تکذیب قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وحشی
====
۶۰. وحشی بودن برخی حیوانات:
واذا الوحوش حشرت؛
و آن گاه كه همه حيوانات وحشى محشور شوند (از محل مرگ خود بيرون آيند).
====
۶۱. پنهان شدن حیوانات وحشی، در لانههای خود:
• «»فلا اقسم بالخنس؛
نه نه؛ پس سوگند به ستارگان پنهان شونده (در روز) و به ستارگان بازگردنده در شب،
• «»الجوار الکنس؛
آن ستارگان سيركننده غايب شونده (كه در آخر شب همانند وحوش فرو رفته در نهانگاه در مغرب خود پنهان مىشوند)
• «»انه لقول رسول کریم
«کنس» به معنای وارد شدن (حیوان) وحشی در لانه اش است. الکشاف، ج۴، ص۷۱۰ برخی مفسران احتمال دادهاند که مقصود از «الخنس، الجوار الکنس» حیوانات وحشی باشند.
المیزان، ج۲۰، ص۲۱۷.
(جواب سوگندهاى گذشته اين است) كه اين (قرآن) بىترديد گفتار فرستادهاى گرامى و ارجمند (جبرئيل) است.
نیز => صید
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ناخن دار
====
۵۹. ناخن دار بودن دستهای از حیوانات:
وعلی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر...؛
و بر يهوديان، هر حيوان ناخن دار را حرام كرديم، و از گاو و گوسفند پيه بدن آنها را حرام كرديم جز آنچه بر پشت يا رودههاى آنها چسبيده يا آنچه آميخته به استخوان است. اين (تحريم) چيزى است كه آنها را به خاطر ستمشان كيفر داديم و حقّا كه ما راست گفتاريم.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
علم خدا به حیوانات
۶۷. آگاهی خداوند از قرارگاه اصلی و جایگاه موقت حیوانات:
وما من دابة فی الارض الا علی الله رزقها ویعلم مستقرها ومستودعها...؛
منظور از «مستقرها و مستودعها» محل استقرارشان در حال حیات و مکانی است که از آنجا منتقل میشوند.
المیزان، ج۱۰، ص۱۴۸.
و هيچ زنده متحركى در اين زمين (از حيوان و جن و انس) نيست مگر آنكه روزى او بر عهده خداست، و او قرارگاه اصلى آنها و جايگاه موقت آنها را مىداند (قرارگاه آنها را در صلب پدر و رحم مادر، يا) و او محل استقرارشان را (در حال حيات) و مقرّ توديعشان را (پس از مرگ) مىداند، همه در كتابى روشن (لوح محفوظ روشن در انظار مقربان ملأ اعلى) ثبت است.
گسترش حیوانات => همین مدخل، پراکندگی حیوانات و خلقت حیوانات
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». نابودی حیوانات
====
۶۸. نابود شدن همه حیوانات روی زمین، در صورت مؤاخذه شدن مردم به واسطه گناهان شان:
ولو یؤاخذ الله الناس بظـلمهم ما ترک علیها من دابة...؛
مقصود از «دابة» در آیه مذکور، جنبندگان غیر از انسان است.
تفسیر التحریروالتنویر، ج۷، جزء ۱۴، ص۱۸۸.
و اگر خداوند مردم را به خاطر ظلمشان مؤاخذه مىكرد هيچ جنبندهاى را بر روى اين (زمين) باقى نمىگذاشت، و لكن آنها را تا مدتى معين مهلت مىدهد پس چون مدتشان سرآيد ساعتى تأخير نمىكنند و نمىتوانند ساعتى هم پيش بيفتند.
ولو یؤاخذ الله الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابة...؛
مقصود از «بما کسبوا» معاصی است و احتمال دارد مقصود از «دابة» در آیه یاد شده غیر انسان از انواع حیوانات باشد.
المیزان، ج۱۷، ص۵۹.
و اگر خدا مردم را در مقابل آنچه (از گناه) كسب كردهاند مؤاخذه مىكرد بر پشت اين (كره خاكى) هيچ جنبندهاى را (زنده) نمىگذاشت، و لكن آنها را تا وقت معينى (كه در علم ازلى او گذشته و در لوح محفوظ ثابت است) به تأخير مىاندازد، پس چون اجلشان فرا رسيد خداوند همواره به (حال) بندگانش بيناست (و با هر شخصى به تناسب عملش معامله خواهد كرد).
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ویژگیهای حیوانات
====
۶۹. عدم درک معانی و حقایق نهفته در سخن و صداها، از خصوصیات حیوانات:
ومثل الذین کفرواکمثل الذی ینعق بما لایسمع الا دعاء ونداء صم بکم عمی فهم لایعقلون؛
مثال (دعوت كننده) كافران مثال كسى است كه به حيوانى بانگ مىزند كه جز فرياد و بانگ زدن مبهم را نمىشنود (آنها نيز كلام را مىشنوند و گويى معنى را نمىفهمند).
نیز => اسب، استر، الاغ، انعام، بز، پرنده، پشه، حیات، خوک، زنبور عسل، سگ، شپش، شتر، صید، عنکبوت، فیل، قورباغه، کلاغ، گاو، گوساله، گوسفند، گوشت، مار، ماهی، ملخ، مورچه، موریانه، میش، میمون، ناقه صالح، نهنگ و هدهد
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». حیی بن اخطب
====
حیی بن اخطب از رؤسای یهود بنی نضیر در مدینه
و از آتش افروزان جنگ خندق
و از کشته شدگان غزوه بنی قریظه بود.
برخی مفسران نزول آیه ۱۰۹ بقره: ۲
را درباره او و برادرش ابویاسر دانستهاند که از روی حسادت، در بازگرداندن مردم از اسلام تلاش داشتند.
