• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جبل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جَبَل (به فتح جیم و باء) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای کوه که حضرت علی (علیه‌السلام) در مورد چگونگی آفرینش زمین و ویژگی‌های آن در بیان‌های گوناگونی از این واژه استفاده نموده است.



جَبَل (به فتح جیم و باء) به معنای کوه آمده است. جمع آن جبال و اجبال بوده که مورد دوم در «نهج البلاغه» نیامده است. قرآن مجید در رابطه این موضوع که کوه‌ها حرکت زمین را تعدیل نموده و از بالا و پایین رفتن پوسته آن جلوگیری می‌کنند، فرموده است: «وَ الْجِبالَ اَوْتاداً» همچنین در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «وَ اَلْقی‌ فِی الْاَرْضِ رَواسِیَ اَنْ تَمِیدَ بِکُمْ.»


امام (صلوات‌الله‌علیه) نیز به این امر ـ تعدیل حرکت زمین توسط کوه‌ها ـ اهمیت داده و بارها از آن یاد می‌کند. به‌همین جهت هنگام شروع جنگ صفین فرموده است: «اللهم ربّ السقف المرفوع و الجوّ المکفوف ... و رب الجبال الرواسی التی جعلتها للارض اوتادا و للخلق اعتمادا، ان اظهرتنا علی عدّونا فجنّبنا البغی...؛ ‌ای پروردگار آسمان بر افراشته شده و جوّ نگاه داشته شده در باری زمین ... و‌ای پروردگار کوه‌های ثابت که آن‌ها را میخ‌های زمین و برای مردم پناهگاه قرار داده‌ای، اگر ما را بر دشمن پیروز کردی از تجاوز کنارمان دار.»
آن حضرت (علیه‌السلام) در بیانی دیگر در تبیین ویژگی آفرینش زمین فرموده‌اند: «فسکنت من المیدان لرسوب الجبال فی قطع ادیمها ...؛ زمین از بالا و پائین رفتن آرام شده، به‌علت رسوب کوه‌ها در قطعه‌های پوسته آن.»
امام (علیه‌السلام) همچنین در تبیین این ویژگی، در جای دیگری نیز می‌فرماید: «فمضت رؤوسها فی الهواء و رست اصولها فی الماء، فانهد جبالها عن سهولها و اساخ قواعدها فی متون اقطارها... و جعلها للارض عمادا و ارّزها فیها اوتادا فسکنت علی حرکتها من ان تمید باهلها او تسیخ بحملها؛ سرهای کوه‌ها به هوا رفت و ریشه‌های آن‌ها در بر روی مرکز مذاب استوار گردید، خداوند، کوه‌های زمین را از هموارهای آن مرتفع گردانید و قاعده و ریشه‌های آن‌ها را در درون اطراف آن راسخ نمود ... و آن‌ها را بر زمین، پایه‌ها گردانید و آن‌ها را به صورت میخ‌ها در زمین ثابت کرد، در نتیجه زمین با آن‌که حرکت می‌کند، آرام گرفت از آن‌که اهل خودش را بالا و پائین ببرد یا محموله‌های خود را بدرون کشد.»

۲.۱ - دیدگاه نگارنده

در قاموس قرآن ماده (ج ب ل) به طور مفصل گفته‌ایم که پوسته زمین تا رسیدن به قسمت مذاب حدود شصت کیلومتر است و این ضخامت نسبت به مرکز آن مانند: پوست تخم مرغ نسبت به درون آن است، زمین که پیوسته دارای چهارده نوع حرکت است اگر کوه‌ها آن‌را مهار نمی‌کردند، مردم را پیوسته بالا و پایین می‌برد، ساختمان‌ها را می‌شکست و زندگی را فلج می‌کرد؛ امّا این کوه‌های بلند، با ریشه‌های بلندتر از خود که در زمین فرو رفته‌اند و سلسله جبالی که در زیر دریاها و اقیانوس‌هاست، از هر طرف هسته زمین را در میان گرفته و پیوسته آن‌را از حرکت و از شکافته شدن حفظ می‌کنند.
با این بیان به عمق علم امام (صلوات‌الله‌علیه) پی می‌بریم، چراکه در آن روز کسی از این حقایق هیچ اطلاعی نداشت.


این واژه ۲۶ ‌بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. نبا/سوره۷۸، آیه۷.    
۲. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۰.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۴۵، خطبه۱۷۱.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۲، خطبه۹۱.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۲۸، خطبه۲۱۱.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۲۳، خطبه۹۰.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۶۹، نامه۹.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۴۸، حکمت۱۱۱.    
۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۷۱، نامه۱۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جبل»، ص۱۹۹-۲۰۱.    






جعبه ابزار