جوامعالطیمائوس فی العلمالطبیعی (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جوامع الطیمائوس فی العلم الطبیعی، (یا جوامع كتاب طیماوس فی العلم الطبیعی لجالینوس)، عنوان بازنویسی جالینوس از بخشی از رساله تیمائوسِ افلاطون. باتوجه به سهم متن اصلی تیمائوس در پدید آمدن جوامع كتاب طیماوس به وسیله جالینوس و نیز اهمیت این كتاب در تكوین موضوع معرفتشناسی در یونان و نیز بعضی فیلسوفان دوره اسلامی، در ابتدا لازم است گزارشی از ماهیت و متن تیمائوس داده شود.
رساله تیمائوس، یگانه رساله «علمی» موجود از افلاطون و یك جزء از چند گانهای است كه او برای تبیین پارهای از آرای خود تألیف كرد. این چند گانه را شامل جمهوری، تیمائوس، كرِیتیاس كه نیمهتمام ماند ( افلاطون، ۱۳۸۰ش، كریتیاس، ص۱۰۶ ـ (۱۲۱ و هرموكراتس (كه نوشته نشد) و یا سه رساله اخیر میدانند. (گمپرتس، ج۲، ص۱۱۴۶، پانویس۱؛ اكرمی، ص۷۰) افلاطون، تیمائوس را در فاصله سالهای ۳۶۶ـ ۳۶۰ ق م، یعنی در دوران پختگی علمیاش نگاشت. (دائره المعارف فلسفه راتلیج، ج ۷، ص ۴۱۹؛ اكرمی، ص ۶۹ـ۷۰؛ افلاطون، ۱۹۴۸، ص ۱) افلاطون در این رساله مانند دیگر رسائلش، مقصود علمی ـ فلسفی خود را در قالب گفتگویی طرح كرده كه این بار میان سقراط، تیمائوس، (افلاطون، ۱۳۸۰ ش، تیمائوس، ۲۰؛ افلاطون، ۱۹۴۸، ص ۲ـ۳؛ رازی، الحاوی، ترجمه فارسی، ج ۱، فهرست اعلام، ص ۳۳۸؛ اكرمی، ص ۷۵؛ شهرستانی، ج ۲، ص ۸۸؛ سارتون، ۱۳۳۶ ش، ص ۴۵۱) كریتیاس (افلاطون، ۱۹۴۸، ص ۱؛ اكرمی، ص ۷۵) و هرموكراتس (افلاطون، ۱۹۴۸، ص ۲) صورت گرفته است.
تیمائوس، با گفتگوی سقراط و تیمائوس در یادآوری مباحث جمهوری (افلاطون، ۱۳۸۰ ش، تیمائوس، ۱۷ـ۱۹) آغاز میشود و با نقل خاطرهای از كودكی كریتیاس، در باره گفتگویی میان سولون (سارتون، ۱۳۳۶ ش، ص ۴۵۱) و كاهنی مصری در باره جزیره افسانهای آتلانتیس ادامه مییابد. (افلاطون، ۱۳۸۰ ش، تیمائوس ، ۲۱ـ۲۶) سپس تیمائوس، مباحث كیهانشناسی را آغاز میكند. (افلاطون، ۱۳۸۰ ش، تیمائوس، ۲۷ـ۶۱) بخش پایانی رساله، بحث درباره ادراك حسی انسان، كارْ اندامشناسی (فیزیولوژی) بیماری و پیدایش جانداران دیگر در فرایند تناسخ است. (افلاطون، ۱۳۸۰ ش، تیمائوس ، ص ۶۱ ـ۹۲)
تیمائوس عمدتاً به كیهانشناسی فلسفی و پیدایش جهان میپردازد، اما مفسران و شارحان آن را اوج حكمت افلاطونی دانستهاند. (سارتون، ۱۳۳۶، ص ۴۵۰)
اگر چه افلاطون در این رساله سعی داشته است كه توضیحاتی در تبیین برخی پدیدههای علمی عرضه كند اما توضیحات وی عموماً حتی با دانش آن روزگار هم سازگار نیست. (اكرمی، ص ۸۲؛ اكرمی، ص ۳۹۶(
دیدگاه فلسفی خاص حاكم بر تیمائوس و نیز اعتبار مباحث نجوم و ریاضی آن باعث شد كه از نخستین كتابهایی باشد كه توجه مترجمان، مفسران و شارحان را به خود جلب كرد. خلكیدیوس )فیلسوف و منجم قرن چهارم میلادی) اولین كسی بود كه تیمائوس را به لاتینی ترجمه كرد. این كار او بسیار مهم بود زیرا تا پایان قرن دوازدهم میلادی، افلاطون را در غرب عمدتاً با این ترجمه لاتینی میشناختند. (سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۳۵۲ـ۳۵۳) این ترجمه آنقدر ارزشمند بود كه آن را انجیل افلاطونی مینامیدند و شاید همین موضوع باعث شد تا خرافاتی در تفسیرها وارد شود. (سارتون، ۱۳۳۶ ش، ص ۴۵۴) ارزش عجیب و غریب تیمائوس برجا بود تا اینكه در قرن دوازدهم، منون