شهید ثانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زینالدین علی بن احمد عاملی جُبَعی (۹۱۱-۹۶۶ ق)، معروف به شهید ثانی، از علما و فقهای بزرگ
شیعه در
قرن دهم هجری قمری بود.
شهید ثانی مسافرتهای زیادی برای کسب علم نمود و از اساتید شیعه و
سنی بهره جسته و علاوه بر
فقه و
اصول، از
فلسفه و
عرفان و
طب و
نجوم هم، آگاهی داشت. مذاهب پنجگانه را تدریس میکرد. او دارای آثار و تالیفات بسیاری است که از مهمترین آنها به کتاب
الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه و
مسالک الافهام میتوان اشاره کرد. او در سال ۹۶۶ ق به
شهادت رسید.
شـیخ زینالدین معروف به شهید ثانی، از فقهای شیعه، مردی جامع در علوم مـختلف، اهل
جبل عامل است. جد ششم او صالح نامی است که شاگرد
علامه حلی بـود. ظـاهـرا اصـلا اهـل طوس بود، از اینرو شهید ثانی، گاهی الطوسی الشامی امضا میکرده است. (برخی در مورد کلام استاد
شهید مطهری، جایی که میفرماید: ظاهرا اهل طوس بوده است، از اینرو گاهی الطوسی الشامی امضا میکرده است گفتهاند که اصل آن الطلوسی الشامی بـوده اسـت، طـلوسه روستایی از جبل عامل میباشد، گویا در
اعیان الشیعه،
و
ریحانة الادب،
آمده است، با مراجعهای که به آدرس اخیر داشتیم، چنین مطلبی نبود، جـهـت حـفـظ امانت مطلب استاد به همان صورت اصلی نقل گردید.
)
مسافرت متعددی کرده و اساتید فـراوانی دیده است به
مصر و
دمشق و
حجاز و
بیت المقدس و
عراق و
استانبول مسافرت کرده و از اساتید بهره برده است. تنها اساتید سنی او را دوازده تن نوشتهاند، بههمین جهت مردی جـامـع بوده است. علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم، آگاهی داشت. فـوقالـعاده زاهد و متقی بود، شاگردانش در احوالش نوشتهاند که در ایام تدریس شبها به هـیـزمکـشـی برای اعاشه خاندانش میرفت و صبح به تدریس مینشست، مدتی در
بعلبک به پنج مـذهـب (
جعفری،
حنفی،
شافعی،
مالکی و
حنبلی) تدریس میکرد.
شهید تالیفات متعددی دارد معروفترین تالیف او در فقه،
شرح لمعه شهید اول، و دیگر مسالک الافهام است که شرح شـرایـع
محقق حلی است. شهید ثانی نزد
محقق کرکی (قبل از آنکه به
ایران بیاید) تحصیل کرده است. شهید ثانی به ایران نیامد.
صاحب معالم که از معاریف علمای شیعه است، فرزند شهید ثانی است.
شهید ثانی هـمزمان با حیات پدر بزرگوارش، تحصیلات مقدماتی را نزد او گذراند سپس به قریه میس رفت و نزد شیخ
علی بن عبدالعالی میسی (م
۹۳۸ ه ق) تحصیلات خود را ادامـه داد و کـتابهای
شرائع الاحکام محقق حلی، و
الارشاد علامه حلی، و کتاب قواعد علامه را نزد او خواند.
او در قرن دهم هجری میزیسته و با تلاش و کوشش فقه آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نقاط مختلف جهان بسط و انتشار داده است.
فقیه و دانشمند شیعه، زینالدین بن نورالدین شیخ علی بن احمد عاملی جبعی، مـعـروف بـه شهید ثانی در سیزدهم
شوال ۹۱۱ ه ق، در یک خانواده علم و فقاهت زاده شد.
