• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جود (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جُود (به ضم جیم) و جُودهیکی از مفردات نهج البلاغه به معنای بذل و بخشش مال و خوب و عالی شدن که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص احسان، برتری داشتن جود یا عدل و ... از این واژه استفاده نموده است.



جُود (به ضم جیم) به معنای بذل و بخشش مال، آمده است. چنان‌که گفته می‌شود: «جاد بالمال: بذله.» همچنین گفته شده: «جاد جودة: صار جیّدا.»


امام (صلوات‌الله‌علیه) در رابطه با احسان فرموده است: «مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ؛ هر کس به ثواب یقین کند، بذل عطا نماید.»
از امام (علیه‌السلام) سؤال شد که عدالت برتر است یا جود و بذل؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: «العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عامّ و الجود عارض خاصّ فالعدل اشرفهما و افضلهما؛ عدل اشرف و افضل است زیرا که عدالت کارها را در جای خود قرار می‌دهد ولی بذل آن‌ها را از جهت خود خارج می‌کند، عدالت اداره کننده عمومی است و اما جود پیشامد خاصّی است که درد کسی را دوا می‌کند.»
واژه‌ «جود» به معنی باران شدید نیز آمده است. چنان‌که آن حضرت درباره اموات می‌فرماید: «فهم جیرة لا یجیبون داعیا ... ان جیدوا لم یفرحوا و ان قحطوا لم یقنطوا، جمیع و هم آحاد؛ آنها همسایگانند ولی دعوت کننده‌ای را جواب نمی‌دهند، اگر باران داده شوند شاد نمی‌گردند و اگر به قطحی افتند ناامید نمی‌شوند؛ مجتمعند ولی تنها تنها.»
واژه «جیدوا» ماضی مجهول از جود به معنای باران است.
واژه «یجود بنفسه» به معنای فردی که خودش را یا روحش را بذل می‌کند، یعنی می‌میرد.
امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره مردم دنیا فرموده است: «یصبحون و یمسون علی احوال شّتی فمیّت یبکی و آخر یعزّی و صریع مبتلی و عائد یعود و آخر بنفسه یجود؛ صبح و شام می‌کنند در احوال مختلف مرده‌ای که بر آن گریه می‌شود، دیگری را تسلیت می‌گویند. یکی نقش بر زمین و گرفتار، و عیادت کننده‌ای که مریض را عیادت می‌کند و دیگری که روح خودش را بذل می‌کند.»
واژه «جیّد» به معنای خوب آمده است.
امام (علیه‌السلام) درباره آزاد بودن انسان‌ها می‌فرماید: «و خلّوا لمضمار الجیاد و روّیة الارتیاد؛ ترک شده‌اند برای میدان اسبان اصیل و اعمال فکر برای رسیدن به مراد.»
همچنین آن حضرت (علیه‌السلام) در نامه ۲۹ می‌فرماید: «فَاِنْ خَطَتْ بِکُمُ الْاُمُورُ الْمُرْدِیَهُ وَ سَفَهُ الآرَاءِ الجَائِرَهِ اِلَی منُاَبذَتَیِ
وَ خلِاَفیِ فَهَا اَنَا ذَا قَد قَرّبتُ جیِاَدیِ وَ رَحَلتُ رکِاَبیِ وَ لَئِن الَجاَتمُوُنیِ اِلَی المَسِیر؛ اکنون اگر دوباره دست به توطئه و درگیری زنید و افکار پوچ و نادرست خود را علیه من به کار گیرید، پس من همانم که آماده پیکارم و نیروهایم پا به رکابند، و اگر مرا ناگزیر سازید که به سویتان حرکت کنم.»


این ۲۱ بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قیومی، أحمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۶۳.    
۲. جوهری، أبونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۲، ص۴۶۱.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۹۴، حکمت۱۳۸.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۵۳، حکمت۴۳۷.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۶۶، خطبه۱۱۱.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۴۵، خطبه۹۹.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۰۹، خطبه۸۳.    
۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۸۹، نامه۲۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جود»، ص۲۳۹-۲۴۰.    






جعبه ابزار