• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جود در حدیث و اخلاق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جود، اصطلاحی در حدیث‌ ، اخلاق‌ ، فلسفه‌ و کلام‌ و عرفان‌ است.



معنا و تعریف‌ جود در این‌ علوم‌ کاملاً یکسان‌ نیست‌ و به‌ اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این‌ اصطلاح‌ و تعیین‌ مصداق‌ برای آن‌ تفاوت‌هایی وجود دارد؛ از این‌رو، مباحث‌ مقاله حاضر در سه‌ بخش‌ عرضه‌ میشود: حدیث‌ و اخلاق‌، فلسفه‌ و کلام‌، عرفان‌.

۱.۱ - در حدیث و اخلاق

جود و اسم‌ مشتق‌ از آن‌ ( جواد ) در قرآن‌ به‌ کار نرفته‌ است‌. در عین‌ حال‌، برخی از مفسران‌ آیه «بَلْ یداهُ مبسوطَتان‌» را حاکی از نهایت‌ جود و، واسع‌ در «وَاللّهُ واسعٌ علیم‌» را به‌ معنای جواد تفسیر کرده‌اند.
[۴] طبرسی، ج‌ ۲، ص‌ ۷۷۵.
[۵] طبرسی، ج‌ ۳، ص‌ ۳۲۲.
[۶] طبرسی، ج۳، ص۳۴۰.
[۷] عبداللّه‌ شبر، تفسیرالقرآن‌الکریم، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶۳، در ابوالفیض‌بن‌ مبارک‌ فیضی، سواطع‌ الالهام‌ فی تفسیر کلام‌الملک‌ العلاّ م‌، چاپ‌ مرتضی آیت‌اللّه‌زاده‌ شیرازی، قم‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.

در منابع‌ روایی و احادیث‌ ، جود تقریباً مترادف‌ سخا و مقابل‌ بخل‌ و یکی از برترین‌ مکارم‌ اخلاقی به‌ شمار رفته‌ است‌.
[۸] کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
[۹] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
بنابر روایتی از امام‌ موسی الکاظم‌ علیه‌السلام‌، مراد از جود برای مخلوق‌ غیر از جود خالق‌ است‌. جودی که‌ از مخلوق‌ سر میزند عبارت‌ است‌ از ادای واجبات‌ مالی (مانند زکات‌ ) که‌ خدا بر بندگان‌ فرض‌ کرده‌ است‌، اما خالق‌ همواره‌ جواد است‌ خواه‌ عطا کند و خواه‌ امتناع‌ ورزد؛ زیرا آنچه‌ را او میدهد یا از دادن‌ آن‌ امتناع‌ میورزد، از آنِ مخلوق‌ نیست‌.
[۱۰] کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
[۱۱] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

بنابر روایت‌های دیگر، جودِ بندگان‌ خارج‌ کردن‌ حق‌ خدا از مال‌ و آن‌ را در جای خود قرار دادن‌، بخشش‌ از مال‌ حلال‌ و صرف‌ آن‌ در امور خیر است‌ و آن‌ را یکی از چهار رکن‌ ایمان‌، قوام‌ دین‌ و دنیا، موجب‌ قرب‌ به‌ حق‌ و ستر عیوب‌ و حفظ‌ آبرو و سبب‌ محبوب‌ شدن‌ دانسته‌اند. همچنین‌ اسراف‌ و تبذیر در بخشش‌، و فقر را از آفات‌ جود و سخا برشمرده‌اند.
[۱۲] کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
[۱۳] محمدبن‌ محمد شعیری، جامع‌الاخبار، ج۱، ص‌ ۳۶، قم‌ ۱۴۰۵.
[۱۴] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۶۰، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۵] علیرضا برازش‌، المعجم‌ المفهرس‌ لالفاظ‌ غرر الحِکم‌ و دررالکلِم‌، ذیل‌ واژه‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
[۱۶] عبدالرزاق‌ گیلانی، شرح‌ فارسی مصباح‌الشریعه‌ و مفتاح‌ الحقیقه، ج‌ ۲، ص‌ ۲۹۹، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی، تهران‌ ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۴ ش‌.
جود و سخا منحصر به‌ بذل‌ مال‌ نیست‌، بلکه‌ شامل‌ جانفشانی و مجاهده‌ در راه‌ خدا هم‌ می‌شود.
[۱۷] مجلسی، ج‌ ۴۱، ص‌ ۲۴.



