تفسیر عقلی کلامی خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسير عقلی ـ كلامی، يكی از گرايشهای تفسيری كه در آن مفسر در تفسير آيات به جای اتكا به روايات به اجتهاد و رأی خود اتكا میكند و با بهرهگيری از كلام و فلسفه به تفسير آيات و احياناً به اثبات ديدگاههای كلامی خود يا رد آرای كلامی مخالفان خود می پردازد. در پژوهشهای تفسيری از اين گرايش با عناوين تفسير اجتهادی و تفسير به رأی نيز ياد شده است. (محمدحسين ذهبی، ج ۱، ص ۲۵۶؛
زرقانی، ج ۲، ص ۴۹؛
ايازی، ۱۴۱۴، ص ۴۰)
پیدایش
پيدايش و شكلگيری تفاسير عقلی ـ كلامی، بيش از هر چيز به وجود آيات نسبتاً زيادی در قرآن باز می گردد كه متضمن دادههای عقلی و نظری است، مثل آياتی كه دعوت به تعقل و تدبر می كند (بقره: ۲۴۲؛
انبياء: ۶۷؛
مؤمنون: ۸۰؛
نور: ۶۱) يا آياتی كه خود صبغه استدلالی دارند، مانند آياتِ نفی شرك. (انبياء: ۲۲؛
نمل: ۶۳) علاوه بر اين در قرآن آياتی هست كه تفسير و تبيين آنها بدون توضيح و تأويل عقلی و صرفاً با اتكا به ظاهر لفظ ناممكن است يا با آموزههای صريح قرآن همخوانی ندارد. از اين قبيل است آياتی كه در آنها به خدا «يد» (دست) و «وجه« (صورت) نسبت داده شده (فتح: ۱۰؛
بقره: ۱۱۵؛
الرحمن: ۲۷) و از استوای خدا بر عرش (طه: ۵) و رؤيت خدا سخن به ميان آمده است (قيامت: ۲۲ـ۲۳). اين آيات، كه با مفاهيم كلامی نظير تشبيه و تنزيه پيوند دارد، سبب طرح مباحث كلامی در تفسير اين آيات میشده است. علاوه بر اين در قرآن آياتی هست كه در ظاهر غيرقابل جمع می نمايد، مثلاً در آياتی آمده كه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت می كند و هركس را كه بخواهد گمراه می سازد. (ابراهيم: ۴؛
نحل: ۹۳؛
مدثر: ۳۱) و از سوی ديگر در آياتی گفته شده است كه كفر نورزيد و ايمان بياوريد (آلعمران: ۷۹؛
اعراف: ۱۵۸؛
نساء: ۱۳۶)
تأسيس علم كلام
در تفسير اين آيات نيز مباحث مختلفی، كه بيشتر جنبه كلامی ـ فلسفی دارد، مطرح گرديده است، مثل مباحثی در باره جبر و اختيار، كسب، افعال بندگان و حسن و قبحِ افعال. اين قبيل آيات و برخی عوامل ديگر، موجب شكلگيری مباحث و مناقشاتی ميان مسلمانان در قرون اوليه اسلام شد و بتدريج به تأسيس علم كلام انجاميد و بر تفسير قرآن، كه در آغاز متكی بر منقولاتی از پيامبر اكرم و آرای صحابيان بود، تأثير مستقيم گذاشت. تفسير عقلی ـ كلامی حداقل در حوزه آثار مكتوب، نسبت به تفسير مأثور، متأخر است، هرچند كه ريشه آن را به عصر تابعين رسانده (معرفت، ج ۲، ص ۳۴۹؛
رومی، ص۱۰۰) و از مكتب عراقی سخن گفتهاند كه در مقابل مكتب مكی و مدنی، رويكردی مبتنی بر رأی و اجتهاد بوده است. (محمد حسين ذهبی، ج ۱، ص ۱۲۱ـ۱۲۲؛
خضيری، ج ۲، ص ۷۲۲ـ۷۲۳)
تفسير كلامی