آیه ۳۷ نساء: ۴
درباره برحذر داشتن انصار از سوی وی و برخی یهود، از انفاق مال
و آیات ۵۱ و ۵۲ نساء: ۴
درباره ترجیح دادن دین مشرکان بر اسلام
دانسته شده است. بنا بر نقلی سوره توحید پس از آن نازل شد که حیی و کعب بن اشرف از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره وصف پروردگار سؤال کردند.
مقصود از «جبت» در آیه ۵۱ نساء: ۴
نیز از سوی برخی مفسران بر وی تطبیق شده است.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
خاتمیت
خاتمیت از «خاتم» یعنی کسی که پایان دهنده کاری است.
مقصود این است که نبوت با محمد صلی الله علیه وآلهبه پایان رسیده است
و پس از آن حضرت، پیامبر، کتاب، شریعت و دین دیگری نخواهد آمد.
در این مدخل از واژه «خاتم النبیین» و نیز لازمه برخی آیات استفاده شده است.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». خاتمیت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
====
۱. محمد صلی الله علیه وآله، آخرین پیامبران و پایان دهنده امر نبوت:
• «»ان الدین عند الله الاسلـم وما اختلف الذین اوتوا الکتـب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیـا بینهم ومن یکفر بـایـت الله فان الله سریع الحساب؛
به يقين دين (حقيقى كه انبيا آورده و به صورت شرايع به بشر عرضه داشتهاند) در نزد خداوند همان اسلام است، و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده (مانند يهود و نصارى، در دينشان) اختلاف نكردند مگر پس از آنكه آنها را (به حقيقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترىجويى. و هر كس به آيات خدا كفر ورزد پس (بداند كه) خداوند زودرس به حساب است.
• «»فان حاجوک فقل اسلمت وجهی لله ومن اتبعن وقل للذین اوتوا الکتـب والامیین ءاسلمتم فان اسلموا فقد اهتدوا وان تولوا فانما علیک البلـغ والله بصیر بالعباد؛
پس اگر با تو به جدل و محاجّه برخاستند بگو: من وجودم را تسليم خدا كردهام و هم چنين كسانى كه از من پيروى كردهاند؛ و به كسانى كه به آنها كتاب (آسمانى) داده شده و به بىسوادان (مشركان بىكتاب) بگو: آيا اسلام آورديد؟ پس اگر اسلام آوردند حتما هدايت يافتهاند، و اگر روى گرداندند پس آنچه بر عهده توست تنها ابلاغ (رسالت) است (نه پيكار كه زمان معينى دارد، و نه كيفر دادن كه مربوط به خداست)، و خداوند به بندگان خود بيناست.
«ان الدین عند الله الاسلام» این مطلب را میفهماند که ادیان دیگر، غیر از اسلام به مرتبهای از کمال، دوام و صلاحیت برای عموم (انسانها) نرسیده و از طرفی ادیان غیر اسلام دستخوش تحریف گردیده بودند و نیز میفهماند که اسلام، منزه از تحریف و تغییر است.
تفسیر التحریروالتنویر، ج۳، جزء ۳، ص۱۹۷ لازمه این مطلب، خاتمیت نبوت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است.
• «»افغیر دین الله یبغون وله اسلم من فی السمـوت والارض طوعـا وکرهـا والیه یرجعون؛
پس آيا جز دين خدا را مىطلبند؟ در حالى كه هر كس در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه (تكوينا) در برابر او تسليم است (پس دين نيز كه تسليم شدن تشريعى است بايد از آن او باشد) و همه به سوى او بازگردانده مىشوند.
• «»ومن یبتغ غیر الاسلـم دینـا فلن یقبل منه وهو فی الاخرة من الخـسرین؛
و هر كه جز اسلام دينى بطلبد هرگز از او پذيرفته نمىشود و او در آخرت از زيانكاران است.
روح المعانی، ج۳، جزء ۳، ص۳۴۵.
تفسیر التحریروالتنویر، ج۳، جزء ۳، ص۳۰۱ در آیه بعد میفرماید: هر کس غیر از اسلام را انتخاب کند از او پذیرفته نیست، که لازمه آن دوام اسلام و خاتمیت نبوت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است.
• «»... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلـم دینـا...؛
بر شما حرام شد (خوردن) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه (در وقت كشتن) نام غير خدا بر آن برده شده و حيوان خفه شده و به وسيله زدن مرده، و از بلندى پرت شده و مرده و به شاخ حيوان ديگرى مرده و آنچه درنده آن را كشته و از آن خورده، مگر آنچه را (از موارد فوق كه قابل تذكيه بوده) تذكيه كردهايد و همچنين آنچه بر روى سنگ مقدّس (يا براى بتها) سر بريده شده، و (نيز حرام شد) قسمت كردن (گوشت حيوانى) با تيرهاى قمار، كه همه اين اعمال فسق است،- امروز كسانى كه كفر ورزيدهاند از (ابطال و ازاله) دين شما مأيوس گشتهاند، پس از آنها مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما به عنوان آيينى (استوار و پايدار) پذيرفتم،- پس اگر كسى در حال قحطى و گرسنگى شديد بدون تمايل به گناه (به خوردن بعضى از آن حرامها) ناچار شود، خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.
• «»قلای شیء اکبر شهـدة قل الله شهید بینی وبینکم واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به ومن بلغ...؛
عموم «و اوحی...؛» بر شمول رسالت آن حضرت به وسیله قرآن، نسبت به تمامی کسانی دلالت میکند که پیام آن حضرت را، چه در دوران وی و چه پس از آن، تا قیامت بشنوند.
