• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جامع الاسرار و منبع الانوار ، کتابی در عرفان به زبان عربی ، تألیف سید رکن الدین حیدربن علی بن حیدر حسینی آملی ، عارف و مفسر شیعی قرن هشتم است .
این اثر را جامع الانوار، مجمع الاسرار و منبع الانوار، نیز نامیده اند (حیدربن علی آملی ، المقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم لمحیی الدین ابن العربی ، ج ۱، ص ۹)( عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ،ج ۴، ص ۹۱)( محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة،ج ۵، ص ۳۹)( محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة،ج ۵، ص ۴۳).
سیدحیدرِ آملی در دوران کهولت و در نجف تألیف آن را تمام کرد (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۵)(حیدربن علی آملی ، المقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم لمحیی الدین ابن العربی ،ج ۱، ص ۵۳۶)؛ بنابراین ، به نظر می رسد که احتمال نگارش آن در ۷۵۲ (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، مقدمة کوربن ، ص ۳۷)، در ۳۲ سالگیِ مؤلف ، اشتباه باشد. سید حیدر جامع الاسرار را پس از رسائلی همچون منتخب التأویل ، الارکان ، الامانة ، و التنزیه نگاشته است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳).

مؤلف در مقدمة جامع الاسرار (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳) انگیزة تألیف کتاب را درخواست جماعتی از برادران صالح و سالک ذکر کرده است مبنی بر اینکه وی کتاب جامعی مشتمل بر اسرار انبیا و اولیا و به ویژه اسرار توحید و اقسام و توابع و لوازم آن بنویسد و از حقایق ، دقایق ، نکته ها و رموز توحید پرده بردارد و بر اساس قاعدة موحدان و محققانِ اهل اللّه و صوفیان و موافق با اصول و قواعد مذهب شیعة دوازده امامی ، اصول و فروع و شعب و شبهات و شکوک و مغالطه های آن اسرار را بررسی کند، به نحوی که تنازع صوفیه و شیعه از میان برخیزد و در رفع اختلاف آنان ، به کتاب دیگری احتیاج نباشد.

به گفتة وی (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۶۱۰)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۶۱۲)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۶۱۶)، جامع الاسرار تکرار لفظی و معنایی ندارد و جامعِاسرار انبیا و اولیا به حسب ظاهر و باطن و متصف به مقام محمدی است و هدف اصلی آن تبیین توحید است و بهره برداری از آن منوط به توجه تام و صفای ذهن و خلوصِ اعتقاد و تسلیم کامل و یا با مدد گرفتن از عارف کامل محقق است .

از ویژگیهای جامع الاسرار تنوع در روش است ، چنانکه مؤلف در آن از دلایل نقلی (آیات و روایات )، دلایل عقلی ، و مواهب شهودی و مکاشفات خود و سایر مشایخ استفاده کرده و گاهی نیز در اثبات مسائلی چون عصمت امامان ، از مباحث کلامی بهره گرفته است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۲۴۴ـ۲۵۳)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۰۰ـ۴۱۳)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۳۶ـ۴۴۶).

جامع الاسرار شامل سه اصل و هر اصل آن شامل چهار قاعده است . بزرگ ترین اصل آن ، یعنی اصل اول ، در باب توحید و اقسام آن است و چهار قاعدة آن عبارت اند از: در بیان فضیلت توحید، در تعریف توحید، در تقسیم توحید، و در بیان چگونگی توحید.

سیدحیدر در اصل دوم ، با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات وَلَوی و سخنان مشایخ ، به تحلیل حقیقت توحید پرداخته و در قاعدة اول این اصل به کلام اللّه ، در قاعدة دوم به کلام انبیا، در قاعدة سوم به کلام اولیاءاللّه و در قاعدة چهارم به گفتار مشایخ عرفان استشهاد کرده است . گفتنی است که در قاعدة دوم به گفتار پیامبر اکرم ، در قاعدة سوم به کلام حضرت علی علیه السلام و در قاعدة چهارم به سخنان خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین اکتفا کرده است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۲۸۱ـ۳۲۶).