در قرن سوم و چهارم با بسط و اشاعه علم كلام، تفسير كلامی نيز رواج يافت و در اين ميان، تفاسير معتزلی را می توان نقطه عطفی بهحساب آورد. معتزله بر اساس مشرب كلامی خود، كه مبتنی بر عقلگرايی بود، به تفسير عقلی آيات پرداختند و آياتی را كه معنای ظاهری آن موافق آرا و نظرياتشان بود «محكم» و آياتی را كه با اصول فكری آنان ناسازگار بود «متشابه» می ناميدند و در تفسير آياتی كه با مبانی عقلی ايشان ناسازگار بود به تأويل روی می آوردند. (صاوی جوينی، ص ۱۰۸؛
صاوی جوينی، ، ص ۱۰۸ـ۱۱۲، ۱۱۸ـ۲۹۷؛
ابوزيد، ص۱۸۰ـ ۲۳۹)
معتزله
معتزله از نخستين كسانی بودند كه به اهميت عقل و رأی در تفسير آيات تأكيد كرده آن را در تفاسير خود بهكار بردند. بدينجهت مخالفان فكری آنان، اينگونه عمل تفسيری را تفسير به رأی خواندهاند كه بنا بر چندين حديث نبوی از آن نهی شده است. بعدها بسياری از مفسران و متكلمان غيرمعتزلی، مثل ابوالحسن اشعری و ماتريدی و فخررازی، از مفسران اشعری نيز برای رد آرای كلامی معتزله در تفاسير خود از عقل و رأی بهره بردند كه خود منشأ تقسيمبندی جديدی شد. تفسير پژوهان و عالمان اشعری در دورههای بعد در ارزيابی تفاسير، اين تفسيرها را «تفسير به رأی ممدوح» يا «جايز» و تفاسير اهل اعتزال و ديگر مذاهب و فرق را «تفسير به رأی مذموم» خواندند (محمدحسين ذهبی، ج۱، ص۲۸۸ـ ۲۸۹، ۳۶۲ـ۴۷۷؛
زرقانی، ج ۲، ص ۶۵ـ۶۹؛
رومی، ص ۱۰۲ـ ۱۰۴؛
عبدالرحمانبن ابیبكر سيوطی، الاتقان فی علومالقرآن ، ج ۴، ص ۲۰۵ـ۲۰۷) در عين حال، به اين نكته بايد توجه داشت كه دامنه تفسير به رأی از تفسير عقلی و كلامی وسيعتر است و شامل تفاسير عرفانی هم میشود.
بنا به تعريفی كه از تفسير عقلی ـ كلامی داده شد، تفاسير بسياری در اين گروه جای می گيرند. از شماری از اين تفاسير فقط نامی در كتابها باقی مانده، از برخی ديگر فقراتی در ديگر كتب نقل شده يا فقط بخشهايی باقی مانده است. برخی از آنها هم بهصورت كامل در دست است و بعضاً بهچاپ رسيده است.
مهمترين تفاسير كلامی
برخی از مهمترين تفاسير كلامی به ترتيب تاريخی عبارتاند از:
تفسير ابوبكر عبدالرحمانبن كيسان الاصمّ (متوفی ۲۰۰ يا ۲۰۱)، عالم و مفسر معتزلی، كه به جهت تمايل به شيعه، معتزله او را طرد كردند (ابننديم، ص ۲۱۴)، قاضی عبدالجبار همدانی ( فضلالاعتزال ، ص ۲۶۷) نيز تفسير او را تفسيری عجيب دانسته است؛
كتابهای تفسير القرآن و تأويل القرآن ، هر دو اثر ضِراربن عمرو معتزلی، معاصر احمدبن حنبل، كه ميان آن دو كينه و عداوتی وجود داشت، (ابننديم، ص ۲۱۵؛
ابنحجر عسقلانی، ج ۳، ص ۲۰۳)
تفسير ابوعلی جبّائی (متكلم معتزلی، متوفی ۳۰۳)، شيخ طوسی (طوسی، ج ۱، ص ۱) در مقدمه تفسيرش، التبيان ، آن را تفسيری كلامی دانسته و از آن بسيار نقل كرده است. (طوسی، ج ۱، ص ۱۰۲؛ طوسی، ج ۲، ص ۱۲؛ طوسی، ج ۵، ص ۶) ابنطاووس (ابنطاووس، ص ۲۵۲ـ۳۰۳) نيز بخشهايی از آن را آورده است. دانيل ژيماره اين تفسير را در ۱۳۷۳ ش/ ۱۹۹۴ بازسازی كرده است. همچنين ابوعلی فارسی (متوفی ۳۷۷)، نحوی و لغوی ايرانی، بر اين تفسير شرحی نوشته با نام التتبع لكلام ابیعلی الجبّائی فی التفسير كه حدود صد برگ بوده است (ياقوت حموی، ج ۲، ص ۸۱۴؛
