• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حبس بنده فراری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حبس بنده فراری از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم زندانی کردن بنده فراری بحث می‌کند. بنده‌ای که فرار کند مرتکب حرام شده و تدبیر (قرار آزادی عبد پس از وفات مولا) او باطل می‌شود. در اینکه حبس چنین بنده‌ای جایز است یا نه؟ و اینکه دلیل حبس وی برای حفظ مالیت اوست یا برای عقوبت به خاطر ارتکاب حرام؟ میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد؛ اما هیچ یک از امامیه به حبس فتوا نداده‌اند.



۱. محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن عبد اللّه بن هلال، عن محمد بن مسلم، عن ابی جعفر الاوّل (علیه‌السّلام) عن جاریة مدبّرة ابقت من سیّدها …؟ فقال … لانّها ابقت عاصیة للّه و لسیّدها فابطل الاباق التدبیر…؛
از امام باقر (علیه‌السلام) راجع به کنیز مدبّره‌ای که از دست مولایش فرار کرده، سؤال شد…، فرمود: زیرا او با این کار، نافرمانی خدا و مولایش کرده است و در نتیجه فرار، تدبیر را باطل کرده است …
۲. علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن احمد بن محمد بن ابی نصر، عن ابی جمیلة، عن زید الشحام، عن ابی عبد اللّه (علیه‌السّلام) انّه ساله رجل یتخوّف اباق مملوکه، او یکون المملوک قد ابق ا یقیّده او یجعل فی رقبته رایة؟ فقال: انّما هو بمنزلة بعیر تخاف شراده، فاذا خفت ذلک فاستوثق منه و لکن اشبعه و اکسه. قلت: و کم شبعه؟ قال: اما نحن فنرزق عیالنا مدیّن من تمر؛
شخصی از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: می‌ترسد برده‌اش فرار کند یا فرار کرده است آیا او را ببندد یا در گردنش قلاده‌ای بگذارد؟ فرمود: او هم به مانند شتری است که می‌ترسی فرار کند اگر ترسیدی او را ببند، ولی او را سیر کن و بپوشان. گفتم: با چه مقدار سیر می‌شود؟ فرمود: ما به نان‌خور خود دو مد خرما می‌دهیم. قبلا آن را ذکر کردیم و در اینجا، چون بر مطلوب دلالت دارد، آوردیم.


۱. شیخ طوسی: هرگاه عبدی را پیدا کند که یا صغیر است یا کبیر؛ اگر صغیر بود و می‌داند برده است، می‌تواند او را بردارد؛ چون مثل این است که مالی را پیدا کرده است و اگر کبیر باشد؛ مثل شتر و اسب گم‌شده است نمی‌تواند آن را بردارد. اگر او را گرفت باید نزد حاکم ببرد. حاکم او را می‌گیرد اگر صرفه در نگه‌داری اوست او را نگه می‌دارد و به او خرجی می‌دهد تا صاحبش بیاید و اگر صرفه در فروش است او را می‌فروشد و پولش را برای صاحبش نگه می‌دارد. اگر صاحبش آمد و گفت: من او را قبلا آزاد کرده‌ام آیا اقرار او پذیرفته می‌شود یا نه؟ دو قول است: پذیرفته می‌شود؛ زیرا او در اینجا مورد اتهام نیست؛ چون می‌گوید: من پولش را نمی‌خواهم و بر طبق قول دیگر پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا بیع حاکم مثل بیع اوست.


۱. ابویوسف: امّا دربارۀ آن چه، امیر المؤمنین (علیه‌السلام) در مورد بردگان و کنیزان فراری، که در هر ناحیه و شهری در حبس پر شده‌اند و کسی دنبال آن‌ها نمی‌آید، پرسیده بودند، پاسخ این است: شخص مورد اعتمادی را که از دین‌داری و امانتش رضایت دارید، متولی فروش برده‌هایی که در نزد شما در بغداد است بگردانید و برای قضات شهرها و نواحی بنویسید چنین کنند؛ بدین صورت که آنان را بیرون آورند و خصوصیات یکی یکی را یادداشت کنند: نام، نام مولا، نام شهر، نام محل سکونت مولایش، نام قبیله‌اش، همه این‌ها در دفتری نوشته می‌شود همچنین ویژگی‌های ظاهری، جنس، تاریخ فرار، تاریخ دستگیری همۀ اظهاراتش ثبت و حبس می‌شود. وقتی که شش ماه از حبس او گذشت و کسی دنبال او نیامد متولی، او را بیرون می‌آورد و به مزایده می‌گذارد؛ همۀ آن‌ها را می‌فروشد و پولش را تحویل بیت المال می‌دهد و روی آن می‌نویسد: «پول فروش برده‌های فراری».
اگر صاحب بنده یا کنیز در حبس آمد و آن دو به فروش نرفته باشند به او می‌گوید: …، و اگر کسی دنبال آنان نیامد و مدت طولانی گذشت آن پول‌ها جزو بیت المال می‌شود و امام هر کار بخواهد با آن می‌کند و در هر راهی که سودش برای مسلمانان بیشتر است خرج می‌کند و سزاوار است در دادن جیره به این فراری‌ها تا موقعی که فروخته شوند پیش از دیگران اقدام شود، چنان که برای همۀ کسانی که در زندان هستند مقداری جیره مقرر شده است و این جیره باید از بیت المال مسلمانان باشد.
۲. مدوّنة الکبری: گفتم: به من بگو: از نظر مالک اگر کسی بردۀ فراری را پیدا کند چه باید بکند؟ گفت: مالک می‌گوید: او را نزد سلطان می‌برد و سلطان یک سال او را زندانی می‌کند اگر صاحبش نیامد می‌فروشد و پولش را برای او نگه می‌دارد. گفتم: در طول سال چه کسی به او خرجی می‌دهد؟ گفت: من از مالک چیزی در این زمینه نشنیدم، ولی به نظرم، سلطان باید به او خرجی دهد و در این زمینه مثل یک بیگانه رفتار می‌کند؛ جز اینکه اگر صاحب او نیامد برده را می‌فروشد و آن مقداری که خرج کرده از پول فروش برمی‌دارد و بقیه را در بیت المال می‌گذارد.
[۸] اصبحی، مالک بن انس، مدونة الکبری، ج۶، ص۱۷۶.

۳. موصلی: بردۀ فراری حبس می‌شود نه بردۀ گمشده…
۴. قرافی: حبس در هشت مورد تجویز شده است: … حبس بردۀ فراری به مدت یک سال به جهت اینکه مالیت دارد، به این امید که صاحبش پیدا شود.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۲۰۰، ح۴.    
۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة (به نقل از:کافی)، ج۱۶، ص۵۱، ح۲.    
۳. نک:نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۴۷۵، باب ۳۷.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۱۹۹، ح۲.    
۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة (به نقل از:کافی)، ج۱۶، ص۵۲، ح۱.    
۶. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۳، ص۳۲۸.    
۷. قاضی، ابویوسف، الخراج، ص۲۰۱.    
۸. اصبحی، مالک بن انس، مدونة الکبری، ج۶، ص۱۷۶.
۹. موصلی، ابن مودود، الاختیار، ج۳، ص۳۵.    
۱۰. قرافی، ابوالعباس، الفروق، ج۴، ص۷۹.    



• طبسی، نجم‌الدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۴۹۹-۴۹۲.






جعبه ابزار