در "تفسیر اخلاقی" مفسر به بیان مقاصد اساسی قرآن کریم اهتمام میورزد تا فطرت آدمیان را بیدار کرده، پرده غفلت را از مقابل نور فطرت - که خداوند در او به ودیعت نهاده- برافکند، و برای رسیدن به این هدف ، به کشف آموزههای دقیقی میپردازد که خداوند به آدمیان القا کرده است (به ویژه احکام اخلاقی ). از این رو، مفسر چیزی را تفسیر میکند که نیاز انسان مسلمان را در زمینه اخلاق- چه از نظر آرا و اندیشه و چه از نظر عمل- تامین کند، و با استفاده از مفهوم و برداشت اخلاقیای که مفسر به آن دست یافته است، به حل مشکلات اجتماعی و سیاسی میپردازد.
دلایل گرایش به چنین شیوه تفسیری یکی این است که اساسا فلسفه بعثت انبیاتربیتانسان و رساندن او به اهداف بلند اخلاقی است؛ و دیگر این که این مفسران معتقدند هرگونه تغییری در انسان و جامعه بشری، از تغییر اخلاقی در انسان سرچشمه میگیرد.
[۱]ایازی، محمد علی، ۱۳۳۳ -، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، ص۵۴.