تنجیز در دوره معاصرخام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مهم ترین امتیاز فقهی بحث تنجیز در این دوره نخست آنکه برخلاف دوره قبل، مسأله تعلیق و تنجیز، تجزیه و تحلیل فقهی و حقوقی شده
و از گوشهها و نگاه های چندگونه ای نقادی و موشکافی شده است؛
دو دیگر: تقسیمات چندگانه و گوناگون بر مسأله تعلیق و تقسیم بندی آن به اعتبارات چندگانه، برخلاف گذشته که اقسام تعلیق انگشت شمار بود، چنانکه میر عبدالفتاح مراغی، در العناوین الفقهیه آن را بیش از ده صورت
و شیخ انصاری دوازده صورت
و دیگران بیش از این اقسام دانسته اند؛
سه دیگر: در گذشته به علت تقدیس اجماع، برای بطلان آن بیشتر به اجماع برخی از فقها، استناد میکردند. در این دوره، فقهای نقدپرداز و محقق با ذهنی موشکاف و نگاهی کنجکاو، پایه های اجماع را متزلزل کردند و حتی بر بسیاری از استدلال های فقهای گذشته، خرده گرفته، آنها را نقد زدند.
با این همه، در تقویت برخی ادله بطلان تعلیق، کوشیدند و با استدلال های قوی و متین، برخی از صور آن را باطل دانستند.
به هر حال، امتیازات این دوره فقهی، در مسأله تنجیز و تعلیق، مانند بسیاری از مسائل دیگر فقهی و حقوقی، بر اهل تحقیق پوشیده نیست.
نتیجه آنکه شرط تنجیز از شروط عمومی است که فی الجمله، فقهای شیعه، از گذشته تاکنون، آن را در بابهای چندگانه فقهی؛ در عقود و ایقاعات، یاد کردهاند و دست کم، در برخی صور، تعلیق را باطل دانستهاند و بر اثبات آن به ادله چندی استناد کردهاند که در فصلی جداگانه، به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در فقه اهل سنت، گروهی از فقهای سنی، به شرط تنجیز در برخی از عقود و ایقاعات اشاره کرده اند؛ تعلیق در عقود و ایقاعات را موجب بطلان عقد و ایقاع دانسته اند. آنان، هرچند آشکارا، تنجیز را از شروط عقد و ایقاع ذکر نکرده اند،
از محتوای کلامشان فهمیده میشود که تنجیز را یکی از شرایط عقد و ایقاع برشمرده ند و بدین جهت، برخی از صورتهای عقد یا ایقاع معلّق بر شرط یا وصف را باطل دانسته اند.
تعلیق در فقه حنفی، در برخی موارد پذیرفته نیست
و در بعضی عقود و ایقاعات، چون: وکالت، طلاق، عتق و ظهار، جایز است.
به نظر فقهای مالکی، تعلیق عقد بر صفتی که ناگزیر تحقق مییابد، در حکم عقد منجّز است و تحقق عقد، برخلاف فقهای شافعی و حنفی، متوقف بر وقوع شرط نیست،
حتی بنابر دیدگاه امام مالک، در تعلیق طلاق بر مشیت، تعلیق و استثناء باطل بوده، اما طلاق لازم و صحیح است.