تدویر(علم بدیع)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تدویر در
دانش بدیع آن است که شاعر،
مصراع یا بیتی ساخته باشد که بتوان اجزای آن در دایرهای نوشت، به گونهای که اگر به دلخواه از هر جزء آن شروع به خواندن کنیم، معنی و کلام آن تغیر نمیکند.
تَدْویر، در لغت به معنی گرد کردن، و در اصطلاح دانش بدیع، آن است که
شاعر بیتی بگوید که چون آنرا در دایره بنویسند، از هر طرف که شروع کنند و بخوانند مصراعی دارای معنی پدید آید. چنین شعری را مدوّر،
یا معکوس
میگویند. بدان سبب که اینگونه
شعر از سر تفنن سروده میشد، نخست رشید وطواط
و سپس تاج الحلاوی
آنرا به بازی کودکان مانند کردهاند، مثل «نگارینا چرا کردی، رخان من، بدین زردی».
از سدۀ ۹ق که توجه به جنبههای تفننی در شعر مانند پرداختن به ماده تاریخ و لغز و معما بیشتر شد و کار به بازی با کلمات
و
ابداع ریزهکاریهای کودکانه کشید
، تدویر نیز مورد توجه قرار گرفت و به انواعی چند تقسیم شد:
براساس افراد و جمع، شاملِ: الفـ مدور مفرد: و آن چنان است که چون شعر را مدور بنویسند، از هر طرف که به خواندن آغاز کنند، مصراعی معنیدار پدید میآید و وزن آن نیز تغییر نمیکند، مثل: «ای بیوفا/ رحمی بکن/بهر خدا/بر عاشقان».
بـ مدور جامع: آن است که شاعر مصراعی آورد در دایرهای که با اندکی جا به جایی، یعنی با تقدیم و تأخیر اجزاء وزن آن تغییر کند و آن مخصوص دایرههای ششگانهای است که در اشعار فارسی و عربی، بحور عروضی از آنها استخراج میشود.
براساس تقاطع دو خط، آنچنان است که با رسم دو خط متقاطع (نظیر اقطار یک مربع) و نوشتن یکی از
حروف الفبا (مثلاً میم) در نقطۀ تقاطع و نوشتن دو حرف در انتهای هر یک از اقطار و نیز نوشتن ۴ مصراع ناقص نظیر اضلاع مربع، هیئتی پدید میآورند. مصراعی که بر هر ضلع مربع نوشته میشود، تنها درصورتی کامل میگردد که خواندن حروف را از مرکز قطر با حرف میم آغاز کنند و در انتها به همان حروف ختم نمایند.
براساس بحر شعر، و آن دو گـونه اسـت: الفـ متفق البحر: که از هر کلمۀ
بیت آغاز کنند، وزن تغییر نکند. مدور متفقالبحر، گاه دارای صنعت تنسیقالصفات نیز هست، مثل: قسیـمٌ، جسیـمٌ، بسیـمٌ، وسیـم/کـریمٌ، رحیـمٌ، حکیـمٌ، علیـم. ب ـ مختلف البحر: که از هر کلمۀ بیت که بخوانند، مصراعی با وزنی دیگر پدید آید، مانند: موی پریشان چو شام/ روی درخشان چوبام/ مهر به چهرت اسیر/ ماه به مهرت منیر؛ صورت دیگر: پریشان چوشام موی/ درخشان چوبام روی…؛ صورت دیگر: چو شام موی پریشان/چو بام روی درخشان….
شاعران و همچنین نظریهپردازان بلاغی روزگار ما نه فقط به صنایعی از نوع تدویر نپرداختهاند، که آنها را صنایعی تکلّفآمیز دانسته، و پرداختن بدینگونه صنایع را از جمله عیوب کتب بدیع سنتی به شمار آوردهاند
و یا آنها را نوعی سرگرمی و بازی با واژهها محسوب داشتهاند
و چنین اظهارنظر کردهاند که گرایش شعر به تجمل و رواج صنایع بدیعی کودکانه در شعر و سرودن اشعار متکلفانه، شعر را تا حدّ جدول سرگرمی تنزل میدهد.
در منابع بلاغی عربی بحث دربارۀ تدویر چندان دیرین نمینماید. در چند کتاب و فرهنگ بلاغی متأخر و معاصر عربی تعاریف و نمونههای به دست داده شده حاکی از آن است که مفهوم تدویر در
زبان و ادب عربی با تدویر در شعر فارسی کاملاً فرق دارد.
در نظر بلغای عرب و در عروض عربی تدویر عبارت است از آوردن بخشی از یک کلمه در آخر مصراع اول یک بیت (= شطر) و بخش دیگر آن در ابتدای مصراع دوم همان بیت مثل کلمـۀ «الشعـب» در بیت: لاتخونوا الشعب فـاالشع /ـب عـزیـزٌ ذوانتقام.
در شیوۀ نگارش چنین بیتهایی میان ادبای عرب اختلاف است. برخی از آنان تمام کلمه را در مصراع اول مینویسند و در فاصلۀ دو مصراع حرف «م» میگذارند و برخی از آنان کلمه را براساس وزن بیت میان دو مصراع تقسیم میکنند.
فایدۀ اینگونه تدویر را به ویژه در
ادبیات غنایی عرب با احساس و نیز با امتداد دادن هجا و کشیدن صدای آخر مصراع از سوی خواننده مربوط دانستهاند: انا فی امّةٍ تدارکها الل / ـه غریبٌ کصالح فی ثمود
و شاید به همین سبب است که در شعر عربی به خلاف
شعر فارسی ردیف نقشی ویژه و حضوری چشمگیر ندارد.
(۱) تاج الحلاوی، علی، دقایق الشعر، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۲) تفهیمی، ساجدالله، فرهنگ اصطلاحات علوم ادبی، اسلامآباد، ۱۳۷۵ش.
(۳) تونجی، محمد، المعجم المفصل فیالادب، بیروت، ۱۴۱۳ق.
(۴) رادفر، ابوالقاسم، فرهنگ علوم بلاغی ـ ادبی، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۵) رادویانی، محمد، ترجمان البلاغه، به کوشش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۶) رشید وطواط، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
(۷) زاهدی، زینالعابدین، روش گفتار، مشهد، ۱۳۴۶ش.
(۸) زرینکوب، عبدالحسین، از گذشتۀ ادبی ایران، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۹) زرینکوب، عبدالحسین، شعر بی دروغ، شعر بینقاب، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۱۰) شریعت، رضوان، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۱) شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۲) شمیسا، سیروس، نگاهی تازه بهبدیع، تهران، ۱۳۸۳ش.
(۱۳) صادقیان، محمدعلی، زیورسخن در بدیع فارسی، یزد، ۱۳۷۸ش.
(۱۴) صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۱۵) کاشفی، حسین، بدایع الافکار، بهکوشش جلالالدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۱۶) معزی، نجفقلی، درۀ نجفی، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۱۷) نازک الملائکه، قضایا الشعر المعاصر، بیروت، ۱۳۸۲ق.
(۱۸) یعقوب، امیل بدیع، المعجم المفصل، بیروت، ۱۹۹۱م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تدویر»، شماره۵۸۳۶.