• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمهرةاللغة (آزمایشی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جَمْهَرَة اللُّغَة، از نخستین فرهنگ های لغت جامع عربی، تألیف محمدبن حسن بن دُرَید (متوفی ۳۲۱) می باشد.

این كتاب، پس از «العین» اثر «خلیل بن احمد فَراهیدی» (متوفی ۱۷۵)، مشهورترین فرهنگ لغت عربی است (المنجد فی الاعلام، ص ۲۱۸). مسعودی (متوفی ۳۴۶) (مسعودی، ج ۸، ص ۳۰۴) «ابن دُرید» را جانشین خلیل در لغت دانسته است.
ابن درید نام كتاب را یك بار جمهرة اللغة و دیگر بار جمهرة الكلام و اللغة ذكر كرده است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۴۰ـ۴۱). برخی نام آن را الجمهرة فی اللغة (حاجی خلیفه، ج ۱ - ستون ۶۰۵؛ بروكلمان، ج ۲، ص ۱۸۳) و برخی الجمهرة فی علم اللغة آورده اند (ابن ندیم، ص ۶۷؛ دایرة المعارف جهان اسلام، چاپ اول، ذیل «ابن درید»؛ امین، ج ۹، ص ۱۵۶).
نام كتاب به شكل الجمهرة نیز آمده است (ازهری، ج ۱، ص ۳۱؛ قفطی، ج ۳، ص ۹۷؛ ابن خلکان، ج ۴، ص ۳۲۴).
به گفته جواد (جواد، ص ۱۹۴)، ابن درید در نامگذاری كتاب، به جمهرة النسبة یا الانساب ابن سائب كلبی (متوفی ۲۰۴) نظر داشته است.
ابن درید در مقدمه كتاب (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۳۹ـ۴۰) گفته كه آن را برای ابوالعباس اسماعیل بن عبداللّه بن محمدبن میكال (متوفی ۳۶۲) تألیف كرده و این هنگامی بوده است كه ابن درید به فارس هجرت كرده بود و عبداللّه میكال از طرف المقتدر باللّه (حك: ۲۹۵ـ۳۲۰)، به ولایت بخش هایی از اهواز (خوزستان) گمارده شده و تربیت فرزند خود، ابوالعباس اسماعیل، را به ابن درید سپرده بود (یاقوت حموی، ج ۲، ص ۷۲۱؛ یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۴۹۵ـ۲۴۹۶)، اما ابن خلکان (ابن خلکان، ج ۴، ص ۳۲۵) گفته است كه ابن درید با دو فرزند میكال مصاحبت می كرد و جمهره را برای آن دو نگاشت و آن دو نیز سرپرستی دیوان فارس را به وی واگذاردند. در دایرة المعارف جهان اسلام (دایرة المعارف جهان اسلام، چاپ اول، ذیل «ابن درید») نیز آمده است كه ابن درید كتاب جمهره را برای آل میكال نوشت و آنان نیز وی را به سرپرستی دیوان فارس گماردند.
ابوالعباس اسماعیل میكال گفته است كه ابن درید در ۲۹۷، جمهره را از اول تا آخر و از حفظ بر او املا كرده و فقط درباره همزه و لفیف به برخی كتاب ها مراجعه نموده است (یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۴۹۶).
هیچ لغت نویسی كتاب لغت را از حفظ املا نكرده و ابن درید از این حیث ممتاز است (جوهری، ج ۱ - مقدمه عطّار، ص ۸۰).
ابن درید در بصره و بغداد نیز جمهره را از حفظ املا كرده (ابن ندیم، ص ۶۷؛ یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۴۹۲) و خود در چند جا (ابن درید،۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۴۰؛ ابن درید،۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۲، ص ۱۰۸۵؛ ابن درید،۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۳۳۹) به این نكته اشاره نموده است.
به گفته ابن ندیم (ابن ندیم، ص ۶۷) و قِفْطی (قفطی، ج ۳، ص ۹۷)، اختلاف در املاها دلیل وجود فزونی و كاستی در نسخه های جمهره است و نسخه ابوالفتح عبیداللّه بن احمد نحوی كامل ترین نسخه هاست.