صفدی، ج ۱۱، ص ۳۷۹؛
صادقی، ص ۵۵۱ـ۵۵۷) فرزند او ابوهاشم جبّائی (متوفی ۳۲۱) نيز ظاهراً تفسيری داشته كه سيوطی (عبدالرحمانبن ابیبكر سيوطی، كتاب طبقات المفسرين ، ص ۳۳) جزئی از آن را ديده اما در ديگر منابع نامی از آن نيامده است. تفسير ابوالقاسم عبداللّهبن احمد كعبی بلخی (متوفی ۳۱۹)، متكلم معتزلی، با نام التفسير الكبير للقرآن (ابننديم، ص ۲۱۹) نيز از تفاسير كلامی است. بهگفته ابنطاووس (ابنطاووس، ص ۳۱۴) نام اين تفسير، جامع علمالقرآن بوده و صَفَدی (صفدی، ج ۱۷، ص ۲۶) آن را دوازده جلد دانسته است. ابنطاووس (ابنطاووس، ص ۳۱۵ـ۳۳۷) و طوسی (طوسی، ج ۵، ص ۲۷ـ۲۹) بخشهايی از اين تفسير را نقل كرده و به نقد ديدگاههای او پرداختهاند. از اين منقولات میتوان به روش عقلی او در تفسير همچون ديگر معتزله پی برد.
از ديگر تفاسير كلامی تفسير ابومسلممحمدبن بحر اصفهانی (متوفی ۳۲۲)، اديب و متكلم و مفسر معتزلی، با عنوان جامع التأويل لمحكم التنزيل است كه آن را بر اساس عقايد معتزله نوشته (ابننديم، ص ۱۵۱) و به گفته ياقوتحموی (ج ۶، ص ۲۴۳۸) در چهارده جلد بوده است. طوسی (طوسی، ج ۱، ص ۱ـ۲) ضمن ستودن اين تفسير به طولانی بودن آن خرده گرفته است (سرمدی، ص ۲۳ـ۳۶) همچنين يكی از عالمان هندی به نام سعيد الانصاری منقولات تفسير ابومسلم اصفهانی را از كتابهای مختلف گردآوری كرده و به نام ملتقط جامع التأويل لمحكم التنزيل (۱۳۴۰/۱۹۲۱) در كلكته هند بهچاپ رسانده است.
ابوالحسن علی بن اسماعيل اشعری (متوفی ۳۲۴)، متكلم و بنيانگذار مكتب كلامی اشاعره و شاگرد ابوعلی جبّائی، نيز تفسيری بزرگ بر قرآن نوشته است با نام كتاب فی تفسيرالقرآن و الرد علی من خالف البيان من اهل الافك و البهتان كه بعدها با نام المختزن شهرت يافت. (ابنفرحون، ج ۲، ص ۹۵) وی در اين تفسير به رد تفاسير معتزله مانند تفسير جبّائی و ابوالقاسم بلخی پرداخته است. ابنعساكر (ابن عساكر، ص ۱۳۶ـ۱۳۹) مقدمه اين تفسير را نقل كرده است. ابومنصور محمدبن محمد ماتريدی سمرقندی (متوفی ۳۳۳)، متكلم و مفسر و پيشوای مكتب كلامی ماتريديه، نيز تفسيری نوشته است با نام تأويلات اهلالسنه كه در آن به تفسير آيات قرآن بر طبق عقايد و ديدگاههای كلامی خويش پرداخته و در تفسير برخی آيات به رد ديدگاههای مخالفان خود پرداخته است. برای نمونه در تفسير آيه ۸ سوره بقره به رد ديدگاه كراميه در باره ايمان (محمدبن محمد ماتريدی، ج ۱، ص ۴۴) و در تفسير آيه ۲۴ سوره بقره به رد ديدگاه معتزله در باره جاودان بودن صاحب گناه كبيره در آتش جهنم می پردازد. (محمدبن محمد ماتريدی، ج ۱، ص ۷۳، محمدبن محمد ماتريدی، ج ۱، ص۱۷۹)