حضرت‌ علی علیه‌السلام‌ (حکمت‌ ۴۳۷) عدل‌ را به‌ دو دلیل‌ برتر از جود دانسته‌ است‌:
اول‌ اینکه‌ عدل‌ به‌معنای وضع‌ امور در جای خودشان‌ است‌ و جود خارج‌ کردن‌ چیزی است‌ از جهت‌ و جای خودش‌ مراد از جود در اینجا معنای عرفی آن‌، یعنی بخشش‌ مال‌، است‌ نه‌ جود حقیقی، زیرا جود حقیقی خارج‌ کردن‌ چیزی از جهت‌ خودش‌ نیست‌، مانند جود خدا.
دوم‌ اینکه‌ عدل‌ عبارت‌ است‌ از تدبیری عام‌ در امور دنیوی و اخروی و نظام‌ عالم‌ بدان‌ متوقف‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌ منافع‌ و ثمرات‌ عدل‌ فراگیر و شامل‌ همه‌ است‌، در حالی که‌ جود امری خاص‌ و شخصی است‌ و فواید و منافع‌ آن‌ به‌ قدر عدل‌ عام‌ و گسترده‌ نیست‌.
[۱۸] ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، ج‌ ۲۰، ص‌ ۸۵، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).



در کتاب‌های اخلاق‌، معمولاً جود و سخا به‌ یک‌ معنی یا در معنای نزدیک‌ به‌ هم‌ به‌ کار رفته‌اند.
[۱۹] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۰] محمدمهدی بن‌ ابیذر نراقی، جامع‌السعادات، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۰ـ۱۲۲، چاپ‌ محمدکلانتر، نجف‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
به‌ نظر ارسطو ،
[۲۱] ارسطو، کتاب‌ ۴، ۱۱۱۹ ب‌ ـ ۱۱۲۰ ب‌.
گشاده‌ دستی (جود و سخا) یکی از فضائل‌ است‌ و آن‌ رعایت‌ اعتدال‌ و حد وسط‌ در صرف‌ کردن‌ و بخشیدن‌ ثروت‌ (چیزهایی که‌ ارزش‌ آنها با پول‌ تعیین‌ میشود) است‌ و اسراف‌ و خسّت‌ (بخل‌) افراط‌ و تفریط‌ در بخشش‌ ثروت‌ است‌. از میان‌ صاحبان‌ فضائل‌، گشاده‌دستان‌ محبوب‌تر از همه‌ هستند، زیرا به‌ دیگران‌ سود میرسانند و سودرسانی ایشان‌ به‌ این‌ علت‌ است‌ که‌ آماده بخشیدن‌اند. بخشش‌ به‌ اشخاص‌ درست‌ (سزاوار)، به‌ اندازه درست‌ و به‌ هنگام‌ درست‌ و مانند اینها از خصوصیات‌ جود و سخاوت‌ درست‌ است‌. غزالی
[۲۲] محمدبن‌ محمد غزالی، میزان‌العمل، ج۱، ص‌ ۲۸۰، چاپ‌ سلیمان‌ دنیا، قاهره‌ ۱۹۶۴.
[۲۳] محمدبن‌ محمد غزالی، میزان‌العمل، ج۱، ص‌۲۸۲، چاپ‌ سلیمان‌ دنیا، قاهره‌ ۱۹۶۴.
و نصیرالدین‌ طوسی
[۲۴] محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق‌ ناصری، ج۱، ص‌ ۱۱۳ـ۱۱۴، چاپ‌ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
هم‌ سخاوت‌ را از جمله‌ امهات‌ فضائل‌ و آن‌ را، برخلاف‌ نظر ارسطو،
[۲۵] ارسطو، کتاب‌ ۴، ۱۱۱۹ ب‌ ـ ۱۱۲۰ ب‌.
تحت‌ جنس‌ فضیلت‌ خویشتن‌داری (عفت‌) دانسته‌اند.
ملامحمد مهدی نراقی
[۲۶] نراقی، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۲.
جود را بخشش‌ بدون‌ غرض‌ و با طیب‌ خاطر و به‌ همین‌ دلیل‌ آن‌ را مختص‌ خدا دانسته‌ است‌. در عین‌ حال‌ او جود و سخا به‌ معنای بخشش‌ به‌ قصد ثواب‌ اخروی و کسب‌ فضیلت‌ جود و احتراز از رذیله بخل‌، را در مورد انسان‌ به‌کار برده‌ است‌.
در متون‌ اخلاقی در توضیح‌ جود و سخا، گاه‌ اغراض‌ و احوال‌ ناقض‌ آنها معرفی شده‌ است‌ که‌ از آن‌ جمله‌اند: اعطای پس‌ از درخواست‌ و به‌ فردی که‌ شایستگی آن‌ را ندارد، سُمعه‌ و ریا، تقرب‌ به‌ سلطان‌، دفع‌ ضرر از خود و خانواده‌، افزودن‌ مال‌، جلب‌ مدح‌ و ثنا و مانند اینها.
[۲۷] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۸] احمدبن‌ محمد مسکویه‌، تهذیب‌ الاخلاق‌ و تطهیر الاعراق‌، ج۱، ص‌ ۱۰۶، چاپ‌ حسن‌ تمیم‌، بیروت‌ (۱۳۹۸)، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۱۰.
[۲۹] محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص‌ ۳۱۰، با سه‌ رساله‌ دیگر منسوب‌ به‌ او، چاپ‌ محمدتقی دانش‌پژوه‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
[۳۰] محمدمهدی بن‌ ابیذر نراقی، جامع‌السعادات، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۱، چاپ‌ محمدکلانتر، نجف‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
یحیی بن‌ عدی
[۳۱] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۲] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌۱۹، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۳] یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌۳۵ـ۳۶، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
جود و کرم‌ را برای حاکمان‌ در شمار اولویت‌ها و واجبات‌ دانسته‌ و در مقابل‌، بخل‌ را عامل‌ تزلزل‌ در ارکان‌ فرمانروایی، دشمن‌ آفرینی و سلب‌ کننده‌ امید از مردم‌ معرفی کرده‌ است‌. گفتنی است‌ که‌ امام‌ علی علیه‌السلام‌ (نامه ۵۳) نیز در عهد نامه مالک‌ اشتر ، او را از مشورت‌ با بخیل‌ بر حذر داشته‌ است‌، چون‌ بخیل‌ حاکم‌ را از فقر میترسانَد و او را از داد و دهش‌ بازمی‌دارد.