شهید ثانی بـه منظور تحصیلات علمی، مسافرتهای متعددی به نقاط مختلف
جهان اسلام آغاز نمود، یـعـنی آنگاه كه چندی در میس اقامت گزید، به كرک نوح رفت و
نحو و
اصول فقه را نزد
سید جعفر کرکی، نویسنده كتاب
المحجه البیضا فرا گرفت و در سال
۹۳۴ ه ق مجددا به جـبع بازگشت و تا سال
۹۳۷ ه ق در آنجا سرگرم مطالعه و تحقیق و مذاكرات علمی شد، در هـمـین سال به
دمشق مسافرت كرد و قریب یک سال و اندی در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد و نزد شیخ
محمد بن مکی حکیم و فیلسوف، پارهای از كتب طب و حكمت و هیات را قـرائت نـمـود و در مـحـضـر درس شـیخ
احمد جابر شركت جست و كتاب
الشاطبیه را كه در
علم قرائت و
تجوید است، بر او خواند.
او بـه سـال
۹۳۸ ه ق دوبـاره به جبع بازگشت، ولی نتوانست توقف خود را كه موجب توقف علمی او میشد، چندان ادامه دهد، لذا مجددا آهنگ دمشق نمود تا از آنجا به مصر برود، البته مدتی كوتاه در دمشق درنـگ كـرد و كـتـاب
صحیح مسلم و
صحیح بخاری را در مدرسه سـلـیـمـیه نزد
شمسالدین طولون قرائت كرد و سپس در نیمه
ربیع الاول ۹۴۲ ه ق به صـوب مصر حركت نمود، مدت مسافرت او از دمشق به مصر، حدود یک ماه به طول انجامید و در میان راه كرامات و خوارق عاداتی از وی مشاهده شد كه شاگردش
ابن العودی آنها را بازگو كرده است. در مصر نزد شانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخایر علمی در علوم عربی، اصول فقه، هندسه،
معانی،
بیان،
عروض،
منطق،
تفسیر و سایر علوم دیگر سرگرم شد.
پـس از آن بـه صوب روم شرقی عزم سفر كرد و در هفدهم ربیع الاول
۹۴۹ ه ق از طریق دمشق و
حلب وارد
قسطنطنیه گردید، او به گوشهای پناهنده گشت و در طی مـدت هیجده روز دستاندركار نگارش رسالهای شد كه راجع به ده علم بود، ده مبحث جالب آنرا در آن رساله تحریر كرد و آنرا نزد
قاضی عسکر محمد بن محمد بن قاضیزاده رومی كـه خـود از دانشمندان برجسته آن دیار به شمار میرفت، فرستاد، پس از ملاقات او با شهید ثانی، مـیـان آن دو در در مسائل مختلف مباحثات و مذاكرات علمی صورت گرفت و نوشتههای شهید ثـانـی و نـیز مذاكرات علمی او، قاضی رومی را بر آن داشت كه صورت برنامهای كه حاوی وظائف مـدارسی بود در اختیار او قرار داده و به او پیشنهاد كرد كه در انتخاب مدرسه دلخواه خود مختار اسـت و میتـواند افاضات علمی و تدریسی خود را در هر مدرسهای كه مطابق سلیقه اوست اجرا نـمـایـد، و در ضـمـن با اصرار از او درخواست میكرد كه در
شام یا حلب به انجام وظیفه تدریس بپردازد، شهید ثانی پس از
استخاره، اقامت در مدرسه نوریه واقع در بعلبک را انتخاب كرد و از سوی قاضی مزبور، اداره امور این مدرسه به وی، واگذار شد.
مدت توقف شهید ثانی در قسطنطنیه چهار ماه به طول انجامید و طبق معمول كه لحظهای را به هـدر نـمیداد، در طـول ایـن مـدت كـوتـاه با
سید عبدالرحیم عباسی، نویسنده كتاب
معاهد التنصیص آشنایی پیدا كرد و با او مجالست و آمد و شد آغاز نمود و از محضرش از لحاظ علمی استفاضه میكرد.
در یـازدهم
رجب از طریق عراق به جبع بازگشت و در مسیر بازگشت خود به زیارت ائمه اطـهـار (علیهمالسلام) تـشـرف حاصل نمود و این مراجعت با نیمه
صفر ۹۵۳ ه ق همزمان بود او سرانجام در بعلبک اقامت گزید.
