ترکیب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَرکیب (به فتح تاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بالاى هم گذاشتن، چيزها را به هم پيوستن است.
رَكْب (به فتح راء و سکون کاف) جمع راكب است.
رِكاب (به کسر راء) یعنی شتر، مفرد آن راحله است.
رُكْبان (به ضم راء و سکون کاف) جمع راكب است.
تَرکیب به معنای بالاى هم گذاشتن، چيزها را به هم پيوستن است.
رَكْب جمع راكب است.
رِكاب یعنی شتر، مفرد آن راحله است.
رُكْبان جمع راكب است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) فرموده:
«ألاَ تَنْظُرونَ إِلى صَغيرِ ما خَلَقَ اللهُ، كَيْفَ أَحْكَمَ خَلْقَهُ، وَ أَتْقَنَ تَرْكيبَهُ، وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ» یعنی: «آيا نمىنگرند به مخلوق كوچک (مانند مورچه مثلا) چطور وجود او را محكم كرده و تركيب اعضايش را متقن نموده و براى او گوش و چشم باز كرده است.»
(شرحهای خطبه:
)
«أَهْلُ الدُّنْيا كَرَكْب يُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نيامٌ» یعنی: «اهل دنيا مانند كاروان شترسوار است كه خود در خواباند ولى آنها را مىبرند.»
(شرحهای حکمت:
)
به اهل بصره نوشت:
«فَها أَنا ذا قَدْ قَرَّبْتُ جيادي، وَ رَحَلْتُ رِكابي» یعنی: (سپاه من آماده و پا در ركابند!)
(شرحهای نامه:
) كه در
گذشت.
و نيز فرموده:
«و لا تَسْأَلوني عَنْ... فِئَة تَهْدي مائةً وَ تُضِلُّ مائةً إِلاّ نَبَّأْتُكُمْ بِناعِقِها وَ قائِدِها وَ سائِقِها، وَ مناخِ رِكابِها، وَ مَحَطِّ رِحالِها» یعنی: (و نه درباره گروهى كه صد نفر را هدايت و يا صد نفر را گمراه كنند از من پرسش كنيد جز آن كه از دعوت كننده و
رهبر و آن كس كه زمام اين گروه را به دست دارد و جايگاه خيمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها)
(شرحهای خطبه:
) كه در
يا
گذشت.
درباره بعضى فتنهها فرموده:
«يَضيعُ في غُبارِها الْوُحْدانُ، وَ يَهْلِكُ في طَريقِها الرُّكْبانُ» يعنى: «در غبار آن تنها روندهها ضايع مىشوند و در راهش سوارها هلاک مىگردند.»
(شرحهای خطبه:
)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ترکیب»، ج۱، ص۴۶۴-۴۶۵.