• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ثنیة الوداع1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ثَنِیة الوَداع گردنه‌ای در شمال مدینه در مسیر شام است.
ثنیه به معنای راهی تونل‌مانند در کوه و گردنه است و گاه در باره خود کوه نیز به کار می‌رود.
[۱] النهایه، ج۱، ص۲۶۶؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۱۲۳، «ثنی.
وداع نیز به معنای خداحافظی است. این نام بر تپه‌ای بیضی شکل با سنگ‌های سرخ و سیاه
[۲] معالم المدینه، ج۱، ص۳۸.
در شمال غربی مدینه و در مسیر شام و میان کوه‌های ذُباب و سَلع و نزدیک مشهد نفس زکیه اطلاق می‌شد.
[۳] معالم المدینه، ج۱، ص۲۶۷، ۲۸۳.
ارتفاع این ثنیه پنج متر و قطر آن ۵۰ متر بوده است.
[۴] معالم المدینه، ج۱، ص۲۸۴.

برای نام‌گذاری ثنیة الوداع وجوه گوناگون برشمرده‌اند. برخی این نام را کهن و مربوط به روزگار جاهلیت و سبب آن را تودیع با مسافران در این مکان دانسته‌اند.
[۵] معجم البلدان، ج۲، ص۸۶؛ نک: تاج العروس، ج۱، ص۹۲، «مقدمه.
گروهی ثنیة الوداع را تنها ورودی مدینه در دوران جاهلی دانسته‌اند و از این باور مردم یاد کرده‌اند که اگر کسی هنگام گذر از آن تعشیر (تقلید صدای الاغ) نکند، با این جهان وداع خواهد نمود.
[۶] تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۳؛ العالم الاثیره، ص۸۰.

برخی از محققان با برشمردن ادله‌ای چون ضعف سندی و متنی حدیث و این‌که ثنیة الوداع نامی اسلامی است و قرینه‌ای بر جاهلی بودن آن یافت نشده، این وجه نام‌گذاری را نپذیرفته‌اند.
[۷] المعالم الاثیره، ص۸۰-۸۱.

شماری از اهل سنت در جهت باور خویش در مساله متعه، دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در نهی از متعه و وداع با همسران متعه‌ای را دلیل اشتهار این ثنیه به این نام دانسته‌اند. آنان روایتی از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند که این ثنیه مشهور به ثنیة الرکاب بوده و پس از تحریم متعه، به ثنیة الوداع تغییر نام یافته است.
[۸] مجمع الزوائد، ج۴، ص۲۶۴؛ فتح الباری، ج۹، ص۱۴۶؛ نک: تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۷۰؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۳.
این روایت نیز به جهت تعارض با روایات فراوان در باره حلیت متعه و نیز تشتت احادیث حرمت متعه و تعیین زمان‌های متفاوت برای تحریم و نیز آشفتگی‌های متنی، چندان درخور اعتنا نیست.
[۹] نک: المتعه، ص۳۷ به بعد؛ زواج المتعه، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰.

همچنین تودیع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در برخی سفرها با مسلمانان و یا مشایعت فرماندهان برخی سرایا از جانب ایشان در این مکان، از دیگر دلیل‌های این نام‌گذاری دانسته شده است.
[۱۰] مشارق الانوار، ج۱، ص۱۳۶.