المیزان، ج۷، ص۳۹.
(به كافران كه از تو براى نبوّتت گواهى مىطلبند) بگو: چه چيزى از نظر گواهى بزرگتر است؟ بگو: خداوند ميان من و شما گواه است، و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را كه (تا انقراض نسل بشر) بدو برسد بيم دهم، آيا به راستى شما گواهى مىدهيد كه با خداوند معبودهاى ديگرى هست؟ بگو: من گواهى نمىدهم؛ بگو: جز اين نيست كه او خدايى يگانه است و به يقين من از آنچه شما شريك (او) قرار مىدهيد بيزارم.
• «»اولـئک الذین هدی الله فبهدهم اقتده قل لا اسـلکم علیه اجرا ان هو الا ذکری للعــلمین؛
آیه دلالت دارد که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم برای همه جهانیان مبعوث شده و نبوت به وسیله ایشان پایان یافته است.
آنها (طايفه انبيا) كسانىاند كه خداوند آنها را هدايت نموده، پس به هدايت و راه و روش آنها اقتدا كن. (و به مردم) بگو: من بر اين (ابلاغ رسالت) مزدى از شما نمىطلبم، اين (قرآن) جز تذكرى براى جهانيان نيست.
• «»وتمت کلمت ربک صدقـا وعدلا لا مبدل لکلمـته...؛
. مقصود از «کلمت ربک» در آیه یاد شده، قرآن است
و مقتضای تمام بودنش این است که وحی و نبوت به پایان رسیده است.
و سخن پروردگارت (دعوت او به توحيد، و آخرين كتاب و شريعت) از نظر راستى (در محتوى) و عدل (در مراحل تشريع) كامل شد، هرگز سخنان (كتاب و شريعت) او را تبديل كنندهاى نخواهد بود، و اوست كه شنوا و داناست.
• «»هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون؛
اوست كه رسول خود را با (وسايل) هدايت و دين حق و درست فرستاد تا آن را بر هر دينى پيروز گرداند هر چند مشركان خوش ندارند.
• وما ارسلنـک الا رحمة للعــلمین.
و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعــلمین نذیرا.
مقصود از «العالمین»، تمامی امتهاست.
تفسیر التحریروالتنویر، ج۱۸، جزء ۹، ص۳۱۷ از مفهوم آیه استفاده میشود که پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، پیامبر دیگری نخواهد آمد و آن حضرت، خاتم النبیین است.
والا و بىزوال و پربركت است آن (خدايى) كه فرقان (قرآن جدا كننده ميان حق و باطل و جدا جدا از حيث آيات و سور) را به تدريج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانيان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بيمدهنده باشد.
ما کان محمد...؛ ولـکن رسول الله وخاتم النبیین...؛
محمد (صلّى اللَّه عليه و آله) پدر هيچ يك از مردان شما نيست (تا همسر پسرخواندهاش زيد بر او حرام باشد) و لكن رسول خدا و خاتم پيامبران است. و خداوند همواره به همه چيز داناست.
وما ارسلنـک الا کافة للناس بشیرا ونذیرا...؛
بنا بر یک احتمال، مقصود از «کافة للناس» عموم مردم، اعم از عرب و عجم و سایر امتهاست
و لازمه مفاد آیه، خاتمیت رسالت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است.
و ما تو را نفرستاديم مگر نگهدارنده همه مردم (از عصر خود تا انقراض نسلشان) و مژدهدهنده (صالحان) و بيمكننده (بدكاران)، و لكن بيشتر مردم نمىدانند.
ان الذین کفروا بالذکر لما جاءهم وانه لکتـب عزیز
• «»لایاتیه البـطـل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید
بنا بر احتمالی، مقصود از «و لا من خلفه...؛» این است که پس از آن، کتاب دیگری که ناسخ آن باشد نمیآید و تا روز قیامت، حجت بر مکلفان است.
ج۹-۱۰، ص۲۳ بنا بر این میتوان از آیه استفاده کرد که نبوت به پایان رسیده و پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآلهپیامبر دیگری نخواهد آمد
همانا كسانى كه به اين قرآن پندآموز هنگامى كه به سوى آنها آمد كفر ورزيدند (در آتش خواهند بود) و حقّا كه اين كتابى محكم و پيروز و شكستناپذير است.
كه از جلو رو و پشت سرش باطل به آن راه نمىيابد (در احكام و معارف و خبرهايش نسبت به گذشته و آينده بطلانى رخ نمىدهد)، فرو فرستاده از كسى است كه صنعش در تكوين متقن و در تشريع محكم، و خود ستوده از تمام جهات است.
یریدون لیطفـوا نور الله بافوههم والله متم نوره...؛
• «»هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله...؛
مىخواهند نور خدا را با دهنهاى خود خاموش كنند (دعوت پيامبر و دين و كتاب او را به تكذيب و افترا باطل نمايند) حال آنكه خدا تمام كننده نور خويش است هر چند كافران را خوش نيايد.
اوست كه فرستاده خود را با (وسايل) هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه مصاديق دين (كه شرايع آسمانى است) پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد.
۲. خاتمیت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نشات گرفته از علم گسترده خداوند:
ما کان محمد...؛ ولـکن رسول الله وخاتم النبیین وکان الله بکل شیء علیمـا.
محمد (صلّى اللَّه عليه و آله) پدر هيچ يك از مردان شما نيست (تا همسر پسرخواندهاش زيد بر او حرام باشد) و لكن رسول خدا و خاتم پيامبران است. و خداوند همواره به همه چيز داناست.
