• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حدیث افتراق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حدیث افتراق، حدیث منسوب به پیامبر اکرم درباره انشعاب امت اسلامی به فرقه‌های گوناگون است.




این حدیث حاکی از افتراق امت اسلامی، همانند امت‌های قدیم‌تر، به بیش از هفتاد یا ۷۳ فرقه است.



حدیث افتراق در بسیاری از کتاب‌های حدیثی شیعه و اهل سنّت
[۳] ابن‌حنبل، مسندالامام احمد بن محمد بن حنبل، ج۳، ص۵۶۹، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۴] ابن ابی‌عاصم، السنة، ج۱، ص۷۵ـ۸۰، چاپ باسم‌ بن فیصل جوابره، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۵] عبداللّه‌ بن یوسف زیلعی، تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی تفسیرالکشاف للزمخشری، ج۱، ص۴۴۷ـ ۴۵۰، چاپ سلطان‌ بن فهد طبیشی، (ریاض) ۱۴۱۴.
[۶] علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۳، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
گزارش شده و بسیاری از ملل و نحل‌نویسان قدیم و فرقه‌شناسان جدید آن را پذیرفته‌اند.



صدر و ذیل این حدیث با تعابیر مختلفی گزارش شده است، اما محتوا و پیام کلی آن را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد: خبر از فرقه فرقه‌شدن امت‌اسلام، نجات‌یافتن تنها یکی از فرقه‌ها و گمراهی و هلاکت بقیه، تعیین مصداق فرقه ناجیه (راه یافته، اهل بهشت).
براساس مضمون اصلی و قرائت رایجِ این حدیث، پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم یهودیان را ۷۱ ملت (یا طایفه و فرقه) و مسیحیان را ۷۲ ملت معرفی کرده و از افتراق امت خود به ۷۳ فرقه یاد کرده و گفته است که در میان امت‌های قبلی، همه فرقه‌های آن‌ها به جز یک دسته، اهل جهنم یا در وادی گمراهی و هلاکت بودند، و امت اسلامی نیز دچار چنین سرنوشتی خواهد شد.



در این‌که گروه ناجیه چه کسانی‌اند و چه ویژگی‌هایی دارند، در بیش‌تر نقل‌ها از زبان پیامبر پاسخ‌های مختلف و متضادی به این پرسش داده شده است.
در برخی نقل‌ها نیز پیامبر بدون پرسش دیگران، به معرفی فرقه ناجیه و گاهی نیز هالکه و بدترین فرقه‌ها پرداخته است.
بنابر قرائتی غیرمشهور، همه فرقه‌ها، به‌جز زنادقه، اهل بهشت‌اند.
[۷] محمد بن محمد غزالی، فیصل التفرقة بین‌الاسلام و الزندقة، ج۱، ص۳۹ـ۱۱۳، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۶.

گرچه درباره سرنوشت آینده جامعه اسلامی و همسان‌نمایی آن با امت‌های گذشته، به‌ویژه بنی‌اسرائیل، احادیث بسیاری با مضامین مختلف وجود دارد که در جوامع حدیثی فریقین با ابواب و عناوینی نظیر «افتراق الامة» گزارش شده‌اند،
[۸] علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۲۰۹، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
ظاهرآ هیچ‌یک از آن احادیث، از شهرت این حدیث افتراق برخوردار نشده و مورد استقبال و بازگویی محدّثان و بهره‌جویی ملل و نحل‌نویسان کهن و معاصر و متکلمان و حتی مفسران قرار نگرفته‌اند؛ از این رو، حدیث مذکور نه تنها مورد استناد بسیاری از فرقه‌نگاران قرار گرفته و آن‌ها دسته‌بندی‌های خود از فرقه‌های اسلامی را براساس آن سامان داده‌اند، بلکه حتی مضمون صدر (افتراق امت) یا ذیل (بیان فرقه ناجیه) آن را عنوان کتاب خود قرار داده‌اند.



