• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرکت إرادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حرکت از لحاظ فاعل بر سه قسم است طبیعی، ارادی و قسری.
[۱] نهایه الحکمه، طباطبایی، محمد حسین، ص۲۷۴، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۲ق، چ شانزدهم.
زیرا هر انجه موصوف به حرکت می‌شود یا حرکت در آن متحرک موجود می‌باشد ویا حرکت در امر دیگری است که در مجاورت آن شئ است و یا مقترن با آن می‌باشد. به هر حال مستقیما در آن نیست. قسم اول حرکت ذاتی نامیده می‌شود و قسم دوم حرکت بالعرض.
[۲] فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، سجادی، سید جعفر، ج۱، ص۱۹۸، نرم افزار نورالحکمه۳.




حرکت ذاتی خودش بر دو نوع است؛ زیرا یا علت و سبب حرکت در خود متحرک است و یا خارج از آن. اگر علت حرکت خارج از حرکت باشد حرکت فسری محقق شده است و اگر در درون متحرک باشد؛ یا علت دارای شعور است که حرکت آنرا حرکت ارادی می‌نامند و یا بدون شعور است که این حرکت را حرکت طبیعی گویند. بنابراین، حرکت ارادی حرکتی است که مبدا آن در خود شیئ متحرک باشد به اضافه شعور و آگاهی وی به اینکه خودش مبدا حرکت است. مثل حرکت موجود زنده به اراده خودش.
[۴] فرهنگ فلسفی، صلبیا، جمیل، ص۳۰۶، ترجمه منوچهر صالحی، تهران، نشر حکمت، ۱۳۸۱ش، چ دوم.
[۵] ایضاح الحکمه، ربانی گلپایگانی، علی، ج۲، ص۳۳۸، قم، نشر اشراق، ۱۳۷۴ش، چ اول.
[۶] مباحث مشرقیه، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱، ص۶۲۱، تهران، مکتبه اسدی، ۱۹۶۶م.

این حرکت همراه با شوق متحرک به حرکت است و حتما به خاطر غرضی انجام می‌شود؛ زیرا در صورتی فعل و حرکت از حیوان تصور می‌شود که فعل آن بر ترکش اولویت داشته باشد.
[۷] موسوعه مصطلحات الفلسفه عند العرب، ج۱، ص۲۶۷، نرم افزار نورالحکمه۳.

برخی از مصادیق این حرکت هست که از جنبه‌ای حرکت ارادی و از جنبه‌ای دیگر حرکت دیگری خوانده می‌شود. مثلا نفس به عقیده برخی از حکماء ، از جهت اینکه یک عمل ضروری است یک حرکت طبیعی شمرده می‌شود ولی از این جهت که شخص می‌تواند با اراده‌اش نفس‌ها را متقدم و متاخر کند یک حرکت ارادی نامیده می‌شود. و نیز در برخی موارد و مصادیق این حرکت اختلاف نظر وجود دارد. مانند "نبض" که به نظر عده‌ای یک عمل ارادی است ولی به نظر محققین، یک عمل طبیعی شمرده می‌شود.



هر حرکت ارادی، دارای یک سری مبادی قریبی است که عبارتند از؛ قوه و نیروی محرک اعضای بدن که مبدا قریب حرکت ارادی است. سپس مبدا بعدی، عزیمت و قصد نفس اراده کننده است که به آن شوق موکد
[۹] کفایه الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم، ص۸۵، قم، نشر اسلامی، ۱۵۲۴ق، چ هشتم.
نیز می‌گویند و مبدا دورتر تصور آن شیئ در ذهن شخص مرید حرکت است.
[۱۰] موسوعه مصطلحات الفلسفه عند العرب، ج۱، ص۲۵۶_ ۲۶۷.
[۱۱] فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، سجادی، سید جعفر، ج۱، ص۱۹۸.




حرکت ارادی از نظر نوع فاعل آن بر دو قسم است؛
[۱۲] نهایه الحکمه، علامه طباطبایی، ص۲۲۳.
[۱۳] ایضاح الحکمه، ربانی گلپایگانی، علی، ج۲، ص۴۶.

۱. حرکت بالرضا: حرکت بالرضا حرکتی است که در آن فاعلش علم به فعل خود دارد و فعل خود را اراده کرده است و علم تفصیلی او به فعلش عین فعل اوست و قبل از فعل، به جز علم اجمالی به فعل که از طریق علم به ذات خودش حاصل شده است علم دیگری ندارد. مانند انسان که صورتهای خیالی را ایجاد می‌کند و علم تفصیلی او به این صورتها عین واقعین آنهاست و انسان پیش از ایجاد این صورتها، به واسطه علم به ذات خود، علم اجمالی به آن صورتها نیز دارد.
۲. حرکت بالقصد: حرکتی است که در این فاعلش اراده فعل خود را دارد و قبل از این فعلش تفصیلا به آن آگاهی دارد ولی علم او مقرون به داعی و انگیزه زائدی است؛ مانند فاعلیت انسان در کارهای اختیاری خود.



۱. نهایه الحکمه، طباطبایی، محمد حسین، ص۲۷۴، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۲ق، چ شانزدهم.
۲. فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، سجادی، سید جعفر، ج۱، ص۱۹۸، نرم افزار نورالحکمه۳.
۳. الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ملاصدرا شیرازی، صدر الدین محمد، ج۳، ص۲۱۱، قم، نشر مصطفوی، ۱۳۶۸، چ سوم.    
۴. فرهنگ فلسفی، صلبیا، جمیل، ص۳۰۶، ترجمه منوچهر صالحی، تهران، نشر حکمت، ۱۳۸۱ش، چ دوم.
۵. ایضاح الحکمه، ربانی گلپایگانی، علی، ج۲، ص۳۳۸، قم، نشر اشراق، ۱۳۷۴ش، چ اول.
۶. مباحث مشرقیه، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱، ص۶۲۱، تهران، مکتبه اسدی، ۱۹۶۶م.
۷. موسوعه مصطلحات الفلسفه عند العرب، ج۱، ص۲۶۷، نرم افزار نورالحکمه۳.
۸. الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ملاصدرا شیرازی، ج۳، ص۲۱۲.    
۹. کفایه الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم، ص۸۵، قم، نشر اسلامی، ۱۵۲۴ق، چ هشتم.
۱۰. موسوعه مصطلحات الفلسفه عند العرب، ج۱، ص۲۵۶_ ۲۶۷.
۱۱. فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، سجادی، سید جعفر، ج۱، ص۱۹۸.
۱۲. نهایه الحکمه، علامه طباطبایی، ص۲۲۳.
۱۳. ایضاح الحکمه، ربانی گلپایگانی، علی، ج۲، ص۴۶.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حرکت إرادی».    



جعبه ابزار