• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر پیامبر(نهایی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



۳۰+(۴۰+۴۰)
مورخان‌ آغاز تفسیر قرآن‌ را دوران‌ صدر اسلام‌ و به‌گونه‌ای دقیقتر دوره شخص‌ پیامبر می‌دانند.



مورخان‌ آغاز تفسیر قرآن‌ را دوران‌ صدر اسلام‌ و به‌گونه‌ای دقیقتر دوره شخص‌ پیامبر می‌دانند.
در قرآن‌ آیات‌ متعددی وجود دارد که‌ وظیفه پیامبر را نه‌ تنها ابلاغ‌ وحی ، بلکه‌ تفسیر و تبیین‌ و تعلیم‌ آن‌ دانسته‌ است‌.
بر این‌ اساس‌ می توان‌ رسول‌ اکرم‌ را اولین‌ مفسر قرآن‌ دانست‌.


اما در تحدید وظیفه پیامبر در تفسیر آیات‌ ، مفسران‌ اختلاف‌ نظر دارند؛

۲.۱ - دیدگاه اول

برخی، وظیفه پیامبر را صرفاً تفسیر آیاتِ مجمل‌ و متشابه‌ دانسته‌اند.

۲.۲ - دیدگاه دوم

اما برخی دیگر، از جمله‌ علامه ‌طباطبائی ، مفسر معاصر شیعی، با استناد به‌ آیه ۴۴ سوره نحل‌ ، این‌ نظر را نپذیرفته‌اند.

۲.۳ - شواهد تاریخی

به‌ نظر می‌رسد شواهد تاریخی مؤید دیدگاه‌ دوم‌ است‌، زیرا اگرچه‌ قرآن‌ به‌ زبان‌ عربی و بر اسلوب‌ بلاغت‌ قوم‌ عرب‌ نازل‌ شده‌ است‌، عرب‌ معاصر پیامبر، بویژه‌ صحابه‌ ، در درک‌ زبان‌ قرآن‌ یکسان‌ نبودند و بسیاری از ایشان‌ در فهم‌ واژه‌های آیات‌ به‌ کلی در می‌ماندند.

۲.۴ - رجوع به پیامبر

افزون‌ بر این‌، قرآن‌ هم‌ فرهنگ‌ و هم‌ نحوه بیان‌ خاص‌ خود را دارد و مردم‌ عرب‌ معاصر پیامبر حتی اگر معانی واژه‌ها را درمی یافتند، از شناخت‌ مصادیق‌ آنها عاجز بودند، چنانکه‌ صحابه‌ در تفسیر واژه‌های حج‌ و صلوة و زکوة به‌ پیامبر رجوع‌ می کردند.
[۱۱] ابن‌حنبل‌، مسند احمدبن‌ حنبل‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۱۸، استانبول‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۱۲] محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری جعفی، صحیح‌ البخاری، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۵، استانبول‌ ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
[۱۳] طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸.
[۱۴] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۷۶، بیروت‌: دارالمعرفه‌.
[۱۵] محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹، بیروت‌: دارالفکر.



در باب‌ اینکه‌ پیامبر چه‌ مقدار از قرآن‌ را تفسیر کرده‌ است‌، میان‌ مفسران‌ اختلاف ‌نظر وجود دارد.

۳.۱ - کل قرآن

به‌ عنوان‌ مثال‌، ابن‌تیمیّه‌
[۱۶] ابن‌ تیمیّه‌، مقدّمه‌ فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۹، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
بر این‌ باور بوده‌ که‌ پیامبر تمام‌ آیات‌ الاهی را تفسیر کرده‌ است‌؛
[۱۷] استناد کرده‌ است‌.، قرآن.


۳.۲ - بخش اندک

در مقابل‌، کسانی نیز با استناد به‌ برخی روایات‌
[۱۸] طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹.
[۱۹] محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱، بیروت‌: دارالفکر.
معتقدند که‌ پیامبر فقط‌ تعداد اندکی از آیات‌ را تفسیر کرده‌ است‌.
[۲۰] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.

طباطبائی همین‌ دیدگاه‌ را پذیرفته‌ و شمار روایات‌ تفسیری منقول‌ از پیامبر را کمتر از ۲۵۰ روایت‌ دانسته‌ است‌.
[۲۱] محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۵۴، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.