گرچه نقل و شهرت حدیث مزبور در آثار مختلف دلیل صحت صدور آن نیست و برخی بزرگان نیز به بررسی سند آن پرداخته‌اند،
[۱۰] علی‌ بن ابوبکر هیثمی، کشف الاستار عن زوائد البَزّار علی‌الکتب الستة، ج۴، ص۹۷ـ۹۸، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، ج ۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱] اسماعیل‌ بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مُزیل‌الالباس، ج۱، ص۳۶۹ـ۳۷۰، چاپ احمد قلاش، حلب: مکتبةالتراث الاسلامی.
[۱۲] یوسف قرضاوی، «مبادئ أساسیة فکریة و عملیة فی‌التقریب بین‌المذاهب»، ج۱، ص۱۴۵ـ۱۴۷، رسالة التقریب، دوره ۴، ش ۱۳ (رجب ـ رمضان ۱۴۱۷).
اما شهرت نقل حدیث، برخی را وادار به پذیرش اصل ورود حدیث با صرف‌نظر از نقد سندیِ آن کرده است؛ ازاین‌رو، تلاش عمده کسانی که در بحث فرقه‌ها به بررسی این حدیث پرداخته‌اند، بیشتر معطوف به توجیه، تبیین و بررسی محتوا یا فواید کلامی آن بوده است.

۵.۱ - نبودن در کتب شیعه و صحیحین


این روایت، در کتاب‌های چهارگانه حدیثی شیعه و صحیحین اهل سنّت گزارش نشده و فرقه‌پژوهانی چون نوبختی در فرق‌الشیعه و ابوالحسن اشعری در مقالات‌الاسلامیین به آن اشاره و استناد نکرده‌اند.
حتی فرقه‌شناسی نظیر ابن‌حَزْم ظاهری (متوفی ۴۵۶)
[۱۵] ابن‌حزم، الفِصَل فی‌الملل و الأهواء و النحل، ج۳، ص۲۹۲، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
آن را غیرقابل احتجاج و ناصحیح دانسته‌است و به نظر ابن‌وزیر
[۱۶] ابن‌وزیر، العواصم و القواصم فی الذَّبِّ عن سنة ابی‌القاسم، ج۱، ص۱۸۶، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
نیز بخش پایانی آن ساختگی است.

۵.۲ - ادعای تواتر حدیث


اما به‌عقیده برخی دیگر، حدیث افتراق، به‌ویژه باتوجه به کثرت نقل آن در کتاب‌های روایی و کلامی و تفسیری، نه تنها مشهور است بلکه در مورد آن ادعای تواتر نیز شده است.
[۱۷] ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۲۸۷، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۸] ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۷۴، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۹] ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۲۵۹، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۲۰] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مناوی، فیض‌القدیر: شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۰، (بیروت) ۱۳۹۱/۱۹۷۲.
[۲۱] محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مناوی، فیض‌القدیر: شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۰پانویس، (بیروت) ۱۳۹۱/۱۹۷۲.




تأثیر بیش‌تر این حدیث را می‌توان در مباحث کلامی، کشمکش‌های فرقه‌ای، تصفیه حساب‌های گروه‌های مذهبی و نیز در گستره دانش فرقه‌شناسی به‌روشنی مشاهده کرد.

۶.۱ - تایید فرقه دلخواه


در تاریخ اندیشه اسلامی و منازعات فرقه‌ای، بسیاری، به‌ویژه در میان صاحبان مکاتب کلامی، باتوجه به مضمون صدر حدیث یا با گزینش قرائت دلخواه خود از بخش پایانی آن به اثبات حقانیت خود از زبان پیامبر پرداخته‌اند.
[۲۲] جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرارالنطقاء، ج۱، ص۲۴۳، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴.
[۲۳] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
[۲۴] ابن‌مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۲، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۲۵] ابن‌مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.