گویا نسخه های جمهره فراوان بوده است. به نوشته سیوطی (متوفی ۹۱۱) (سیوطی، ج ۱، ص ۹۵)، ابوعلی قالی (متوفی ۳۵۶) نسخه ای از جمهره را به خط ابن درید در اختیار داشته و خود سیوطی نسخه ای به خط احمدبن عبدالرحمان طرابلسی داشته كه بر ابن خالویه (متوفی ۳۷۰) قرائت شده بوده است.
به روایت ابن خالویه، این نسخه از ابن درید بوده و حواشی و استدراكات ابن خالویه نیز در حاشیه آن بوده است. به نقل منابع، در كتابخانه عزیز باللّه، خلیفه فاطمی (حك: ۳۶۵ـ۳۸۶)، یكصد نسخه از جمهره موجود بوده كه نشان دهنده شهرت جمهرة در آن دوران است (مقریزی، ج ۲، ص ۲۵۳؛ دائرة المعارف جهان اسلام، ترک ؛ شرقاوی اقبال، ص ۱۹۶ـ۱۹۷).
ابن درید در روزگار خود داناترین مردم در لغت و شعر و انساب به شمار می رفت (مَرْزُبانی، ص ۴۶۱؛ زُبَیدی، ص ۱۸۴) و حافظه اش بسیار قوی بود، چنانكه حكایت هایی در این باره نقل شده است.
گفته اند كه علم لغت در میان بصریان به او ختم شده است و در روز مرگ ابن درید گفته شد كه علم لغت از دنیا رفت (ابوالطیب لغوی، ص ۹۹؛ خطیب بغدادی، ج ۲، ص ۵۹۵ـ۵۹۶؛ ابن جوزی، ج ۱۳، ص ۳۳۰ـ۳۳۱).
به رغم ایرادهایی كه بر جمهره گرفته اند، بسیاری این كتاب را ارزشمند و درخور اعتماد دانسته اند (ابن خلکان، ج ۴، ص ۳۲۴؛ صَفَدی، ج ۲، ص ۳۴۰؛ ضیف، ص ۱۴۳).
بسیاری از مؤلفان بزرگ، از جمله ابن خلکان (ابن خلکان، ج ۱، ص ۲۶۶؛ ابن خلکان، ج ۶، ص ۳۱۳) و سیوطی (سیوطی، ج ۱، ص ۱۸۲)، در نقل مباحث لغوی، از جمهره سود برده اند.
شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰) نیز در تفسیر خود، التبیان فی تفسیرالقرآن (طوسی، ج ۲، ص ۱۱۲، طوسی، ج۲، ص۱۲۱)، برای برخی مباحث لغوی، از جمهره استفاده كرده است.
بسیاری از فرهنگ نویسانِ پس از ابن درید، تصریح كرده اند كه جمهره یكی از منابع آنان بوده است، كسانی چون ابن فارِس (متوفی ۳۹۵) (ابن فارِس، ج ۱، ص ۵)، ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه بن خطیب اِسكافی (متوفی ۴۲۱) در كتاب مَبادیء اللغة (بروكلمان، ج ۵، ص ۱۵۹)، ابن سِیدَه (متوفی ۴۵۸) (ابن سِیدَه، ج ۱، ص ۱۵)، حسن بن محمدرضی صاغانی / صغانی (متوفی ۶۵۰) در تكمله صحاح جوهری (حسین نَصّار، ج ۲، ص ۴۰۷) و محمدبن محمدمرتضی زَبیدی (متوفی ۱۲۰۵) (زَبیدی، ج ۱، ص ۶).
جمهره از كتاب هایی بوده است كه شیوخ، آن را روایت می كرده اند (یاقوت حموی، ج ۴، ص ۱۴۹۰؛ یاقوت حموی، ج ۵، ص ۱۹۲۲).
برخی نیز بر آن بوده اند كه جمهره را ازبر كُنند، از جمله ابوالعلاء همدانی (متوفی ۵۶۹) و حسن بن خطیر (متوفی ۵۹۸) (یاقوت حموی، ج ۲، ص ۸۲۶؛ یاقوت حموی، ج ۲، ص ۸۵۷).
