تقوا و بتپرستی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقوای الهی باعث پرهیز از
بت پرستی میشود.
تقوا، سبب پرهیز از
بت پرستی میشود:
اذ قال لقومه الا تتقون• اتدعون بعلا وتذرون احسن الخــلقین.
به خاطر بیاور هنگامی را که به قومش گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟!
آیا
بت «بعل» را میخوانید و بهترین آفریدگارها را رها میسازید؟!
میگوید: به خاطر بیاور هنگامی که به قومش هشدار داد و گفت: آیا پرهیزکاری پیشه نمیکنید؟ (اذ قال لقومه ا لا تتقون). تقوای الهی و پرهیز از
شرک و بت پرستی، از
گناه و
ظلم و
فساد، و از آنچه
انسانیت را به تباهی میکشاند. در آیه بعد با صراحت بیشتری از این مساله سخن میگوید: آیا بت
بعل را میخوانید و بهترین خالقها را رها میسازید؟! (ا تدعون بعلا و تذرون احسن الخالقین). و از اینجا روشن میشود که آنها بت معروفی به نام بعل داشتند که در
مقابل آن
سجده میکردند،
الیاس آنها را از این
عمل زشت باز داشت، و به سوی آفریدگار بزرگ
جهان و
توحید خالص
دعوت کرد. و از همین جا است که جمعی معتقدند مرکز فعالیت الیاس
شهر بعلبک از شهرهای
شامات بود. زیرا بعل
نام آن
بت مخصوص و بک به معنی شهر بود، و از ترکیب این دو با هم بعلبک به وجود آمد، گفتهاند این بت طلایی به قدری بزرگ بود که طولش به ۲۰
ذراع میرسید! و چهار صورت داشت، و خدمه او بالغ بر چهار صد نفر بود!. ولی بعضی بعل را اسم بت معینی ندانسته بلکه به معنی مطلق بت گرفتهاند ولی بعضی دیگر آن را به معنی
رب و معبود میدانند.
راغب در
مفردات میگوید: بعل در اصل به معنی
شوهر است، اما
عرب معبودهایی را که به وسیله آن به
خدا تقرب میجستند بعل مینامید. تعبیر به بهترین خالق با اینکه
آفریننده واقعی در عالم جز خدا نیست ظاهرا اشاره به مصنوعاتی است که
انسان با تغییر شکل دادن به مواد طبیعی درست میکند، و از این نظر
خالق بر او اطلاق میگردد، هر چند خالق مجازی است.
این قسمتی از دعوت الیاس علیهالسّلام است که در آن
قوم خود را به سوی توحید دعوت میکند، و به پرستش بعل (که بتی از بتهای آنان بوده) و نپرستیدن خدا،
توبیخ مینماید و کلام آن جناب علاوه بر اینکه توبیخ و سرزنش
مشرکین است، مشتمل بر حجتی کامل بر مساله توحید نیز هست، چون در جمله: و تذرون احسن الخالقین الله ربکم و رب آبائکم الاولین، مردم را نخست سرزنش میکند که چرا احسن الخالقین، را نمیپرستید؟ و
خلقت و ایجاد همان طور که به ذوات موجودات متعلق است، به نظام جاری در آنها نیز متعلق است که آن را
تدبیر مینامیم. پس همان طور که خدا خالق است
مدبر نیز هست و همان طور که خلقت مستند به او است تدبیر نیز مستند به او است و جمله: الله ربکم، بعد از
ستایش به جمله احسن الخالقین، اشاره به همین مساله تدبیر است.
و سپس اشاره میکند به اینکه:
ربوبیت خدای تعالی اختصاص به یک قوم و دو قوم ندارد. و خدا مانند بت نیست که هر بتی مخصوص به قومی میباشد، و بت هر قوم رب مخصوص آن قوم میباشد. بلکه خدای تعالی رب شما و رب پدران گذشته شما است، اختصاص به یک
دسته و دو
دسته ندارد، چون خلقت و تدبیر او عام است و جمله: الله ربکم و رب آبائکم الاولین، اشاره به این معنا دارد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اجتناب از بتپرستی».