از ديگر تفاسير كلامی می توان به تفسير علی بن عيسی رمانی (متوفی ۳۸۴)، نحوی و مفسرمعتزلی، اشاره كرد كه شيخطوسی (طوسی، ج ۱، ص ۱ـ۲) در مقدمه تفسيرش آن را ستوده و به طولانی بودن آن خرده گرفته و ابنطاووس (ابنطاووس، ص ۳۹۴ـ۳۹۷) بخشهايی از آن را آورده و در مواردی به رد عقايد رمانی پرداخته است. نسخههايی از اين تفسير در كتابخانههای دنيا موجود است. قاضی عبدالجبار همدانی (متوفی ۴۱۵)، متكلم و مفسر معتزلی، علاوه بر آرای تفسيری در كتابهايش، از جمله المغنی ، كتابی در تفسير دارد با عنوان تنزيهالقرآن عن المطاعن كه در آن به تفسير عقلی ـ كلامی بعضی آيات كه از او در باره آنها سؤال كردهاند، پرداخته و در ذيل آيات شبهههايی را كه ممكن است مخالفان معتزله بر آنها وارد كنند، پاسخ داده يا آنها را تأويل كرده است (زرقانی، ج ۲، ص ۷۴؛
محمدحسين ذهبی، ج ۱، ص۳۹۰ـ۴۰۱)، مثلاً در تفسير آيه ۲۶ سوره بقره به توجيه ديدگاه معتزله در باره گمراهی و ضلالت پرداخته (قاضی عبدالجباربن احمد، تنزيه القرآن عنالمطاعن، ص ۱۹) يا در تفسير آيه ۳۰ سوره قصص (قاضی عبدالجباربن احمد، تنزيه القرآن عنالمطاعن، ص۳۱۰) حادث بودن كلام خدا را توضيح داده است. از ديگر كتابهايی كه می توان آن را در شمار تفاسير عقلی ـ كلامی ذكر كرد، امالی شريف مرتضی علمالهدی (متوفی ۴۳۶)، متكلم و فقيه امامی، با نام غررالفوائد و درر القلائد است شامل هشتاد مجلس بحث و مذاكره علمی در باره تفسير و حديث و ادب كه در مواضع گوناگون آن به تفسير كلامی برخی آيات پرداخته است. (علی بن حسين علم الهدی، قسم ۱، ص ۲۵ـ ۴۸، ۵۲۶ ـ ۵۲۹)
يكی از شاگردان قاضی عبدالجبار همدانی، ابويوسف عبدالسلامبن محمدبن يوسفبن بندار قزوينی (متوفی ۴۸۳) است. وی تفسير مفصّلی بر قرآن نوشته با نام حدائق ذات بهجه فی تفسيرالقرآن الكريم كه به اختلاف آن را بين سيصد تا هفتصد جزء دانستهاند به گونهای كه تفسير وی بر سوره فاتحه الكتاب در هفت مجلد و تفسير آيه ۱۰۲ بقره در يك جلد بوده است. وی در اين تفسير به شيوه معتزليان پيش از خود قرآن را تفسير كرده است. (رافعی قزوينی، ج ۳، ص ۱۷۸؛
محمدبن احمد ذهبی، ج ۱۸، ص ۶۱۶ـ۶۲۰؛
حاجی خليفه، ج ۱، ستون ۶۳۴) سليمانبن حسن صهرشتی، فقيه و متكلم امامی معاصرِ وی، در كتابی با نام النضير فی نقض كلام صاحب التفسير مواردی از آن را رد كرده است. (ابنشهر آشوب، ص۵۶) ابوسعد محسنبن محمد مشهور به حاكم جشمی ، عالم و متكلم زيدی، نيز تفسيری بر قرآن نوشته به نام التهذيب فی تفسير القرآن . اهميت كلامی اين تفسير در نقلقولهايی از معتزله است (زرزور، ص ۱۶۱ـ ۱۶۲)
قرن پنجم
از قرن پنجم به بعد تفاسير بيشتری بر جای مانده و بنابراين بهتر می توان در باره گرايش مفسران و روش تفسيری آنان داوری كرد.