ابن درید در مقدمه كتابش (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۴۰) بیان كرده است كه قصد معارضه با دانشمندان یا نكوهش پیشینیان را ندارد و ضمن تجلیل از كتاب العین خلیل، گفته كه سبب تألیف جمهره، دشواری استفاده از العین است و افزوده كه برای جمهره نظام الفبایی را اصل قرار داده است تا سودمندتر باشد و مراجعه كنندگان سرگردان نشوند.
اشاره ابن درید به شیوه خلیل است كه در العین، كلمات را براساس مخرجهای حروف، گردآورده و از حرف ع، كه از پایین ترین مخرج صوتی در حلق خارج می گردد، شروع می شود و به حرف م، كه از بالاترین مخرج صوتی، یعنی لب ها، ادا می شود، خاتمه می یابد كه به اعتقاد برخی، مأخوذ از هندوان و زبان سنسكریت است (مجتبائی، ص ۷۲ـ۷۳).
ابن درید كتاب خود را به چند قسمت اصلی تقسیم كرده است، به این ترتیب :
۱)ثُنایی صحیح، كه حرف دوم آن تكرار شده باشد (در واقع، كلمه سه حرفی است) و در حرف الف، از «ابّ» آغاز و به «ای» ختم می شود و در حرف ب، از «بتّ» آغاز می شود و به همین ترتیب ادامه می یابد.
۲)ثنایی ملحق به رباعی، شامل واژگانی همچون «بحبح » و «بجبج ».
۳)ثنایی معتل، كه با «بوأ» آغاز و به «هوی » ختم می شود.
۴)ثُلاثی صحیح، كه بیشترین حجم كتاب را تشكیل می دهد.
۵)ثلاثی ای كه عین الفعل آن از حروف لین باشد، مانند باب، بیت، و سوس.
۶)باب نوادر همزه، كه شامل واژگان مهموز لفیف و مقصور نیز می شود.
۷)رباعی صحیح.
۸)رباعی معتل، كه كلمات غیرمعتلی همچون «دردق » و «كركم » نیز در این باب آمده است.
۹)خُماسی و ملحقات آن.
۱۰)ابواب متفرقه مربوط به لغات (ابن درید، ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸، ج ۱ - مقدمه بعلبكی، ص ۱۷ـ ۱۸؛ حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۱۷ـ۳۱۸؛ حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۲۱ـ۳۲۸).
ابن درید، همچون خلیل، كلماتی را كه حروف آنها مشترك است در یك جا گردآورده است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۳۴۶ - ذیل مادّه های «بوش»، «شبو»، «شوب»، «وبش»، «وشب»).
بر این اساس، چنانچه بخواهیم مثلاً مادّه ف ت ح را در جمهره بیابیم، باید به حرف ت مراجعه كنیم، زیرا ت در نظام الفبایی پیش از ح و ف است و تنها فرهنگ لغتی كه بر این اساس تنظیم گشته، جمهره است (دایرةالمعارف ادبیات عربی، ذیل "Lexicography, medieval").
در جمهره، مانند زبان های فارسی و اردو، حرف ه پس از حرف و و پیش از ی آمده است (هی وود، ص ۴۸).
برخی برآن اند كه ابن درید نسبت به تعدیل روش خلیل در العین احساس نیاز كرده بود، ولی عملاً نتوانست پا از دایره العین فراتر نهد. وی در تدوین جمهره از مطالب العین استفاده كرد كه باعث شد عده ای به وی اعتراض كنند، حال آنكه ابن درید در انتخاب و ترتیب واژه ها به شیوه خود عمل كرد و برخی واژه ها را به العین افزود و ریشه آنها را معین كرد (دایرة المعارف جهان اسلام، چاپ دوم، ذیل «ابن درید»؛ هی وود، ص ۵۳؛ عَشّ، ص ۵۱۷ـ۵۱۸).
ابومنصور محمدبن احمد اَزْهَری (متوفی ۳۷۰) ــكه از مخالفان سرسخت ابن درید بودــ در مقدمه تهذیب اللغة (ازهری، ج ۱، ص ۳۱) نوشته كه ابن درید در جعل واژگان عربی شهره است و از واژگانی در جمهره یاد كرده كه بی ریشه است و كلام غیرعرب را به عنوان كلام عربی در فرهنگ خود آورده است و در كتاب جمهره اطلاعات اساسی و مفید یافت نمی شود.
