جمعه (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُمُعَة (به ضم جیم و میم و فتح عین)، یکی از مفردات به کار رفته در
قرآن کریم به معنای روز جمع شدن و اجتماع است. مفسرین تعابیر مختلفی را در مورد این واژه بیان کردهاند؛ اما همه بیانگر معنای مذکور است. روز جمعه قبل از
اسلام، به نام
عروبه مشهور بوده است.
(اِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا اِلی ذِکْرِ الله) «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذكر خدا و نماز بشتابيد و ...»
جُمُعَة (به ضم جیم و میم و فتح عین):
به عقیده
راغب روز جمعه را به جهت اجتماع مردم برای نماز، جمعه گفتهاند. علی هذا لازم میآید که پیش از اسلام این نام و این استعمال وجود نداشته باشد.
در
مجمع البیان آمده: آن را جمعه گویند که
خدا در آن از خلقت اشیاء فارغ شد و مخلوقات جمع آمدند.
و گویند علت آن تسمیه تشکیل جماعات در آن روز است و گویند به آن
عَرُوبه میگفتند،
کعب بن لوی اوّلین کس بود که آن را جمعه خواند. و گویند پیش از
هجرت که اهل مدینه
ایمان آورده بودند گفتند:
یهود و
نصاری را روزی است (
شنبه و
یکشنبه) که در آن هر هفت روز یکبار جمع میشوند، سبت مال یهود و یوم الاحد مال نصاری است شما هم روز عروبه را قرار دهید لذا آن را جمعه نامیدند و جمع شدند. (به اختصار)
زمخشری نیز در
کشاف مثل
طبرسی گفته و تصریح میکند که نام روز جمعه قبلا عروبه بوده است.
بیضاوی هم مانند راغب گفته و معتقد است که اسم آن پیشتر عروبه بود.
صحاح میگوید: یوم جمعه همان یوم عروبه است.
ابن اثیر در
نهایه علت این تسمیه را مطلق اجتماع ناس دانسته است.
ابن کثیر در تفسیر خود علت این تسمیه را اجتماع مردم در
معابد ذکر کرده و گوید در لغت قدیم نام آن عروبه بود.
در
تفسیر برهان از
کافی از
امام باقر (علیهالسّلام) منقول است که مردی از حضرتش سئوال کرد چرا جمعه، جمعه نامیده شد؟ فرمود: خداوند در روز میثاق (
عالم ذرّ) مردم را به ولایت
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و وصی (علیهالسّلام) او جمع کرد پس به جهت جمع خلق آن را جمعه نامید.
رجال این
حدیث جز محمّد بن موسی همه از بزرگان و موثّقیناند و نیز در آن کتاب از مجالس شیخ و اختصاص
مفید نیز این حدیث نقل گردیده و اللّه العالم.
آنچه از مجمع البیان نقل گردید که خدا از خلقت اشیاء فارغ شد... متّخذ از
تورات و یا از آیاتی است که میگوید خدا آسمانها و زمین را در شش روز آفرید. و این سخن در علّت این تسمیه ظاهرا افسانهای بیش نیست مراد از شش روز در آیات شریفه چنانکه در «
ارض» گفتهایم دورانهاست که هر یکی میلیونها سال بوده است آن روزها این هفتهها و روزهای بیست چهار ساعته نبود تا بگوئیم در شش روز آفرید و روز هفتم فارغ شد.
ناگفته نماند به درستی روشن نیست ایّام هفته را چرا به هفت تقسیم کردهاند و هفته، هفت روز است از کی پیدا شده و اگر خواستهاند روزهای ماه را از رؤیت قمر تا رؤیت قمر تازه است تقسیم کنند چرا به هفت تقسیم کردهاند؟ شاید برای تربیع قمر. ولی با مراجعه به کتب لغت میبینیم که برای هر یک از روزهای هفته یک نام گذاردهاند و گفتهاند.
یوم الاَحَد (یکشنبه) اول ایّام هفته، اثنین (
دوشنبه) روز دوّم هفته، ثلاث و ثلاثا (
سهشنبه) روز سوّم هفته، اربعاء (
چهارشنبه) روزی است ما بین سه شنبه و پنجشنبه، خمیس (
پنجشنبه) روز پنجم هفته است، سبت (شنبه) روزی است از ایّام هفته ما بین جمعه و یکشنبه.
و جمعه همان است که قبلا به آن عروبه میگفتند. و چون یهود شنبه و نصاری یکشنبه را برای اجتماع هفتگی خود قرار دادند در اسلام نیز روز عروبه را روز اجتماع قرار داده و آن را جمعه نامیدند به اعتبار اجتماع برای نماز و عبادت و از آیه شریفه معلوم میشود که پیش از نزول آن این تسمیه بوده است و آن طوری انتخاب شد که پیش از روز یهود و نصاری واقع گردید.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جمعه"، ج۲، ص۴۹-۵۱.