التبيان
يكی از تفاسير مهم اين قرن، التبيان فی تفسيرالقرآن اثر شيخطوسی (متوفی ۴۶۰)، فقيه و مفسر و متكلم امامی، است كه اولين تفسير كامل شيعی از قرآن كريم است و اگرچه در آن مباحث ادبی و فقهی و اصولی نيز بهوفور وجود دارد، چون صبغه اصلی آن كلامی است، می توان آن را تفسيركلامی دانست. (طباطبائی،ص۵۰ ـ۵۱) طوسی در التبيان مباحثكلامی بسياری در تفسير آيات آورده و در تفسير برخی آيات به دفاع از عقايد اماميه پرداخته است. برای نمونه، او در تفسير آيه ۵۵ سوره مائده، علی عليهالسلام را جانشين بلافصل پيامبر اكرم دانسته و در تفسير آيه ۲۸ سوره آلعمران، بهوجوب تقيه، در صورت خوف جانی، نزد اماميه اشاره كرده است. از ديگر ويژگيهای كلامی اين تفسير، نقل آرای كلامی مخالفان مثل معتزله و اشاعره است كه در هر مورد بهطور مستدل و با رويكردی عقلی بهآنها پاسخ داده است.
الكشاف عن حقائق
يكی ديگر از تفاسير مهم كلامی، تفسير الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الاقأويل فی وجوه التأويل اثر جاراللّه محمودبن عمر زمخشری (متوفی ۵۲۸)، اديب و مفسر و متكلم معتزلی، است. بهگفته ابنخلدون (ابنخلدون، ج ۱، ص ۵۵۵ ـ۵۵۶) زمخشری در تفسير آيات قرآن به عقايد معتزله اشاره كرده و لذا محققان اهل سنّت (اشاعره) از آن تفسير دوری می كنند ولی اگر كسی كه آن را می خواند كاملاً به مذهب اهلسنّت آگاه باشد و راه استدلال خوب را بداند از عقايد معتزلی آن در امان خواهد ماند. از اين قبيل طعن و انتقادها بر كشّاف بسيار است. (ابنتيميّه، ص ۳۴، ۵۱؛
محمدحسين ذهبی، ج ۱، ص ۴۳۵ـ۴۴۲
) با اين حال حتی مخالفان آن هم از محاسن بسيار اين تفسير سخن گفتهاند (ابنخلدون، ج ۱، ص ۵۵۵ ـ۵۵۶)
ويژگيها
از ويژگيهای تفسير كشاف ارائه ديدگاههای كلامی معتزلی است كه زمخشری به مناسبتهای گوناگون به آنها اشاره كرده است. زمخشری در تفسير آيه ۱۰ سوره فتح، كه در آن از دست خدا (يداللّه) سخن گفته شد، به نفی تشبيه پرداخته و در تفسير آيه ۲۲ سوره ابراهيم به نفی جبر و در تفسير آيات ۳ سوره بقره، ۱۷۳ سوره آلعمران و ۳۳ سوره نجم به عقيده معتزلی منزلت بين منزلتين اشاره كرده است. (حوفی، ص ۱۲۲ـ ۱۶۶؛
فاضل، ص ۳۱۸ـ۳۳۶)
شروح
بر تفسير الكشاف شروح و حواشی بسياری نوشتهاند كه از جمله حواشی آن الانصاف فيماتضمّنه الكشاف من الاعتزال اثر ابوالعباس احمدبن منصور جذامی جَرمی معروف به ابنمنيّر (متوفی ۶۸۳)، مفسر و فقيه مالكی مصری، است كه بارها در حاشيه الكشاف بهچاپ رسيده است. (حاجی خليفه، ج۲، ستون ۱۴۷۷ـ ۱۴۸۴؛
آقا بزرگ طهرانی، ج ۳، ص۳۰،
آقا بزرگ طهرانی، ج ۳،ص۳۳۲، آقا بزرگ طهرانی، ج ۳،ص۴۲۰، آقا بزرگ طهرانی، ج ۴، ص۳۱۰؛ آقا بزرگ طهرانی، ج ۴،ص۴۲۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج ۵، ص ۹۹؛ آقا بزرگ طهرانی، ج ۶، ص ۴۶؛ آقا بزرگ طهرانی، ج ۶، ص۵۹)