اصل سوم در باب توابع و لواحق اسرار شریعتهای الاهی است که همة قواعد این اصل بر سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی بنا شده است : قاعدة اول به بیان شریعت ، طریقت و حقیقت اختصاص دارد. قاعدة دوم در باب اسرار نبوت ، رسالت و ولایت ، و مشتمل بر دو بحث است : تعیین خاتم اولیای مطلق و تعیین خاتم اولیای مقید. در قاعدة سوم ، علاوه بر بحث از وحی و الهام و کشف ، از تفاوت علوم کسبی و علوم ارثی و کیفیت تحصیل علوم رسمی و علوم حقیقی سخن گفته و قاعدة چهارم را به بیان اسلام و ایمان و ایقان اختصاص داده است .

مؤلف در موارد متعددی از این اثر، آرای دیگران را، بدون تصرف ، نقل کرده و سپس به بررسی و نقد و تصحیح آنها پرداخته و در صورت لزوم ، مطالب تکمیلی بر آنها افزوده است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۹۰ـ۴۵۳).

سیدحیدر در تألیف جامع الاسرار از این آثار استفاده کرده است : احیاء علوم الدین غزالی ، منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری ، شرح منازل السائرین تِلِمْسانی و عبدالرزاق کاشانی ، الفتوحات المکیه و فصوص الحکم و شروح آن و رسائل ابن عربی ، اوصاف الاشراف و رسالة علم خواجه نصیرالدین طوسی ، تأویلات عبدالرزاق کاشانی ، تفصیل النشأتین و

تحصیل السعادتین راغب اصفهانی ، شرح نهج البلاغه و منهاج العارفین هر دو از ابن میثم بحرانی در شرح کلام حضرت امیر، رسالة وجود مطلق صدرالدین ترکه و رسائل و دیگر نوشته های خودش (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۵۰)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۷۸ـ۸۰)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۱۱۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۱۴۳)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۱۵۰)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۲۳۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۲۶)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۷۲)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۹۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۳۵)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۶۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۹۷ـ ۴۹۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۶۱۴).

اساسی ترین بحث جامع الاسرار این است که شیعیان حقیقی ، صوفیان اند و صوفیان حقیقی شیعیان اند. در این کتاب بی بهره بودن صوفیه از اسرار الاهی و انحصار این اسرار به امامان معصوم علیهم السلام رد شده است . از طرف دیگر، مؤلف نفی فضائل عرفانی را از امامان توسط صوفیه نپذیرفته و آن را از جهل صوفیه دانسته است و نیز بیان کرده که تنها فرقة حقة صوفیه ، فرقه ای است که از اسرار الاهی بهره مند است و به امامان معصوم ایمان ظاهری و باطنی دارد. به عقیدة وی ، امامان منبع علوم و معدن اسرارند و صوفیه نیز سرّ ولایت را از امامان دریافت کرده اند و تنها فرقة حقة شیعه ، شیعة دوازده امامی است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۹)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۶)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۱)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۲۲۴ـ ۲۲۵)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۶۱۵).

سیدحیدر در بحث تعیین خاتم ولایت ، برخی از آموزه های اصلی ابن عربی و شارحان او، به ویژه قیصری ، را دگرگون ساخته و بر خلاف ابن عربی و برخی مریدانش ــ که حضرت عیسی علیه السلام را خاتم اولیای مطلق و ابن عربی را خاتم اولیای مقید معرفی می کنند ــ خاتم اولیای مطلق را حضرت علی علیه السلام و خاتم اولیای مقید را حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف معرفی کرده و سبب اشتباه ابن عربی و قیصری را در این مسئله پیروی آنان از مذهب تسنن و تعصب داشتن به آن دانسته است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۹۵ـ ۴۴۸)( محسن جهانگیری ، محیی الدین ابن عربی : چهرة برجستة عرفان اسلامی ، ص ۵۳۴ ـ ۵۳۵). به نظر کوربن (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، مقدمه ، ص ۱۴ ) با این تغییر یا اصلاح ، آموزه های ابن عربی تا به امروز در حکمت شیعی ادغام شده است .

برخی از ابتکارات سیدحیدر در جامع الاسرار اینهاست : ارجاع حضرات خمس به حضرات ثلاث ، ارائة وحدت وجود در قالب توحید وجودی ، طرح مسائل عرفانی در فضا و چارچوبی کاملاً شیعی ، و به عبارتی تأکید بر ارائة وجه عرفانی شیعه (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۷۶ـ۷۷)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۱۰۰)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۵۵۹).