۳.۳ - بخش قابل توجه

با اینهمه‌، به‌ نظر می‌رسد که‌ احادیث‌ پیامبر در تفسیر آیات‌ محدود به‌ این‌ تعداد نیست‌.
نصوص‌ روایات‌ و متون‌ مجامع‌ حدیثی گواه‌ روشنی بر این‌ مدعاست‌؛ زيرا اگر بپذيريم‌ كه‌ شمار رواياتی كه‌ پيامبر در آنها صريحاً به‌ تفسير آيه‌ای از قرآن‌ پرداخته‌ اندك‌ است‌، رواياتی كه‌ در تفسير آيات‌ به‌كار می آيد و به ‌گونه‌ای ابهام‌ از كلام‌ الاهی می گيرد، فراوان‌ است‌، بویژه‌ اگر احادیث‌ نبوی منقول‌ از طریق‌ اهل‌بیت‌ را نیز بیفزاییم‌.
گفتنی است‌ که‌ سنّت‌ پیامبر (قول‌، فعل‌ و تقریر) نیز می‌تواند در تفسیر قرآن‌ کریم‌ به‌کار آید و مفاهیم‌ و احکام‌ آن‌ را روشن‌ سازد.


بر این‌ پایه‌ می توان‌ تفسیر پیامبر را به‌گونه‌های متعددی تقسیم‌ کرد که‌ عبارت‌اند از:

۴.۱ - تبیین‌ مجمل‌

بسیاری از احکام‌ واردشده‌ در کتاب‌ الاهی معنایی مجمل‌ دارند که‌ تفصیل‌ و بیان‌ آنها بر عهده سنّت‌ گذاشته‌ شده‌ است‌.
در بخشهای متعدد فقه‌ نمونه‌های فراوانی از این‌ دست‌ وجود دارد (برای نمونه سخنان‌ فقیهان‌ در تفسیر واژه‌های قرآنی چون‌ صلوه، حج‌، زکوه و بیع‌ به این منابع رجوع کنید).
[۲۷] محمدسعید منصور، منزله السّنّه من‌ الکتاب‌ و اثرها فی الفروع‌ الفقهیّه، ج۱، ص‌ ۳۶۵ به‌ بعد، قاهره‌ ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.


۴.۲ - تخصیص‌ عام‌

در قرآن‌ احکامی وجود دارد که‌ تخصیص‌ آنها در سنّت‌ بیان‌ شده‌ است‌، چنانکه‌ فقیهان‌، در برخی موارد، عمومات‌ احکام‌ قرآن‌ را با روایتهایی از سنّت‌ نبوی تخصیص‌ زده‌اند.
[۲۹] مقداد بن‌ عبداللّه‌ فاضل‌ مقداد، کنزالعرفان‌ فی فقه‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۱، چاپ‌ محمدباقر بهبودی، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.


۴.۳ - تقیید اطلاق‌

آیات‌ متعددی در قرآن‌ هست‌ که‌ حکم‌ آنها مطلق‌ است‌، اما سنّت‌، اطلاق‌ آنها را تقیید زده‌ است‌.
[۳۴] طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۷، ص‌ ۱۶۸.
[۳۶] طوسی، التبیان، ج‌ ۳، ص‌ ۲۹۵.
[۳۷] محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۷، ص‌ ۳، بیروت‌: دارالفکر.


۴.۴ - مفاهیم‌ شرعی

قرآن‌ به‌ زبان‌ عربی است‌ و مردم‌ عرب‌ با آن‌ کاملاً آشنا بوده‌اند؛ با اینهمه‌، در قرآن‌ واژه‌هایی یافت‌ میشود که‌ در فرهنگ‌ قرآنی، معنایی تازه‌ پیدا کرده‌اند و توضیح‌ و تفسیر آن‌ها جز از راه‌ سنّت‌، میسر نیست‌.
علاوه‌ بر روایتهای پیشین‌ نبوی در باب‌ واژه‌های صلوه و حج‌ و زکوه، شواهد تاریخی و روایی فراوانی وجود دارد که‌ در منابع‌ اهل ‌سنّت‌ و شیعه‌ ذکر شده‌ است‌، مثلاً در باب‌ واژه «السّائِحوُن‌» (روزه‌داران‌)
[۴۰] محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۳۵، بیروت‌: دارالمعرفه‌.
[۴۱] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
و عبارت‌ «مَنِ اِستطاع‌ اِلَیهِ سبیلاً».
[۴۴] ج‌ ۴ ص‌ ۱۱ـ۱۲، طبری، جامع‌ طبری.
[۴۵] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۶، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.


۴.۵ - احکام‌ قرآن‌

در قرآن‌ آیاتی وجود دارد که‌ در آن‌ها تنها به‌ ذکر اصل‌ تشریع‌ اکتفا شده‌، اما سنّت‌ بیان‌ جزئیات‌ آن‌ را برعهده‌ گرفته‌ است‌.

