تفسیر تابعین خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسير تابعين،تفسیری است که در آن تكوين و تحول دانش تفسير قرآن در پيوند با شكلگيری و تحول علوم بلاغی و دانش كلام صورت گرفت. ازينرو به علت ابتدايی بودن اين علوم، در مقايسه با عهد صحابه تغييرات خاصی در دانش تفسير و تفسيرنگاری عهد تابعين مشاهده نمیشود (فهد بن عبدالرحمان رومی، بحوث فی اصول التفسير و مناهجه ، ص ۳۰، رياض ۱۴۱۹)، جز اينكه در اقوال تابعين پارهای بحثهای كلامی نيز ديده میشود. خُضَيْری ( محمد خضيری، تفسير التابعين: عرض و دراسه مقارنه ، ج۲، ص ۷۸۵ـ ۸۴۴، رياض ۱۴۲۰/۱۹۹۹ ) برخی از آرای تابعين را در تفسير آيات تشبيهی و مسائل كلامی گرد آورده است. البته در منابع، بر اساس محل سكونت تابعين، از مدرسههای تفسيری عراق، مدينه و مكه سخن رفته است (حسن بصری، تفسير الحسن البصری ، ج۲، ص ۴۵۱، چاپ محمد عبدالرحيم، قاهره ۱۹۹۲ ؛جوده محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسير، ص ۱۰۸ـ ۱۱۴، قاهره ۱۹۷۸؛ احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص ۴۰ـ۴۳، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱).
از سرآمدان تفسير در مكه به مجاهد بن جَبْرمكی (متوفی ۱۰۴)، عطاء بن ابیرَباح (متوفی ۱۱۴)، سعيد بن جُبَيْر (متوفی ۹۵)، عِكْرِمَه مولی ابنعباس (متوفی ۱۰۵) اشاره شده است (ذهبی، ج۱، ص۱۰۷ـ ۱۱۸؛ جوده محمد مهدی، ص۱۰۸ـ ۱۱۱؛ احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۱ـ۴۲، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱ ). در ميان كتابهای حديثی، مهمترين تأليفی كه آرای تفسيری تابعين را در بر دارد، الجامعالصحيح محمد بن اسماعيل بخاری است. وی اغلب، روايات تفسيری تابعين را به نقل از شاگردان ابنعباس آورده است (احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۲، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱). اين افراد نيز در تفسير از همان شيوه تفسيری ابنعباس پيروی كردهاند (احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۱ـ۴۲، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱ ؛مصطفی صاوی جوينی، مناهج فی التفسير ، ص۲۵ـ۳۶، اسكندريه: منشأه المعارف).
از مشايخ تفسير در مدينه، ابوالعاليه رُفَيع بن مهران رياحی (متوفی ۹۳)، محمد بن كعب قُرَظی (متوفی ۱۰۸) بودهاند و از پيشگامان تفسير در عراق، حسن بصری (متوفی ۱۱۰)، قَتاده بن دِعامه سدوسی (متوفی ۱۱۸)، مسروق بن اجدع بن مالك هَمْدانی (متوفی ۶۳) و عامر بن شراحيل شعبی را میتوان نام برد (ذهبی، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۳۰؛
جوده محمدمهدی، ص۱۱۱ـ۱۱۴). تابعين مدينه تفسير را از اُبَيّ بن كَعْب، به طور مستقيم يا با واسطه، دريافت كرده بودند (احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۲، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱). تابعان عراقی نيز از عبداللّه بن مسعود متأثر بودند و از ويژگيهای آنان، كثرت استناد به رأی و اجتهاد در تفسير بود (احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۳، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱ ). آنان به روايات اهل كتاب نيز توجه كمتری نشان می دادند (احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، ص۴۳، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱).
