• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تمیم(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَمیم ، یکی از بزرگترین قبایل اعراب عدنانی (شمالی ). در میان قبایل متعدد عرب ، بنی تمیم از جهات گوناگون اهمیت پیدا کرده است ، از جمله : کثرت جمعیت ، تعدد تیره ها، فزونی جنگها، شگردهای جنگی ، گسترة جغرافیایی ، ویژگیهای زبانی و گرایشهای مذهبی . به همین سبب تاریخ نویسان و مصنفان عرب اهتمام ویژه ای به ضبط و نقل اخبار این قبیله نشان داده اند، چنانکه از آغاز قرن دوم و با رواج کتابت در میان مسلمانان ، تک نگاریهای متعددی در بارة این قبیله پدید آمد، مانند کتاب اخبار تمیم ، و کتاب حلف تمیم بعضها بعضاً ، هر دو تألیف ابوالیَقْظان سُحَیم (عامر)بن حفص (متوفی ۱۹۰)(ابن ندیم ، ص ۱۰۶ـ۱۰۷)(متوفی ۱۷۰)؛ کتاب ایام بنی مازن و اخبارهم تألیف ابوعبیده مَعْمَربن مثنّ'ی تیمی (متوفی ۲۱۰ یا ۲۱۱)(ابن ندیم ، ص ۶۰) و کتاب حلف کلب وتمیم ، از هشام بن محمدبن سائب کلبی (متوفی ۲۰۶)(ابن ندیم، ص ۱۰۸). چند کتاب دیگر کلبی از جمله الایام ، ایام فزاره و وقایع بنی شیبان ، و کتاب النوافل را نیز می توان از منابع مهم شناختِ جنگها و وقایع بنی تمیم به شمار آورد (ابن ندیم، ص ۱۰۸؛ابن ندیم۱۱۰). اگرچه هیچ یک از این منابع باقی نماند، احتمالاً مورخان و مؤلفان بعدی ، که بتفصیل به شرح سرگذشت این قبیله پرداخته اند، به چنین کتابهایی دسترسی داشته و برخی از آنها، شماری از صاحبان این آثار از دست رفته را در زمرة راویان اخبار کتابهای خود ذکر کرده اند (بلاذری ، ج ۱۱، ص ۸ ـ۱۳؛بلاذری ، ج۱۱ ،ص۳۲۴؛بلاذری ، ج۱۱، ص۴۴۵؛ابن اثیر، ج ۱، ص ۶۵۰؛ابن اثیر، ج ۱، ص۶۵۴). در میان متون تاریخی موجود، کتابهای انساب الاشراف بلاذری ، الاغانی ابوالفرج اصفهانی ، تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر از قدیمترین و اصیلترین مآخذ تاریخ بنی تمیم به شمار می روند. در کتابهای نسب شناسی حجم مطالب متعلق به قبیلة تمیم ، به دلیل اهمیت و گستردگی این قبیله ، بسیار بیشتر از مباحث مرتبط با سایر قبایل است . در کتاب جَمْهَرة النسب ابن کلبی (ابن کلبی،ج ۱، ص ۱۹۱ـ۲۲۷) جمعاً ۵۳ تیرة فرعیِ قبیلة بنی تمیم معرفی و شمارش شده است .