مفاتيحالغيب
يكی از مهمترين تفاسير كلامی، مفاتيحالغيب ، معروف به تفسير كبير ، اثر فخرالدين محمدبن عمر رازی (متوفی ۶۰۴)، متكلم و مفسر اشعری، است كه به سبب طرح مباحث كلامی فراوان در آن، برخی آن را دايره المعارفی در علم كلام دانستهاند. (محمدحسين ذهبی، ج ۱، ص ۲۹۵؛
شحاته، ص ۱۶۳) فخرالدين رازی در اين تفسير با رويكردی عقلی به تفسير آيات پرداخته و در تفسير آيات بسياری از معارف و علوم عصر خويش را به مناسبت ذكر كرده است. (شحاته، ص ۱۶۳) بنابراين، تفسير او مشحون از اقوال حكيمان و فيلسوفان و نزاعهای عقلی است. (بلتاجی، ص۱۲۰) فخررازی در تفسير آيات مباحث مربوط به آيه را بهطور منظم دستهبندی كرده و برای رد كردن آرای مخالفان خود (مثل معتزله و كراميه) مطالب آنان را بتفصيل ذكر نموده است. (محمدحسين ذهبی، ج ۱، ص ۲۹۴ـ۲۹۵؛
بلتاجی، ص ۱۲۶) چنانكه گفته شد يكی از ويژگيهای تفسير كبير فخررازی نقل نگرشها و استدلالهای عقلی فلاسفه است، مثلاً در تفسير آيه ۴۸ سوره بقره، تأويل فلاسفه در باره شفاعت را ذكر كرده و بهتبيين آن پرداخته است .
نيز تفاسير عقلی ـ كلامی معاصر
در دوران معاصر نيز تفاسير عقلی ـ كلامی بسياری نوشته شده كه برخی از مهمترين آنها عبارت است از: تفسير روح المعانی ، تأليف شهابالدين محمود آلوسی بغدادی (متوفی ۱۲۷۰)؛
تفسير القرآن الحكيم معروف به تفسير الخفاجی، تأليف محمد عبدالمنعم خفاجی (متوفی ۱۳۲۸ ش)؛
تحرير المعنی السديد و تنويرالعقل الجديد معروف به التحرير و التنوير تأليف محمدطاهربن عاشور (متوفی ۱۳۵۲ ش)، عالم مالكی تونسی؛
الميزان فی تفسيرالقرآن ، تأليف محمدحسين طباطبائی (متوفی ۱۳۶۱ ش)، مفسر و فيلسوف امامی، كه در تفسير خود ضمن دفاع كلامی از معتقدات شيعه اماميه به بحثهای فلسفی و اجتماعی نيز پرداخته است؛
آلاءالرحمن فی تفسير القرآن ، اثر شيخ محمدجواد بلاغی (متوفی ۱۳۵۲) مفسر، متكلم و اديب امامی؛
اطيب البيان فی تفسير القرآن ، تأليف سيدعبدالحسين طيب اصفهانی (متوفی ۱۳۶۹ ش)، عالم و متكلم امامی.
تفاسير كلامی
نوع ديگری از تفاسير كلامی، تفاسيری است كه پيروان فرق و مذاهب مختلف نوشته و ديدگاههای كلامی خود را مطرح كردهاند؛
مثلاً اباضيه (يكی از فرق خوارج) تفاسيری بر قرآن نوشتهاند كه مهمترين آنها تفسير كتاب اللّه العزيز (بيروت ۱۹۹۰)، اثر هودبن محكّم هُواری، مفسر اباضی قرن سوم، است كه گرچه در اصل تفسيری مأثور است، مفسر برخی از مسائل مثل كفر و ايمان، ارتكاب كبيره و شفاعت و ديگر ديدگاههای كلامی خويش را در تفسير آيات وارد كرده است (ايازی، ۱۳۷۴ ش، ص ۱۴۷ـ ۱۴۸). به تفسير هَمْيان الزاد الی دارالمعاد (عمان، ۱۴۰۱ـ۱۴۱۱) و تيسيرالتفسير (عمان، ۱۴۰۷ـ۱۴۰۹)، هر دو اثر محمدبن يوسف اطفيش (متوفی ۱۳۳۲)، نيز میتوان اشاره كرد.