۶.۲ - تکذیب فرقه‌های دیگر


به‌علاوه برخی نویسندگان گاهی با استناد به ذیل این حدیث، فرقه‌های رقیب را از بدترین فرقه‌ها دانسته‌اند.
[۲۸] سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج۱۸، ص۵۱، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۱۸، بغداد: مطبعةالامة.
[۲۹] عثمان‌ بن عبداللّه عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ج۱، ص۳۰، چاپ یشار قوتلوآی، آنکارا ۱۹۶۱.
[۳۰] علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۱۱۸، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.

برای نمونه، ابن‌ حزم در کتاب الفِصَل،
[۳۱] ابن‌حزم، الفِصَل فی‌الملل و الأهواء و النحل، ج۳، ص۲۹۲، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
گزارش مشهور این حدیث را (که در آن سخن از فرقه‌های هالکه به میان آمده) ناصحیح و غیرقابل احتجاج دانسته، اما در کتاب فقهی المُحَلّی،
[۳۲] ابن حزم، المُحَلّی بالآثار، ج۱، ص۸۲، ج ۱، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
که بنا را بر ابطال قیاس گذاشته است، حدیث فوق را با ذیل «اَعْظَمُهُمْ فِتْنَةً علی اُمَّتی قَوْمٌ یقیسونَ الاُمور. . . » پذیرفته است.

۶.۳ - تایید برداشت خود از شریعت


بسیاری از اندیشمندان بر مبنای این حدیث، برداشت‌های ویژه خود را از کتاب و سنّت، حق دانسته و تنها مصداق اهل نجات را تبعیت از روش خویش دانسته‌اند.
[۳۳] آقابزرگ طهرانی، ج۱، ص۹۸ـ۹۹.
[۳۴] علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۳۶، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).
[۳۵] علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۳۶ پانویس ۲، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).

کسانی مانند ابن‌داعی به پرهیز از این‌گونه داوری و برخورد توصیه کرده‌اند،
[۳۶] تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی‌ بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۲۸، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران: اساطیر، ۱۳۶۴ش.
اما خود در عمل چنین نکرده‌اند.
[۳۷] تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی‌ بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۱۹۴ـ۱۹۹، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران: اساطیر، ۱۳۶۴ش.




پافشاری بر ظاهر عددی این حدیث نتایجی در میان مسلمانان، به خصوص اندیشمندان و نویسندگان اسلامی، دربرداشته است.
یکی از مهم‌‌ترین آنها، که دامن‌گیر بسیاری از ملل و نحل‌نگاران شده، تکثیر و تطبیق تعداد فرقه‌های اسلامی بر مضمون عددیِ حدیث افتراق و اثبات ۷۳ فرقه در عالم خارج است.
این امر در بسیاری از تألیفاتی که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به ملل و نحل پرداخته‌اند منعکس شده است.

۷.۱ - فرقه تراشی


صاحبان این‌گونه آثار، با تکیه صرف بر ظاهر عددی حدیث، با فرقه‌تراشی یا درج برخی فرق در فرقه‌های دیگر، خود را به زحمت انداخته‌اند، در حالی که هیچ دلیلی برای وجود این تعداد فرقه در عالم خارج وجود ندارد
[۳۸] ابراهیم‌ بن موسی شاطبی، الاعتصام، ج۲، ص۴۱۹ـ۴۲۲، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و بر فرض صحت حدیث، ممکن است مراد از آن بیان کثرت یا اشاره به این نکته باشد که فرقه‌های اسلامی بیش از فرق دیگر ادیان خواهند بود.
ملل و نحل‌نگارانی نظیر مَلَطی،
[۳۹] محمد بن احمد ملطی شافعی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، ج۱، ص۴۷، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
[۴۰] محمد بن احمد ملطی شافعی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، ج۱، ص۹۱، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
ابوالمعالی،
[۴۱] محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، بیان‌الادیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، ج۱، ص۵۱ـ۵۷، چاپ عباس اقبال آشتیانی و محمدتقی دانش‌پژوه، به اهتمام محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۶ش.
بغدادی،
[۴۲] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین‌الفرق، ج۱، ص۱۱ـ۲۸، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره.
اسفراینی
[۴۳] شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن‌الفرق الهالکین، ج۱، ص۲۳ـ۲۵، چاپ محمد زاهد کوثری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و شهرستانی
[۴۴] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۶، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
اساس شمارش خود از فرقه‌ها را عدد ۷۳ قرار داده و به هر قیمتی سعی کرده‌اند تعداد فرقه‌ها را با مضمون این حدیث تطبیق دهند تا به تعبیری سخن پیامبر راست درآید.
[۴۵] محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، بیان‌الادیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، ج۱، ص۵۷، چاپ عباس اقبال آشتیانی و محمدتقی دانش‌پژوه، به اهتمام محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۶ش.