و فایدون به لاتینی ترجمه و اروپاییان با دیگر تألیفات افلاطون آشنا شدند. (سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۱۱۳؛ سارتون، ۱۹۷۵، ج ۲، ص ۳۴۷) نخستین كسی كه تیمائوس را تفسیر كرد كرانتور سولیایی (مشهور در ۳۰۰ ق م) بود. دیگر مفسران آن عبارت بودند از: پوسیدونیوس آپامهای (قرن اول ق م) كه تفسیر او تا پایان قرون وسطا بر عقاید فلسفی تأثیر فراوان داشت، آدراستوس افرودیسیایی (شكوفایی در قرن دوم) كه تفسیر او به مسائل ریاضی و ستارهشناسی تیمائوس پرداخته بود، و اسكلپیودوتوس اسكندرانی (برآمدن در نیمه دوم قرن پنجم) و برخی از مفسران قرون سپسین. (سارتون، ۱۳۳۶ ش، ص ۴۵۹ـ۴۶۱؛ سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۲۰۴؛ سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۲۷۱؛ سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۳۵۲ـ۳۵۳؛ سارتون، ۱۹۷۵، ج ۲، ص ۱۲۱) به نوشته اكرمی، (اكرمی، ص ۷۷) ارسطو هم از مهمترین مفسران تیمائوس بوده است. نخستین ترجمه یونانی تیمائوس و دیگر آثار افلاطون در سال ۹۱۹/۱۵۱۳ در ونیز به وسیله آلدوس و موسوروس صورت گرفت. (سارتون، ۱۹۷۵، ج ۱، ص ۱۱۳(
جوئیت در ۱۲۸۸/۱۸۷۱ این رساله را به انگلیسی ترجمه كرد. محمدحسن لطفی، بر اساس ترجمههای آلمانی و فرانسه و انگلیسی، اقدام به ترجمه و چاپ دوره آثار افلاطون، از جمله رساله تیمائوس، در ۱۳۵۶ ش به زبان فارسی نمود. این مجموعه در ۱۳۶۷ ش و ۱۳۸۰ ش كاملتر شد. (مجموعه كیمبریج در باره افلاطون، ص ۵۱۹ ـ ۵۲۰(
در تمدن اسلامی، ترجمه عربی تلخیص و بازنویسی جالینوس از تیمائوس تداول یافت كه ظاهراً متن یونانی آن از بین رفته است. این رساله كه جوامع كتاب طیمائوس فیالعلم الطبیعی نام دارد، بیشتر به بخشهای پزشكی و فلسفه طبیعی اندیشههای افلاطون میپردازد. به نوشته جالینوس، (جالینوس، ص ۸۷ ـ ۸۸) افلاطون در این رساله برخلاف دیگر كتابهایش، كلامش كوتاه و مختصر است و شاید هدف افلاطون از ایجاز كلام در این كتاب آن بوده است كه جز با اندیشه كامل و غور در مطالبش مفهوم آنها برای دیگران آشكار نشود و فقط كسانی كه بر سایر آثارش اشراف دارند مفهوم این رساله را دریابند. گاهی جالینوس برای توضیح بیشتر نظریات افلاطون به مقالات خود نیز ارجاع داده است. مثلاً، در توضیح كار چشم، سخن را كوتاه كرده و به مقاله فی آراء بقراط و فلاطن (جالینوس، ص ۹۷) و در توضیح علل امراض نیز به جای توضیح بیشتر، خوانندگان را به دو اثر یعنی فی آراء بقراط و فلاطن و الشرحِ لِما فی كتاب طیماوس من علم الطب ارجاع داده (جالینوس، ص ۱۱۳ـ۱۱۴؛ جالینوس، ص ۱۱۸ـ۱۱۹) و گاهی نیز به مثال متوسل شده است. (جالینوس، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵(
برای نخستین بار، یحیی بن بطریق بازنویسی جالینوس از تیمائوس افلاطون را به عربی ترجمه كرد. (ابنندیم، ص ۳۰۶ـ۳۰۷؛ هاشمی، ص ۴۱) بهگزارش حنین بن اسحاق، (حنین بن اسحاق، ص ۶۱) او ابتدا این كتاب را از یونانی به سریانی و سپس، مقاله اول آن را به عربی برگرداند. پس از حنین، اسحاق بن حنین بقیه آن را به عربی ترجمه كرد. عجیب اینكه حنین، برخلاف ابنندیم، از ترجمه ابنبطریق از این كتاب سخنی به میان نیاورده، در حالیكه به روایت ابنندیم (ابنندیم، ص ۳۰۷ (حنین ترجمه ابنبطریق را اصلاح نموده است. (هاشمی، ص ۴۱) ابنندیم