شهید ثانی پس از اقامت در بعلبک، در سایه شهرت علمی، مرجعیت یافت و دانشمندان فرزانه و فضلای آن دیـار، از دوردسـتترین بلاد برای استفاضه علمی به محضر او روی میآوردند و از بركات علمی و اخـلاقـی او بـهره كافی میگرفتند. وی در این شهر، تدریس جامعی را آغاز كرد، به این معنی كه چـون نـسبت به مذاهب پنجگانه مذهب جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی از لحاظ آگاهی علمی كـامـلا مـحیط و مسلط بود، بر اساس تمام این مذاهب پنجگانه تدریس مینمود و در حقیقت فقه مقارن و عقائد تطبیقی را تدریس میكرد و چنانكه سلف صالح او، یعنی
شیخ طوسی (قدسسره) برای نخستینبار كتابی در زمینه
فقه تطبیقی و
حقوق تطبیقی اسلام تالیف كرده بود، شهید ثانی برای نخستینبار تدریس فقه تطبیقی را در شهر بعلبک بنیاد نهاد توده مردم نیز بر حسب مذهب خود، پاسخ استفتاآت خویش را از محضر او دریافت میكردند.
شهید ثانی با داشتن مقام و شخصیت برجسته علمی و فقهی، در تامین پارهای از ضروریات مـعـاش شـخـصا تلاش میکرد نوشتهاند: وقتی هوا تاریک میشد و شب فرا میرسید، الاغی را که مـرکب سواری او بود از خانه بیرون میآورد و به خارج شهر میراند و هیزم فراهم میآورد و بار بر آن مینمود و بدینوسیله سوخت منزل را برای خانوادهاش فراهم میساخت.
از شهید ثانی، فرزندی همچون عـلامه ابومنصور جمالالدین حسن (صاحب معالم) به ثمر رسید که آثار گرانبهایی در اصول فقه و سایر علوم اسلامی به دنیای شیعه ارمغان آورد.
کـتـاب
معالم الدین فی الاصول ابومنصور حسن، جایگزین کتاب اصول فقه فشرده مختصر
ابن حاجب گشت و چند قرن است که به عنوان کتاب درسی طلا ب علوم دینی در حوزه علمی شیعه مورد استفاده قرار میگیرد و مانند کتاب پدر، یعنی الروضة البهیه همچنان جاویدان و پـایدار است. اثر گرانبهای دیـگـر او، کتاب
منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان است که کمتر دانشمندی میتواند از آن احساس بینیازی کند.
از نوادگان فاضل او، شیخ محمد بن حسن میباشد.
مرحوم
محمدباقر خوانساری صاحب
روضات الجنات، درباره شهید ثانی چنین میگوید: تاکنون در جمع دانـشـمـندان بزرگ و برجسته شیعه کسی را به یاد ندارم که از لحاظ شکوه شخصیت، سعه صدر، خـوش فـهمی، حسن سلیقه، داشتن نظم و برنامه تحصیلی، کثرت اساتید، ظرافت طبع، معنویت سـخـن و پـختگی و بینقص بودن آثار علمی به پای او برسد، بلکه این استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهی و قرب منزلت، چنان مینمایاند که تالی تلو
معصوم (علیهالسّلام) است و بلافاصله در رده پس از
معصومان (علیهالسّلام) قرار دارد.
شـهـیـد ثـانـی به هنگام میزبانی از واردین بیاختیار میگشت و در پذیرایی از میهمانان و تامین حوائج متقاضیان در حد ایثار و فداکاری میکوشید.