نیز => انبیا، خاتم الانبیا و محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
====
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». خادع/ اسماوصفات
خادع از اسما و صفات خداوند و به معنای جزادهنده به مکر و حیله است
و یک بار در سوره نساء: ۴ آیه ۱۴۲ آمده است.
نیز => مکر، مکر خدا
====
خارجة بن زید
خارجة بن زید انصاری از تیره خزرج و از بزرگان صحابه و از جمله بدریون بود و در غزوه احد به شهادت رسید.
برخی مفسران، آیه ۱۵۵ آل عمران: ۳
را درباره وی و دیگر فراریان غزوه احد، دانستهاند، که خداوند، ضمن نکوهش این عمل، وی و دیگر فراریان را بخشید.
====
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». خاشاک
خاشاک، ساق علف و چوب و ریزههای باریک و خار و خس با خاک آمیخته، ریزه کاه با خاک به هم آمیخته است.
در این مدخل از واژههایی مانند «هشیم»، «غثاء»، «عصف» و «حطام» استفاده شده است.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». تبدیل به خاشاک
====
تبدیل کشتزارها به خاشاک
۱. تبدیل کشتزارها به خاشاک، پس از رویش آنها با رنگهای مختلف، از جلوههای قدرت خداوند:
الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینـبیع فی الارض ثم یخرج به زرعـا مختلفـا الونه ثم یهیج فتره مصفرا ثم یجعله حطـمـا...؛
آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى (به شكل باران و برف و تگرگ) فرو فرستاد پس آن را در زمين وارد چشمهسارها نمود، آن گاه به وسيله آن گياهانى را به انواع گوناگون (سبزيجات، حبوبات، ميوهجات) بيرون مىآورد، سپس رشد آنها تمام شده خشك مىشود، پس آن را زرد شده بينى، سپس آنها را به صورت خاشاك درمىآورد. همانا در اين (آفرينش و فنا) تذكر و تنبّه براى صاحبان خرد ناب است (تذكر فناى دنيا و مسأله حيات پس از مرگ).
۲. تبدیل کشتزارها به خاشاک، زمینه یادآوری و پندپذیری خردورزان:
الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینـبیع فی الارض ثم یخرج به زرعـا مختلفـا الونه ثم یهیج فتره مصفرا ثم یجعله حطـمـا ان فی ذلک لذکری لاولی الالبـب.
آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى (به شكل باران و برف و تگرگ) فرو فرستاد پس آن را در زمين وارد چشمهسارها نمود، آن گاه به وسيله آن گياهانى را به انواع گوناگون (سبزيجات، حبوبات، ميوهجات) بيرون مىآورد، سپس رشد آنها تمام شده خشك مىشود، پس آن را زرد شده بينى، سپس آنها را به صورت خاشاك درمىآورد. همانا در اين (آفرينش و فنا) تذكر و تنبّه براى صاحبان خرد ناب است (تذكر فناى دنيا و مسأله حيات پس از مرگ).
====
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». تبدیل گیاهان به خاشاک
۳. تبدیل گیاهان سبز و خرم به خس و خاشاک، جلوهای از تقدیر خداوند:
والذی قدر فهدی؛
• «»والذی اخرج المرعی؛
• «»فجعله غثـاء احوی؛
====
۴. رویش گیاهان به وسیله باران و تبدیل آنان به خاشاک و پراکنده شدن آن به وسیله باد، جلوهای از قدرت خداوند:
واضرب لهم مثل الحیوة الدنیا کماء انزلنـه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیمـا تذروه الریـح وکان الله علی کل شیء مقتدرا.
و براى آنها زندگى دنيا را مثل بزن كه مانند آبى است كه از آسمان فرو فرستيم پس گياهان زمين به وسيله آن (برويند و) به هم مخلوط گردند (و مناظر زيبايى پديد آيد) سپس (در اندك مدتى) به حال خشكى بازگردند به طورى كه بادها آنها را (به همه جا) بپراكنند. و خداوند هميشه بر همه چيز تواناست.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تشبیه به خاشاک
تشبیه اشراف قوم هود به خاشاک
۵. تشبیه اشراف کافر قوم هود، به موجوداتی بیجان همچون خاشاک، در پی نزول عذاب الهی بر آنان:
ثم انشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین
• «»وقال الملا من قومه الذین کفروا...؛
• «»فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء...؛
سپس از پى آنان مجتمع و اهل عصر ديگرى را ايجاد نموديم.
و از قوم او اشرافى كه كفر ورزيده و ديدار آخرت را تكذيب نموده بودند و آنها را در زندگى دنيا از خوشگذرانى برخوردار كرده بوديم (به ديگر مردم) گفتند: اين مرد جز بشرى مانند شما نيست، از آنچه مىخوريد مىخورد و از آنچه مىنوشيد مىنوشد (پس چگونه مىتواند پيامبر باشد)!
پس آنها را صيحه (آسمانى) به حق (طبق حكمت بالغه خدا) فرا گرفت، پس آنها را (مانند) خار و خاشاكى بر روى سيل كرديم، پس هلاك و دورى باد بر گروه ستمكاران.
۶. عملکرد اشراف کافر ستمگر قوم هود، موجب گرفتار شدن به صیحه آسمانی و تشبیه آنان به خار و خاشاک، از سوی خداوند:
ثم انشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین؛
سپس از پى آنان مجتمع و اهل عصر ديگرى را ايجاد نموديم.
