• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جود (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: جودی‌ (ابهام زدایی).

جُود (به ضم جیم)، یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم که در لغت عربی معرب شده و به شکل جُودی در آمده و منسوب به جود شده است. نام کوهی است که کشتی نوح بر آن نشست. در مورد تعیین مکان این کوه اختلاف است.



جُود: (وَ قُضِیَ الْاَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی‌ الْجُودِیِ‌) «کار تمام شد و کشتی بر جودیّ مستقر گردید.» جودیّ نام کوهی است که کشتی نوح بر آن نشست.


آقای صدر بلاغی در فرهنگ قصص قرآن می‌گوید: جودی کوهی است در نزدیکی موصل که با کوه‌های ارمنستان پیوسته است و اکراد در جوار آن زندگی می‌کنند و از این جهت اکراد آن را به لغت خود «کاردو» یا «جاردو» می‌نامند و یونانیان‌ آن را تحریف کرده «جوردی» نامیده‌اند و پس از آنکه به لغت عربی وارد شده معرّب آن «جودی» شده است.
[۶] بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
کوه جودی دارای دو قلّه است که اصطخری آن را «حرت و حویرت» نامیده ارتفاع قلّه اوّل ۱۷۲۶۰ قدم و ارتفاع قلّه دوّم ۱۶۲۷۰ قدم از سطح دریاست. هاکس در قاموس کتاب مقدّس آن را کوه معروف اراراط دانسته است. ولی صاحب فرهنگ فوق می‌گوید: این خطاست... و کوه اراراط در «دشت رس» در شرق ارمنستان است (به اختصار).
[۷] بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
در فرهنگ عمید می‌نویسد: جودی را بعضی آرارات و بعضی غیر آرارات دانسته‌اند.
[۸] عمید، حسن، فرهنگ عمید.
نگارنده گوید: به هر حال معلوم نیست که جودی همان کوه آرارات بوده باشد که بین روسیّه و ترکیه و ایران واقع است ولی در تورات آرارط آمده است.


(اِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِناتُ‌ الْجِیادُ) صافنه اسبی است که بر سه پا ایستد و گوشه پای چهارم را به زمین گذارد. جیاد جمع جیّد یا جواد به معنی اسب اصیل و تندرو است: «آنگاه که وقت غروب اسبان با نشاط و تیز رو به او عرضه شدند.» مجمع البیان آن را جمع جواد و قاموس جمع جیّد گفته است و در مجمع علّت این تسمیه را تندروی آن دانسته که گوئی راه رفتن را بذل می‌کند.


۱. هود/سوره۱۱، آیه۴۴.    
۲. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۸۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۸.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۱۰-۲۱۱.    
۵. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۳۷.    
۶. بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
۷. بلاغی، سید صدرالدین، فرهنگ قصص قرآن.
۸. عمید، حسن، فرهنگ عمید.
۹. ص/سوره۳۸، آیه۳۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    
۱۲. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۸۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جود"، ج۲، ص۸۷-۸۸.    






جعبه ابزار