از ديگر مراكز دينی در عهد تابعين، خراسان بود كه برجستهترين مفسر تابعی آن، ضحاكبن مزاحم هلالی (متوفی ۱۰۵) نام داشت ( حسين عطوان، الدراسات الدينيه بخراسان فی العصر الاموی ، ص۵۶، بيروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳ ). شيوه تفسيری ضحاك، روايی، و مبتنی بر احاديث نبوی و اقوال صحابه بوده و بهسبب تخصصش در لغتشناسی و نحو شيوهای مشخص در تفسير داشته است (حسين عطوان، الدراسات الدينيه بخراسان فی العصر الاموی ، ص۶۰، بيروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳).
منابع تفسير در عهد تابعين عبارتاست از: اسرائيليات ، روايات پيامبر و صحابه و، گاه اجتهاد به رأی و تفسير قرآن به قرآن (رومی، ص۳۱ـ۳۲). تفسير تابعين همچنين واجد سرشت روايی، گرايش فرقهای و كثرت آرا در تفسير است (ذهبی، ج۱، ص۱۳۴). خضيری (محمد خضيری، تفسير التابعين: عرض و دراسه مقارنه ، ج۲، ص۶۰۸ـ۷۴۳، رياض ۱۴۲۰/۱۹۹۹) ضمن اشاره به اين موارد، شواهدی برای هر كدام ارائه كرده و از اختلافات تابعين در رجوع به اين مصادر سخن گفته است. مهمترين راويان اسرائيليات در اين دوره عبداللّه بن سلام، كعب الاحبار، وهْب بن منبّه و عبدالملك بن جرَيْج (رومی، ص۳۲؛خضيری، ج۲، ص۹۰۷) بودهاند. همچنين خضيری (خضيری، ج۲، ص۸۸۴ـ۸۸۹) ديدگاههای مختلف تابعين را درباره اسرائيليات ياد كرده است. از ويژگيهای تابعين مكی يكی اين بود كه در نقل اسرائيليات تساهل میورزيدند (خضيری، ج۲، ص۸۸۵).
در باب اعتبار تفسير تابعين و رجوع به اقوال آنها صاحبنظران اختلاف رأی دارند ( ابنقيّم جوزيّه، ج۴، ص۱۵۵ـ ۱۵۶؛ذهبی، ج۱، ص۱۳۱؛ابوحجر، ص۴۴ـ۴۵؛خضيری، ج۱، ص۴۹ـ۵۱). احمد بن حنبل و عبداللّه بن محمد بن عقيل اخذ به قولِ تابعان را در تفسير لازم ندانستهاند (جوده محمدمهدی، ص۱۱۵؛رومی، ص۳۳). دلايل اين عالمان برای چنين نظری، عدم سماع تابعان از پيامبر، عدم حضور در زمان نزول آيات و منصوص نبودن عدالت تابعين است (ذهبی، ج۱، ص۱۳۱؛رومی، ص۳۳ـ۳۴)؛
چنانكه ابوحنيفه در اين زمينه خود را همرديف تابعين دانسته است (ذهبی، ج۱، ص۱۳۱). با اين حال گفته ديگری از احمد بن حنبل در جواز رجوع به تفسير تابعين نقل شده كه دليل آن معاشرت تابعين با صحابه و اخذ تفسير از آنهاست (ذهبی، ج۱، ص۱۳۱؛رومی، ص۳۴). اين قول را اكثر مفسران پذيرفتهاند. حتی ابنتَيْميّه (ابنتيميّه، مقدمه فی اصول التفسير ، ص۴۶، بيروت: دار مكتبه الحياه) در صورت يكی بودن اقوال تابعين، پذيرش آن را واجب دانسته و در صورت اختلاف، از عدم حجيت قول تابعين سخن گفته است، ذهبی (ذهبی، ج۱، ص۱۳۲) نيز آن را ترجيح داده است.