ابراهیم بن محمد نِفْطَوَیه (متوفی ۳۲۳) نیز، ضمن توهین به ابن درید، گفته بود كه جمهره همان العین است با اندكی تغییر (یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۴۹۶؛ سیوطی، ج ۱، ص ۹۴). عبدالسلام محمد هارون، در مقدمه كتاب الاشتقاق ابن درید (ابن درید، كتاب الاشتقاق، ج ۱، ص ۹؛ ابن درید، كتاب الاشتقاق، ج ۱، ص ۱۳)، از وی دفاع كرده و پس از نقل گفته های ازهری (ازهری، ج ۱، ص ۱۲ـ۱۳) آنها را ناعادلانه دانسته و گفته كه جمهره كتاب مشهوری بوده است و دانشمندان از دیرباز به آن مراجعه می كرده اند و اینكه ابن درید در ۷۴ سالگی جمهره را از حفظ املا می كرده شایان توجه است.
ازهری، با وجود آن گفته ها درباره جمهره، در فرهنگ لغت خود موارد متعددی را از ابن درید نقل كرده است (ازهری، ج ۱۶، ص ۱۵۷؛ ازهری، ج ۱۶، ص ۱۷۴؛ ازهری، ج ۱۶، ص ۱۸۷ـ۱۸۸؛ ازهری، ج ۱۶، ص ۲۷۵).
ابن جِنّی (متوفی ۳۹۲) (ابن جنی، ج ۳، ص ۲۸۸) نیز جمهره را نامرتب و مغشوش، و ابن درید را در علمِ صرف، نادان وصف كرده است.
سیوطی (سیوطی، ج ۱، ص ۹۳)، پس از آوردن گفته های ابن جنّی و ازهری، ابن درید را مبرا دانسته و گفته است كه هر كس جمهره را مطالعه كند میزان دقت ابن درید را در نقل و روایت درخواهد یافت.
از جمله ایرادهایی كه بر جمهره گرفته شده آن است كه ابن درید كلمات سه حرفی دارای «ه» را، با اینكه حرف «ه» علامت تأنیث است نه از حروف اصلی كلمه، در میان كلمات رباعی آورده است.
به نظر كرنكو (كرنكو، ص ۲۶۴)، ابن درید آگاهانه این كار را كرده است تا غیر متخصصان نیز بتوانند واژگان را به راحتی در فرهنگ لغت بیابند، زیرا این واژگان یك بار نیز در جای اصلی خود آمده اند.
توجیه دیگر آنكه این واژگان از آن دسته واژگانی بوده اند كه همیشه با ه به كار رفته اند، مانند حَرْدَه كه نام مكانی است و بدون «ه» به كار نرفته است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۲، ص ۱۱۴۰ ؛ ابن درید، ج ۱ - مقدمه بعلبكی، ص ۱۹).
از دیگر مسائل مطرح شده درباره جمهره آن است كه در فصل همزه، واژگانی را می یابیم كه با همزه وصل آغاز شده اند، با اینكه همزه جزء ریشه آنها نیست.
شاید ابن درید در این قسمت متأثر از كتاب الجیم ابوعَمْرو شَیبانی (متوفی ۲۰۶) بوده است (هی وود، ص ۴۹). ابن درید از كتاب الهمز ابوزیدِ انصاری (متوفی ۲۱۵) نیز در مباحث همزه سود برده است (حسین نصّار، ج ۱، ص ۹۷).
ابن درید در تألیف جمهره هر چند به العین خلیل نظر داشته، اما مستقل عمل كرده و گاه در درستی گفته های خلیل تردید نموده و گاه عكس گفته های خلیل را صحیح دانسته است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱ - مقدمه بعلبكی، ص ۲۳ـ۲۵).
ابن درید در مواردی نیز شجاعانه اعلام كرده است كه صحیح مطلب را نمی دانم (سیوطی، ج ۱، ص ۱۰۳ـ۱۰۹).
