• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرف خ۹

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خطاب موجودین
خطاب افراد موجود در زمان خطاب
خطاب موجودین، از انواع خطاب شفاهی و مقابل خطاب معدومین بوده و به معنای مورد خطاب قرار دادن کسانی است که در زمان صدور خطاب شارع در قید حیات هستند، چه در مجلس خطاب حاضر باشند چه نباشند.
میان اصولیون بحث است که آیا خطاب‌های شفاهی شارع مخصوص کسانی است که در مجلس خطاب حاضرند یا شامل موجودین غیر حاضر در مجلس خطاب و یا حتی معدومین نیز می‌گردد؛ برای مثال، وقتی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم وسلّم خطاب به جمعی، این آیه را قرائت می‌کند: ﴿یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ﴾، =بقرة۳. آیا این خطاب اختصاص به کسانی دارد که در مجلس حضور داشته و آن را شنیده‌اند یا این که مکلفان دیگر را نیز که در زمان خطاب موجود بوده‌اند شامل می‌شود، هر چند در مجلس خطاب حاضر نباشند، و یا این که در قالب قضیه حقیقیه، همه مکلفان را چه آنهایی که موجودند و چه آنهایی که فعلا نیستند، ولی بعداً متولد می‌شوند در بر می‌گیرد.
[۱] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۲، ص (۵۵۱-۵۳۱).

[۲] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۲۶۶.

[۳] مشکینی، علی، تحریر المعالم، ص۱۰۶.

[۴] فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۳، ص (۴۷۱-۴۴۲).

خطاب مولوی
خطاب دلالت کننده بر طلب حقیقی و دارای ثواب و عقاب
خطاب مولوی، مقابل خطاب ارشادی بوده و به خطابی گفته می‌شود که بر طلب حقیقی چیزی به خاطر مصلحتی که در آن وجود دارد دلالت می‌نماید، به گونه‌ای که به امتثال آن، پاداش و به مخالفت آن، کیفر داده شود، مثل: امر به خواندن نماز و گرفتن روزه.
#عناوین مرتبط#امر مولوی؛ وجوب مولوی.
[۵] نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۲، ص۲۵.

خطاب مهم
خطاب دارای مصلحت کمتر، هنگام تزاحم با خطاب دیگر
خطاب مهم، مقابل خطاب اهم می‌باشد. در تزاحم بین دو خطاب که از سوی مولا متوجه مکلف شده، در صورتی که هر دو خطاب دارای مصلحت باشد و مصلحت یکی از دیگری بیشتر باشد، بحث «ترتب» پیش می‌آید؛ در این صورت، به خطابی که مصلحت کمتری دارد «خطاب مهم» گفته می‌شود، مانند خطاب مولا به نماز و ازاله نجاست از مسجد در وسعت وقت نماز که خطاب به نماز به دلیل این که مصلحت کمتری دارد، خطاب مهم نامیده می‌شود.
#عناوین مرتبط#امر به مهم.
[۶] اصغری، محمد، قیاس و سیر تکوین آن در حقوق اسلام، ج۱، ص۴۶۹.

[۷] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۶، ص۱۳۸.

[۸] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۶، ص۲۰۳.

خطاب مهمل
خطاب فاقد فایده یا معنای خاص
خطاب مهمل، مقابل خطاب مستعمل بوده و به خطابی گفته می‌شود که افاده کننده معنا یا فایده‌ای خاص نبوده و به قصد تفهیم و تفهم، متوجه غیر نشده است.
به نظر مرحوم «سید مرتضی» خطاب مهمل نه معنای خاصی دارد و نه فایده‌ای خاص؛ یعنی حتی سبب تفکیک چیزی از چیزهای دیگر نیز نمی‌گردد.
[۹] علم الهدی، علی بن حسین، الذریعة الی اصول الشریعة، ج۱، ص (۹-۸).

[۱۰] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۱۰، ص۲۲۰.

خطاب نفسی
خطاب متعلق به امر دارای مطلوبیت ذاتی
خطاب نفسی، مقابل خطاب غیری بوده و به خطابی گفته می‌شود که مصلحت در نفس متعلق آن می‌باشد. بنابراین، هرگاه مورد خطاب، خودش مطلوب و مورد نظر خطاب کننده (مولا) باشد، خطاب به آن را خطاب نفسی می‌گویند، مثل: «صلّ» که مطلوب اصلی در آن، خود نماز است.
[۱۱] رشتی، حبیب الله بن محمد علی، بدایع الافکار، ص۲۳۴.

[۱۲] نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات، ج۱، ص۳۲۲.

[۱۳] خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج۲، ص۳۷۶.

[۱۴] مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۳، ص۲۳۲.

خطاب واقعی
خطاب بیان کننده تکلیف واقعی
خطاب واقعی، مقابل خطاب ظاهری بوده و به خطابی گفته می‌شود که دربردارنده و بیان کننده تکلیف و حکم واقعی است، به گونه‌ای که آن تکلیف را بر مکلف منجز نموده و وظیفه اولی او را روشن می‌سازد، مانند خطاب «صل».
[۱۵] مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۳، ص۲۳۲.

[۱۶] بروجردی، حسین، نهایة الاصول، ص۱۳۴.

[۱۷] صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۴، ص۲۰۰.

خلاف اَولی
ترک عمل راجح و انجام عمل مرجوح
خلاف اولی، به معنای انجام فعل مرجوح و ترک عمل راجح در جایی است که هر دو فعل دارای رجحان بوده و انجام هر دو در توان مکلف می‌باشد.
توضیح:
طبق نظر مشهور اصولی‌ها، احکام تکلیفی به پنج دسته تقسیم می‌شود:
وجوب؛ ندب؛ حرمت؛ کراهت؛ اباحه.
اما گروهی به این تقسیم اشکال‌هایی گرفته‌اند، از جمله این که:
۱. در چنین تقسیمی کراهت به معنای حکمی است که در انجام آن هیچ رجحانی نیست بلکه ترک آن رجحان دارد، هر چند مانعی برای انجام فعل نیز وجود ندارد.
۲. این تقسیم، عبادت‌های مکروه را در بر نمی‌گیرد، زیرا به جا آوردن آنها رجحان دارد و به همین دلیل برخی گفته‌اند کراهت در عبادت به معنای نقصان ثواب است نه کراهت اصطلاحی.
در پاسخ، گفته شده است: احکام تکلیفی بر شش قسم است و ششمین آن «خلاف اولی» می‌باشد که شامل عبادت‌های مکروه نیز می‌شود، زیرا انجام عبادت مکروه مانند نماز خواندن در حمام رجحان دارد، هر چند رجحان آن نسبت به انجام عبادت در محلی دیگر که مکروه نباشد مانند مسجد یا منزل کمتر است.
[۱۸] شهیدثانی، زین الدین بن علی، تمهید القواعد، ص (۳۵-۳۴).




جعبه ابزار