۷.۲ - بی توجهی به حدیث افتراق


ملل و نحل‌نگاران متقدم و پرآوازه‌ای نظیر نوبختی و اشعری به این حدیث اشاره نکرده و، به هر دلیلی، تقسیم‌بندی خود را نیز براساس آن سامان نداده‌اند، اما در تکثیر فرق و رساندن آن‌ها به ۷۳ عدد یا افزون‌تر، راه را برای دیگران باز کرده‌اند.

۷.۲.۱ - پذیرش صحت حدیث


گفتنی است که حتی کسانی که در عمل به این تقسیم‌بندی پایبندی نشان نداده یا احیاناً درصدد بیان عموم فرقه‌ها نبوده‌اند، باز به نوعی این حدیث را پذیرفته‌اند.
در کتاب مسائل الامامة منسوب به ناشئ اکبر، که از نخستین آثار به‌جا مانده از اوایل قرن چهارم است، تأمل در واقعیت‌های خارجی، دلیل صحت حدیث پیامبر دانسته شده است.
[۴۶] مسائل الامامة و هوالکتاب الاول من کتابٍ فیه اصول النحل التی اختلف فیها اهل‌الصلاة، (منسوب به) ناشئ اکبر، ج۱، ص۲۰، چاپ یوزف فان اس، بیروت: المعهد الآلمانی للابحاث الشرقیة، ۲۰۰۳.


۷.۲.۲ - دلیل بی توجهی به حدیث افتراق


فخررازی نیز در کتاب اعتقادات فرقالمسلمین و المشرکین، به‌روشنی به این حدیث استناد نکرده، اما در پاسخ به این پرسش فرضی که چرا تعداد فرقه‌های مورد شمارش او از ۷۳ تجاوز کرده، عذر آورده که مراد پیامبر، تنها فرقه‌های اصلی بوده است.
[۴۷] محمد بن عمر فخررازی، اعتقادات فرقالمسلمین و المشرکین، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

هرچند ممکن است با فرض صحت مضمون صدر حدیث، پیامبر اکرم را در مقام بیان کثرت تلقی کرد و نیز اعدادی چون ۷۱، ۷۲ و ۷۳ را ناظر به کثرت نسبی اختلاف مسلمانان از امم قبلی دانست،
[۴۸] احمد مهدوی دامغانی، «نظری به عدد ۷۳ در حدیث ’تفرقه‘»، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۱، یغما، سال ۱۷، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۳).
[۴۹] نعمت‌اللّه صفری، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، ج۱، ص۱۳۲ـ ۱۳۳، هفت آسمان، سال ۳، ش ۹ و ۱۰ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
با این حال شبهه عدم تطابق این اعداد با واقعیت‌های تاریخیِ ظهور فرقه‌ها در ادیان گذشته و اسلام، بارزتر می‌نماید، به ‌ویژه این‌که در این حدیث نه معیار و ملاکی برای تمایز فرقه از غیرفرقه وجود دارد و نه راهی برای فهم ظرف زمانی رسیدن فرقه‌ها به این تعدادِ مشخص.
[۵۰] عبدالرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، ج۱، ص۳۴، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳.


