تسبیح و تحمید و فرق این دو ظریفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: پرسش و پاسخ
عنوان موضوع فرعي دوم: معارف قرآن
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: استاد شهيد مرتضى مطهرى
عنوان مقاله: تسبيح و تحميد و فرق اين دو
چكيده مقاله: متن مقاله: پرسش
تسبيح و تحميد چيست و فرق اين دوكدام است؟
پاسخ
وقتى در نماز مىگوييم«سبحانربى العظيم و بحمده»كه خلاصهاش اين است«تسبيح پروردگارعظيم مىكنم و حمد پروردگار عظيم»يا مىگوييم:«سبحان ربىالاعلى و بحمده»يعنى تسبيح مىكنم پروردگار برتر را و حمد مىكنماو را،«تسبيح مىكنم»يعنى چه؟و«حمد مىكنم»يعنى چه؟
ثناى خدا به دو شكل است:يكى تسبيح و ديگرى تحميد. تسبيح يعنى تنزيه،يعنى خدا را از آنچه كه ذات او مبراست منزهكردن،و برتر دانستن او از آنچه كه شان مخلوقين است،از آنچه كهحاكى از نوعى نقص و ناتوانى و نارسايى است.اصلا كلمه«سبحان»معنايش اين است كه من او را تسبيح و تنزيه مىكنم ازاينكه به چشم ديده شود،با دست لمس شود،او را جسم بدانم وبگويم در جايى قرار گرفته است،او را محتاج و نيازمند بدانم به هرچيزى از جمله به عبادت خودم،خير،او منزه است از نياز و احتياج،تنزيه مىكنم او را از اينكه به او نسبت ظلم و ستم بدهم،براى اوشريكى قائل باشم،او را مركب و داراى اجزاء بدانم،بگويم از چهدرستشده و از كجا آمده است.پس تسبيح يعنى يك سلسلهچيزهايى را كه من مىفهمم كه خدا از اينها برتر و بالاتر است،باكلمه«سبحان»از او نفى مىكنم. ثناى الهى نظير اقرار به توحيد است كه مجموع نفى و اثباتاست،وقتى مىگوييم«لا اله الا الله»نفى مىكنيم معبوديت غير را واثبات مىكنيم ذات او را.ثناى الهى هم هميشه نفى است و اثبات،نفىاش همين است:منزه است از...، ولى«حمد»توصيفپروردگار است به صفات اثباتى،او را ستايش مىكنم كه همه نعمتهااز اوست،همه كمالات از اوست و به او بر مىگردد،او به هر چيزىداناست: «بكل شىء عليم» ،بر هر چيزى تواناست: «و هو علىكل شىء قدير» ،او سميع است، او بصير است،او حى است ،او قيوم است ،او ملك است ،او مؤمن است،مهيمن است،عزيزاست،جبار است،متكبر است (۱). اين صفات اثباتى.پس ما با يك«سبحان ربى العظيم و بحمده»،يا يك«سبحان ربى الاعلى وبحمده»يك دنيا نقص را به نظر مىآوريم و مىگوييم خداى ما ازاينها منزه است،و يك سلسله كمالات را
نظر مىآوريم ومىگوييم خداى ما داراى چنين صفاتى است.در نماز وقتى سورهتوحيد را مىخوانيم مىگوييم: «قل هو الله احد،الله الصمد،لم يلدو لم يولد و لم يكن له كفوا احد» هم صفات اثباتى در آن است وهم صفات سلبى.بعد مىگوييم:«كذلك الله ربى»چنان استپروردگار من، آن صفات كمالى اثباتى را دارد و من او را به آنصفات ستايش و حمد مىكنم.نقصى در او نيست،اينكه فرزندداشته باشد، فرزند چيزى باشد،مثل و مانند داشته باشد،در اونيست«كذلك الله ربى». قرآن مىگويد اين كار تسبيح و تحميد كه شما در اين شعور ظاهرى و انسانى تان بايد آن را با تعليمات انبياء ياد بگيريد و با ارادهو اختيار خودتان انجام دهيد،تمام ذرات عالم وجود،خدا را تسبيحمىكنند و حمد مىكنند.اين يك آيه از آيات قرآن
به تسبيح وتحميد موجودات .
همچنين ما در قرآن پنجسوره داريم-بلكه با سوره «سبحاسم» به اعتبارى شش سوره داريم-كه با تسبيح شروع مىشوند واينها را«مسبحات»مىگويند.سوره حديد اين طور شروع مىشود: «سبح لله ما فى السموات و الارض» هر چه در آسمانها و زمين استخدا را تسبيح مىكند. سوره حشر و سوره صف به اين شكل شروع مىشود: «سبحلله ما فى السموات و ما فى الارض» .در اينجا كلمه«ما»تكرار شدهاست.باز مفاد همان است:هر چه در آسمانهاست و هر چه-نه هركه-در زمين استخدا را تسبيح كرده است. سوره جمعه و سوره تغابن
شروع مىشوند: «يسبحلله ما فى السموات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم» . «سبح اسم» نيز امر به تسبيح است.
[۴] . حشر/۳۲-۳۴.
منابع: آشنايى با قرآن جلد ۴ صفحه ۱۶۴
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۷