در مورد تنظیم مباحث مربوط به واژگان نیز روش ابن درید با خلیل یكسان نبوده است (حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۳ـ ۳۳۴).
بسیاری از شواهد دو كتاب العین و جمهره متفاوت است و در موارد زیادی حتی یك شاهد مشترك میان دو كتاب یافت نمی شود.
در برخی موارد، ابن درید مطالبی آورده است كه در العین نیست (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱ - مقدمه بعلبكی، ص ۲۴ـ۲۵؛ حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۹)؛ از این رو، مسعودی (مسعودی، ج ۸، ص ۳۰۴) گفته كه ابن درید مطالبی را در لغت ذكر كرده است كه در آثار پیشینیان یافت نمی شود.
ابن درید كوشیده تا ریشه هر واژه را به دست آورد و از این رو، غالباً به اثر دیگر خود، كتاب الاشتقاق، ارجاع داده است (كرنكو، ص۲۶۴).
وی همچنین به واژگان معرّب و دَخیل توجه بسیار داشته و كوشیده است تا اصل واژه را بیابد و در خاتمه جمهره بابی را به همین امر اختصاص داده و درباره واژگان فارسی، رومی، نَبَطی و سریانی بحث كرده است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۳۲۲ـ۱۳۲۶).
ابن درید به واژگان قبایلی همچون اَزْد، تَمیم، قَیس و ثَقیف اهمیت می داده است و كتاب او از این حیث نیز بر العین خلیل برتری دارد.
ابن درید، افزون بر نقل واژگان عرب شمال، حدود ۲۲۰ واژه متعلق به مردم یمن را نیز بیان كرده است (حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۵).
ابن درید گاهی از حروف جانشین یا واسط ــ كه در برخی تلفظ های محاوره ای استفاده می شودــ بحث كرده است، مانند تلفظ «ج» به شكل «گ». (g در یمن و مصر سفلی، و حرف «ق» كه بنی تمیم در نجد آن را مانند «گ» فارسی تلفظ می كنند و امروزه هم در عربستان شنیده می شود) (هی وود، ص ۵۰).
از مطالب جالب توجه در جمهره، تحمیدیه مُسجّع ابن درید در مقدمه كتاب (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۳۹) است كه مشتمل بر كلمات و مضامین كلامی و فلسفی است.
ابن درید از منابعی نام برده است كه اینك مفقودند، مانند كتاب الانباز ابوعُبَیدَه مَعْمَربن مُثنّی (متوفی ۲۰۹) (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۴۲۸؛ بروكلمان، ج ۲، ص ۱۴۵)، كه این بر اهمیت جمهره افزوده است.
گاه ابن درید اطلاعات تاریخی سودمندی به دست داده است، مانند بیان قدرت شاعری حسّان بن ثابت انصاری (متوفی ۵۴) در دوران كودكی (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱، ص ۲۳۵) یا گفتگوی میان اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و هارون الرشید (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۲۷۰).
وی همچنین درباره كلماتی كه از پی هم می آیند، مانند جائع نائع، عَطْشان نَطْشان، و حَسَن بَسَن (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۲۵۳)؛ استعاره ها (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۲۵۵ـ۱۲۵۷)؛ واژگان مؤنثی كه ه تأنیث نمی پذیرند، مانند عارِك، جالِع، طامِث (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۲۶۸ـ۱۲۷۰)؛ و كلماتی كه فقط به شكل مُصَغّر به كار رفته اند، مانند خُلَیقاء، شُوَیلاء (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۲۷۱ـ ۱۲۷۲)، بحث كرده و واژگان و نام های خاصی را گردآورده است كه در اشعار عربی به طور نادرست به كار رفته اند (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۳، ص ۱۳۲۷ـ۱۳۲۹).
كتاب جمهره از همان زمان تألیف، شهرت یافت و مورد مراجعه، بازبینی و تلخیص قرار گرفت، از جمله ابوعمر زاهد، معروف به غلام ثَعْلَب (متوفی ۳۴۵)، فائِتُ الجمهره والرَدُّ علی ابن درید را نگاشت (ابن ندیم، ص ۸۳؛
یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۵۵۹؛ قفطی، ج ۳، ص ۱۷۷) و صاحب بن عَبّاد (متوفی ۳۸۵) جَوْهَرة الجمهرة را، كه مختصری از جمهره است، تألیف كرد (ابن انباری، ص ۳۲۶).
