تمثل روحالامین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم می فرماید، روح الامین، در شکل انسانی بی
عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.
قرآن کریم می فرماید، تمثل روح الامین، به صورت مردی معتدل برای
مریم علیهاالسلام اینگونه بوده است: «واذکر فی الکتـب مریم... • فاتخذت من دونهم حجابـا فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویـا. (بر اساس این احتمال که مقصود از «روحنا»
روح الامین و غیر جبرئیل باشد» در این کتاب (آسمانی
قرآن ) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانواده اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت• و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای
عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد.
)
از ظاهر سیاق بر میآید که
فاعل کلمه تمثل ضمیری است که به روح بر میگردد پس روحی که به سوی مریم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد، و معنای
تمثل و تجسم به صورت بشر این است که در حواس بینائی مریم به این صورت محسوس شود، و گرنه در واقع باز همان
روح است نه بشر. و چون از جنس بشر و
جن نبود، بلکه از جنس ملک و نوع سوم مخلوقات ذوی العقول بود که خدا او را در کتابش وصف نموده، و
ملک نامیده، و آن فردی را که مأمور
وحی است جبرئیل نامیده.
در روایات، کلمه تمثل بسیار به چشم میخورد، ولی در
قرآن کریم جز در داستان مریم، در سوره مریم یعنی آیه «فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا» نیامده، و آیات بعدی که در آن جبرئیل خود را برای مریم معرفی میکند بهترین شاهد است بر اینکه وی در همان حال هم که به صورت بشر مجسم شده بود باز
فرشته بود، نه اینکه بشر شده باشد، بلکه فرشتهای بود به صورت بشر، و مریم او را به صورت بشر دید.
بنابراین، معنای تمثل جبرئیل برای مریم به صورت بشر، این است که در حاسه و
ادراک مریم به آن صورت محسوس شد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، بلکه در خارج از ادراک وی صورتی غیر صورت بشر داشت.
و این معنایی که برای تمثل کردیم با همان معنای لغوی کلمه منطبق میشود، چون وقتی میگوئیم : تمثل شی ء لشی ء فی صورة کذا، معنایش این است که چیزی برای چیز دیگری به فلان صورت در آمد، یعنی او آن را به صورت فلان چیز تصور کرد، نه اینکه واقعا هم به آن صورت در آمده و چیز دیگری شده باشد، پس تمثل ملک به صورت بشر، ظهور او برای بیننده به صورت بشر است، نه اینکه ملک بشر بشود، زیرا اگر معنایش این باشد لازم میآید که چیزی، چیزی دیگر شود، نه اینکه چیزی به صورت چیزی دیگر ظاهر شود و تمثل یابد.
تمثل در اصل از ماده مثول بمعنی ایستادن در برابر شخص یا چیزی است، و ممثل به چیزی میگویند که به صورت دیگری نمایان گردد، بنابراین «تمثل لها بشرا سویا» مفهومش این است که آن فرشته الهی به صورت انسانی درآمد.
بدون شک معنی این سخن آن نیست که جبرئیل، صورتا و سیرتا تبدیل به یک
انسان شد، چرا که چنین
انقلاب و تحولی ممکن نیست بلکه منظور این است که او به صورت انسان درآمد هر چند سیرت او همان فرشته بود، ولی مریم در ابتدای امر که خبر نداشت چنین تصور میکرد که در برابر او انسانی است سیرتا و صورتا.
در روایات اسلامی و تواریخ تمثل به معنی وسیع کلمه، بسیار دیده میشود. از جمله اینکه :
ابلیس در آن روز که مشرکان در
دار الندوه جمع شده بودند و برای نابودی
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم توطئه میچیدند، او در لباس پیرمردی خیر اندیش و خیرخواه ظاهر شد و به
اغوا کردن سران
قریش پرداخت. و یا دنیا و
باطن آن به صورت زن زیبای دلربائی در برابر
علی علیهالسلام آشکار گشت و قدرت نفوذ در وی را نیافت که داستانش مفصل و معروف است.
و نیز در روایات میخوانیم مال و فرزند و عمل انسان به هنگام مرگ در چهرهای مختلف و خاص در برابر او مجسم میشوند. و یا اعمال انسان در
قبر و روز
قیامت تجسم مییابد و هر کدام در شکل خاصی ظاهر میگردد، تمثل در تمام این موارد، مفهومش این است که چیزی یا شخصی صورتا به شکل دیگری در میآید نه اینکه
ماهیت و باطن آن تغییر یافته باشد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تمثل روحالامین».