از مجموع بحثها و مدارک تاریخی دیگری که در زندگی این شهید در دست داریم، به این نـتـیجه میرسیم که شهید ثانی با مسافرتهای متعدد خود، در صدد یافتن اساتیدی بود که بتواند بـیـشترین بهرههای علمی را از محضر آنان به دست آورد اگرچه نمیتوانیم نام تمام اساتید او را بـرشماریم، ولی به خاطر مزید اطلاع از آن اساتیدی نام میبریم که اسامی آنان در مدارک تاریخی ضـبط شده است و شهید ثانی از محضر آنان مستفیض گشته است و مینمایاند که شهید از درس اکـثـر اساتید برجسته در تمام مذاهب پنجگانه اسلامی استفاده شایان کرده است اینک تعدادی از آنان:
۱ ـ پدر او،
احمد عاملی جبعی (م
۹۲۵ ه ق) در میس؛
۲ ـ شیخ
علی بن عبدالعالی میسی (م ۹۳۸ ه ق) در میس؛
۳ ـ شیخ
محمد بن مکی، حكیم و فیلسوف، در دمشق؛
۴ ـ
سید حسن بن جعفر کرکی، در كرک نوح؛
۵ ـ شیخ
احمد بن جابر، در دمشق؛
۶ ـ
شمسالدین طولون دمشقی حنفی، در دمشق؛
۷ ـ شیخ
ابوالحسن بکری؛
۸ ـ شیخ
شمسالدین ابواللطیف مقدسی، در
بیت المقدس؛
۹ ـ
سید عبدالرحیم عباسی، در قسطنطنیه؛
۱۰ ـ
ملا حسن جرجانی؛
۱۱ ـ
ملا محمد استرآبادی؛
۱۲ ـ
ملا محمدعلی گیلانی؛
۱۳ ـ
شهابالدین بن نجار حنبلی؛
۱۴ ـ
زینالدین حری مالکی؛
۱۵ ـ شیخ
ناصرالدین طلاوی کفعمی.
و اسـتـادان دیـگـری کـه در طی سـفـرهـای عـلـمی خود با آنان آشنا شده بود و به وسیله آنها اندوختههای علمی خود را لحظه به لحظه فزایندهتر نموده است.
سید نورالدین
علی بن حسین موسوی عاملی؛
سید علی حسینی جزینی عاملی؛
شیخ
حسین بن عبدالصمد عاملی؛
علی بن زهره جبعی؛
سید نورالدین کرکی؛
شیخ
عبدالنبی بن علی؛
بهاءالدین
محمد بن علی عودی جزینی.
آثـار علمی شهید ثانی به دهها کتاب و رساله علمی میرسد و علیرغم اشتغالات دیگر تدریسی، حدود هفتاد اثر علمی از خود به جای گذاشت که ما به برخی از آنها دست یافته و یا با نام پارهای از آنها ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف آگاهی یافتهایم.
تـالـیـفـات شهید ثانی که از روض الجنان آغاز میشود و به الروضة البهیه از لحاظ تاریخ تـالـیـف پایان میگیرد.
آثـار شـنـاخـتـه شـده ایـن عـالم و فقیه را بر حسب ترتیب موضوعی در زیر یاد میکنیم.
۱ ـ
روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، كه ظاهرا نخستین اثر علمی این شهید است كه به تاریخ جمعه ۲۵
ذی القعده ۹۴۹ ق تالیف كرده است؛
۲ ـ
مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام كه تاریخ پایان كتاب دیات آن ۲
ربیع الاول ۹۶۴ ق است. (در حق این كتاب گفتهاند: لولا كتاب مسالك الافهام ••• ما اتضحت طریق شرائع الاسلام؛
كلا ولا كشف الحجاب مؤلف ••• عـن مـشـكـلات غوامض الاحكام.)
