جابر بن یزید جعفی (جایگاه تفسیری)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعبداللّه یا ابویزید،
جابر بن
یزید بن
حارث بن عبد یغوث جعفی کوفی و عربی اصیل است.
جابر از
مفسران شیعه و
محدثین،
تابعین بود.
حدیث و
تفسیر را از محضر
امام محمدباقر (علیهالسّلام) اخذ کرد و از خواص و ملازمین امام (علیهالسّلام) بود.
کتابی به نام «
تفسیر القرآن» دارد.
تـفـسـیر مورد بحث به
زبان عربی و به شیوه منقول و ماثور است و این تفسیر از املاء حضرت امام ابیجعفر محمد الباقر (علیهالسّلام) است.
از عکرمه،
عطاء،
طاووس، خیثمه،
مغیرة بن شبیل و گروهی دیگر روایت کرده است.
راویان از وی، شعبه، ثوری، مسعر و دیگران بودند.
او در سال ۱۲۸ وفات یافت.
ابن حجر میگوید: «ابونعیم از ثوری نقل میکند که هر گاه جابر در موقع نقل حدیث بگوید: حدثنا و اخبرنا، روایت او صحیح است.
ابن مهدی از سفیان نقل میکند: در مقام نقل حدیث، پرهیزگارتر از او ندیدهام.
ابن علیّه از شعبه نقل میکند که: جابر در نقل حدیث صدوق است.
یحیی بن ابیبکیر از شعبه نقل میکند که: هر گاه جابر بگوید: حدثنا و سمعت، از موثقترین مردم است.
از
زهیر بن معاویه نیز نقل شده است: وقتی میگفت: سمعت یا سالت، از راستگوترین مردم بود.
وکیع میگوید: در هر چه خواستید
شک کنید، ولی در اینکه جابر
ثقه است شک روا مدارید».
عادل نویهض میگوید: «جابر از
تابعان و
فقهای امامیه و از مردم
کوفه است؛ روایات زیادی دارد. دانش وی از
دین، فراوان است.
برخی از حدیثشناسان بزرگ او را ستودهاند و برخی دیگر او را به اعتقاد به
رجعت متهم کردهاند».
جابر در کوفه وفات یافت. کتابی به نام «
تفسیر القرآن» دارد.
زرکلی در کتاب «اعلام» از آن یاد کرده است.
شیخ طوسی او را از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) شمرده است.
سیدحسن صدر درباره او گفته است: «جابر بن یزید جعفی از پیشوایان حدیث و تفسیر است و آنها را از محضر
امام باقر (علیهالسّلام) آموخته است».
نجاشی میگوید: «جابر بن یزید، ابوعبداللّه -و به گفتهای ابومحمد- جعفی عربی اصیل بود. به دیدار امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) نایل آمد و در زمان
حضرت صادق (علیهالسّلام) در سال ۱۲۸ درگذشت.
چند کتاب دارد که از جمله آنها «تفسیر» است». آنگاه سند خود را درباره آن تفسیر آورده است.
شیخ مفید در رساله «
عددیّه» او را در زمره کسانی آورده است که طعن بر آنان روا نیست و راهی برای نکوهش آنان وجود ندارد.
ابن شهرآشوب او را از اصحاب خاص امام صادق (علیهالسّلام) به شمار آورده است.
علامه از
حسین بن ابیعلاء روایت کرده است که امام صادق (علیهالسّلام) بر او رحمت فرستاد و فرمود: «آنچه او از ما نقل میکند درست است».
کشّی از
مفضّل بن عمر جعفی روایت کرده است که: «از امام (علیهالسّلام) درباره تفسیر جابر پرسیدم؛ حضرت فرمود: درباره آن با مردم فرومایه سخن مگوی که آن را ناروا پخش میکنند».
از این پاسخ چنین برمیآید که تفسیر او مشتمل بر مطالب ارزنده و والایی بوده -به ویژه درباره شناخت مقام شامخ
امام معصوم- که از فهم و درک عامه به دور بوده است.
نیز روایاتی در دست است که نشان میدهد او از
صاحبان سرّ اهل بیت (علیهمالسّلام) بوده است؛ لذا کوتهنظران او را به غلو متهم نموده رافضیاش خواندهاند، گرچه در عین حال او را راستگو و پرهیزگار میدانستند؛ که همین شناخت و اعتراف به صحت گفتار و استواری
ایمان او، در
ستایش او کافی است.
نجاشی میگوید: «در باورهایش نارسایی وجود دارد.» آری، او درباره
امامان اهل بیت (علیهمالسّلام) عقیدهای برتر و والاتر از دیگران داشت و همین موجب گردید که او را
غالی بشمارند.
ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی از ابوالعلاء روایت میکند: «وقتی ولید کشته شد وارد
مسجد شدم؛ مردم گرد آمده بودند من هم به جمع آنان پیوستم؛ در این هنگام جابر جعفی را دیدم که عمامهای از خز سرخ به سر داشت و میگفت: وصی اوصیا و وارث
علم انبیا، محمد بن علی (علیهالسّلام) به من فرمود... که در این هنگام مردم گفتند: جابر دیوانه شده؛ جابر دیوانه شده است»
از اینروست که جریر میگوید: «نقل روایت از جابر را جایز نمیشمرم؛ او به رجعت عقیده داشت».
ابوالاحوص میگوید: «هر گاه از کنار جابر میگذشتم از
خدا طلب
عافیت میکردم»... و نکاتی از این قبیل که قصور فهم عامه، تاب شنیدن آن را نداشت.
امام باقر (علیهالسّلام) به او سفارش کرد که چیزی از اسرار آنان را فاش نسازد و برای مردم چیزی را که عقلشان توان شنیدن ندارد بیان نکند.
حضرت به او فرمود: «ای جابر! سخن ما به غایت مشکل است که جز
مؤمنان امتحان شده تاب شنیدن آن را ندارند».
تنها اشکال جابر همین بود؛ وگرنه خدشهای بر شخصیت او وارد نیست؛ چنانکه شعبه میگوید: «جابر در نقل حدیث راستگوست».
استاد بزرگوار
آیتاللّه خویی (رحمهاللّه) درباره جابر سخنانی دارد که از مقام شامخ و قدر والای او حکایت دارد.
محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۶.