نسب شناسی و پراکندگی . تمیم بن مُرّ بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضَر، نیای قبیلة بزرگ تمیم ، سه پسر به نامهای زید مناة ، عمرو و حارث داشت (ابن کلبی، ج ۱، ص ۱۹۱؛ابوعبید، ص ۲۳۲). در میان فرزندانِ زید مناة ، سعد و مالک اهمیت بیشتری یافتند. سعد ده فرزند داشت که از میان آنان عمرو و کعب را، بطون و بقیه را ابنا خوانده اند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۲۹ـ۲۳۰؛ابن حزم ، ص ۲۱۵). اهمیت کعب از آنروست که نسب بنی سعدبن زید مناة ــ که جمعیت بسیار گسترده ای را تشکیل می دادند ــ به او می رسد و شاید علت نامگذاری کعب به بطون (جمع بطن ) ــ که در تقسیم بندی واحدهای قبیله در مرتبه ای فروتر از قبیله قرار می گیرد ــ همین کثرت جمعیت باشد. لقب مزروعان هم که به دو تن از پسران سعد (عوف و کعب یا مالک و کعب یا مالک و عمرو) داده اند، نشانة بهره مندی ایشان از اموال و افراد بسیار است (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۰؛
ابوعبید، ص ۲۳۹؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۳۲۰؛
ابن حزم ، ص ۲۱۶؛
ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۱۲۶ـ۱۲۷). بجز مالک و عمرو، به سایر فرزندان کعب بن سعد، اجارِب می گفتند، زیرا آنان ، بنا به نوشتة نسب شناسان ، بدکار بودند و مردمان را رسوا و بدنام می کردند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۰؛
ابوعبید، ص ۲۳۹؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۳۲۰). عمروبن کعب دو پسر به نامهای ودیعه و حارث (مُقاعِس ) داشت . عُبَید، یکی از پسران مقاعس ، هشت فرزند داشت که بجز بنی مِنْقَر، بقیه را لُبَد (لِبَد، لِبْد) می خواندند زیرا علیه بنومُرّة بن عبید هم پیمان شدند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۰ـ۲۳۱؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۳۲۵). منقربن عبید، نیای قیس بن عاصم ، از رؤسای وفد بنی تمیم در عام الوفود بود که پیامبر او را «سیّد اهل الوَبَر» (آقای چادرنشینان / بادیه نشینان ) خواند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۲؛
ابن سعد، ج ۱، قسم ۲، ص ۴۰). از میان بنی صُریم (صَریم )بن مقاعس ، عبداللّه بن اباض که اباضیها به او منسوب اند، و عبداللّه بن صَفّار که صُفریها بدو منسوب اند، و بُرَک یا بَرْک بن عبداللّه ، ضارب معاویه در شب نوزدهم رمضان سال ۴۰)، به خارجیگری شهرت بسیار داشتند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۶؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۴۴۵).
دیگر فرزند مهم کعب ، عوف بود که چهار تن از فرزندان او، عُطارِد، بَهْدَلَه ، جُشَم و بَرنیق'ا (بَرنیق )، ملقب به جِذاع (اجداع ) بودند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۶ـ۲۳۷؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۴۴۷). گروهی از اینان برخی از منصبهای حج را تا زمان ظهور اسلام در اختیار داشتند. این امر بعدها از مفاخر بنی تمیم به شمار آمد (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۳۹؛ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۱۲۷). ربیعة بن کعب بن سعد یکی دیگر از فرزندان کعب ، نیای قاتلِ زبیربن عوّام ، عمروبن جُرْموز، بوده است (بلاذری ، ج ۱۱، ص ۴۸۰؛
ابوالفرج اصفهانی ، ج ۱۸، ص ۵۷).
علاوه بر سعد، نسل زیدِ مناة عمدتاً از طریق فرزند دیگرش ، مالک ادامه یافت . از میان چهار فرزند مالک بن زید مناة ، حنظله اعتباری بی بدیل یافت ، زیرا بنی حنظله • شامل شمار زیادی از
نظیم نسبنامه از: قنبرعلی رودگر
مُضَر
الیاس
طابخه
اُدّ
مُرّ
تمیم
زیده مناة عمرو حارث
سعد عامر مالک امرؤالقیس کعب حارث مالک هُجیم اُسَیِّد عنبر عمرو
