• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حج تمتع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: حج تمتع.

حجَّ‌ تَّمَتُّع (به فتح جیم و تاء) از واژگان قرآن کریم و به معنای آن است كه در اشهر حجّ از ميقات احرام عمره مى‌بندد و پس از طواف بيت، نماز طواف و سعى بين صفا و مروه تقصير كرده از احرام خارج می‌شود، است. علّت تسميه به حجّ تمتّع آن است كه شخص ميان دو عمل از احرام خارج شده و از چيزهایی كه در حال احرام حرام بود لذت می‌برد، حجّ تمتّع وظيفه كسى است كه از مكه ۱۲ ميل يا بيش‌تر دور باشد.



حجَّ‌ تَّمَتُّع حجّ تمتع آن است كه در اشهر حجّ از ميقات احرام عمره مى‌بندد و پس از طواف بيت، نماز طواف، سعى بين صفا و مروه تقصير كرده از احرام خارج می‌شود. سپس مثلا روز ۸ ذو الحجة از مكّه احرام حجّ بسته به عرفات می‌رود آن‌گاه به مشعر و منى تا آخر اعمال حجّ. علّت تسميه بحجّ تمتّع آن است كه شخص ميان دو عمل از احرام خارج شده و از چيزهائی كه در حال احرام حرام بود لذت می‌برد، حجّ تمتّع وظيفه كسى است كه از مكه ۱۲ ميل يا بيشتر دور باشد.


(وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ‌ ... فَمَنْ‌ تَمَتَّعَ‌ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ‌) (و حجّ و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد... هر كس با اتمام عمره، حجّ را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است ذبح كند و هر كه نيافت، سه روز در ايام حجّ و هفت روز هنگامى كه باز مى‌گرديد، روزه بدارد. اين، ده روز كامل است. البتّه اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجدالحرام ساكن نباشد (اهل مكّه و اطراف آن نباشد) و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد؛ و بدانيد كه خداوند، سخت‌كيفر است.)
حجّ تمتع آن است كه در اشهر حجّ از میقات احرام عمره مى‌بندد و پس از طواف بيت و نماز طواف و سعی بين صفا و مروه تقصیر كرده از احرام خارج می‌شود. سپس مثلاً روز ۸ ذی الحجه از مکّه احرام حجّ بسته به عرفات می‌رود آن گاه به مشعر و منا تا آخر اعمال حجّ.
علّت تسميه به حجّ تمتّع آن است كه شخص ميان دو عمل از احرام خارج شده و از چيزهایی كه در حال احرام حرام بود لذت می‌برد، حجّ تمتّع وظيفه كسى است كه از مكه ۱۲ ميل يا بيش‌تر دور باشد. (ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) (البتّه اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجدالحرام ساكن نباشد.) يعنى تمتّع از عمره به حجّ وظيفه كسى است كه اهلش و خانواده‌اش در مسجد الحرام يعنى در مكه و تا دوازده ميلى آن نباشد يعنى كسی كه از اهل مكّه و اهل اطراف مكّه نباشد.
در حجه‌الوداع رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) از مسجد شجره به نيّت حجّ قران احرام بست و سوق هدى كرد چنان كه شيخ مرحوم در خلاف تصريح كرده است، رأى ابوحنیفه و اصحابش نيز چنين است. ولى شافعی عقيده دارد كه آن حضرت به حجّ افراد احرام بست، قول شافعى صحيح نيست.
به هر حال آن حضرت احرام عمره تمتع نبست كه آن روز هنوز حجّ تمتع نبود. در كافى باب حجّ النبى و در مجمع ذيل آيه فوق از معاویه بن عمار از امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حديثى نقل شده: رسول خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) در حجه‌الوداع از مسجد شجره احرام بست و سوق هدى كرد و وارد مكّه شد. پس از اتمام سعى در «مروه» رو به مردم نموده خدا را حمد و ثنا گفت، بعد فرمود: اين جبرئيل است (با دست به پشت سر اشاره كرد) به من امر می‌كند كه دستور دهم هر كه سوق هدى نكرده از احرام خارج شود.
«وَ لَوِ اسْتَقْبَلْتُ مِنْ أَمْرِي مَا اسْتَدْبَرْتُ لَصَنَعْتُ مِثْلَ مَا أَمَرْتُكُمْ.» اگر از پيش اين را می‌دانستم مانند شما می‌كردم ليكن من سوق هدى كرده‌ام و چنين كسى تا قربانى به محلّش نرسد نمی‌تواند از احرام خارج شود، در اين ميان مردى گفت: «أَ نَخْرُجُ حُجَّاجاً وَ رُءُوسُنَا تَقْطُرُ؟فَقَالَ إِنَّكَ لَنْ تُؤْمِنَ بِهَذَا أَبَداً.» آيا با احرام حجّ كه وارد مكّه شده‌ايم در وسط عمل از احرام خارج شويم و قطرات غسل جنابت از موهايمان بريزد!؟ حضرت فرمود: تو به اين دستور هيچ وقت ايمان نخواهى آورد. در اين ميان سراقه بن مالک برخاست و گفت: يا رسول اللّه دين‌مان را به ما تعليم دادى گويا امروز آفريده شده‌ايم. اين كه امر فرمودى فقط براى امسال است يا براى آينده نيز؟ حضرت فرمود: بلكه آن براى هميشه است تا روز قيامت. آن گاه آن حضرت انگشتان دو دست را درهم داخل كرد و فرمود:
«دَخَلَتِ الْعُمْرَةُ فِي الْحَجِّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.» عمره تا قيامت به حجّ داخل شد.
قول سراقه و جواب رسول خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) در صحيح مسلم باب حجه النبى و ساير كتاب‌ها نيز نقل شده است.
اين حجّ تمتّع همان است كه عمر بن خطّاب تا آخر عمر از آن نهى می‌كرد، علت نهى عمر بن خطاب آن بود كه می‌گفت: خوش ندارم مردم ميان دو عمل با زنان نزديكى كنند و در حالی‌كه قطرات غسل جنابت از موهايشان می‌چكد احرام حج ببندند.
امام عبدالبرّ قرطبی نقل كرده: ميان علماء خلاف نيست در اين كه مراد از تمتع در آيه (فمن تمتع بالعمرة الى الحج) عمره آوردن در اشهر حج قبل از عمل حج است و نيز از مسند احمد بن حنبل نقل كرده: ابوموسی اشعری به صحت حجّ تمتع فتوى می‌داد. مردى به او گفت در بعضى فتواها متوجّه خويش باش كه نمی‌دانى اميرالمؤمنين (عمر) بعد از تو چه كرده است، ابوموسى عمر را ملاقات كرد و از اين كار پرسيد. عمر گفت می‌دانم كه رسول خدا و اصحابش اين كار را كرده‌اند و ليكن خوش نداشتم زير درختان اراک با زنان مقاربت كرده سپس با آن كه آب جنابت از موهايشان می‌چكد وارد عمل حجّ شوند. (اين سخن اجتهاد در مقابل فرمان خداست).


۱. مفردات قرشی‌بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۳۰.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۳۹۰.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۶-۷۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۹-۴۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۴۳-۲۴۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۶-۷۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۹-۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۴۳-۲۴۵.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۲، ص۲۸۲.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ط الاسلامیه، ج۴، ص۲۴۵-۲۴۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۴۵-۲۴۷.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۴، ص۲۴۶.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۴، ص۲۴۹.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۴، ص۲۴۶.    
۲۲. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۱۵.    
۲۳. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح، ج۲، ص۸۸۶    
۲۴. شرف‌الدین موسوی، سید عبدالحسین، النص والإجتهاد، ج۱، ص۱۹۵.    
۲۵. شرف‌الدین موسوی، سید عبدالحسین، النص والإجتهاد، ج۱، ص۱۹۷.    



قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حج تمتع»، ج۶، ص۲۳۰.    






جعبه ابزار