این گردنه در دوره‌های متاخر با نام کوشک یوسف پاشا نیز شناخته می‌شد.
[۱۱] تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۱.
شاید علت شهرت یافتنش به این نام، گسترش راه و هموار شدن قسمتی از ثنیه به دست یوسف پاشا (م. ۱۲۱۵ق.) حاکم مدینه و جده به سال ۱۲۱۴ق. باشد.
[۱۲] تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۱؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹، «پاورقی.
[۱۳] فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۱۰۲.
قرین نیز از دیگر نام‌های ثنیه است
[۱۴] مدینه‌شناسی، ص۲۲۵؛ نک: تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹، «پاورقی.
که وجه نام‌گذاری به آن مشخص نیست.
ثنیة الوداع که در فاصله حدود یک کیلومتری مسجد نبوی قرار دارد،
[۱۵] معالم المدینه، ج۱، ص۳۸.
رویدادهای تاریخی متعدد را شاهد بوده است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سال سوم ق. هنگام عزیمت به نبرد احد، در ثنیة الوداع یاری شماری از یهودیان هم‌پیمان با عبدالله بن ابی‌سلول، از سران منافقان مدینه، را به دلیل مسلمان نبودنشان نپذیرفت.
[۱۶] الطبقات، ج۲، ص۳۷؛ سبل الهدی، ج۹، ص۱۲۱.
به سال ششم ق. گله شتران پیامبر نزدیک ثنیة الوداع غارت شد و غلام طلحة بن عبیدالله با ایستادن بر فراز ثنیة الوداع با فریادی بلند همگان را از این رخداد آگاه کرد.
[۱۷] السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۱.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سال هشتم ق. هنگام اعزام نیرویی به فرماندهی زید بن حارثه به موته برای نبرد با رومیان، آن‌ها را تا ثنیة الوداع بدرقه نمود و در آن جا با آن‌ها خداحافظی کرد.
[۱۸] الطبقات، ج۲، ص۹۸.
ثنیة الوداع محل توقف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام عزیمت به غزوه تبوک (۹ق.) برای جمع شدن نیروها از مناطق گوناگون بود. در همین غزوه، امام علی (علیه‌السّلام) که به فرمان ایشان برای پاسداری از مدینه در برابر توطئه‌های منافقان در شهر مانده بود، با شنیدن طعنه‌های آنان در ثنیة الوداع به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیوست و ایشان حدیث مشهور منزلت را در باره او بیان فرمود.
[۱۹] السیرة النبویه، ج۲، ص۵۱۹.
هنگام بازگشت از تبوک نیز لشکر اسلام در ثنیة الوداع مورد استقبال مردم شهر قرار گرفت.
[۲۰] دلائل النبوه، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.

پس از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ابوبکر سپاهیان مسلمان را که رهسپار نبرد با رومیان بودند، تا ثنیة الوداع مشایعت کرد.
[۲۱] الفتوح، ج۱، ص۸۲.
این مکان به سال ۱۴۵ق. محل درگیری نیروهای محمد بن عبدالله بن حسن، مشهور به نفس زکیه، و نیروهای اعزامی منصور خلیفه عباسی (حک: ۱۳۶-۱۵۸ق.) بود.
[۲۲] تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۷.
در سده‌های نخست، آب‌انباری مشهور به ثنیه، نزدیک ثنیة الوداع قرار داشت که آب آن از عین زرقاء تامین می‌شد.
[۲۳] المناسک، ص۴۰۹-۴۱۰.

با گسترش شهر مدینه، ثنیه در محدوده شهر قرار گرفت و پس از آن‌که میان خیابان عثمان بن عفان و راه سلطانیه قرار گرفت، به سال ۱۴۰۶ق. در دوره سعودی، در عملیات توسعه شهری از میان رفت.
[۲۴] معالم المدینه، ج۱، ص۲۸۴.
به جهت از میان رفتن همه نشانه‌هایی که ثنیه بدان شناخته می‌شد، حتی ساکنان مدینه نیز از محل دقیق آن آگاهی نداشتند.
[۲۵] معالم المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
در دوره سعودی، مسجدی بر بالای تپه ساختند که به مسجد ثنیة الوداع شهرت یافت.
[۲۶] معالم المدینه، ج۱، ص۲۷؛ مدینه‌شناسی، ص۲۲۵.

در شماری از منابع، از ثنیه‌ای دیگر در جنوب مدینه و در مسیر مکه به نام ثنیة الوداع یاد شده است؛ ولی از ویژگی‌های جغرافیایی آن سخن نرفته است.
[۲۷] وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۵.
تنها نشان از این ثنیه، گزارشی مربوط به هجرت پیامبر۹ از مکه به مدینه است. بر پایه این گزارش، یثربیان منتظر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در ثنیة الوداع به استقبال ایشان شتافتند و زنان چنین خواندند:
طلع البدر علینا من ثنیات الوداع
[۲۸] دلائل النبوه، ج۲، ص۵۰۷.