• «»وقال الملا من قومه الذین کفروا وکذبوا بلقاء الاخرة واترفنـهم فی الحیوة الدنیا ما هـذا الا بشر مثلکم یاکل مما تاکلون منه ویشرب مما تشربون؛
• «»ولـئن اطعتم بشرا مثلکم انکم اذا لخـسرون؛
• «»ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابـا وعظـمـا انکم مخرجون؛
• «»هیهات هیهات لما توعدون؛
• «»ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما نحن بمبعوثین؛
• «»ان هو الا رجل افتری علی الله کذبـا وما نحن له بمؤمنین؛
• «»قال رب انصرنی بما کذبون؛
• «»قال عما قلیل لیصبحن نـدمین؛
• «»فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء فبعدا للقوم الظــلمین؛
و از قوم او اشرافى كه كفر ورزيده و ديدار آخرت را تكذيب نموده بودند و آنها را در زندگى دنيا از خوشگذرانى برخوردار كرده بوديم (به ديگر مردم) گفتند: اين مرد جز بشرى مانند شما نيست، از آنچه مىخوريد مىخورد و از آنچه مىنوشيد مىنوشد (پس چگونه مىتواند پيامبر باشد)!
و اگر از بشرى مانند خودتان اطاعت كنيد در آن صورت بىترديد زيانكار خواهيد بود.
آيا به شما وعده مىدهد كه چون مرديد و مشتى خاك و استخوان شديد آيا (دوباره از قبر زنده) بيرون آورده مىشويد؟
دور است دور، آنچه بدان وعده داده مىشويد!
زندگى نيست جز همين زندگانى دنيايى ما كه مىميريم و زنده مىشويم (گروهى مىميرند و گروهى ديگر زنده مىشوند، يا گروهى مىميرند و ارواح آنها در قالب گروههاى ديگر زنده مىشوند) و هرگز برانگيخته شدنى نيستيم.
او نيست مگر مردى كه بر خدا دروغ مىبندد، و ما هرگز به او معتقد نيستيم.
(پيامبرشان) گفت: پروردگارا، مرا در برابر تكذيب آنان يارى ده.
خدا گفت: حتما پس از اندك زمانى (وقت مرگ و عالم برزخ) پشيمان خواهند شد.
پس آنها را صيحه (آسمانى) به حق (طبق حكمت بالغه خدا) فرا گرفت، پس آنها را (مانند) خار و خاشاكى بر روى سيل كرديم، پس هلاك و دورى باد بر گروه ستمكاران.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تشبیه اصحاب فیل به خاشاک
====
۷. تبدیل اصحاب فیل همانند خار و خاشاک از جانب خداوند، در پی نابودی آنان به وسیله ابابیل:
• «»الم تر کیف فعل ربک باصحـب الفیل؛
آيا (به چشم دل) نديدى و ندانستى كه پروردگار تو با اصحاب فيل (سپاه ابرهه كه براى تخريب خانه خدا آمده بودند) چگونه رفتار كرد؟!
• «»وارسل علیهم طیرا ابابیل؛
و بر سر آنها پرندگانى گروه گروه فرستاد.
• «»ترمیهم بحجارة من سجیل؛
كه بر آنان سنگهايى (ريز) از جنس سنگ گل مىافكندند.
• «»فجعلهم کعصف ماکول؛
پس همه آنها را چون كاههاى خرد و جويده شده قرار داد!
====
۸. تبدیل اصحاب فیل همانند خاشاک، فرجام حیله و مکر آنان:
• «»الم تر کیف فعل ربک باصحـب الفیل؛
آيا (به چشم دل) نديدى و ندانستى كه پروردگار تو با اصحاب فيل (سپاه ابرهه كه براى تخريب خانه خدا آمده بودند) چگونه رفتار كرد؟!
• «»الم یجعل کیدهم فی تضلیل؛
آيا نيرنگ و نقشه آنها را در ضلالت و تباهى قرار نداد؟!
• «»وارسل علیهم طیرا ابابیل؛
و بر سر آنها پرندگانى گروه گروه فرستاد.
• «»ترمیهم بحجارة من سجیل؛
كه بر آنان سنگهايى (ريز) از جنس سنگ گل مىافكندند.
• «»فجعلهم کعصف ماکول؛
پس همه آنها را چون كاههاى خرد و جويده شده قرار داد!
====
۹. تشبیه اصحاب فیل به خار و خاشاک، پس از نابودی آنها به وسیله ابابیل، و فرمان خداوند، به منظور عبرت گیری:
• «»الم تر کیف فعل ربک باصحـب الفیل؛
آيا (به چشم دل) نديدى و ندانستى كه پروردگار تو با اصحاب فيل (سپاه ابرهه كه براى تخريب خانه خدا آمده بودند) چگونه رفتار كرد؟!
• «»وارسل علیهم طیرا ابابیل؛
و بر سر آنها پرندگانى گروه گروه فرستاد.
• «»ترمیهم بحجارة من سجیل؛
كه بر آنان سنگهايى (ريز) از جنس سنگ گل مىافكندند.
• «»فجعلهم کعصف ماکول؛
پس همه آنها را چون كاههاى خرد و جويده شده قرار داد!
۱۰. نابودی اصحاب فیل و تبدیل شدن آنان به همانند خار و خاشاک، موجب الفت و همبستگی قریش:
• «»الم تر کیف فعل ربک باصحـب الفیل؛
آيا (به چشم دل) نديدى و ندانستى كه پروردگار تو با اصحاب فيل (سپاه ابرهه كه براى تخريب خانه خدا آمده بودند) چگونه رفتار كرد؟!
• «»فجعلهم کعصف ماکول؛
پس همه آنها را چون كاههاى خرد و جويده شده قرار داد!
الم تر کیف فعل ربک باصحـب الفیل• «»فجعلهم کعصف ماکول.
. از امام باقر یا امام صادق علیهالسّلام نقل شده که «الم تر کیف فعل ربک» و «لایلاف قریش» یک سوره و گفتهاند که معنای «لایلاف قریش» این است که خداوند اصحاب فیل را نابود کرد تا قریش با انس و الفتی که در کوچهای زمستان و تابستان داشتهاند باقی بمانند.