۴.۶ - ناسخ‌ و منسوخ‌

گرچه‌ برخی منکر وجود نسخ‌ درقرآن‌ شده‌اند، برخی دیگر وجود نسخ‌ در قرآن‌ را منکر نیستند، اما شمار آیات‌ منسوخ‌ را بسیار اندک‌ می دانند.
[۴۸] ابوالقاسم‌ خوئی، البیان‌ فی تفسیر القرآن‌، ج۱، ص‌ ۲۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۴۹] محمدهادی معرفت‌، التمهید فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷۷، قم‌ ۱۴۱۱ـ۱۴۱۲.

در این‌ صورت‌، تمیز آیات‌ ناسخ‌ از منسوخ‌ بر عهده سنّت‌ است‌.
مثلاً آیه ۲۴۰ سوره بقره‌ با آیه ۲۳۴ همان‌ سوره‌ و آیه ۱۲ سوره نساء نسخ‌ شده‌ است‌.
[۵۰] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۳، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.

همچنین‌ آیه‌های ۱۵ و ۱۶ سوره نساء که‌ با آیه ۲ سوره نور نسخ‌ شده‌ است‌.


(۱) قرآن‌.
(۲) محمودبن‌ عبداللّه‌ آلوسی، روح‌المعانی، بیروت‌: داراحیاء التراث‌ العربی.
(۳) ابن‌ تیمیّه‌، مقدّمه‌ فی اصول‌التفسیر، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
(۴) ابن‌حنبل‌، مسند احمدبن‌ حنبل‌، استانبول‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۵) ابن‌خلدون‌، تاریخ ابن خلدون.
(۶) ابن‌سعد، الطبقات الکبری.
(۷) ابن‌عربی، احکام‌ القرآن‌، چاپ‌ علیمحمد بجاوی، حلب‌ ۱۳۷۶ـ ۱۳۷۸/ ۱۹۵۷ـ۱۹۵۹.
(۸) محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری جعفی، صحیح‌ البخاری، استانبول‌ ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۹) محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، بیروت‌: دارالمعرفه‌.
(۱۰) حرّ عاملی، وسائل الشیعة.
(۱۱) عبدعلیبن‌ جمعه‌ حویزی، کتاب‌ تفسیر نورالثقلین‌، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵.
(۱۲) ابوالقاسم‌ خوئی، البیان‌ فی تفسیر القرآن‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۱۳) عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۱۴) زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، قم‌ ۱۴۱۳ـ ۱۴۱۹.
(۱۵) محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.
(۱۶) محمدحسین‌ طباطبائی، المیزان‌ فی تفسیرالقرآن‌، بیروت‌ ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
(۱۷) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
(۱۸) طبری، جامع‌ طبری.
(۱۹) طوسی، التبیان.
(۲۰) محمدبن‌ مسعود عیّاشی، کتاب‌ التفسیر، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ‌ افست‌ تهران‌.
(۲۱) مقداد بن‌ عبداللّه‌ فاضل‌ مقداد، کنزالعرفان‌ فی فقه‌ القرآن‌، چاپ‌ محمدباقر بهبودی، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.
(۲۲) محمدبن‌ عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، قاهره‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌.
(۲۳) محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، بیروت‌: دارالفکر.
(۲۴) محمدسعید منصور، منزله السّنّه من‌ الکتاب‌ و اثرها فی الفروع‌ الفقهیّه، قاهره‌ ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
(۲۵) محمدهادی معرفت‌، التمهید فی علوم‌ القرآن‌، قم‌ ۱۴۱۱ـ۱۴۱۲؛