۳ ـ
الفوائد العملیه فی شرح النفلیه؛
۴ ـ
المقاصد العلیه فی شرح الالفیه، در ۱۹ ربیع الاول
۹۵۰ ق؛
۵ ـ
نتایج الافکار فی حکم المقیمین فی الاسفار، در دوشنبه ۲۷ رمضان ۹۵۰ ق؛
۶ ـ رساله فی ارث الزوجه من العقار؛
۷ ـ رساله فی احکام الحیوه، در سه شنبه ۲۵
ذی الحجه ۹۵۶ ق؛
۸ ـ رساله فی وجوب صلوه الجمعه؛
۹ ـ رساله فی الحث علی صلوه الجمعه، این رساله، به جز رساله قبلی میباشد؛
۱۰ ـ رساله فی تحریم طلاق الحائض الحامل المدخول بها، الحاضر زوجها؛
۱۱ ـ رساله فی حكم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها؛
۱۲ ـ رساله فی تحقیق النیه؛
۱۳ ـ مناسك الحج الكبیر؛
۱۴ ـ مناسك الحج الصغیر؛
۱۵ ـ رساله فی عدم جواز تقلید المیت؛
۱۶ ـ الفتاوی المختصره، غالبا در مسائل مربوط به عبادات است؛
۱۷ ـ رساله فی انفعال ما البئر؛
۱۸ ـ رساله فیما اذا احدث المجنب حدثا صغیرا فی اثنا الغسل؛
۱۹ ـ رساله فیما اذا تیقن الحدث و الطهاره و شك فی السابق منهما؛
۲۰ ـ المسائل النجفیه (كه هنگام بازگشت از استانبول (قسطنطنیه) به
نجف، به آنها پاسخ نوشته است)؛
۲۱ ـ مسائل جبل عامل، كه پس از مراجعت از
مکه در جبل عامل پاسخ آنها را نگاشته است؛
۲۲ ـ رساله فی عدم قبول الصلوه الا بالولایه؛
۲۳ ـ الـرسـالـه الاسـطنبولیه فی الواجبات العینیه كه هم در فقه و واجبات علمی و هم در مسائل اعتقادی است، در ۱۲
صفر ۹۵۲ ه ق؛
۲۴ ـ
الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه، كه آن را در مدت ۶ ماه و ۶ روز، یا ۱۵ ماه تالیف كرده است؛
۲۵ ـ
حاشیة المختصر النافع؛
۲۶ ـ
حاشیة ارشاد الاذهان؛
۲۷ ـ
حاشیة قواعد الاحکام؛
۲۸ ـ
حاشیة شرایع الاسلام.
۱ ـ
البدایه فی علم الدرایه، شهید ثانی در این علم شاید نخستین دانشمند شیعی باشد كه دستاندركار تالیف مهم در این رشته باشد؛
۲ ـ
شرح البدایه فی علم الدرایه.
تمهید القواعد الاصولیه لتفریع الاحکام الشرعیه، این كتاب دارای ۱۰۰ قاعده اصولی و ۱۰۰ قاعده ادبی است كه در اول
محرم ۹۵۸ ه ق تالیف كرده است.
۱ ـ
غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین؛
۲ ـ شرح حدیث الدنیا مزرعه الاخره؛
۳ ـ كتاب فی الاحادیث مرحوم شیخ حر عاملی گوید: حدود هزار حدیث به خط شهید ثانی دیدم كه از مشیخه
حسن بن محبوب انتخاب كرده بود.
۱ ـ رساله فی الادعیه؛
۲ ـ رساله فی آداب الجمعه.
۱ ـ
حقائق الایمان یا تحقیق الاسلام و الایمان در شب دوشنبه، هشتم
ذی القعده ۹۵۴ ه ق؛
۱ ـ رساله فی شرح بسمله.
۱ ـ
منظومه فی النحو؛
۲ ـ
شرح المنظومه فی النحو.
۱ ـ
منار القاصدین فی اسرار معالمالدین، در تعلیم و تربیت و اخلاق و عرفان؛
۲ ـ
منیة المرید فی ادب المفید و المستفید؛
۳ ـ
مسکن الفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد (آرامبخش دل به هنگام از دستدادن دوستان و فرزندان)؛
۴ ـ
تلخیص مسکن الفؤاد؛
۵ ـ
کشف الریبه عن احکام الغیبه؛
۶ ـ
التنبیهات العلیه علی وظائف الصلوه الغیبیه، یا اسرار الصلوه كه در اسرار عرفانی و نكات و آداب درونی و باطنی
نماز میباشد و با استمداد از احادیث در ۹ ذی الحجه
۹۵۱ ق تحریر شده است.
دو نـفـر از مردم جبع برای مرافعه و محاكمه به شهید ثانی مراجعه كردند، او نیز طبق موازین دینی و ضوابط شرعی، دعوی را فیصله داد. طبیعی است در مرافعات، هر دو طرف منتفع نیستند، نـتـیجه به نفع یكی از طرفین و به ضرر دیگری فیصله یافت. شخص محكوم از این داوری به خشم آمد و نزد قاضی صیدا رفت و از او
سعایت كرد كه شهید ثانی رافضی و
شیعه است، قاضی جریان را بـه سـلـطـان سـلـیـم اطـلاع داد، از طرف او برای دستگیر كردن شهید، شخصی مامور شد، در پـیگیری این ماموریت او وارد جبع شد، از مردم شهر سراغ شهید را میگرفت، به او گفتند كه در شهر نیست.
