• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حجیت قطع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حجیت قطع به صحّت استناد به قطع در استنباط احکام شرعی اطلاق می‌شود.



حجیت قطع، عبارت است از درستی استناد به قطع در استنباط احکام شرعی، که لازمه آن، منجّزیت تکلیف در صورت مطابقت آن با واقع و معذّریت در صورت عدم مطابقت با واقع است.


حجت در معانی متفاوتی استعمال شده است:
۱. حجیت لغوی ، که به معنای قابلیت استناد به هر چیزی است که بتوان به کمک آن، بر دیگران احتجاج نمود، خواه این احتجاج از ناحیه مولا بر عبد باشد و خواه عکس آن؛ شکی نیست که قطع ، به این معنا، حجیت دارد.
در کتاب « المحصول فی علم الاصول » آمده است:
«و اما الحجیة، فتارة یراد منها الحجیة بالمعنی اللغوی و اخری بالمنطقی و ثالثة بالمعنی الاصولی، اما الاول: فهو کل ما یصلح ان یحتج به من غیر فرق بین احتجاج المولی علی العبد او العبد علی المولی او احتجاج انسان علی انسان مثله، فلا شک ان القطع من اوضح ما یصح ان یحتج به».
۲. حجیت منطقی، که به معنای صحت تمسک به حد وسط ، در قیاس منطقی است.
در کتاب « فوائد الاصول » آمده است:
«فان الحجة باصطلاح المنطقی عبارة عن الوسط الذی یکون بینه و بین الاکبر الذی یراد اثباته للاصغر علقة و ربط ثبوتی».
[۵] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۱، ۲، ص۷.

بر اساس نظر مرحوم « شیخ انصاری »، حجیت به معنای منطقی، بر قطع اطلاق نمی‌شود؛ یعنی قطع، واسطه در اثبات اکبر بر اصغر نیست، بلکه در باب قطع، خود واقع در نظر گرفته شده و حکم بر اساس آن بار می‌گردد.
۳. حجیّت اصولی، که به معنای ادله شرعیی ( طرق و امارات ) است که در طریق استنباط حکم شرعی قرار می‌گیرد، و نیز به آن دسته از اصول عملی گفته می‌شود که برای خارج نمودن مکلف از شک می‌باشد. لازمه حجیت اصولی منجّزیت و معذّریت است.
در کتاب «فوائد الاصول» آمده است:
«فان الحجة باصطلاح الاصولی عبارة عن الادلة الشرعیة من الطرق و الامارات التی تقع وسطا لاثبات متعلقاتها بحسب الجعل الشرعی...».
[۶] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۱، ۲، ص۷.

مرحوم « مظفر » معتقد است حجت اصولی تنها بر امارات اطلاق می‌شود؛ از این رو، به قطع ، حجت اصولی گفته نمی‌شود.


درباره حجیت قطع، نظریات متفاوتی وجود دارد؛ مشهور اصولیون ، حجیت را ذاتی قطع می‌دانند، اما برخی حجیت را از لوازم وجودی قطع می‌شمارند. بنابر هر یک از دو نظریه، حجیت قطع قابل جعل نیست، گرچه برخی آن را جعلی دانسته‌اند.
[۸] محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۳، ص (۱۷-۱۴).
[۹] فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۴، ص۴۴.
[۱۰] صدر، محمد باقر، جواهر الاصول، ص۱۰۷.



۱. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۱، ص۱۷۲.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۲، ص۲۲۹.    
۳. نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۲، ص۴.    
۴. سبحانی تبریزی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، ج۳، ص۲۱.    
۵. نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۱، ۲، ص۷.
۶. نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۱، ۲، ص۷.
۷. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۸.    
۸. محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۳، ص (۱۷-۱۴).
۹. فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۴، ص۴۴.
۱۰. صدر، محمد باقر، جواهر الاصول، ص۱۰۷.



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «حجیت قطع».



جعبه ابزار