بر اساس آنچه احمد بن محمد ثعلبی (متوفی ۴۲۷) آورده است، مجموعههای تدوين شده از اقوال تابعين چون تفسير عكرمه ، تفسير مجاهد ، تفسير الحسن البصری ، تفسير محمد بن كعب قرظی و تفسير سعيد بن مُسَيِّب ، در زمان وی موجود بوده و گاه به چند طريق روايت شدهاند ( احمد بن محمد ثعلبی، الكشف و البيان، المعروف تفسير الثعلبی ، ج۱، ص۷۶ـ۷۹، چاپ علی عاشور، بيروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛ احمد بن محمد ثعلبی، الكشف و البيان، المعروف تفسير الثعلبی ، ص۸۲ ـ۸۳، چاپ علی عاشور، بيروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲). يكی از تفاسير روايی، كه به تفصيل آرای تفسيری تابعين را نقل كرده، تفسير جامعالبيان فی تفسيرالقرآن طبری است (رومی، ص۱۴۵). خضيری (خضيری، ج۱، ص۵۷ ـ۸۲) مصادر مهمی كه اقوال تابعين را نقل كردهاند، به تفصيل شناسانده است.
از تفاسيری كه تابعين نوشتهاند، متن مستقلی، جز تفسير مجاهد بن جبر ، باقی نمانده كه آن نيز ظاهراً منتخبی است از آرای تفسيری مجاهد بن جبر به انتخاب و تدوين محمد بن عبدالملك بن حسن مشهور به ابنخَيرون (متوفی ۵۳۹)
( احمداسماعيل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسير ، ج۱، ص۳۱۳، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۰). از تلاشهايی كه برای بازسازی تفاسير تابعين صورت گرفته است، میتوان به بازسازی تفسير سعيد بن جبير و تفسير الحسن البصری اشاره كرد.
برخی خاورشناسان درباره اصالت تفسير تابعين ترديد كردهاند. مهمترين دستاويز اين گروه رواياتی در ذم تفسير است كه طبری (متوفی ۳۱۰)
(طبری، جامع، ج۱، ص۲۹ـ۳۰) به نقل از برخی تابعين و صحابه آورده است. اين در حالی است كه از همين افراد روايات تفسيری فراوانی نقل شده است. بررسی اسناد اين احاديث نشان میدهد كه راويان آنها، مدنی بودهاند كه تنها میتواند بازتابدهنده ديدگاه برخی صحابه و تابعين مدينه درباره تفسير قرآن باشد. برخی مفسران با استناد به روايات ديگری، درباره اين نهی و جواز تفسير قرآن سخن گفتهاند (طبری، ج۱، ص۳۰ـ۳۱؛
مقدمتان فی علوم القرآن ، ص۱۸۳ـ۲۰۶، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعيل صاوی، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲). مفصلترين و مهمترين تحقيق درباره تفاسير تابعين، نوشته محمد بن عبداللّه بن علی خضيری است.
فهرست منابع:
(۱) ابنتيميّه، مقدمه فی اصول التفسير ، بيروت: دار مكتبه الحياه؛
(۲) ابن قيّم جوزيّه، اعلام الموقّعين عن رب العالمين ، چاپ طه عبد الرؤف سعد، بيروت ؛
(۳)احمد عمر ابو حجر، التفسير العلمی للقران فی الميزان ، بيروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
(۴) احمد بن محمد ثعلبی، الكشف و البيان، المعروف تفسير الثعلبی ، چاپ علی عاشور، بيروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۵) جوده محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسير، قاهره ۱۹۷۸؛
(۶) حسن بصری، تفسير الحسن البصری ، چاپ محمد عبدالرحيم، قاهره ۱۹۹۲؛
(۷) محمد خضيری، تفسير التابعين: عرض و دراسه مقارنه ، رياض ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
(۸) محمدحسين ذهبی، التفسير و المفسّرون ، بيروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۹) فهد بن عبدالرحمان رومی، بحوث فی اصول التفسير و مناهجه ، رياض ۱۴۱۹؛
(۱۰) مصطفی صاوی جوينی، مناهج فی التفسير ، اسكندريه: منشأه المعارف؛
(۱۱) طبری، جامع ؛
(۱۲) حسين عطوان، الدراسات الدينيه بخراسان فی العصر الاموی ، بيروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
(۱۳) مقدمتان فی علوم القرآن ، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعيل صاوی، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛
(۱۴) احمداسماعيل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسير ، ج۱، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