حد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدّ (به فتح حاء) یا
حدد یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای
مرز، مشخص کردن، تعیین کردن، محدود کردن و منع و دفع که
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص نکوهش آباد کردن
دنیای فانی، حکمت بعضی
احکام شرعی و ویژگیهای اخلاقی
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ... از این واژه استفاده نموده است.
حدّ (به فتح حاء) یا حدد به معنای مرز، مشخص کردن، تعیین کردن، محدود کردن و منع و دفع، آمده است.
اصل این واژه به معنای منع و دفع است. بههمین جهت به مرز حدّ گفته میشود؛ زیرا دو چیز را از اختلاط باز میدارد.
به
عقاب و
مجازات شرعی «حدّ» گفته میشودد؛ چراکه فرد را از ارتکاب دوباره آن
گناه باز میدارد.
این واژه در
قرآن کریم نیز بکار رفته است.
(تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.)
امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص نکوهش آباد کردن دنیای فانی در
نامه سوم فرموده است: «
«وَ تَجْمَعُ هَذِهِ الدَّارَ حُدُودٌ اَرْبَعَهٌ الْحَدُّ الْاَوَّلُ یَنْتَهِی اِلَی دَوَاعِی الْآفَاتِ وَ الْحَدُّ الثَّانِی یَنْتَهِی اِلَی دَوَاعِی الْمُصِیبَاتِ وَ الْحَدُّ الثَّالِثُ یَنْتَهِی اِلَی الْهَوَی الْمُرْدِی وَ الْحَدُّ الرَّابِعُ یَنْتَهِی اِلَی الشَّیْطَانِ الْمُغْوِی وَ فِیهِ یُشْرَعُ بَابُ هَذِهِ الدَّارِ»؛
حدود چهارگانه این
خانه چنین است: حدّ اوّل به «اسباب آفات و بلاها» میخورد و حدّ دوم به «عوامل مصائب» و حدّ سوم به «هوا و هوسهای مهلک» و حد چهارم به «
شیطان گمراه کننده» منتهی میشود و درب خانه از همین جا باز میگردد!
»
امام (علیهالسلام) در
حکمت ۲۵۲ در رابطه با حکمت بعضی احکام شرعی فرمودهاند: «
«فَرَضَ اللَّهُ ... وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ اِقَامَةَ الْحُدُودِ اِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ»؛
خدا قصاص را برای حفظ خونها (جانها)، و اقامه
حدود را برای بزرگ شمردن محرمات الهی واجب کرده است.
»
واژه «محادّة» به معنای درگیری و دشمنی آمده است که امام (علیهالسلام) در
خطبه ۱۶۰ در خصوص ویژگیهای اخلاقی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «
«وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ فِینَا اِلاَّ حُبُّنَا مَا اَبْغَضَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ تَعْظِیمُنَا مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَکَفَی بِهِ شِقَاقاً لِلَّهِ وَ مُحَادَّهً عَنْ اَمْرِ اللَّهِ»؛
اگر در ما چیزی جز محبت آنچه مورد
غضب خدا و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بزرگداشت آنچه خداوند و پیامبرش آن را کوچک شمردهاند، نباشد، همین خود برای مخالفت ما با خدا و سرپیچی از فرمایش کافی است.»
واژه «حدّه» به معنای غضب آمده و آن حضرت در بیانی در مورد نکوهش شدّت غضب میفرماید: «
«الْحِدَّهُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ»؛
طغیان غضب، نوعی جنون و دیوانگی است.
»
واژه «حدّ» به معنای آخر و منتهای چیزی که لازمهی آن محدود بودن است؛ میباشد. بههمین جهت امام (علیهالسلام) در خصوص حمد و
ستایش خدا فرموده است: «
«وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِی لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ»؛
و غوّاصان هوشمند (دریای علوم و دانشها) دسترسی به کمال هستیاش پیدا ننمایند، همان کسی که برای صفاتش حدّی نیست.
»
واژه «حدید» به معنای غضبناک و خشمگین نیز آمده است؛ چنانکه گفته میشود: «رجل حدید؛ مرد بشدّت خشمگین.» بهگونهای که آن حضرت در بیانی نسبت به تفاوتهای روحی و جسمی انسانها فرمودهاند: «
«وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ وَ طَلِیقُ اللِّسَانِ حَدِیدُ الْجَنَانِ»؛
آنها که قلبی نا آرام دارند، افکارشان پراکنده است و سخنوران (زبردست) قوت قلب دارند.
»
واژه «حدید الجنان» به معنای سخت قلب و
قسی القلب است.
این واژه در موارد بسیاری در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حدّ»، ص۲۵۶.