در نزد زيديه نيز علاوه بر تفسير غريبالقرآن (قم ۱۴۱۴) منسوب به زيدبن علی و تفسير مقاتلبن سليمان (قاهره ۱۹۷۹ـ۱۹۸۹) ــ كه آن را در شمار تفاسير زيديه آوردهاند (از جمله رجوع کنید به شحاته، ص۱۹۰) ــ به تفسير فتح القدير الجامع بين فَنَّيِ الروايه و الدرايه من علم التفسير (بيروت، بیتا.)، اثر محمدبن علیبن عبداللّه شوكانی (متوفی ۱۲۵۰)، میتوان اشاره كرد. از اسماعيليه هم اگرچه تفسير كامل و جامعی از قرآن گزارش نشده است، قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳) در آثارش از جمله در كتاب المجالس و المسايرات (تونس ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸) و مؤيد فی الدين هبه اللّه شيرازی در المجالس المؤيديه (بيروت ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴) به تفسير برخی آيات به مناسبت مباحث مختلف كتابهايشان پرداختهاند (برای موارد ديگر رجوع کنید به محمدحسين ذهبی، ج ۲، ص ۲۵۸ـ۲۷۴) همچنين اگر نظر كسانی كه محمدبن عبدالكريم شهرستانی (متوفی ۵۴۸)، صاحب الملل و النحل ، را اسماعيلی می دانند، پذيرفته شود (ابنحجر عسقلانی، ج۵، ص۲۶۳؛
بهرامی، ص۳۵۶ـ ۳۸۱) میتوان تفسير او به نام مفاتيح الاسرار و مصابيحالابرار(تهران ۱۳۷۶ ش) را در شمار تفاسير اسماعيلی آورد.
تفاسيری فلسفی
برخی از فيلسوفان مسلمان نيز با بهكارگيری عنصر عقل و معلومات فلسفی، تفاسيری فلسفی نوشتهاند؛
مانند تفاسير سورههای توحيد، فلق، ناس و اعلی از ابوعلی سينا (متوفی ۴۲۸؛
برای اطلاعات بيشتر رجوع کنید به حكمت، ص ۱۵۹ـ۱۷۴)، تفسير برخی آيات در آثار شهابالدين سهروردی (متوفی ۵۸۷) بويژه در التلويحات اللوحيّه و العرشيه ( مجموعه مصنّفات ، ج ۱، ص ۸۳، ۹۲ـ۹۳)، تفسير القرآنالكريم (قم ۱۳۷۹ ش) و مفاتيحالغيب (تهران ۱۳۶۳ ش) هر دو اثر محمدبن ابراهيم شيرازی مشهور به ملاصدرا (متوفی ۱۰۵۰)، كه هريك با گرايش خاص خود در فلسفه به تفسير آيات و سورههای قرآن پرداختهاند.
منابع:
(۲۴) علاوه بر قرآن؛
(۲۵) آقابزرگ طهرانی؛
(۲۶) ابنتيميّه، مقدمه فی اصولالتفسير ، بيروت: دارمكتبه الحياه ؛
(۲۷) ابن حجرعسقلانی، لسانالميزان ، حيدرآباد دكن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بيروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱؛
(۲۸) ابنخلدون؛
(۲۹) ابنشهر آشوب، معالمالعلماء ، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۳۰) ابنطاووس، سعدالسعودللنفوس ، قم ۱۳۸۰ ش؛
(۳۱) ابن عساكر، تبيين كذب المفتری فيما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری ، بيروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۳۲) ابنفرحون، الديباج المذهب فی معرفه اعيان علماءالمذهب ، چاپ محمد احمدی ابوالنور، قاهره ) ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴ (؛
(۳۳) ابن نديم؛
(۳۴) نصر حامد ابوزيد، الاتجاه العقلی فی التفسير: دراسه فی قضيه المجاز فی القرآن عندالمعتزله ، دارالبيضاء ۱۹۹۸؛
(۳۵) محمدعلی ايازی، المفسرون: حياتهم و منهجهم ، تهران ۱۴۱۴؛
(۳۶) محمدعلی ايازی، نگاهی به تفاسير اباضيه، بينات ، سال ۲، ش ۳ (پاييز ۱۳۷۴)؛
(۳۷) محمد بلتاجی، مدخل الی علمالتفسير، )قاهره ( ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛
(۳۸) محمد بهرامی، «گرايش مذهبی شهرستانی: صاحب تفسير مفاتيحالاسرار »، فصلنامه پژوهشهای قرآنی ، سال ۶، ش ۲۱ـ۲۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۹)؛
