حبط (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَبْط (به فتح جیم و سکون باء)، یکی از مفردات به کار رفته در
قرآن کریم به معنای بطلان و بیاثر شدن است. در قرآن کریم حبط مربوط به عمل نیک میباشد که در اثر بعضی از عوامل باطل و بیاثر میگردد. عوامل حبط عمل عبارتاند از:
کفر،
شرک،
نفاق،
ارتداد، عدم قصد قربت، فریاد بر روی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
منّت و اذیّت بعد از
صدقه و سرسری گرفتن عمل.
حَبْط به معنی بطلان است.
«حَبِطَ عَمَلُهُ حَبْطاً: بَطَلَ ثَوَابُهُ»
«حَبِطَ العملُ حَبْطاً... فَسَدَ و هَدَرَ»
راغب گوید اصل آن از حبط (بر وزن فرس) است و آن این است که چهارپا علف بسیار خورد تا شکمش باد کند (انتهی).
ای بسا که این کار سبب هلاکت آن شود،
قاموس نیز آن را بطلان معنی کرده است.
خلاصه آنکه حبط عمل، بطلان و بیاثر شدن آن است.
در بعضی آیات به جای بطلان و بیاثر شدن، بطلان به کار رفته است، مثل:
(لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذی) (صدقات خود را با منّت و آزار، باطل نسازيد)
و مثل:
(اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا اَعْمالَکُمْ) (
اطاعت كنيد
خدا را، و اطاعت كنيد پيامبر خدا را، و اعمال خود را باطل نسازيد.)
در آیات دیگر از آن با غبار پراکنده و خاکستر بر باد رفته تعبیر شده است، مثل:
(وَقَدِمْنا اِلی ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً) (و ما به سراغ اعمالى كه انجام دادهاند مىرويم، و همه را همچون غبارى پراكنده در هوا قرار مىدهيم.)
و
(مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ اَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلی شَیْءٍ) (كسانى كه به پروردگارشان
کافر شدند، اعمالشان همچون خاكسترى است در برابر وزش تندباد در يك روز طوفانى؛ آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام دادهاند، به دست آورند.)
بهترین مثل را در توضیح حبط خود قرآن میزند و آن اینکه: اگر مقداری خاکستر را در روز طوفانی در مقابل باد قرار دهیم گرچه واقعا از بین نمیرود و معدوم نمیگردد ولی طوری پراکنده میشود که هرگز بدست نمیآید. این است حبط، این است بطلان و بیاثر شدن عمل. در اینجا لازم است به چند نکته اشاره شود:
حبط راجع به عمل خوب و درباره آن است مثل:
(فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ) (اعمال او تباه مىگردد)
(وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ) (و آنچه را در دنيا براى غيرخدا انجام دادند، نابود مىشود؛ و آنچه را عمل مىكردند، باطل و بىاثر خواهد شد.)
تمام موارد آن در قرآن مجید شانزده محلّ است و همه راجع به عمل میباشد البته اعمال نیک و مفید یعنی اعمال خوبی که از مردم سر میزند در اثر بعضی از عوامل باطل و بیاثر میگردد مثل:
(وَ لَوْ اَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُونَ) (و اگر
مشرک شوند، آنچه از اعمال نيك انجام دادهاند، نابود مىگردد)
(لَئِنْ اَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَ عَمَلُکَ) (اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مىشود.)
پیداست که شرک اعمال نیک را بیاثر میکند و ربطی به اعمال بد ندارد.
ایمان و اعمال نیک سبب آمرزیده شدن و از بین رفتن
گناهان و سیّئات است مثل:
(اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ) (چرا كه حسنات، سيّئات و آثار آنها را از بين مىبرند)
و مثل
(فَاُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ) (كه خداوند سيئات آنان را به حسنات مبدّل مىكند)
ولی آمرزیده شدن گناهان در قرآن مجید حبط گناه نامیده نشده است.
