیازی به پرداختن به تخریج نمی‌دیدند،
[۷] محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۹، ریاض.
چون در تصانیف خود روایات را با سند نقل کرده و تن‌ها عده معدودی، از جمله مالک بن انس و شافعی، گاه روایات مرسل و معلق را نیز آورده اند.
[۸] احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۲۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

در دوره متأخر در آثار برخی از مصنفان در رشته های مختلف فقهی، اصولی، تفسیری، شروح حدیثی و آثار مربوط به تصوف و لغت، برای استدلال یا استشهاد، روایات فراوانی بدون ذکر سند و بدون بحث درباره صحت و سقم آن‌‌ها نقل شده است. از آن‌جا که این کار موجب بی اعتباری روایات می‌شود، برخی از حفّاظ حدیث به جداسازی این روایات و منبع یابی آن‌‌ها اقدام کرده اند.
نام عمومی کتاب‌هایی که در اینباره تألیف شده، تخریج است (غماری حسینی، ص ۲۵ـ ۳۵؛.
[۹] محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
[۱۰] مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
[۱۱] مجید معارف، تاریخ عمومی حدیث، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱، تهران ۱۳۷۷ ش.
[۱۲] محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۱۵ـ ۱۶، ریاض.




در این فن، تخریج عبارت از کتابی است که برای نشان دادن منابع و مآخذ احادیث کتابی معیّن نوشته می‌شود.
[۱۳] کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۷۶ش.
[۱۴] نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.

به عقیده برخی از محققان در اینگونه کتابها، علاوه بر منبع یابی حدیث و ذکر طرق روایات، به بیان درجه آن‌‌ها ــ از نظر صحت یا ضعف ــ نیز می‌پردازند.
[۱۵] مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
[۱۶] محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۱۶، ریاض.
[۱۷] احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
[۱۸] احمد بن محمد غُماری حسینی، الهدایة فی تخریج احادیث البدایة، ج۱، مقدمه مرعشلی و شلاّ ق، ص۱۱، ج ۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی و عدنان علی شلاّ ق، (بیروت) ۱۴۰۷/۱۹۸۷.




در تخریج حدیث گاه از طریق شناخت راوی حدیث، بویژه در طبقه صحابه، می توان به اصل حدیث دست یافت، به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای مسانید و معاجم که بر حسب صحابه یا شیوخ حدیثی طبقه بندی شده اند، حدیث را می‌یابند.
گاه با دانستن ابتدای حدیث به کتابهای «اطراف» مراجعه می‌شود که در آن‌‌ها روایت بر حسب ابتدای آن یا عبارت برجسته و شاخص آن طبقه بندی شده است. در مواردی با دانستن لفظ و کلمه‌ای از حدیث می‌توان با مراجعه به معاجم الفاظ و روایات جایگاه حدیث را در مصادر اولیه به دست آورد. گاهی مآخذ حدیث را از روی موضوع آن می‌یابند. این روش از روشهای قبلی دشوار‌تر است، لکن با توجه به طبقه بندی حدیث در جوامع حدیثی و مراجعه به کتاب‌هایی که روایات کتب حدیثی و تاریخی را [۱]     بندی کرده اند، امکان پذیر است.
[۱۹] مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، ریاض.
[۲۰] محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸، ریاض.




در زمینه تخریج روایات، کتابهای فراوانی تألیف شده و برخی تا هفتاد اثر در این زمینه نام برده‌اند که بیش‌‌تر آن‌‌ها به صورت نسخه خطی است.
[۲۱] احمد بن محمد غُماری حسینی، الهدایة فی تخریج احادیث البدایة، ج۱، مقدمه مرعشلی و شلاّ ق، ص۱۲ـ۲۰، ج ۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی و عدنان علی شلاّ ق، (بیروت) ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۲] احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۲۴ـ ۳۵، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
[۲۳] محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸ـ۴۵۱، او، عنایه الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
[۲۴] نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۰۹، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۲۵] مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۰، ریاض.
این آثار بسیار متنوع اند. برخی از مؤلفان به تخریج احادیث فقهی اقدام کرده اند، از جمله محمد بن موسی حازمی (متوفی ۵۴۸) در تخریج احادیث المهذّب و جمال الدین عبداللّه بن یوسف زَیْلَعی در نَصبُ الرایة لاحادیث الهدایة به تخریج روایات دو کتاب المهذَّب در فقه شافعی و الهدایة در فقه حنفی پرداخته اند.
[۲۶] مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
[۲۷] نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
زیلعی در تخریج احادیث الکشاف و ابن حَجَر عسقلانی در الکاف الشاف فی تخریج احادیث الکشاف روایات کشاف زمخشری را تخریج کرده اند.
حافظ عبدالرحیم عراقی در المغنی عن حمل الاسفار فی الاسفار فی تخریج ما فی الاحیاء من الاخبار به تخریج روایات احیاء العلوم غزالی پرداخته است.
[۲۸] نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۸، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۲۹] محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸ـ۴۵۰، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
[۳۰] کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۶ش.