وی در جامع الاسرار بر تثلیث عالم (اعم از تثلیث ، فردیت تثلیثی اعتباری ، فردیت تثلیثی خارجی ) تأکید کرده و سعی در ارائة تثلیثیِ مطالبِ عرفانی داشته است . بر این اساس ، حضرات خمس را به حضرات سه گانه ارجاع داده (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۵۱ـ۳۵۲)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۵۵۹) و اصل سوم را بر مبنای سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی مطرح کرده و ضمن پذیرش تثلیث محمدی (عطر، نماز و زن ) و تثلیث الاهی (علم ، اراده و امر)، تثلیث عیسوی (پدر، پسر، روح القدس ) را رد کرده است (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۵۱ـ۳۵۲).

در جامع الاسرار (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۴۴)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۴۶ـ۳۴۷)، شریعت و طریقت و حقیقت ، به عنوان حقیقت واحدی که دارای اعتبارات گوناگون اند، معرفی می شود. همچنین مؤلف ، الحاد اسماعیلیه را در نفهمیدن چگونگی برتری ولایت بر نبوت ، و الحاد نُصَیْرِیّه (فرقه ای از غالیان در نواحی شام ) را در نفهمیدن حقیقت ولایت و خواص آن بیان می کند (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۳۸۷ـ ۳۸۸).

سیدحیدر از آرای فلاسفه در باب قاعدة الواحد (نفی صدور کثیر از واحد) و نفی علم حق به جزئیات ، و آرای معتزله و اشاعره در باب وجود و ذات حق و عینیت یا زیادت صفات حق انتقاد کرده و معتقد است که با تحصیل علوم رسمی و کسبی (= علم کلام و فلسفه ) نه تنها معرفت اللّه حاصل نمی شود بلکه شکوک و شبهه های انسان افزایش می یابد (حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۷۴ـ ۴۷۸)( حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، ص ۴۸۱ـ ۴۸۸).
حکما و عرفای بزرگی چون شیخ بهائی (متوفی ۱۰۳۰) و قطب الدین نیریزی (متوفی ۱۱۷۳) با جامع الاسرار آشنا بوده و مؤلفش را سید جلیل القدر و عارف معتقد به وحدت وجود خوانده اند (عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ، ج ۲، ص ۲۲۱)( حیدربن علی آملی ، اسرارالشریعة و اطوار الطریقة و انوارالحقیقة ، ص ۲۹ ، پانویس ۱).

از جامع الاسرار نسخه های خطی متعددی از زمانهای گوناگون به جا مانده که حاکی از شناخته شده بودن آن نزد اندیشمندان و محققان است (محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة، ج ۵، ص ۳۸ـ ۳۹)( احمد حسینی اشکوری ، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی ، ج ۱۳، ص ۳۷۷)( محمدتقی دانش پژوه ، فهرست کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ج ۸، ص ۱۵۰ـ ۱۵۱)( محمدتقی دانش پژوه ، فهرست کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ج ۸، ص ۶۲۹)( محمدتقی دانش پژوه ، فهرست کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ج ۹، ص ۹۲۵). این کتاب به تصحیح عثمان اسماعیل یحیی و هانری کوربن و با مقدمه ای از هر یک از آنها، به انضمام کتاب شناسی آثار سیدحیدر آملی که عثمان یحیی تنظیم کرده بود، در ۱۳۴۷ ش چاپ و در ۱۳۶۸ ش تجدید چاپ شد.
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشّیعة، بیروت ۱۹۸۳؛
(۲) حیدربن علی آملی ، اسرارالشریعة و اطوار الطریقة و انوارالحقیقة ، چاپ محمد خواجوی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۳) حیدربن علی آملی ، جامع الاسرار و منبع الانوار ، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی ، تهران ۱۳۶۸ ش ؛
(۴) حیدربن علی آملی ، المقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم لمحیی الدین ابن العربی ، ج ۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی ، تهران ۱۳۵۳ ش ؛
(۵) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء ، چاپ احمد حسینی ، قم ۱۴۰۱ـ ؛
(۶) محسن جهانگیری ، محیی الدین ابن عربی : چهرة برجستة عرفان اسلامی ، تهران ۱۳۷۵ ش ؛
(۷) احمد حسینی اشکوری ، فهرست نسخه های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی ، قم ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ ش ؛
(۸) محمدتقی دانش پژوه ، فهرست کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، تهران ، ج ۸ ، ۱۳۳۹ ش ، ج ۹، ۱۳۴۰ ش ؛
(۹) عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت .



جعبه ابزار