۷.۲.۳ - انگیزه‌های شغلی بی توجهی


شاید بتوان گفت که دلیل اساسی بی‌توجهی ملل و نحل‌نگاران به چنین پرسش‌هایی، آن است که ارائه مصادیق خارجیِ این حدیث (۷۳ فرقه) با حرفه فرقه‌نگاری و حجیم‌کردن گزارش‌های آن‌ها درباره اختلافات فرقه‌ای متناسب بوده و از طرفی، مؤید مشرب کلامی و فکری آنان نیز به‌شمار می‌آمده است.
جالب توجه این‌که غالب آنان تکثیر فرق و مذاهب و نام‌گذاریِ انشعابات مختلف هریک از فرق بزرگ را ویژه فرقه‌هایی دانسته‌اند که خود بدان وابسته نبوده‌اند و خواسته یا ناخواسته، گروه خود را متمایز از دیگر فرق اسلامی و فاقد انشعابات فرقه‌ای معرفی کرده‌اند.

۷.۳ - ریاده‌‌نمایی تعداد فرقه‌ها


بی‌ضابطگی در تعیین و تشخیص فرقه از غیرفرقه و غرض‌ورزی‌ها و دشمنی‌های فرقه‌ای صاحبان هریک از فرق، در افزایش تعداد فرقه‌ها، اختلاف در نام‌گذاری و خلط اصطلاحات فرقه‌ای مؤثر بوده است.
استناد به صدر و ذیل این حدیث و پافشاری بر مضمون عددیِ آن نیز دستاویز مهمی در ساماندهی و زیاده‌نمایی تعداد فرق و موجه جلوه دادن فرقه خویش بوده است.
[۵۱] علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۹، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).




(۱) آقابزرگ طهرانی.
(۲) علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).
(۳) ابن ابی‌عاصم، السنة، چاپ باسم‌ بن فیصل جوابره، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۴) ابن‌بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۵) ابن‌حزم، الفِصَل فی‌الملل و الأهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۶) ابن حزم، المُحَلّی بالآثار، ج ۱، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۷) ابن‌حنبل، مسندالامام احمد بن محمد بن حنبل، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۸) ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۹) ابن‌مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۱۰) ابن‌وزیر، العواصم و القواصم فی الذَّبِّ عن سنة ابی‌القاسم، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۱۱) محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، بیان‌الادیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، چاپ عباس اقبال آشتیانی و محمدتقی دانش‌پژوه، به اهتمام محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۲) شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن‌الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد کوثری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۳) عبدالرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳.
(۱۴) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین‌الفرق، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره.
(۱۵) تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی‌ بن داعی حسنی رازی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران: اساطیر، ۱۳۶۴ش.
(۱۶) جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرارالنطقاء، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴.
(۱۷) عبداللّه‌ بن یوسف زیلعی، تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی تفسیرالکشاف للزمخشری، چاپ سلطان‌ بن فهد طبیشی، (ریاض) ۱۴۱۴.
(۱۸) جعفر سبحانی، بحوث فی‌الملل و النحل، ج ۱، قم ۱۴۱۵.
(۱۹) ابراهیم‌ بن موسی شاطبی، الاعتصام، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۰) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
(۲۱) نعمت‌اللّه صفری، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، هفت آسمان، سال ۳، ش ۹ و ۱۰ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
(۲۲) سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم‌الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۱۸، بغداد: مطبعةالامة.
(۲۳) محمد بن حسن طوسی، الرسائل العشر، رساله :۶ الکتاب المفصح فی امامة امیرالمؤمنین و الائمة علیهم‌السلام، قم (۱۴۰۳ (.
(۲۴) اسماعیل‌ بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مُزیل‌الالباس، چاپ احمد قلاش، حلب: مکتبةالتراث الاسلامی.
(۲۵) عثمان‌ بن عبداللّه عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، چاپ یشار قوتلوآی، آنکارا ۱۹۶۱.
(۲۶) محمد بن محمد غزالی، فیصل التفرقة بین‌الاسلام و الزندقة، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۲۷) محمد بن عمر فخررازی، اعتقادات فرقالمسلمین و المشرکین، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۲۸) یوسف قرضاوی، «مبادئ أساسیة فکریة و عملیة فی‌التقریب بین‌المذاهب»، رسالة التقریب، دوره ۴، ش ۱۳ (رجب ـ رمضان ۱۴۱۷).
(۲۹) علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
(۳۰) مجلسی، بحارالانوار، بحارالانوار.
(۳۱) مسائل الامامة و هوالکتاب الاول من کتابٍ فیه اصول النحل التی اختلف فیها اهل‌الصلاة، (منسوب به) ناشئ اکبر، چاپ یوزف فان اس، بیروت: المعهد الآلمانی للابحاث الشرقیة، ۲۰۰۳.
(۳۲) محمد بن احمد ملطی شافعی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۳۳) محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مناوی، فیض‌القدیر: شرح الجامع الصغیر، (بیروت) ۱۳۹۱/۱۹۷۲.
(۳۴) احمد مهدوی دامغانی، «نظری به عدد ۷۳ در حدیث ’تفرقه‘»، یغما، سال ۱۷، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۳).
(۳۵) علی‌ بن ابوبکر هیثمی، کشف الاستار عن زوائد البَزّار علی‌الکتب الستة، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، ج ۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛


 
۱. ابن‌بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۸۴۵۸۵، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.    
۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۶.    
۳. ابن‌حنبل، مسندالامام احمد بن محمد بن حنبل، ج۳، ص۵۶۹، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۴. ابن ابی‌عاصم، السنة، ج۱، ص۷۵ـ۸۰، چاپ باسم‌ بن فیصل جوابره، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
۵. عبداللّه‌ بن یوسف زیلعی، تخریج الاحادیث و الآثار الواقعة فی تفسیرالکشاف للزمخشری، ج۱، ص۴۴۷ـ ۴۵۰، چاپ سلطان‌ بن فهد طبیشی، (ریاض) ۱۴۱۴.
۶. علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۳، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۷. محمد بن محمد غزالی، فیصل التفرقة بین‌الاسلام و الزندقة، ج۱، ص۳۹ـ۱۱۳، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
۸. علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۲۰۹، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۹. مجلسی، بحارالانوار، بحارالانوار، ج۲۸، ص۲.    
۱۰. علی‌ بن ابوبکر هیثمی، کشف الاستار عن زوائد البَزّار علی‌الکتب الستة، ج۴، ص۹۷ـ۹۸، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، ج ۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱. اسماعیل‌ بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مُزیل‌الالباس، ج۱، ص۳۶۹ـ۳۷۰، چاپ احمد قلاش، حلب: مکتبةالتراث الاسلامی.
۱۲. یوسف قرضاوی، «مبادئ أساسیة فکریة و عملیة فی‌التقریب بین‌المذاهب»، ج۱، ص۱۴۵ـ۱۴۷، رسالة التقریب، دوره ۴، ش ۱۳ (رجب ـ رمضان ۱۴۱۷).
۱۳. محمد بن حسن طوسی، الرسائل العشر، ج۱، ص۱۲۷، رساله:۶ الکتاب المفصح فی امامة امیرالمؤمنین و الائمة علیهم‌السلام، قم (۱۴۰۳).    
۱۴. جعفر سبحانی، بحوث فی‌الملل و النحل، ج۱، ص۲۵۴۱، قم ۱۴۱۵.    
۱۵. ابن‌حزم، الفِصَل فی‌الملل و الأهواء و النحل، ج۳، ص۲۹۲، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۶. ابن‌وزیر، العواصم و القواصم فی الذَّبِّ عن سنة ابی‌القاسم، ج۱، ص۱۸۶، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
۱۷. ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۲۸۷، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۱۸. ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۷۴، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۱۹. ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۲، ص۲۵۹، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۲۰. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مناوی، فیض‌القدیر: شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۰، (بیروت) ۱۳۹۱/۱۹۷۲.
۲۱. محمد عبدالرؤوف‌ بن تاج‌العارفین مناوی، فیض‌القدیر: شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۰پانویس، (بیروت) ۱۳۹۱/۱۹۷۲.
۲۲. جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرارالنطقاء، ج۱، ص۲۴۳، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴.
۲۳. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
۲۴. ابن‌مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۲، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۵. ابن‌مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۶. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۸، ص۴۵.    
۲۷. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۳.    
۲۸. سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج۱۸، ص۵۱، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، ج ۱۸، بغداد: مطبعةالامة.
۲۹. عثمان‌ بن عبداللّه عراقی، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، ج۱، ص۳۰، چاپ یشار قوتلوآی، آنکارا ۱۹۶۱.
