حجل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَجِل (به فتح حاء و کسر جیم) یا
حِجِل (به کسر حاء و جیم) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای
خلخالی که زنان بر پای خود میکنند؛ که
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با نتیجه ترک
جهاد و مردان نامرد از این واژه استفاده نموده است.
حَجِل (به فتح حاء و کسر جیم) یا حِجِل (به کسر حاء و جیم) به معنای خلخالی که زنان بر پای خود میکنند؛ آمده است.
واژه «
حجله» به معنای اطاق
عروس آمده است.
جمع این واژه «حجال» است.
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه ۲۷، هنگامی که به او خبر رسید گروه زیادی از سوی
معاویه به شهر
انبار شبیخون زده و
فرماندار آنجا را کشته و شهر را غارت کردهاند، میفرماید: «
«وَ لَقَدْ بَلَغَنِی اَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَی الْمَرْاَهِ الْمُسْلِمَهِ وَ الْاُخْرَی الْمُعَاهِدَهِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ اِلاَّ بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ الاِسْتِرْحَامِ»؛
به من خبر رسیده است که یکی از آنها، به خانه
زن مسلمان و زن غیر مسلمان دیگری که در پناه
اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و
خلخال و دستبند و گردنبندها و گوشوارههای آنان را از تنشان بیرون آورده است، در حالی که هیچ وسیلهای برای
دفاع از خود، جز گریه و زاری و التماس نداشتهاند! آنها (بعد از این همه جنایات)، با
غنائم فراوانی، به شهر و دیار خود بازگشتهاند بی آن که حتی یک نفر از آنان آسیب ببیند یا خونی از آنها ریخته شود. اگر به خاطر این حادثه (بسیار دردناک)، مسلمانی از شدّت تاسّف واندوه بمیرد، ملامتی بر او نیست، بلکه به نظر من، سزاوار است.»
امام (علیهالسلام) در خصوص نامردی برخی از افراد فرموده است: «
«یَا اَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لاَ رِجَالَ حُلُومُ الْاَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ اَنِّی لَمْ اَرَکُمْ وَ لَمْ اَعْرِفْکُمْ»؛
ای مرد نمایانی که در حقیقت مرد نیستید! آرزوهای شما مانند آرزوهای
کودکان است! و عقل و خرد شما مانند عروسان حجله نشین! (که جز به زر و زیور و عیش و نوش، به چیزی نمیاندیشند) دوست داشتم که هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم.»
واژه «ربّة البیت» به معنای زن خانهدار آمده است.
این واژه دو بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «واژه حاجز»، ص۲۵۴-۲۵۳.