قیس ربیعه معاویه حنظله حرماز غیلان مازِن غَسّان
نَجدَه هُبَیره کعب جُشَم عُوافه حارث عمرو کعب عوف مالک عَبْشَمْس مالک یربوع
ربیعه جُشَیش ابی سود دارِم رِزام زید صُدَیّ یربوع عوف کعب کُلَیب غُدانه العنبر ریاح ثعلبه حارث صبیر عمرو
سَدوس عبدالله مُجاشع نَهشل خیبری ابان
عبدالعزّی عوف ربیعه حارث عمرو
قُریع عُطارد بهدله جُشَم بَرنیق'ا ودیعه حارث (مُقاعِس )
عُمیر صریم عُبَید
عامر مِنقر مُرّه عبدعمرو زید عوف نَجده اَسْعَد
تمیمیان می شد. یکی از دَه پسرِ مالک بن حنظله ، دارِم نام داشت . بنی دارم از اصلیترین و پرشمارترین تیره های بنی حنظله و حتی بنی تمیم محسوب می شدند و در میانِ بنی دارم ، فرزندان عبداللّه بن دارم و مجاشع بن دارم شهرت بسیار داشتند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۱۹۳ـ ۲۲۶). یربوع ، فرزندِ دیگر حنظلة بن مالک و نیای حرّ بن یزید ریاحی ، هشت پسر داشت که از میان آنان ، کُلَیب و غُدانَه و العنبر را چون علیه فرزندان ریاح بن یربوع هم پیمان شدند، عُقَّد یا عُقَد می خواندند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۲۱۳؛
بلاذری ، ج ۱۱، ص ۱۸۲). در میان عقّد، بنوالعنبر/ بَلْعَنْبَر، به دلیل ایفای نقش بیشتر در جنگهای دوران جاهلیت (ایام العرب ) و نیز پیدایش پیامبری دروغین (سِجاح • ) در میانشان ، شهرت بیشتری دارند (بلاذری ، ج ۱۱، ص ۲۴۶). این بنوالعنبر را نباید با بنی عنبربن عمروبن تمیم بن مرّ (بلاذری ، ج ۱۱، ص ۵۱۴) اشتباه کرد. بنی دارم و بنی یربوع از تیره های اصلی بنی حنظله و به اصطلاح از جمرات العرب بودند که بدون هم پیمانی با قبایل دیگر نیز می توانستند بخوبی از خود دفاع کنند ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «تمیم بن مرّ»). در میان شعب سه گانة تمیمیان ، بنی حارث بن تمیم که مدتی در پناه نَهْشَل بن دارم می زیستند، از کم شمارترین و کم اهمیت ترین قبایل تمیم بودند (ابن کلبی ، ج ۱، ص ۱۹۱ـ۱۹۲).
با آنکه جغرافیدانان ، تاریخ نگاران ، لغت نامه نویسان و شاعران ، به نام بسیاری از رودها، باغها، قلعه ها، واحه ها، چراگاهها، تپه ها و سایر مکانهای خاص بنی تمیم اشاره کرده اند، تعیین قطعی محدودة سرزمینهای این قبیله ، به دلیل کم اعتناییِ منابع قدیم به ذکر دقیق آنها و نیز به دلیل جابجایی قبایل کوچرو و دست به دست گشتنِ مکانها در پی بروز جنگها، تا اندازه ای دشوار است ؛
با اینهمه ، محققان جدید چشم انداز کم وبیش روشنی از محدودة سرزمینهای بنی تمیم ارائه و نقشه هایی نیز ترسیم کرده اند. بر این اساس ، جمعیت بنی تمیم در بخش اعظم سواحل شرقی جزیرة العرب ، یعنی تقریباً سرتاسر نجد و بخشی از بحرین (نَه کشور بحرین کنونی ) و یمامه ، سکونت داشتند و از جنوب تا دَهناء پراکنده بودند. اینان از شمال با بکر و اسد همسایه بودند اما در عین حال دسته هایی از آنها در کناره های خلیج فارس ، بصره و سواحل فرات زندگی می کردند (مونس ، نقشة ۳۲).
منابع:
(۱) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(۲) ابن اثیر؛
(۳) ابن حزم ، جمهرة انساب العرب ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۴) ابن سعد؛
(۵) ابن کلبی ، جمهرة النسب ، ج ۱، چاپ ناجی حسن ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
(۶) ابن ندیم ؛
(۷) ابوالفرج اصفهانی ؛
(۸) قاسم بن سلام ابوعبید، کتاب النسب ، چاپ مریم محمد خیرالدرع ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۸۹؛
(۹) احمدبن یحیی بلاذری ، انساب الاشراف ، چاپ محمود فردوس العظم ، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۱؛
(۱۰) حسین مونس ، اطلس تاریخ الاسلام ، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛



جعبه ابزار