۳۰. علی بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۱۱۸، چاپ محمود عمر دمیاطی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
۳۱. ابن‌حزم، الفِصَل فی‌الملل و الأهواء و النحل، ج۳، ص۲۹۲، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۳۲. ابن حزم، المُحَلّی بالآثار، ج۱، ص۸۲، ج ۱، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۳. آقابزرگ طهرانی، ج۱، ص۹۸ـ۹۹.
۳۴. علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۳۶، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).
۳۵. علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۳۶ پانویس ۲، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).
۳۶. تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی‌ بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۲۸، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران: اساطیر، ۱۳۶۴ش.
۳۷. تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی‌ بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۱۹۴ـ۱۹۹، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران: اساطیر، ۱۳۶۴ش.
۳۸. ابراهیم‌ بن موسی شاطبی، الاعتصام، ج۲، ص۴۱۹ـ۴۲۲، چاپ احمد عبدالشافی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۹. محمد بن احمد ملطی شافعی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، ج۱، ص۴۷، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۴۰. محمد بن احمد ملطی شافعی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، ج۱، ص۹۱، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۴۱. محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، بیان‌الادیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، ج۱، ص۵۱ـ۵۷، چاپ عباس اقبال آشتیانی و محمدتقی دانش‌پژوه، به اهتمام محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۶ش.
۴۲. عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین‌الفرق، ج۱، ص۱۱ـ۲۸، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره.
۴۳. شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی‌الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن‌الفرق الهالکین، ج۱، ص۲۳ـ۲۵، چاپ محمد زاهد کوثری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۴۴. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۶، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
۴۵. محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، بیان‌الادیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، ج۱، ص۵۷، چاپ عباس اقبال آشتیانی و محمدتقی دانش‌پژوه، به اهتمام محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۶ش.
۴۶. مسائل الامامة و هوالکتاب الاول من کتابٍ فیه اصول النحل التی اختلف فیها اهل‌الصلاة، (منسوب به) ناشئ اکبر، ج۱، ص۲۰، چاپ یوزف فان اس، بیروت: المعهد الآلمانی للابحاث الشرقیة، ۲۰۰۳.
۴۷. محمد بن عمر فخررازی، اعتقادات فرقالمسلمین و المشرکین، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، چاپ محمد معتصم باللّه بغدادی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۴۸. احمد مهدوی دامغانی، «نظری به عدد ۷۳ در حدیث ’تفرقه‘»، ج۱، ص۲۰۹ـ۲۱۱، یغما، سال ۱۷، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۳).
۴۹. نعمت‌اللّه صفری، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، ج۱، ص۱۳۲ـ ۱۳۳، هفت آسمان، سال ۳، ش ۹ و ۱۰ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
۵۰. عبدالرحمان بدوی، مذاهب الاسلامیین، ج۱، ص۳۴، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳.
۵۱. علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۹، هفت آسمان، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حدیث افتراق»، شماره۵۸۷۹.    



جعبه ابزار