چندین عامل در حبط شدن اعمال موثر هستند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
شرک و کفر باعث حبط عملاند، نحو:
(اُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاَحْبَطَ اللَّهُ اَعْمالَهُمْ) (آنها هرگز ايمان نياوردهاند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد)
و مثل
(وَ لَوْ اَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُونَ) (و اگر مشرك شوند، آنچه از اعمال نيك انجام دادهاند، نابود مىگردد.)
اگر کاری به غرض دنیا انجام داده شود بیآنکه رضای خدا در نظر باشد سبب حبط و بیاثر بودن آن است چنانکه مضمون
آیه ۱۵ و
۱۶ سوره هود است.
همچنین ارتداد سبب حبط است، مثل:
(وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَاُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ) (ولى هركس از شما كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك گذشته او، در دنيا و آخرت، بر باد مىرود.)
فریاد کشیدن بر روی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بیاحترامی در سخن گفتن با آن حضرت
(وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ اَنْ تَحْبَطَ اَعْمالُکُمْ) (و او را بلند صدا نزنيد آنگونه كهبعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مىكنند، مبادا اعمال شما نابود گردد.)
همچنین منافق بودن چنانکه
آیه ۱۸ و
۱۹ سوره احزاب مبیّن آن است.
اذیّت و منّت گذاشتن بعد از صدقه و کار نیک
(لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذی) (صدقات خود را با منّت و آزار، باطل نسازيد)
از آیه
(اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا اَعْمالَکُمْ) (اطاعت كنيد خدا را، و اطاعت كنيد پيامبر خدا را، و اعمال خود را باطل نسازيد.)
به دست میآید که سرسری گرفتن عمل و عدم ملاحظه شرع باعث حبط عمل است.
و خلاصه عوامل حبط عبارتاند از: کفر، شرک، نفاق، ارتداد، عدم قصد قربت، فریاد بر روی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، منّت و اذیّت بعد از صدقه و سرسری گرفتن عمل... اینهاست که اعمال نیک را بیاثر میکنند. کارهای بیشماری که انسان در دنیا انجام میدهد مردم آنها را کار نیک میدانند ولی روز قیامت در نزد خدا جز حسرت و اندوه نتیجهای نخواهند داشت.
به موجب بعضی از آیات، حبط شامل دنیا و آخرت است مثل
(فَاُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ) (تمام اعمال نيك گذشته او، در
دنیا و
آخرت، بر باد مىرود.)
و همچنین است
آیه ۲۲ سوره آل عمران و
۶۹ توبه.
به مدد آیات دیگر باید گفت مراد از حبط دنیا و آخرت آن است که اعمال چنین اشخاص که برای
سعادت و رفاه خود انجام میدهند نه در دنیا اثری از حیث سعادت خواهد داشت و نه در آخرت. زیرا خدا فرموده:
(وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَاِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَعْمی) (و هركس از ياد من روىگردان شود، زندگى سخت و تنگى خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور مىكنيم.)
و چون کافر و منافق از ذکر خدا معرضاند لذا زندگانی آنها تنگ و بیآرامش است و در نتیجه اعمالشان از حیث سعادت دنیا بیاثر است، حساب آخرت هم که روشن است. علی هذا حبط شامل دنیا و آخرت هر دو است و آیاتی که شامل حبط مطلقاند به قرینه آیات دیگر مراد از آنها حبط دنیا و آخرت است و اللَّه العالم.
در مقابل حبط به وسیله کفر و شرک و غیره، ایمان و
توبه و... درباره زنده شدن اعمال و از بین رفتن گناهان تاثیر خاصی دارند، بلکه توبه چنانکه در (ت و ب) گذشت سبب تبدّل سیّئات به حسنات است و شاید انشاء اللَّه در «
عمل» به طور مشروح ذکر شود.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "حبط"، ج۲، ص۹۶-۹۹.