نام این كتاب به شكل الجوهرة، جوهرالجمهرة و الجوهرة فی مختصرالجمهرة (حاجی خلیفه، ج ۱ - ستون ۶۰۶؛ حاجی خلیفه، ج ۱ - ستون ۶۱۹؛ حاجی خلیفه، ج ۱ - ستون ۶۲۱) نیز آمده است.
حسین نصّار (حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۹) آن را جزء كتاب های مفقود دانسته، اما آقابزرگ طهرانی (آقابزرگ طهرانی، ج ۵، ص ۲۹۲ـ۲۹۳) نسخه ای از آن را شناسایی و معرفی كرده است.
این كتاب به چاپ رسیده (آل یاسین، ص ۱۲۲ـ۱۲۶) و در مقدمه آن نام كتاب جوهرة الجمهرة ذكر شده است (آل یاسین، ص ۱۲۵).
ابن تَیانی اندلسی (متوفی ۴۳۶) نیز كتاب الموعَب را، در جمع بین مطالب العین و جمهره، نوشته (آل یاسین، ص ۱۱۰؛ حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۹) كه مختصر الجمهرة نیز نامیده شده است (شرقاوی اقبال، ص ۲۱۲). ابوالعلاء مَعَرّی (متوفی ۴۴۹) شواهد شعری جمهره را به نثر درآورده و در سه جزء شرح كرده است با عنوان نثر شواهد الجمهرة (حسین نصّار، ج ۲، ص ۳۳۹). یحیی بن مُعْطی مغربی (متوفی ۶۲۸) جمهره را به نظم كشیده و آن را نظم الجمهرة نامیده است (یاقوت حموی، ج ۶، ص ۲۸۳۱).
از مختصر الجمهرة محمدبن نصراللّه بن عُنَین شاعر (متوفی ۶۳۰) نیز نام برده شده است (حاجی خلیفه، ج ۱ - ستون ۶۰۶).
به گفته حسین نصّار (حسین نصار، ج ۲، ص ۳۳۹)، تمام این كتاب ها مفقود شده اند اما بروكلمان (بروکلمان، ج ۲، ص ۱۸۳) نیز نسخه ای از مختصر جمهره را شناسایی و معرفی كرده كه مؤلف آن ناشناخته است.
كتاب جمهرة اللغة نخستین بار از ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۱ در حیدرآباد دكن به چاپ رسید. محمد سورَتی و كرنكو نسخه هایی را كه اساس تصحیح بوده است معرفی كرده اند (ابن درید، ۱۳۴۴ـ۱۳۵۱، ج ۱، مقدمه، ص ۱۵ـ۱۸).
كرنكو (كرنكو، ص ۲۶۶ـ۲۶۷) نیز در مقاله ای كه درباره فرهنگ های لغت عربی نوشته، نسخه های جمهره را به تفصیل معرفی نموده است.
جلد چهارم چاپ حیدرآباد، كه به فهرست ها اختصاص یافته، از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا بدون این فهرست ها استفاده از جمهره بسیار دشوار است (هی وود، ص ۵۲). این چاپ چندین بار نیز چاپ افست شده است (المعارف جهان اسلام، ترک).
چاپ منقح دیگری نیز از جمهرة اللغة صورت گرفته و محقق آن، رمزی منیربعلبكی، در مقدمه مبسوط خود، ضمن بیان ویژگیهای جمهره، برخی ایرادها و اشكالهای چاپ حیدرآباد را نیز ذكر كرده است (ابن درید، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸، ج ۱ - مقدمه، ص ۲۹ـ۳۰).