با دقت در گزارش یاد شده، به نکاتی مبهم برمی‌خوریم. در این حدیث، تنها به ورود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه اشاره شده و به هجرت ایشان از مکه تصریح نگشته است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ورودهای متعدد به مدینه داشته است. هنگام کاربرد به صورت مطلق، متبادر از ثنیة الوداع، ثنیة الوداع شامی است. این روایت از طریق عبیدالله بن عایشه (م. پس از سال ۲۰۰ق.) گزارش شده و سند آن متصل نیست. نیز این نقل در هیچ یک از کتاب‌های پیشین سیره، یاد نشده و نخستین بار، بیهقی (م. ۴۵۸ق.) به آن پرداخته است. افزون بر این‌ها، ناهمگونی‌هایی در متن شعر نیز دیده می‌شود.
[۲۹] نک: المعالم الاثیره، ص۸۳-۸۴.


فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منابع


۱. النهایه، ج۱، ص۲۶۶؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۱۲۳، «ثنی.
۲. معالم المدینه، ج۱، ص۳۸.
۳. معالم المدینه، ج۱، ص۲۶۷، ۲۸۳.
۴. معالم المدینه، ج۱، ص۲۸۴.
۵. معجم البلدان، ج۲، ص۸۶؛ نک: تاج العروس، ج۱، ص۹۲، «مقدمه.
۶. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۳؛ العالم الاثیره، ص۸۰.
۷. المعالم الاثیره، ص۸۰-۸۱.
۸. مجمع الزوائد، ج۴، ص۲۶۴؛ فتح الباری، ج۹، ص۱۴۶؛ نک: تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۷۰؛ وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۳.
۹. نک: المتعه، ص۳۷ به بعد؛ زواج المتعه، ج۱، ص۳۹۸-۴۰۰.
۱۰. مشارق الانوار، ج۱، ص۱۳۶.
۱۱. تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۱.
۱۲. تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۱؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹، «پاورقی.
۱۳. فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۱۰۲.
۱۴. مدینه‌شناسی، ص۲۲۵؛ نک: تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۹، «پاورقی.
۱۵. معالم المدینه، ج۱، ص۳۸.
۱۶. الطبقات، ج۲، ص۳۷؛ سبل الهدی، ج۹، ص۱۲۱.
۱۷. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۱.
۱۸. الطبقات، ج۲، ص۹۸.
۱۹. السیرة النبویه، ج۲، ص۵۱۹.
۲۰. دلائل النبوه، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.
۲۱. الفتوح، ج۱، ص۸۲.
۲۲. تاریخ طبری، ج۷، ص۵۸۷.
۲۳. المناسک، ص۴۰۹-۴۱۰.
۲۴. معالم المدینه، ج۱، ص۲۸۴.
۲۵. معالم المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
۲۶. معالم المدینه، ج۱، ص۲۷؛ مدینه‌شناسی، ص۲۲۵.
۲۷. وفاء الوفاء، ج۴، ص۴۵.
۲۸. دلائل النبوه، ج۲، ص۵۰۷.
۲۹. نک: المعالم الاثیره، ص۸۳-۸۴.



منبع: منابع()

{{دانشنامه
| آدرس = http://phz.hajj.ir/۴۲۲/۷۴۰۹
| عنوان = تعرب بعد الهجره
| نویسنده = ابوالفضل ربانی
}}
تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛
تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. ۲۶۲ق.) ، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛
تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) : الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
تاریخ معالم المدینة المنوره: احمد یاسین الخیاری، عربستان، ۱۴۱۹ق؛
دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛
زواج المتعه: السید جعفر مرتضی العالمی، بیروت، دار السیره، ۱۴۲۲ق؛
سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳ق./۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛
الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م. ۳۱۴ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق؛
فرهنگ اعلام جغرافیایی: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شیخی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛
لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
المتعه: السید علی الحسینی المیلانی، قم، مرکز الابحاث العقائدیه، ۱۴۲۱ق؛
مجمع الزوائد: الهیثمی (م. ۸۰۷ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق؛
مدینه‌شناسی: سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش؛
مشارق الانوار: قاضی عیاض (م. ۵۴۴ق.) ، المکتبة العتیقه و دار التراث؛
المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛
معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ: عبدالعزیز کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۴۱۹ق؛
معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق الحربی (م. ۲۸۵ق.) ، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، ۱۴۰۱ق؛
النهایه: مبارک ابن اثیر (م. ۶۰۶ق.) ، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش؛
وفاء الوفاء''': السمهودی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
منبع: پایان()




جعبه ابزار