تزاحم در فقه(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در فقه . تزاحم در فقه به دو معنا به کار رفته است . معنای اول ، که به معنای لغوی نزدیک است ، ازدحام مکلفان در انجام دادن برخی واجبات یا مستحبات است . مثلاً هرگاه ازدحام مأمومین در نماز جمعه یا جماعت سبب ناممکن شدن سجود مکلف بر زمین یا متابعت نکردن او از امام گردد، بر طبق برخی مذاهب عامه ، سجده کردن بر پشت مأموم دیگر جایز و متابعت از امام واجب است . در مقابل ، بعضی به اعادة نماز حکم داده اند (الموسوعة الفقهیّـة ، ذیل واژه ؛
طوسی ، ج ۱، ص ۶۰۲؛
ابن قدامه ، ج ۲، ص ۱۶۰؛
مالک بن انس ، ج ۱، ص ۲۲۸ـ۲۲۹). در باب تزاحم طواف کنندگان برای بوسیدن یا لمس (استلامِ) حجرالاسود، که استحباب دارد، نیز فقها به کافی بودنِ اشاره به آن حکم کرده اند (الموسوعة الفقهیّـة ، ذیل واژه ). تزاحم به معنای دوم در «تزاحم حقوق » به کار رفته است ، چه تزاحم در مصادیق حق اللّه یا حق الناس باشد چه میان حق اللّه و حق الناس . در منابع فقهی ، مسائل مختلفی در بارة تزاحم حقوق مطرح شده است ، از جمله : تزاحم میان غُرَماء (طلبکاران ) در مال بدهکاری
که قاضی به افلاسِ او حکم داده است (اصطلاحاً: مفلَّس )
و او پس از حکم قاضی به مدیون بودن خود نسبت به شخصی غیر از غرماء اقرار نماید. برخی فقهای اهل سنّت اقرار وی
را نافذ نمی دانند، برخی اقرار او را نافذ و بستانکار را در
شمار سایر غرماء می دانند، و برخی دیگر او را بدهکار می شمرند (ابن قدامه ، ج ۴، ص ۴۹۰؛
الموسوعة الفقهیّـة ، ذیل واژه ). در تزاحم وصایا، اگر شخصی وصیتهای متعددی بکند که بیش از ثلث اموال وی را در بر گیرد و وارثان بیش از وصیت بر ثلث ارث را نپذیرند یا میزان وصیتها از تمامی ارث بیشتر باشد، برخی فقها وصیت سابق را بر لاحق مقدّم دانسته و برخی دیگر در مورد حق اللّه و حق الناس قائل به احکام متفاوتی شده اند (آل عصفور، ج ۱۳، ص ۳۷۱ـ۳۷۲؛
الموسوعة الفقهیّـة ، ذیل واژه).
در برخی منابع فقهی امامی ، تزاحم حقوق به طور جدّی مورد توجه قرار گرفته است ، از جمله ابن ابی جمهور احسایی برخی مصادیق تزاحم بین حقوق الاهی ، اعم از تزاحم واجبات با یکدیگر و تزاحم احکام واجب با احکام مستحب ، را آورده و از موارد تزاحم حق الناس در فقه به طور مفصّل بحث کرده است (ابن ابی جمهور،قطب ۲۹، ص ۱۰۳ـ۱۰۶). محمدبن مکی ، معروف به شهید اول نیز مباحث کتاب «تزاحم الحقوق » از کتاب دروس را به تزاحم حقوق مردم در برخی مشترکات عمومی ، مانند خیابانها و کوچه ها و دیوارهای اشتراکی ، اختصاص داده است (محمد بن مکی،ج ۳، ص ۳۳۹ـ۳۵۲).
منابع:
(۱) الموسوعة الفقهیّـة ، ج ۱۱، کویت : وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیه ، ۱۴۰۷/۱۹۸۷
(۲) محمد بن حسن طوسی ، کتاب الخلاف ، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷؛
(۳) ابن قدامه ، المغنی ، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۴) مالک بن انس ، المدونة الکبری ، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴؛
(۵) حسین بن محمدآل عصفور، الانوار اللوامع فی شرح مفاتیح الشرائع ، قم : مکتبة انوار الهدی ، ( بی تا. ) ؛
(۶) ابن ابی جمهور، الاقطاب الفقهیّـة علی مذهب الامامیة ، چاپ محمد حسون ، قم ۱۴۱۰
(۷) محمد بن مکی شهید اول ، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۴؛