-------------------------------------

فهرست مندرجات

۱ - فهرست‌منابع


(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة ؛
(۲) محمدحسن آل یاسین، « جوهرة الجمهرة للصاحب اسماعیل بن عبّاد»، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۴۳، ش ۱ (۱۴۱۶)؛
(۳) ابن انباری، نزهة الالباء فی طبقات الادباء، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۶/۱۹۶۷؛
(۴) ابن جنی، الخصائص، چاپ محمدعلی نجار، قاهره ۱۳۷۲ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۷، چاپ افست بیروت؛
(۵) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۶) ابن خلکان، وفیات الاعیان ؛
(۷) ابن درید، كتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹؛
(۸) ابن درید، كتاب جمهرة اللغه، حیدرآباد دكن ۱۳۴۴ـ۱۳۵۱، چاپ افست بیروت؛
(۱۰) ابن درید، كتاب جمهرة اللغه، چاپ رمزی منیر بعلبكی، بیروت ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸؛
(۱۱) ابن سیده، المحكم و المحیط الاعظم فی اللغة، قاهره ۱۳۷۷ـ ۱۳۹۳/ ۱۹۵۸ـ۱۹۷۳؛
(۱۲) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة؛
(۱۳) ابن ندیم، کتاب الفهرست؛
(۱۴) عبدالواحدبن علی ابوالطیب لغوی، مراتب النحویین، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲؛
(۱۵) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴، چاپ رشید عبدالرحمان عبیدی، مصر ۱۹۷۵؛
(۱۶) امین، اعیان الشیعة؛
(۱۷) كارل بروكلمان، تاریخ الادب العربی، ج ۲، نقله الی العربیه عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴ ، ج ۵، نقله الی العربیة رمضان عبدالتواب، قاهره ۱۹۷۵؛
(۱۸) مصطفی جواد، «مؤلف جمهرة اشعار العرب »، مجلة المجمع العلمی العراقی، ج ۷ (۱۳۷۹)؛
(۱۹) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح : تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش ؛
(۲۰) حاجی خلیفه، کشف الظنون؛
(۲۱) حسین نصّار، المعجم العربی : نشأته و تطوّره، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۲۲) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی؛
(۲۳) محمدبن حسن زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۳؛
(۲۴) عبدالرحمان بن ابی بكر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمداحمد جادمولی، علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره؛
(۲۵) احمد شرقاوی اقبال، معجم المعاجم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۲۶) صفدی، الوافی بالوفیات؛
(۲۷) شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی، ج ۴: العصر العباسی الثانی، قاهره ۱۹۷۵؛
(۲۸) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن ؛
(۲۹) یوسف عش «اولیه تدوین المعاجم و تاریخ كتاب العین المروی عن الخلیل بن احمد»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج ۱۶، ش ۱۱ و ۱۲ (ذیقعده و ذیحجه ۱۳۶۰)؛
(۳۰) علی بن یوسف قفطی، انباه الرواة علی انباه النحاة، چاپ ابوالفضل ابراهیم، ج ۳، قاهره ۱۳۷۴/۱۹۵۵؛
(۳۱) فتح اللّه مجتبائی، نحو هندی و نحو عربی : همانندیها در تعریفات، اصطلاحات و طرح قواعد، تهران ۱۳۸۳ش ؛
(۳۲) محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱، چاپ عبدالستار احمد فراج، كویت ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست بیروت؛
(۳۳) محمدبن عمران مرزبانی، معجم الشعراء، چاپ ف. كرنكو، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۳۴) مسعودی، مروج الذهب (پاریس)؛
(۳۵) احمدبن علی مقریزی، كتاب الخطط المقریزیة، لبنان ۱۹۵۹؛
(۳۶) المنجد فی الاعلام، بیروت : دارالمشرق، ۱۹۶۹؛
(۳۷) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳؛
(۳۸) دایرةالمعارف ادبیات عربی، ویرایش جولی اسکات میثمی و پل استارکی ، لندن ۱۹۹۸؛
(۳۹) دایرة المعارف جهان اسلام، ذیل " Ibn Durayd"؛
(۴۰) جان ای هی وود، فرهنگ نویسی عربی، لیدن ۱۹۶۵؛
(۴۱) اف كرنكو، "آغاز فرهنگ نویسی عربی"، ۱۹۲۴؛
(۴۲) دائرة المعارف جهان اسلام، ترک ، ذیل el-Cemhere؛



جعبه ابزار