• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حبس قاتل در ماه‌های حرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حبس قاتل در ماه‌های حرام از مباحث فقهی و حقوقی و درباره زندانی‌کردن قاتلی است که در یکی از ماه‌های حرام مرتکب قتل شده و در ماه حلال به او دست یافته‌اند.
دلایل فراوانی وارد شده که دیه و کفّاره برای کسی که در ماه حرام قتل کرده، تشدید می‌شود. اما کسی از فقیهان جز ابن حزم نگفته است که اگر به او تنها در ماه حلال دسترسی پیدا کردیم، می‌شود او را زندانی کرد یا قصاص را تا ماه حرام آینده تاخیر‌ انداخت؛ زیرا دلیلی بر وجوب مقابله به مثل در قصاص در ماه‌های حرام وجود ندارد.



۱. شیخ صدوق: اگر مردی در ماه‌های حرام، مردی را بکشد باید دیه بپردازد و دو ماه پی‌درپی از ماه‌های حرام را روزه بگیرد …
۲. شیخ طوسی: دیه قتل خطا در ماه حرام و در حرم، تشدید می‌شود …
۳. ابوالصلاح حلبی: … اگر قتل در حرم یا در ماه حرام، رخ دهد روایت شده است که، بر او یک دیه و یک سوم دیه واجب می‌شود.
۴. قاضی ابن برّاج: اگر کسی را در حرم یا در یکی از ماه‌های حرام بکشد، یک دیۀ کامل از او گرفته می‌شود و یک سوم دیه برای هتک حرمت حرم و ماه حرام …
۵. سلّار بن عبدالعزیز: … اگر در حرم یا در ماه‌های حرام کسی را کشت، یک دیه و یک سوم دیه، بر او واجب می‌شود …
۶. محقق حلّی: اگر در ماه حرام قتل کرد ملزم می‌شود یک دیۀ کامل و یک سوم دیه، از هر نوع باشد، از باب تشدید مجازات بپردازد.
۷. شهید ثانی: تشدید دیه به اضافه کردن یک سوم دیه جهت قتل در ماه‌های حرام مورد اتفاق است و ادلّۀ زیادی دارد.
۸. شیخ محمدحسن نجفی (به دنبال سخن محقق حلّی: «اگر در ماه حرام قتل کرد یک دیۀ کامل و یک سوم دیه، از هر نوع باشد، به جهت تشدید مجازات باید بپردازد.»): در این مساله اختلافی نیافتم، بلکه هر دو قسم اجماع بر آن دلالت دارد و آن چه صریحا حکایت از وجود هر دو اجماع می‌کند مستفیض یا متواتر است. بلکه در مسالک الافهام گفته است: روایات زیادی بر آن دلالت می‌کند و از خلاف نقل شده است که آن را به اجماع شیعه نسبت داده است …


ابن حزم: هر کس در ماه حرام بکشد یا مجروح سازد و در ماه حلال دستگیر شود، ولیّ قصاص، مخیّر است که قصاص را تا ماه حرام آینده تاخیر بیندازد و یا اگر نخواست، این مقداری از حقّ او بوده که چشم‌پوشی کرده است و در این مدت کسی که باید قصاص شود و مجنیّ علیه یا ولیّ دم خواستار تاخیر آن شده است تا ماه حرام بیاید، زندانی می‌شود؛ زیرا باید کیفر جنایتش را ببیند پس صلاح نیست آزاد شود و بدون هیچ اختلافی برای قصاص، توقیف و آزادی او سلب می‌شود.


۱. صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۵۱۵، دار العلم، قم.    
۲. طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۲۲۲، مسالۀ ۶، مطبعة تابان، تهران.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۷، ص۱۱۶، المکتبة المرتضویه، تهران.    
۴. حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۳۹۱، مکتبة الامام امیر المؤمنین، اصفهان.    
۵. ابن فهد حلی، احمد بن محمد، مهذّب البارع، ج۲، ص۵۱۶، دفتر انتشارات اسلامی، قم.    
۶. سلار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم فی الفقه الامامی، ص۲۳۶، نشر الحرمین، سال ۱۴۰۴ هجری.    
۷. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۲۲۹.    
۸. شهید ثانی، زین‌الدین، مسالک الافهام، ج۱۵، ص۳۲۰، چاپ سنگی، سال ۱۳۱۰ هجری.    
۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۲۶، دار الکتب الاسلامیه، تهران.    
۱۰. ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، المحلّی، ج۱۱، ص۱۵۳، مسالۀ ۲۰۹۱، دار الآفاق الجدیده، بیروت.    



• طبسی، نجم‌الدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۹۴-۹۶.






جعبه ابزار