در جایی (ابنندیم، ص ۳۰۶ـ۳۰۷) از این كتاب، تنها با عنوان كتاب طیماوس و در جایی دیگر (ابنندیم، ص ۳۴۹) از آن با عنوان ما ذَكَرَه فلاطُن فی طیماوس یاد كرده است. عنوان دوم، كاملاً شبیه عنوانی است كه حنین بن اسحاق (حنین بن اسحاق، ص ۶۱) برای این كتاب آورده است. اما ابنابی اصیبعه (ابنابی اصیبعه، ج ۱، ص ۱۰۳) از این كتاب با عنوان تفسیر ما فی كتاب فلاطن المسمّی طیماوُس من علم الطب یاد كرده است. به نوشته قفطی، (قفطی، ص ۱۸) یحیی بن عدی نیز این كتاب را اصلاح نموده است اگرچه بهرغم نوشته حنین، (حنین بن اسحاق، ص ۶۱) كه از تبویب كتاب در چهار مقاله یاد كرده، این كتاب بدون بخشبندی خاصی و تنها در یك بخش كلی تهیه شده است.
جوامع، مورد توجه آن دسته از پزشكان و دانشمندان دوره اسلامی، كه به موضوع فلسفه طبیعی علاقهمند بودند، قرار گرفت و به آثار بسیاری از آنان راه یافت، از آن جمله جابر بن حیان بود كه از آن با نام كتاب طب طیماوس نام برده است. (كراوس، ج ۲، ص ۴۹ (این اشاره جابر و نیز مواردی از این دست، از جمله نقل نظریه خلقت منسوب به افلاطون در تیمائوس (كراوس، ج ۲، پانویس ص ۴۸) و نیز تفسیر مكتب كیمیایی افلاطون در «مصححّات افلاطون»، (كراوس، ج ۲، ص ۴۸) نشان میدهد كه برخی حكمای اسلامی با آثار جالینوس، پیش از شروع نهضت ترجمه، احتمالاً آشنا بودهاند.
ثابت بن قرّه (ثابت بن قرّه، ص ۲۱؛ ثابت بن قرّه، ص ۳۴؛ ثابت بن قرّه، ص ۴۵) از تفسیر جالینوس بر طیماوس در پزشكی و ابنبیطار (ابنبیطار، ج ۲، ص ۶۶؛ ابنبیطار، ج ۴، ص۱۷۸) از كتاب طیماوسِ جالینوس نام بردهاند. در میان پزشكان دوره اسلامی، بیشترین ارجاع به این كتاب از آنِ محمد بن زكریای رازی است. او دستكم در دو كتابش، یعنی الحاوی فی الطب (محمد بن زكریای رازی، كتاب الحاوی فی الطب، ج ۱، ص ۸۸ ـ۸۹؛ محمد بن زكریای رازی، كتاب الحاوی فی الطب، ج ۱، ص ۱۵۳؛ محمد بن زكریای رازی، كتاب الحاوی فی الطب، ج ۱، ص ۱۵۷؛ محمد بن زكریای رازی، كتاب الحاوی فی الطب، ج ۴، ص ۸۸) و الجُدری و الحصبه، (محمد بن زكریای رازی، ترجمه كتاب الجُدَری و الحصبه (آبله و سرخك)، ص ۳) از جوامع سود برده است. بر اساس فهرستی كه ابوریحان بیرونی از آثار رازی تهیه كرده، (ابوریحان بیرونی، ص ۱۳) رازی كتابی به نام تفسیر كتاب طیماوس نیز تألیف كرده بوده (سزگین، ج ۳، ص ۴۹؛ قفطی، ص ۲۷۵) كه نسخهای از آن باقینمانده است. حتی به نظر میرسد كه او از تفاسیری كه پلوتارك و جالینوس بر تیمائوس نوشتهاند تأثیر پذیرفته است. ( د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «افلاطون») از دیگر نویسندگان دوره اسلامی كه جوامع مورد توجه آنان قرار گرفته است، مسعودی (متوفی ۳۴۶) است. او در التنبیه و الاشراف (مسعودی، تنبیه، ص ۱۶۲ـ۱۶۳) از این كتاب با نام طیماوس فیما بعدالطبیعه یاد كرده و نوشته كه افلاطون آن را در سه مقاله برای شاگردش تیمائوس تألیف كرده است. گفتنی است كه در این موضع، مسعودی این كتاب را با اثری كه جالینوس بر آن تفسیر نوشته، متفاوت دانسته است. مسعودی در مبحث كهانت مُروج الذهب، (مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۳۱۷) برای ارتباط بین نفس و روح و بدن انسان، از این كتاب یاد كرده است. (فارابی، ص ۹۱) در این میان، شماری از دانشمندان (اشتاین شنایدر، ص ۱۴۸؛ مایرهوف و شاخت، ص ۵۶ـ۶۳ ؛ محقق، ص ۱۱ـ۱۳) از انتقاد ابنمیمون بر آنچه جالینوس بر كتاب جوامع طیماوس در كتاب الفصول خود نوشته، یاد كردهاند، اما بررسی یكی از نسخههای متقن الفصول ابنمیمون (نسخه خطی كتابخانه (ش۱) مجلس شورایاسلامی، ش۲/۶۵۰۵)، نشان داد كه چنین انتقادی از سوی ابنمیمون صورت نگرفته است. به نظر میرسد كه این اشتباه تاریخی ناشی از خلط دو عنوان از آثار ابنمیمون، یعنی الفصول و رساله القبریه، باشد.
