• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توارث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توارث: ارث بردن از يكديگر.




از آن در باب ارث سخن رفته است.



سبب توارث، مرگهاى جمعى يا غرق شدن است، يا فروريختن ساختمان و زير آوار ماندن و يا جز آن از اسباب خاص، نظير سوختن و كشته شدن در جنگ و يا سبب خاصّى وجود ندارد، بلكه عدّه‏اى به مرگ طبيعى مى‏ميرند.



اگر سبب، غرق شدن يا زير آوار ماندن باشد، بدون شک توارث ثابت است. در فرض مردن دسته جمعى به مرگ طبیعی بنابر مشهور توارث ثابت نيست، بلكه بر آن ادعاى اجماع شده است. برخى قائل به ثبوت توارث شده‏اند.
[۳] منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۱
[۴] تحرير الوسيلة ۲/ ۴۰۰ ـ ۴۰۱

در اينكه در مرگ جمعى به سبب خاص، غير از دو سبب يادشده توارث ثابت مى‏گردد يا نه اختلافعنوان پیوند است. مشهور قول دوم است؛ ليكن تعداد زيادى از فقها قائل به توارث هستند.
[۶] تحرير الوسيلة ۲/ ۴۰۰
[۷] منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۱
[۸] مهذب الاحكام ۳۰/ ۲۶۸ ـ ۲۷۱




۱. وجود سبب ارث ميان جمعى كه يكجا مرده‏اند؛ خواه سببِ نَسَبی، مانند پدر و فرزند يا سَبَبی، همچون زن و شوهر.
۲. صلاحيت دو طرف براى توارث بنابر مشهور؛ و با انتفاى آن از يك طرف، توارث نيز منتفى خواهد شد، مانند اينكه دو برادر با هم بميرند ولى تنها يكى از آن دو، فرزند داشته باشد. برخى در اين فرض نيز توارث را ثابت دانسته‏اند.
[۹] منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۲

۳. معلوم نبودن تقدّم و تأخر مرگ هر يك از آنان و نيز نامعلوم بودن هم‏زمانى مرگشان؛ از اين‏رو، اگر دو نفر هم زمان بميرند از يكديگر ارث نمى‏برند و اگر زمان مرگ يكى از آن دو معلوم باشد آن كه تاريخ مرگش مجهول است از ديگرى ارث مى‏برد.



ابتدا زنده بودن هريك هنگام مرگ ديگرى فرض مى‏شود و زنده مفروض از ترکه میّت(-->تركه)ارث مى‏برد. سپس ورثه او آنچه او ارث برده ارث مى‏برند. البتّه هيچ‏كدام، آنچه را كه در اين حال از ديگرى به ارث برده بنابر مشهور ارث نمى‏برد.


 
۱. جواهر الکلام ۳۹/ ۳۰۶ ۳۰۷    
۲. کشف الرموز ۲/ ۴۷۸    
۳. منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۱
۴. تحرير الوسيلة ۲/ ۴۰۰ ـ ۴۰۱
۵. جواهر الکلام ۳۹/ ۳۰۷    
۶. تحرير الوسيلة ۲/ ۴۰۰
۷. منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۱
۸. مهذب الاحكام ۳۰/ ۲۶۸ ـ ۲۷۱
۹. منهاج الصالحين (خوئى) ۲/ ۳۸۲
۱۰. جواهر الکلام ۳۹/ ۳۰۶ ۳۰۸    
۱۱. جواهر الکلام ۳۹/ ۳۱۲ ۳۱۵    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۶۵۰    




جعبه ابزار