(۱) ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
(۲) ارسطو، الاخلاق‌، ترجمه اسحاق‌بن‌ حنین‌، چاپ‌ عبدالرحمان‌ بدوی، کویت‌ ۱۹۷۹.
(۳) علیرضا برازش‌، المعجم‌ المفهرس‌ لالفاظ‌ غرر الحِکم‌ و دررالکلِم‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
(۴) عبداللّه‌ شبر، تفسیرالقرآن‌الکریم، در ابوالفیض‌بن‌ مبارک‌ فیضی، سواطع‌ الالهام‌ فی تفسیر کلام‌الملک‌ العلاّ م‌، چاپ‌ مرتضی آیت‌اللّه‌زاده‌ شیرازی، قم‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
(۵) محمدبن‌ محمد شعیری، جامع‌الاخبار، قم‌ ۱۴۰۵.
(۶) طبرسی.
(۷) علی بن‌ ابیطالب‌ (ع‌)، امام‌ اول‌، نهج‌البلاغه، چاپ‌ صبحی صالح‌، بیروت‌ (۱۳۸۷)، چاپ‌ افست‌ قم‌ (بیتا).
(۸) محمدبن‌ محمد غزالی، میزان‌العمل، چاپ‌ سلیمان‌ دنیا، قاهره‌ ۱۹۶۴.
(۹) کلینی، الکافی.
(۱۰) عبدالرزاق‌ گیلانی، شرح‌ فارسی مصباح‌الشریعه‌ و مفتاح‌ الحقیقه، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی، تهران‌ ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۴ ش‌.
(۱۱) مجلسی.
(۱۲) احمدبن‌ محمد مسکویه‌، تهذیب‌ الاخلاق‌ و تطهیر الاعراق‌، چاپ‌ حسن‌ تمیم‌، بیروت‌ (۱۳۹۸)، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۱۰.
(۱۳) محمدمهدی بن‌ ابیذر نراقی، جامع‌السعادات، چاپ‌ محمدکلانتر، نجف‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
(۱۴) محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق محتشمی، با سه‌ رساله‌ دیگر منسوب‌ به‌ او، چاپ‌ محمدتقی دانش‌پژوه‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
(۱۵) محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق‌ ناصری، چاپ‌ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
(۱۶) یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۷) یحیی بن‌ عدی، تهذیب‌الاخلاق‌، با مقدمه‌ و تصحیح‌ و ترجمه‌ و تعلیق‌ محمد دامادی، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌


۱. مائده‌/سوره۵، آیه۶۴.    
۲. آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۷۳.    
۳. مائده‌/سوره۵، آیه۵۴.    
۴. طبرسی، ج‌ ۲، ص‌ ۷۷۵.
۵. طبرسی، ج‌ ۳، ص‌ ۳۲۲.
۶. طبرسی، ج۳، ص۳۴۰.
۷. عبداللّه‌ شبر، تفسیرالقرآن‌الکریم، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶۳، در ابوالفیض‌بن‌ مبارک‌ فیضی، سواطع‌ الالهام‌ فی تفسیر کلام‌الملک‌ العلاّ م‌، چاپ‌ مرتضی آیت‌اللّه‌زاده‌ شیرازی، قم‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۸. کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
۹. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۰. کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
۱۱. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۲. کلینی، الکافی، ج‌ ۴، ص‌ ۳۹.
۱۳. محمدبن‌ محمد شعیری، جامع‌الاخبار، ج۱، ص‌ ۳۶، قم‌ ۱۴۰۵.
۱۴. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۶۰، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۵. علیرضا برازش‌، المعجم‌ المفهرس‌ لالفاظ‌ غرر الحِکم‌ و دررالکلِم‌، ذیل‌ واژه‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
۱۶. عبدالرزاق‌ گیلانی، شرح‌ فارسی مصباح‌الشریعه‌ و مفتاح‌ الحقیقه، ج‌ ۲، ص‌ ۲۹۹، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی، تهران‌ ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۴ ش‌.
۱۷. مجلسی، ج‌ ۴۱، ص‌ ۲۴.
۱۸. ابن‌ ابی الحدید، شرح‌ نهج‌البلاغه، ج‌ ۲۰، ص‌ ۸۵، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
۱۹. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۰. محمدمهدی بن‌ ابیذر نراقی، جامع‌السعادات، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۰ـ۱۲۲، چاپ‌ محمدکلانتر، نجف‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
۲۱. ارسطو، کتاب‌ ۴، ۱۱۱۹ ب‌ ـ ۱۱۲۰ ب‌.
۲۲. محمدبن‌ محمد غزالی، میزان‌العمل، ج۱، ص‌ ۲۸۰، چاپ‌ سلیمان‌ دنیا، قاهره‌ ۱۹۶۴.
۲۳. محمدبن‌ محمد غزالی، میزان‌العمل، ج۱، ص‌۲۸۲، چاپ‌ سلیمان‌ دنیا، قاهره‌ ۱۹۶۴.
۲۴. محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق‌ ناصری، ج۱، ص‌ ۱۱۳ـ۱۱۴، چاپ‌ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران‌ ۱۳۶۹ ش‌.
۲۵. ارسطو، کتاب‌ ۴، ۱۱۱۹ ب‌ ـ ۱۱۲۰ ب‌.
۲۶. نراقی، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۲.
۲۷. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۸. احمدبن‌ محمد مسکویه‌، تهذیب‌ الاخلاق‌ و تطهیر الاعراق‌، ج۱، ص‌ ۱۰۶، چاپ‌ حسن‌ تمیم‌، بیروت‌ (۱۳۹۸)، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۱۰.
۲۹. محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص‌ ۳۱۰، با سه‌ رساله‌ دیگر منسوب‌ به‌ او، چاپ‌ محمدتقی دانش‌پژوه‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۳۰. محمدمهدی بن‌ ابیذر نراقی، جامع‌السعادات، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۱، چاپ‌ محمدکلانتر، نجف‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ (بیتا).
۳۱. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌ ۱۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۲. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌۱۹، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۳. یحیی بن‌ شرف‌ نووی، صحیح‌ مسلم‌ بشرح‌النووی، ج۱، ص‌۳۵ـ۳۶، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جود در حدیث و اخلاق»، شماره۵۱۷۹.    



جعبه ابزار