از جوامع نسخههای معدودی مانده است. (جالینوس، ص ۸۵) این كتاب را نخستین بار پل كراوس در ۱۹۵۱ در لندن چاپ كرد و سپس به اهتمام عبدالرحمان بدوی در ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴ در تهران به چاپ رسید.
منابع:
(۱) ابن ابیاصیبعه، كتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ امرؤالقیس بیطحان (آوگوست مولر)، كونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲؛
(۲) ابنبیطار، الجامع فىالطب؛
(۳) ابنندیم، الفهرست (تهران)؛
(۴) ابوریحان بیرونی، فهرست كتابهای رازی و نامهای كتابهای بیرونی، تصحیح و ترجمه و تعلیق از مهدی محقق، تهران ۱۳۷۱ ش؛
(۵) افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا كاویانی، تهران ۱۳۸۰ ش؛
(۶) موسی اكرمی، كیهانشناسی افلاطون، تهران ۱۳۸۰ ش؛
(۷) ثابت بن قرّه، كتاب الذخیره فی علمالطب، چاپ صبحی، قاهره ۱۹۲۸؛
(۸) جالینوس، جوامع كتاب طیماوس فی العلم الطبیعی، اخراج حنین بن اسحاق، در افلاطون فی الاسلام: نصوص، حققها و علق علیها عبدالرحمان بدوی، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مكگیل، ۱۳۵۳ ش؛
(۹) حنین بن اسحاق، رساله حنین بن اسحق الی علی بن یحیی فی ذكر ما تُرْجِمَ من كتب جالینوس، متن عربی با ترجمه فارسی، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۹ ش؛
(۱۰) محمد بن زكریای رازی، ترجمه كتاب الجُدَری و الحصبه (آبله و سرخك)، با حواشی و ملحقات به سعی و اهتمام محمود نجمآبادی، تهران ۱۳۷۱ ش؛
(۱۱) محمد بن زكریای رازی، كتاب الحاوی فی الطب، حیدرآباد، دكن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۱؛
(۱۲) محمد بن زكریای رازی، ج ۱، ترجمه محمود طباطبائی، تهران۱۳۶۹ ش؛
(۱۳) جورج سارتون، تاریخ علم: تا پایان دوره طلایی یونان، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۳۶ ش؛
(۱۴) محمد بن عبدالكریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سید كیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۱۵) محمد بن محمد فارابی، كتاب تحصیلالسّعاده، چاپ جعفر آلیاسین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۶) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحكماء، هو مختصرالزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من كتاب اخبار العلماء باخبار الحكماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳؛
(۱۷) تئودورگمپرتس، متفكران یونانی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۷۵ ش؛
(۱۸) مهدی محقق، «ردّ موسی بن میمون بر جالینوس و دفاع از موسی بن عمران«، مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ۱۵، ش ۱ (مهر ۱۳۴۶)؛
(۱۹) مسعودی، تنبیه ؛
(۲۰) مسعودی، مروج )پاریس)؛
(۲۱) احمد هاشمی، «آرا و آثار حنین بن اسحاق»، مجله تاریخ علم، ش ۵ (بهار و تابستان ۱۳۸۵).