• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حاملان اسم اعظم (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسم اعظم، اسمی الهی است که جامع، مرجع و منتهای همه اسما و صفات الهی به شمار می‌رود و همه حقایق را در بردارد، تعبیر اسم اعظم در قرآن نیامده است؛ اما در روایات و تفاسیر، برخی آیات قرآن، اسم اعظم یا مشتمل بر آن دانسته شده‌اند؛ مانند حروف مقطعه ، بسم الله الرحمن الرحیم، آیة الکرسی ... و برخی افراد مانند انبیا، امامان معصوم علیهم‌السّلام ... حامل و آگاه به آن معرفی شده‌اند.



در قرآن کریم آصف بن برخیا ، آگاه از اسم اعظم معرفی شده است: «قال الذی عنده علم من الکتـب انا ءاتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک فلما رءاه مستقرا عنده قال هـذا من فضل ربی لیبلونی ءاشکر‌ام اکفر ومن شکر فانما یشکر لنفسه ومن کفر فان ربی غنی کریم» (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آنرا پیش از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد! و هنگامی که (سلیمان) آنرا نزد خود مستقر دید گفت این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می‌آورم یا کفران می‌کنم.

۱.۱ - روایات ائمه علیهم السلام

(در روایات آمده است: مقصود از «الذی عنده علم الکتاب» شخصی به نام «آصف بن برخیا» بوده است که با بهره مندی از اسم اعظم الهی، چنین کار خارق العاده‌ای را انجام داد. (این معنا از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده و مرحوم کلینی آن را در کافى از جابر از امام باقر و نیز از نوفلى از ابى الحسن صاحب عسکر علیه السلام روایت کرده است .
و اینکه فرمود: اسم اعظم از این قدر حرف تشکیل شده و نزد آصف یک حرف از آن بوده ، که با گفتن آن چنین و چنان شد، منافات با مطلبى که ما در باره اسم اعظم گفتیم ندارد، چون ما در آنجا گفتیم اسم اعظم از مقوله الفاظ نیست ، این روایت هم نمى گوید از مقوله الفاظ است ، بلکه سیاق آن دلالت دارد بر اینکه مرادش از حرف ، حروف لفظى نیست و تعبیر به حرف از باب این است که خواسته است با زبان مردم حرف بزند، مردمى که معهود در ذهنشان از اسم ، اسم لفظى و مرکب از حروف ملفوظه است .

۱.۲ - تخلق به اسم اعظم

ذکر این نکته نیز لازم است که آگاهى بر اسم اعظم بر خلاف آنچه بسیارى تصور مى کنند مفهومش این نیست که انسان کلمه اى را بگوید و آنهمه اثر عجیب و بزرگ داشته باشد، بلکه منظور تخلق به آن اسم و وصف است ، یعنى آن نام الهى را در درون جان خود پیاده کند و آنچنان از نظر آگاهى و اخلاق و تقوا و ایمان تکامل یابد که خود مظهرى از آن اسم گردد، این تکامل معنوى و روحانى که پرتوى از آن اسم اعظم الهى است قدرت بر چنین خارق عاداتى را در انسان ایجاد مى کند.


امامان معصوم علیهم‌السّلام دارای اسم اعظم هستند: «ویقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی وبینکم ومن عنده علم الکتـب» آنها که کافر شدند می‌گویند تو پیامبر نیستی، بگو کافی است که خداوند و کسانی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد آنهاست گواه (من) باشند (در روایات آمده است که مقصود از «ءایـتنا»، «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، اسم اعظم الهی است. (بنابر روایتی، از امام باقر علیه ‌السلام پرسیده شد: منظور از «قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» چه کسانی است؟ فرمود: مقصود، ماییم اول و افضل؛ و بهترین ما علی علیه ‌السلام ، بعد از نبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است. )


بلعم باعورا نیز دارای اسم اعظم خداوند بود: «واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن فکان من الغاوین» و برای آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولی (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد. (در روایات آمده است که مقصود از «ءایـتنا»، «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، اسم اعظم الهی است. (از امام رضا علیه ‌السلام درباره آیه مزبور نقل شده است: به بلعم بن باعورا اسم اعظم داده شد. )

۳.۱ - تهی شدن بلعم باعورا از اسم اعظم

«واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن فکان من الغاوین» و برای آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولی (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد. (در روایات آمده است که مقصود از «ءایـتنا»، «علم الکتاب» و «علم من الکتاب»، اسم اعظم الهی است.


عالم بودن عیسی علیه‌السّلام به اسم اعظم و انجام کارهای خارق العاده به وسیله آن، توسط وی در این آیات شریفه بیان شده است: «ورسولا الی بنی اسرءیل انی قد جئتکم بـایة من ربکم انی اخلق لکم من الطین کهیـة الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن الله وابرئ الاکمه والابرص واحی الموتی باذن الله وانبئکم بما تاکلون وما تدخرون فی بیوتکم ان فی ذلک لایة لکم ان کنتم مؤمنین».و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‌گوید: ) من نشانهای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‌ام، من از گل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم، سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا، پرنده ای می‌گردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می‌بخشم، و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم، و از آنچه می‌خورید، و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، به شما خبر می‌دهم، مسلما در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!.
اذ قال الله یـعیسی ابن مریم اذکر نعمتی علیک وعلی ولدتک اذ ایدتک بروح القدس تکلم الناس فی المهد وکهلا واذ علمتک الکتـب والحکمة والتورلة والانجیل واذ تخلق من الطین کهیـة الطیر باذنی فتنفخ فیها فتکون طیرا باذنی وتبرئ الاکمه والابرص باذنی واذ تخرج الموتی باذنی....» بیاد آور هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم گفت متذکر نعمتی که بر تو و مادرت دادم باش، زمانی که تو را بوسیله روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی با مردم سخن میگفتی، و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل بر تو آموختم، و هنگامی که به فرمان من از گل چیزی بصورت پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به فرمان من پرنده‌ای می‌شد و کور مادرزاد و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من شفا میدادی، و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده میکردی....

۴.۱ - روایت امام صادق علیه السلام

(از امام صادق علیه ‌السلام نقل شده است: به عیسی بن مریم دو حرف از اسم اعظم داده شد که با آن معجزات انجام می‌داد... اسم اعظم خداوند ۷۳ حرف است! (


۱. نورالثقلین، شیخ حویزی، ج ۴، ص۸۷.    
۲. نمل/سوره۲۷، آیه ۴۰.     .
۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۵، ص۵۲۷.    
۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۶۷.    
۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۳۸۵.    
۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص ۴۷۰.    
۷. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۲، ص۱۰۲، ح۳۶۷.     .
۸. رعد/سوره۱۳، آیه۴۳.     .
۹. تفسیر قمی، علی ابن ابراهیم قمی، ج۱، ص۲۴۸.    
۱۰. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۲، ص۱۰۲، ح۳۶۷.     .
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه ۱۷۵.     .
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه ۱۷۵.     .
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه ۴۹.    
۱۴. مرآة العقول، علامه مجلسی، ج۳، ص۳۷.     .
۱۵. مائده/سوره ۵، آیه ۱۱۰.     .



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حاملان اسم اعظم».    



جعبه ابزار