(۳۹) حاجی خليفه؛
(۴۰) علیاصغر حكمت، «تفاسير ابوعلی سينا از قرآن مجيد»، در جشننامه ابنسينا ، ج ۲، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۳۴ ش؛
(۴۱) احمد محمد حوفی، الزمخشری ، مصر: الهيئه المصريه العامه للكتاب، )بی تا.(؛
(۴۲) محمد خضيری، تفسيرالتابعين: عرض و دراسه مقارنه ، رياض ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
(۴۳) محمدبن احمد ذهبی؛
(۴۴) محمد حسين ذهبی، التفسير و المفسّرون ، بيروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۴۵) عبدالكريمبن محمد رافعی قزوينی، التدوين فی اخبار قزوين ، چاپ عزيزاللّه عطاردی، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷؛
(۴۶) فهدبن عبدالرحمان رومی، بحوث فی اصولالتفسير و مناهجه ، رياض ۱۴۱۹؛
(۴۷) عدنان محمد زرزور، الحاكمالجشمی و منهجه فی تفسيرالقرآن ، بيروت )? ۱۳۹۱/۱۹۷۱ (؛
(۴۸) محمد عبدالعظيم زرقانی، مناهل العرفان فی علومالقرآن ، قاهره )۱۹۸۰ (؛
(۴۹) زمخشری؛
(۵۰) محمود سرمدی، «ابومسلم اصفهانی مفسّری گمنام»، مقالات و بررسيها ، سال ۳۰، ش ۶۲ (زمستان ۱۳۷۶ ش)؛
(۵۱) يحيیبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شيخ اشراق ، ج ۱، چاپ هانری كوربن، تهران ۱۳۸۰ ش؛
(۵۲) عبدالرحمانبن ابیبكر سيوطی، الاتقان فی علومالقرآن ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، )قاهره ۱۹۶۷(، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش؛
(۵۳) عبدالرحمانبن ابیبكر سيوطی، كتاب طبقات المفسرين ، چاپ مورسينگ، ليدن ۱۸۳۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۰؛
(۵۴) عبداللّه محمود شحاته، تاريخالقرآن و التفسير ، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲؛
(۵۵) علیاشرف صادقی، «زبان تفسير ابوعلی جبائی چه بوده است؟»، در هفتاد مقاله: ارمغان فرهنگی به دكتر غلامحسين صديقی ، ج ۲، گردآورده يحيی مهدوی و ايرج افشار، تهران: اساطير،۱۳۷۱ ش؛
(۵۶) مصطفی صاوی جوينی، مناهج فی التفسير ، اسكندريه: منشأه لمعارف، )بی تا.(؛
(۵۷) صفدی؛
(۵۸) محمدحسين طباطبائی، قرآن در اسلام ، تهران ۱۳۵۰ ش؛
(۵۹) طوسی؛
(۶۰) علی بن حسين علم الهدی، امالی المرتضی: غررالفوائد و درر القلائد ، چاپ محمدابوالفضل ابراهيم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴؛
(۶۱) محمود فاضل، «آراءالزمخشری الكلاميه فی تفسير الكشاف»، در يادنامه اديب نيشابوری: زندگانی استاد و مجموعه مقالات در مباحث علمی و ادبی ، به اهتمام مهدی محقق، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مك گيل (شعبه تهران)، با همكاری دانشگاه تهران، ۱۳۶۵ ش؛
(۶۲) محمدبن عمر فخررازی، التفسيرالكبير، او، مفاتيحالغيب ، بيروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰؛
(۶۳) قاضی عبدالجباربن احمد، تنزيه القرآن عنالمطاعن ، بيروت: دارالنهضه الحديثه ؛
(۶۴) قاضی عبدالجباربن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، چاپ فؤاد سيد، تونس ؛
(۶۵) محمدبن محمد ماتريدی، تفسيرالماتريدی المسمی تأويلات اهلالسنه ، ج ۱، چاپ ابراهيم عوضين و سيد عوضين، قاهره ۱۳۹۱/۱۹۷۱؛
(۶۶) محمدهادی معرفت، التفسير و المفسّرون فی ثوبهالقشيب ، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹؛
(۶۷) ياقوت حموی، معجم الادباء ، چاپ احسان عباس، بيروت ۱۹۹۳؛