لایلـف قریش.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تشبیه زندگی دنیا به خاشاک
۱۱. زندگی زودگذر دنیا شبیه و همانند خاشاکی در مسیر بادها:
واضرب لهم مثل الحیوة الدنیا کماء انزلنـه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیمـا تذروه الریـح...؛
۱۲. توجه به زندگی زودگذر دنیا، همانند خاشاکی در مسیر بادها، عامل هشدار و عبرت برای انسان:
واضرب لهم مثل الحیوة الدنیا کماء انزلنـه من السماء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیمـا تذروه الریـح...؛
====
تشبیه قوم ثمود به خاشاک
۱۳. فرجام قوم ثمود و تبدیل شدن آنان به همانند خار و خاشاک پس از صیحه آسمانی، شایسته یادآوری و پندپذیری:
کذبت ثمود بالنذر• «»سیعلمون غدا من الکذاب الاشر• «»انا ارسلنا علیهم صیحة وحدة فکانوا کهشیم المحتظر• «»ولقد یسرنا القرءان للذکر فهل من مدکر.
۱۴. عملکرد قوم ثمود: تکذیب منذران و پی نمودن شتر، موجب گرفتار شدن آنان به صیحه آسمانی و تبدیل شدن آنان به همانند خاشاک:
کذبت ثمود بالنذر• «»فنادوا صاحبهم فتعاطی فعقر• «»انا ارسلنا علیهم صیحة وحدة فکانوا کهشیم المحتظر.
۱۵. تشبیه شدن اشراف کافر قوم ثمود، به موجوداتی بیجان، همچون خاشاک، در پی نزول عذاب:
ثم انشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین• «»وقال الملا من قومه الذین کفروا...؛ • «»فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء...؛
«غثاء» آنچه از گیاه خشکیده را سیل میآورد، است.
بعید نیست که مقصود از «قرنا آخرین» به قرینه «فاخذتهم الصیحة» در آیه ۴۱ قوم ثمود باشد.
المیزان، ج۱۵، ص۳۳ «جعلناهم» به معنای گردانیدیم، به منزله و همانند «غثا» است. جامع البیان، ج۱۰، جزء ۱۸، ص۲۹.
۱۶. عملکرد اشراف کافر ستمگر قوم ثمود، موجب گرفتار شدن به صیحه آسمانی و تشبیه شدن به خاشاک:
ثم انشانا من بعدهم قرنـا ءاخرین• «»وقال الملا من قومه الذین کفروا وکذبوا بلقاء الاخرة واترفنـهم فی الحیوة الدنیا ما هـذا الا بشر مثلکم یاکل مما تاکلون منه ویشرب مما تشربون• «»ولـئن اطعتم بشرا مثلکم انکم اذا لخـسرون• «»ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابـا وعظـمـا انکم مخرجون• «»هیهات هیهات لما توعدون• «»ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما نحن بمبعوثین• «»ان هو الا رجل افتری علی الله کذبـا وما نحن له بمؤمنین• «»قال رب انصرنی بما کذبون• «»قال عما قلیل لیصبحن نـدمین• «»فاخذتهم الصیحة بالحق فجعلنـهم غثـاء فبعدا للقوم الظــلمین.
نیز => همین مدخل، تشبیه به خاشاک، تشبیه اشراف کافر ثمود به خاشاک
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
خاک
خاک به آن قسمت از لایه رویین کره زمین گفته میشود که موجب رویاندن نباتات شود.
لازم به تذکر است که زمین، دارای مدخل مستقل است و مطالب مربوط به آن در ذیل همان خواهد آمد. در این مدخل از واژه «صعید»، «تراب»، «ثری»، «ارض» با قرینه خاص و «متربه» استفاده شده است.
اهم عناوین: بذر در خاک، تبدیل به خاک، خلقت از خاک و دفن در خاک.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
آرزوی خاک بودن
۱۷. تجسم اعمال کافران در قیامت، برانگیزنده آنان به آرزوی خاک بودن:
انا انذرنـکم عذابـا قریبـا یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ویقول الکافر یــلیتنی کنت تربا.
۱۸. کافران در قیامت، آرزومند خاک بودن (برای نجات از عذاب):
انا انذرنـکم عذابـا قریبـا یوم ینظر المرء ما قدمت یداه ویقول الکافر یــلیتنی کنت تربا.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
بذر در خاک
۱۹. تشبیه انفاق ریایی در بی ثمری، به افشاندن بذر در خاک نشسته بر روی صخره و شسته شدن آن با باران شدید:
یـایها الذین ءامنوا لاتبطـلوا صدقـتکم بالمن والاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس...؛ فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شیء مما کسبوا...؛
۲۰. تشبیه انفاق با منت در بی ثمری، به افشاندن بذر در خاک نشسته بر روی صخره و شسته شدن آن خاک با باران شدید:
یـایها الذین ءامنوا لاتبطـلوا صدقـتکم بالمن والاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس...؛ فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شیء مما کسبوا...؛
۲۱. تشبیه انفاق همراه آزار و اذیت در بی ثمری، به افشاندن بذر در خاک نشسته بر روی صخره و شسته شدن آن خاک با باران شدید:
یـایها الذین ءامنوا لاتبطـلوا صدقـتکم بالمن والاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس...؛ فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شیء مما کسبوا...؛
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تاریخ خاک
۲۲. وجود خاک، قبل از خلقت آدم علیه السلام:
ان مثل عیسی عند الله کمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون.
والی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره هو انشاکم من الارض...؛
التبیان، ج۶، ص۱۶.
قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب...؛
مقصود از «خلقک من تراب» اصل خلقت است که آدم علیهالسّلام از خاک آفریده شد.
یـایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنـکم من تراب...؛
ومن ءایـته ان خلقکم من تراب...؛
والله خلقکم من تراب...؛
هو الذی خلقکم من تراب...؛
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تبدیل به خاک
۲۳. خداوند، تبدیل کننده تمام موهبتها و موجودات زمین به خاک:
انا جعلنا ما علی الارض زینة...؛ • «»وانا لجـعلون ما علیها صعیدا جرزا.
۲۴. تبدیل بدن انسانها به خاک، بعد از مردن:
وان تعجب فعجب قولهم اءذا کنا تربـا اءنا لفی خلق جدید اولـئک الذین کفروا بربهم...؛
ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابـا وعظـمـا انکم مخرجون.
قالوا اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
وقال الذین کفروا اءذا کنا تربـا وءاباؤنا ائنا لمخرجون.
اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمدینون.
اءذا متنا وکنا ترابـا ذلک رجع بعید.
وکانوا یقولون ائذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
۲۵. توجه به ناپایداری زیباییها و مواهب زمین و تبدیل آن به خاکی بی حاصل، به امر خداوند، زمینه ساز دل نبستن انسان به دنیا و زیورهای آن:
انا جعلنا ما علی الارض زینة...؛ • «»وانا لجـعلون ما علیها صعیدا جرزا.
مقصود از آیه، قطع رابطه علاقه بین انسان و بین متاعهای دنیایی از آنچه روی زمین است، میباشد.
المیزان، ج۱۳، ص۲۴۱.
۲۶. کفر باغدار رفاه مند مغرور، سبب تبدیل شدن بوستانهای حاصلخیز وی به خاکی خشک و بی حاصل، با عذاب الهی:
ودخل جنته وهو ظالم لنفسه قال ما اظن ان تبید هـذه ابدا• «»وما اظن الساعة قائمة ولـئن رددت الی ربی لاجدن خیرا منها منقلبـا• «»قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک...؛ • «»فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک ویرسل علیها حسبانـا من السماء فتصبح صعیدا زلقـا• «»واحیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها وهی خاویة علی عروشها...؛
۲۷. شرک به خدا از سوی باغدار رفاه مند مغرور، عامل تبدیل شدن باغ وی به خاک، با نزول عذاب الهی:
ودخل جنته وهو ظالم لنفسه قال ما اظن ان تبید هـذه ابدا• «»وما اظن الساعة قائمة ولـئن رددت الی ربی لاجدن خیرا منها منقلبـا• «»ولولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله لا قوة الا بالله ان ترن انا اقل منک مالا وولدا• «»فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک ویرسل علیها حسبانـا من السماء فتصبح صعیدا زلقـا• «»واحیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها وهی خاویة علی عروشها ویقول یــلیتنی لم اشرک بربی احدا.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
تیمم بر خاک
۲۸. لزوم تیمم بر خاک پاک، هنگام نبود آب، یا معذور بودن از استعمال آن برای وضو و غسل:
یـایها الذین ءامنوا لا تقربوا الصلوة...؛ ولا جنبـا الا عابری سبیل حتی تغتسلوا وان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم...؛
. «صعید» به معنای وجه الارض است» که شامل خاک میشود.
یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا...؛ وان کنتم جنبـا فاطهروا وان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم منه...؛
۲۹. تیمم بر خاک، سبب تحصیل طهارت لازم برای اقامه نماز، در صورت نبود آب یا معذور بودن از استعمال آن:
یـایها الذین ءامنوا لا تقربوا الصلوة...؛ ولا جنبـا الا عابری سبیل حتی تغتسلوا وان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم...؛
یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا...؛ وان کنتم جنبـا فاطهروا وان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم منه...؛
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». خاک نشین
۳۰. اطعام مسکین خاک نشین در روز سختی و گرسنگی، سبب رهایی از هوای نفس و وسوسههای شیطانی:
فلا اقتحم العقبة• «»وما ادرک ما العقبة• «»او مسکینـا ذا متربة.
مقصود از «عقبه»، مجاهدت با نفس و شیطان است.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
خلقت از خاک
۳۱. خلقت از خاک و مراحل و حوادث بعد آن برای انسان، مورد علم خداوند و امری آسان بر باری تعالی:
والله خلقکم من تراب ثم من نطفة ثم جعلکم ازوجـا وما تحمل من انثی ولا تضع الا بعلمه وما یعمر من معمر ولا ینقص من عمره الا فی کتـب ان ذلک علی الله یسیر.
۳۲. خلقت از خاک و مراحل و حوادث بعد از آن نسبت به انسان، به امر خداوند، زمینهای برای خردورزی:
هو الذی خلقکم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم یخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم ثم لتکونوا شیوخـا ومنکم من یتوفی من قبل ولتبلغوا اجلا مسمی ولعلکم تعقلون.
۳۳. خلقت انسان از خاک، از آیات الهی:
ومن ءایـته ان خلقکم من تراب...؛
۳۴. توجه انسان به عنصر خلقت خود از خاک، موجب پرستش و عبادت الهی:
...؛ یـقوم اعبدوا الله...؛ هو انشاکم من الارض...؛
۳۵. توجه انسان به عنصر خلقت خود از خاک، زمینهای برای اجتنابورزی از کفر به خدا:
قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفة ثم سوک رجلا• «»لـکنا هو الله ربی ولا اشرک بربی احدا.