۱. نحل‌/سوره۱۶، آیه۴۴.    
۲. نحل‌/سوره۱۶، آیه۶۴.    
۳. بقره‌/سوره۲، آیه۱۵۱.    
۴. آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۱۶۴.    
۵. جمعه‌/سوره۶۲، آیه۲.    
۶. محمدبن‌ عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ج‌۲۰، ص‌ ۳۸، قاهره‌، چاپ‌ افست‌ تهران‌.    
۷. محمودبن‌ عبداللّه‌ آلوسی، روح‌المعانی، ج‌ ۱۴، ص‌۱۵۰، بیروت‌:داراحیاء التراث‌ العربی.    
۸. محمدحسین‌ طباطبائی، المیزان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۱۲، ص‌ ۲۶۱، بیروت‌ ۱۳۹۰۱۳۹۴/ ۱۹۷۱۱۹۷۴.    
۹. ابن‌خلدون‌، تاریخ ابن خلدون، ج‌ ۱:مقدمه‌، ص‌ ۵۵۳.    
۱۰. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج‌ ۲، ص‌ ۱۸۱.    
۱۱. ابن‌حنبل‌، مسند احمدبن‌ حنبل‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۱۸، استانبول‌ ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۱۲. محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری جعفی، صحیح‌ البخاری، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۵، استانبول‌ ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۱۳. طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۸.
۱۴. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۷۶، بیروت‌: دارالمعرفه‌.
۱۵. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹، بیروت‌: دارالفکر.
۱۶. ابن‌ تیمیّه‌، مقدّمه‌ فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۹، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۱۷. استناد کرده‌ است‌.، قرآن.
۱۸. طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹.
۱۹. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱، بیروت‌: دارالفکر.
۲۰. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۱. محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، ج۱، ص‌ ۵۴، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.
۲۲. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۳۶ ۱۳۸، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۲۳. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵۵۳۵۶، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۲۴. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۷، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۲۵. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۱۹۱۲۰، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۲۶. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۴۴ ۱۴۵، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۲۷. محمدسعید منصور، منزله السّنّه من‌ الکتاب‌ و اثرها فی الفروع‌ الفقهیّه، ج۱، ص‌ ۳۶۵ به‌ بعد، قاهره‌ ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
۲۸. ابن‌عربی، احکام‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۸۴، چاپ‌ علیمحمد بجاوی، حلب‌ ۱۳۷۶ ۱۳۷۸/ ۱۹۵۷۱۹۵۹.    
۲۹. مقداد بن‌ عبداللّه‌ فاضل‌ مقداد، کنزالعرفان‌ فی فقه‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۱، چاپ‌ محمدباقر بهبودی، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۵.
۳۰. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۹، ص‌ ۲۱۴، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۹۳.    
۳۲. انعام‌/سوره۶، آیه۸۲.    
۳۳. مائده‌/سوره۵، آیه۳۸.    
۳۴. طبری، جامع‌ طبری، ج‌ ۷، ص‌ ۱۶۸.
۳۵. محمدبن‌ مسعود عیّاشی، کتاب‌ التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۷، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۰۱۳۸۱، چاپ‌ افست‌ تهران‌.    
۳۶. طوسی، التبیان، ج‌ ۳، ص‌ ۲۹۵.
۳۷. محمدبن‌ احمد قرطبی، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج‌ ۷، ص‌ ۳، بیروت‌: دارالفکر.
۳۸. محمدحسین‌ طباطبائی، المیزان‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج‌ ۵، ص‌ ۳۲۹، بیروت‌ ۱۳۹۰۱۳۹۴/ ۱۹۷۱۱۹۷۴.    
۳۹. توبه‌/سوره۹، آیه۱۱۲.    
۴۰. محمدبن‌ عبداللّه‌ حاکم‌نیشابوری، المستدرک‌ علی الصحیحین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۳۵، بیروت‌: دارالمعرفه‌.
۴۱. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۱، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۴۲. عبدعلیبن‌ جمعه‌ حویزی، کتاب‌ تفسیر نورالثقلین‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷۱، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۳ ۱۳۸۵.    
۴۳. آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۹۷.    
۴۴. ج‌ ۴ ص‌ ۱۱ـ۱۲، طبری، جامع‌ طبری.
۴۵. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۶، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۴۶. عبدعلیبن‌ جمعه‌ حویزی، کتاب‌ تفسیر نورالثقلین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۲، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۳ ۱۳۸۵.    
۴۷. زین‌الدین‌بن‌ علی شهید ثانی، مسالک‌ الافهام‌ الی تنقیح‌ شرائع‌ الاسلام‌، ج‌ ۱۴، ص‌ ۳۶۲۳۶۳، قم‌ ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.    
۴۸. ابوالقاسم‌ خوئی، البیان‌ فی تفسیر القرآن‌، ج۱، ص‌ ۲۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۴۹. محمدهادی معرفت‌، التمهید فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷۷، قم‌ ۱۴۱۱ـ۱۴۱۲.
۵۰. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌ القرآن‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۷۳، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌،) قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۵۱. حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج‌ ۲۲، ص‌ ۲۳۵ ۲۳۹.    
۵۲. عبدعلیبن‌ جمعه‌ حویزی، کتاب‌ تفسیر نورالثقلین‌، ج‌ ۱، ص‌۲۴۰، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۳ ۱۳۸۵.    
۵۳. محمدبن‌ مسعود عیّاشی، کتاب‌ التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷ ۲۲۸، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۰۱۳۸۱، چاپ‌ افست‌ تهران‌.    
۵۴. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌ ۳، ص‌ ۳۴.    
۵۵. عبدعلیبن‌ جمعه‌ حویزی، کتاب‌ تفسیر نورالثقلین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۶، چاپ‌ هاشم‌ رسولی محلاتی، قم‌ ۱۳۸۳ ۱۳۸۵.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر۲»، شماره۵۰۱۰.    



جعبه ابزار