شـهـید ثانی اصولا به علت محیط ناسالم و جو آلوده مردم زمان، غالبا عزلت اختیار میكرد و فقط برای اقامه نماز صبح به مسجد میرفت و اكثر اوقات با حالتی آمیخته به بیم و هراس به سر میبرد و خـویـشـتـن را از منافقان پنهان میكرد و غالبا به تنهایی سرگرم تحقیق و مطالعه و تالیف بود، هـمزمان با ورود مامور كذایی، استاد در انگورستان خود سرگرم تالیف كتاب بوده است، این مامور موفق به دستگیری او نشد، چون به ذهن شهید گذشت كه به سفر
حج برود، مقدمات سفر
مکه را آماده ساخت و در محملی كه با روپوش بود نشست تا كسی او را نبیند و نشناسد.
قـاضی صیدا به سلطان روم (عثمانی) نامهای نوشت كه در بلاد شام (
سوریه) مردی عالم زندگی میكند كه بدعتگزار و بیرون از
مذاهب چهارگانه اهل سنت و دستاندركار نشر و تبلیغ عقائد خـود میباشد، سلطان سلیم شخصی به نام رستم پاشا را كه وزیر او بود، برای دستگیری شهید مامور ساخت و گفت باید او را زنده دستگیر كنی تا با دانشمندان
استانبول (قسطنطنیه) مباحثه كند و از عقائد او تفتیش شود تا سرانجام از مذهب و آئین او مطلع گردند، رستم پاشا به جبع آمد و از شـهید پرسوجو كرد به او گفتند كه به سفر حج رفته است، این مامور در اثنا راه مکه به شهید ثانی رسید و او را دستگیر كرد، شهید ثانی به او گفت: به من مهلت ده تا سفر حج را به انجام رسانم و من فرار نمیكنم و
مناسک حج را زیر نظر و مراقبت تو انجام میدهم پس از انجام مناسک به هر صورتی كه دلخواه توست با من عمل كن.
رسـتم پاشا راضی شد كه شهید ثانی مراسم حج را برگزار كند و پس از پایان مراسم حج، شهید را بـه روم (عـثـمـانـی) بـرد، آنگاه كه او را وارد كشور عثمانی نمود، در راه به شخصی برخوردند آن شخص از مامور سؤال كرد كه این مرد كیست؟
گفت از دانشمندان شیعه امامیه است كه بر حسب ماموریت او را نزد سلطان میبرم، آن شخص گفت: تو درباره این مرد در اثنا راه كوتاهی كرده و او را آزار رسـانـدهای، مـمـكـن اسـت در حضور سلطان از تو شكایت كند و دوستان و یاران او نیز به حـمـایـت و دفاع از وی برخیزند و برای تو موجبات ناراحتی و احیانا قتل فراهم كنند، صلاح در این است كه در همینجا سرش را از بدن جدا كنی و سر بریده او را نزد سلطان ببری، این مرد فرومایه در كنار دریا، استاد را شهید كرد، آنگاه سربریده او را حضور سلطان آورد، سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبیخ قرارداد و به وی گفت: من تو را مامور ساخته بودم كه او را زنده بیاوری، بنابراین به چه مجوزی او را كشتی؟
سید عبدالرحیم عباسی كه با شهید ثانی سابقه دوستی و آشنایی داشت، با دیدن سر بریده شهید ثانی سخت متاثر گردید و سعی كرد تا سلطان را وادارد كه این مرد پلید را به قصاص خود برساند، بالاخره مساعی او مؤثر واقع شد و رستم پاشا به جرم این جرم بزرگ، محكوم به مرگ گردید.
مـدت سه روز جسد او بر روی زمین ماند و كسی او را دفن نكرد، سرانجام جسد شریف او را به دریا افـكـندند.
وی در سال
۹۶۶ ق شهید شد.
•
پایگاه اندیشه قم، برگرفته از مقاله «زینالدین علی بن احمد (شهید ثانی)»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۳/۲۵.