شعبه‌ای از تخریج حدیث درباره روایاتی است که بر سبیل پند و مثل در بین مردم رواج یافته و در آن‌‌ها اغلب، مطالب صحیح و سقیم به هم آمیخته است. عده‌ای از دانشمندان به تحقیق در منابع این روایات و بررسی اعتبار آن‌‌ها روی آورده‌اند و در این باره کتاب‌هایی تألیف کرده اند. معروفترین اثر در این زمینه کتاب المقاصد الحسنة فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهرة علی الالسنة اثر شمس الدین محمد بن عبدالرحمان سخاوی (متوفی ۹۰۲) است. این کتاب را عبدالرحمان بن دیبع با عنوان تمییز الطیّب من الخبیث فیما یدور علی الالسنة من الحدیث و اسماعیل بن محمد عجلونی با عنوان کشف الخفا و مزیل الالباس عما اشتهر من الاحادیث علی اَلْسِنة الناس تلخیص و تهذیب کرده اند.
[۳۱] محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۵۰ـ۴۵۱، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.

منابع :
(۱) محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
(۲) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، چاپ احمدعمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳) کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، قم ۱۳۷۶ش.
(۴) نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۵) احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۶) احمد بن محمد غُماری حسینی، الهدایة فی تخریج احادیث البدایة، ج ۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی و عدنان علی شلاّ ق، (بیروت) ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) جمال الدین قاسمی، قواعدالتحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
(۸) مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ریاض.
(۹) محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ریاض.
(۱۰) کاظم مدیرشانه چی، علم الحدیث، قم ۱۳۶۲ش.
(۱۱) مجید معارف، تاریخ عمومی حدیث، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۱۲) محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیة، قم ۱۴۰۵.


 
۱. احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۲. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۲، ص۱۳۹، چاپ احمدعمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳. جمال الدین قاسمی، قواعدالتحدیث من فنون مصطلح الحدیث، ج۱، ص۲۲۸، چاپ محمد بهجه بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
۴. کاظم مدیرشانه چی، علم الحدیث، ج۱، ص۲۱۶، قم ۱۳۶۲ش.
۵. احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۶. محمدباقر بن محمد میرداماد، الرواشح السماویه فی شرح الاحادیث الامامیه، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۴۰۵.
۷. محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۹، ریاض.
۸. احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۲۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۹. محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
۱۰. مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
۱۱. مجید معارف، تاریخ عمومی حدیث، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱، تهران ۱۳۷۷ ش.
۱۲. محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۱۵ـ ۱۶، ریاض.
۱۳. کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۷۶ش.
۱۴. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۱۵. مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
۱۶. محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۱۶، ریاض.
۱۷. احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۱۳، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۸. احمد بن محمد غُماری حسینی، الهدایة فی تخریج احادیث البدایة، ج۱، مقدمه مرعشلی و شلاّ ق، ص۱۱، ج ۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی و عدنان علی شلاّ ق، (بیروت) ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۹. مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، ریاض.
۲۰. محمود طحان، اصول التخریج و دراسة الاسانید، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸، ریاض.
۲۱. احمد بن محمد غُماری حسینی، الهدایة فی تخریج احادیث البدایة، ج۱، مقدمه مرعشلی و شلاّ ق، ص۱۲ـ۲۰، ج ۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی و عدنان علی شلاّ ق، (بیروت) ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۲. احمد بن محمد غُماری حسینی، حصول التفریج باصول التخریج، ج۱، ص۲۴ـ ۳۵، ریاض ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۲۳. محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸ـ۴۵۱، او، عنایه الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
۲۴. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۰۹، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۵. مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۰، ریاض.
۲۶. مناع بن خلیل قطّان، مباحث فی علوم الحدیث، ج۱، ص۱۴۹، ریاض.
۲۷. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۸. نورالدین عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۰۸، دمشق ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۹. محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۴۸ـ۴۵۰، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
۳۰. کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۶ش.
۳۱. محمدمحمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، ج۱، ص۴۵۰ـ۴۵۱، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.




دانشنامه جهان اسلام، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۳۶۹.    



جعبه ابزار