۳۶. توجه انسان به عنصر خلقت خود از خاک، زمینه ساز برطرف شدن شک و تردید وی به بعث و حشر خود:
یـایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنـکم من تراب...؛
۳۷. آفرینش آدم علیه السلام، از خاک:
...؛ کمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون. .
.. یـقوم اعبدوا الله...؛ هو انشاکم من الارض...؛. .
التبیان، ج۶، ص۱۶.
.. اکفرت بالذی خلقک من تراب...؛
مقصود از «...؛ خلقک من تراب» اصل خلقت است که آدم علیهالسّلام از خاک آفریده شد.
یـایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنـکم من تراب...؛
در معنای آیه گفته شده: دلیل بر صحت آن (آفرینش شما از خاک) این است که ما اصل شما را که آدم علیهالسّلام است از خاک آفریدیم.
ومن ءایـته ان خلقکم من تراب ثم...؛
والله خلقکم من تراب...؛
هو الذی خلقکم من تراب...؛
۳۸. آفرینش آدم علیهالسّلام از خاک، امری حق و به دور از شک و تردید و از جانب پروردگار:
ان مثل عیسی عند الله کمثل ءادم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون• «»الحق من ربک فلا تکن من الممترین.
۳۹. خداوند، پدیدآورنده انسانها از خاک:
...؛ هو انشاکم من الارض...؛. .
.. اکفرت بالذی خلقک من تراب...؛
گفته شده: چون خداوند، نطفه را از مجرای عادی خود، یعنی مواد غذایی روییده شده از خاک، خلق نمود، میتوان گفت، خداوند انسان را از خاک آفرید.
یـایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقنـکم من تراب...؛
ومن ءایـته ان خلقکم من تراب...؛
والله خلقکم من تراب...؛
هو الذی خلقکم من تراب...؛
نیز => انسان، خلقت انسان، عناصر خلقت انسان، خاک
۴۰. زنده شدن انسان از خاک پس از مرگ، مورد استبعاد و انکار مشرکان:
وان تعجب فعجب قولهم اءذا کنا تربـا اءنا لفی خلق جدید اولـئک الذین کفروا بربهم...؛
ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابـا وعظـمـا انکم مخرجون.
قالوا اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
وقال الذین کفروا اءذا کنا تربـا وءاباؤنا ائنا لمخرجون.
اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمدینون.
اءذا متنا وکنا ترابـا ذلک رجع بعید.
وکانوا یقولون ائذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
دفن در خاک
۴۱. دفن در خاک، عاملی برای پوشش جسد مردگان:
فبعث الله غرابـا یبحث فی الارض لیریه کیف یوری سوءة اخیه قال یـویلتی اعجزت ان اکون مثل هـذا الغراب فاوری سوءة اخی...؛
۴۲. دفن دختران زنده در خاک، از رسوم جاهلیت:
واذا بشر احدهم بالانثی ظـل وجهه مسودا وهو کظیم• «»یتوری من القوم من سوء ما بشر به ایمسکه علی هونام یدسه فی التراب...؛
۴۳. پنهان کردن دختران زنده در خاک، تصمیمی بس ناروا و زشت:
واذا بشر احدهم بالانثی ظـل وجهه مسودا وهو کظیم• «»یتوری من القوم من سوء ما بشر به ایمسکه علی هونام یدسه فی التراب الا ساء ما یحکمون.
۴۴. سابقه دیرینه دفن و خاک سپاری مردگان:
فبعث الله غرابـا یبحث فی الارض لیریه کیف یوری سوءة اخیه قال یـویلتی اعجزت ان اکون مثل هـذا الغراب فاوری سوءة اخی...؛
۴۵. کاویدن خاک از سوی کلاغ به امر خدا، برای آموزش خاکسپاری به قابیل، جهت دفن برادرش هابیل:
فبعث الله غرابـا یبحث فی الارض لیریه کیف یوری سوءة اخیه قال یـویلتی اعجزت ان اکون مثل هـذا الغراب فاوری سوءة اخی...؛
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
خالد بن ولید
خالد بن ولید بن مغیره از اشراف قریش و از نقش آفرینان سپاه شرک در غزوه بدر، احد و خندق و از اسلام آورندگان سال هشتم هجرت بود.
برخی مفسران، مقصود از «غما بغم» در آیه ۱۵۳ آل عمران: ۳
را تسلط و چیرگی خالد بر سپاه اسلام در نبرد احد دانستهاند.
بنا به نقل برخی مفسران آیه ۳۶ زمر: ۳۹
پس از درنگ خالد در اجرای دستور پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم برای نابودی بت مورد پرستش مشرکان نازل شد و عدم ترس از غیر خدا را گوشزد نمود.
نیز در پی پرسش خالد از رسول خدا صلی الله علیه وآلهمبنی بر وصول مطالبات ربوی پدرش از طایفه ثقیف آیه ۲۷۸ بقره: ۲
نازل شد و خداوند مردم را به شدت از این کار نهی کرد.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «». ====
خالق/ اسماوصفات
خالق از اسما و صفات خداوند به معنای تقسیم کردن آفریدهها و قرار دادن اندازه برای هر قسمی است
و نیز به معنای پدیدآورنده از نیستی و هست کننده از عدم
است. این صفت خداوند در سورههای انعام: ۱۰۲،
رعد: ۱۶،
حجر: ۲۸،
فاطر: ۳،
ص: ۷۱،
زمر: ۶۲،
غافر: ۶۲،
طور: ۳۵،
واقعه: ۵۹
و حشر: ۲۴
آمده است.
نیز => خلقت
====
خاله
خاله به خواهر مادر و خواهر جده پدری و مادری
گفته میشود و جمع آن خالات است. در این مدخل از واژه «خالات» استفاده شده است.
==!==
قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «».