حزب حریت و ائتلاف ترکیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حزب (در ترکی: حریت و ائتلاف فرقه سی)، بزرگترین حزب مخالف با حزب حاکم اتحاد و ترقی در عثمانی است.
حزب حریت و ائتلاف ــ که بخش مخفی و رهبری آن «جمعیت» و بخش علنی و مجموعه نمایندگانش در مجلس مبعوثان، «فرقه» (حزب) نامیده میشد
ــ به سبب نقشی که مؤسسان آن در تغییر رژیم سیاسی در عثمانی داشتهاند، رهبر سیاسی انقلاب ۲۳ جمادیالآخره ۱۳۲۶/ ۲۳ ژوئیه ۱۹۰۸ به شمار آمده است.
حزب حریت و ائتلاف در ۲۹ ذیقعده ۱۳۲۹/ ۲۱ نوامبر ۱۹۱۱ اعلام موجودیت کرد.
این حزب از افراد و احزاب مخالفِ غالباً درون مجلس، از
محافظهکاران و
سنّتگرایان گرفته تا
لیبرالهای تجددخواه، تشکیل شده بود. ناتوانی این احزاب و گروهها از مخالفت با انحصارطلبی اتحاد و ترقی و کنار زدن آن از اریکه قدرت، عمدهترین عامل به هم پیوستن آنان بود.
گذشته از احزاب مخالف با حزب حاکم، بسیاری از نمایندگان ملیت ها و قومیت هایی چون بلغاری، یونانی، آلبانیایی، ارمنی و عرب (برای تفصیل مناسبات هر کدام از آنها با حزب مورد بحث
ــ که عموماً، ضمن مخالفت با بینش ملیگرایانه و مرکزمدار اتحاد و ترقی، به ظاهر از اتحاد و تمامیت امپراتوری عثمانی جانبداری میکردندــ به حزب حریت و ائتلاف پیوستند. نمایندگان مستقل مجلس نیز، که در آغاز به هیچیک از دو حزب رقیب وابستگی نداشتند، سرانجام با پیوستن به این حزب تازه تأسیس، آن را تقویت کردند.
برخی مؤسسان این حزب ــ که تنها اشتراکشان دشمنی با اتحاد و ترقی بودــ عبارت بودند از: صادقبیگ، سرهنگِ سابق و از مؤسسان و اعضای مهم جمعیت اتحاد و ترقی
؛ماهر سعید، از ترکهای جوان اولیه و از بنیانگذاران حزب احرار
اسماعیل گوملجنه لی، رئیس حزب اهالی
رضا توفیق بولوکباشی
و رضانور
در این حزب، لیبرالها با محافظهکاران، روحانیان سنّتگرا با روشنفکران اصلاحطلب و مشروطهخواهان با طرفداران استبداد همکاری داشتند.
رجال سیاسی متنفذی چون شاهزاده صباحالدین،
محمد کامل پاشا
و شریفپاشا
نیز از حامیان آن بهشمار میرفتند
دامادْ فریدپاشا به ریاست حزب حریت و ائتلاف برگزیده شد، اما با بحرانیتر شدن مناسبات این حزب با حزب حاکم، در اواخر ربیعالاول ۱۳۳۰/ اواسط مارس ۱۹۱۲ از ریاست استعفا کرد و مشیر فؤادپاشا جانشین او شد.
اهمّ اصول برنامه ۶۸ مادّهای حزب حریت و ائتلاف به این قرار بود :
۱) عثمانیگرایی. با گرایش روزافزون اتحادیون (اعضای حزب اتحاد و ترقی و طرفداران آنان) به ترکگرایی، این حزب که چنان گرایشی را در یک حکومت چند ملیتی، باعث اضمحلال و از هم پاشیدن حکومت میانگاشت، از آرمان عثمانیگرایی سنّتی دفاع کرد.
۲) عدم تمرکز و تأکید بر اصالت ابتکار فردی.
۳)
مشروطهخواهی . ائتلافیون از حکومت مشروطه دفاع میکردند و بر آن بودند که اتحادیون حکومت را به انحراف کشیدهاند و باید آن را به جای خودش برگرداند.
۴) اقتصاد آزاد. حزب حریت و ائتلاف در امور اقتصادی با حزب حاکم همنظر و با جریانهای سوسیالیستی و امثال آن مخالف بود، اما درباره نحوه وام گرفتن خارجی با حزب حاکم اختلاف نظر داشت
د. ترک، ذیل" Hurriyet ve Itilaf Firkasi").
۵) مخالفت با
اصلاحات اجتماعیِ اساسی.
افزون بر ترجمان (ارگان) های احزابی که به حریت و ائتلاف پیوسته بودند (چون تنظیمات، تأسیسات، تشکیلات، تقدیرات، تأمینات، اصلاحات، همراه، شهراه و افهام)، برخی مطبوعات غیروابسته به حزب (مانند اقدام، ینیاقدام، اقتحام و به ویژه علمدار) نیز از مواضع آن دفاع میکردند و نظرها و انتقادهای آنان را منتشر مینمودند.
نخستین قدرتنمایی حریت و ائتلاف در
انتخابات میاندورهای بود که، سه هفته پس از تأسیس آن، در ۱۹ ذیحجه ۱۳۲۹/ ۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ برای پرکردن جای خالی نمایندهای که به سفارت فرانسه منصوب شده بود، در استانبول برگزار گردید. در این انتخابات، نامزد حریت و ائتلاف پیروز شد.
این انتخابات نخستین برخورد انتخاباتی جدّی بین دو حزب رقیب در عثمانی بود.
این پیروزی مانند ابزاری تبلیغاتی برضد اتحاد و ترقی مورد استفاده قرار گرفت و باعث شد پیش از آنکه حریت و ائتلاف امکان سازماندهی و نفوذ بیشتری یابد، اتحاد و ترقی برای انحلال مجلس مبعوثان و به دست آوردن اکثر کرسی ها در مجلس بعدی، تدابیری بیندیشد.
بدین ترتیب
، که تحت نفوذ اتحاد و ترقی بود، در ۲۸ محرّم ۱۳۳۰/ ۱۹ ژانویه ۱۹۱۲ دستور انحلال مجلس را صادر کرد.
در انتخابات بهار ۱۳۳۰/ ۱۹۱۲ــ که با اِعمالِ نفوذ آشکارِ وابستگان و عوامل حزب حاکم و بهویژه مأموران حکومت در سراسر قلمرو عثمانی همراه بود
ــ حریت و ائتلاف شکست سختی خورد و شمار نمایندگان آن از بیش از صد نفر در مجلس اول، به پنج نفر در مجلس دوم کاهش یافت.
حزب اتحاد و ترقی برای پیش بردن اهداف خود به اقدامات غیرقانونی متوسل شد.
به نظر رضا نور (یکی از رهبران مخالفان) بهرهبرداری دائم اتحادیون از نیروهای نظامی، مخالفان را به این نتیجه رساند که برای کسب توان مقابله با اتحادیون، چارهای جز جلب طرفداری ارتش ندارند.
در نتیجه، در اواخر بهار ۱۳۳۰/۱۹۱۲ گروه افسران نجاتدهنده (خلاصکار ضابطان غروپو)، که برای مقابله با
حزب اتحاد و ترقی بهطور سرّی سازماندهی شده بودند، به فعالیت پرداختند.
این گروه ــ که شاخه نظامی حزب حریت و ائتلاف به شمار میآمدند
ــ با همکاری حریت و ائتلاف تهدید کردند که در صورت پافشاری جمعیت اتحاد و ترقی بر مواضع خود، به اقدامات خشونتآمیز متوسل خواهند شد.
در نتیجه این تهدیدات، دولت
سعیدپاشا در اوایل شعبان ۱۳۳۰/ اواسط ژوئیه ۱۹۱۲ سقوط کرد و دولت غازی احمد
مختار پاشا جای آن را گرفت. اگرچه در دوره سهماهه دولت،
مجلس مبعوثان ساخته و پرداخته اتحادیون منحل گردید و خود آنها از حاکمیت کنار گذاشته شدند
و حزب حریت و ائتلاف که در آغاز کار این دولت، یک
فراکسیون مخالف پنج تا دَه نفری بود،
در همین دوره توسعهای محسوس یافت
با وجود این، به علت سیاستهای بیطرفانه دولت، حمایت اولیه ائتلافیون از دولت به دشمنی بیامان با آن بدل شد.
کاملپاشا ــکه دولت نخستش در دوره مشروطیت دوم به دنبال کشمکش با جمعیت اتحاد و ترقی، در ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹ سقوط کرده بودــ در دولت دوم خود (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۱/ ۱۹۱۲ ـ ۱۹۱۳) از سلطان محمد پنجم خواست که اتحاد و ترقی را قلع و قمع کند.
اتحاد و ترقی همچنان دور از حاکمیت و تحت فشار بود
اما حزب حریت و ائتلاف نیز، در نتیجه کشمکشهای درونی، بیش از آن به ضعف گراییده بود که بتواند با استفاده از فرصت، جای خالی آن را در حاکمیت پر کند.
ضعف روزافزون حریت و ائتلاف، ناشی از ساختار ناهمگون و فقدان وحدت ایدئولوژیک آن بود که از همان روزهای نخست تشکیل، به انحای گوناگون خود را نشان میداد، اما گردانندگان حزب میکوشیدند از برملا شدن آن جلوگیری کنند.
نخستین ناسازگاری درونی حزب، در تنها همایش سراسری آن (جمادیالآخره ۱۳۳۰/ ژوئن ۱۹۱۲) آشکار گردید که به انشعاب در حزب انجامید. در یکی از جناحها شماری از جوانانِ غالباً غربگرا گردآمده بودند که خود را «منوّران» یا گروه روشنفکران میخواندند. آنان جناح مقابل را، که غالباً از وابستگان صنف علمیه و عناصر محافظهکار بودند، یوبازلار (متحجران)، درویشلر (درویشها) و خواجگان مینامیدند. در عوض، جناح اخیر نیز خود را تامْ مسلمانلر (مسلمانان کامل) و جناح مقابل را دینسیزلر (بیدینها) مینامیدند.
در گروه روشنفکران، کسانی چون دامادْ فریدپاشا، مشیر فؤادپاشا و رضا نور بودند.
در گروه دیگر هم کسانی چون صادقبیگ و دامادْ صالح پاشا حضور داشتند.
حریت و ائتلاف، با کنارهگیری تدریجی اعضای جناح روشنفکران و تسلط جناح محافظهکار، پویایی خود را از دست داد. در این میان صادقبیگ، رئیس دوم حزب، که مسئولیت تشکیلات آن را برعهده داشت، عملا رهبر حزب حریت و ائتلاف بود.
با کنارهگیری اعضای نخبه حریت و ائتلاف از آن، حزب به تدریج به یک کمیته تقلیل یافت،
چنانکه در روزگار دولتهای غازی احمدمختار پاشا و محمدکاملپاشا اعتبار و نفوذ چندانی نداشت و تلاش رهبرانش بیشتر مصروف یافتن کار و مقام برای وابستگانشان میشد.
سرانجام صادقبیگ، پس از ملاقات با کاملپاشا، صدراعظم، با صدور اعلامیهای در ۲۲محرّم ۱۳۳۱/ ۱ ژانویه ۱۹۱۳، با تأکید بر اولویت شرکت حزب در کار دفاع از وطن در زمانیکه جنگ بالکان ابعاد گستردهای یافته بود، فعالیت سیاسی، شعب و باشگاههای خارج از استانبول حزب را تعطیل کرد. این کار شاید برای سرپوش گذاشتن بر ضعف و اضمحلال حزب بود. در عمل، جز گروه صادقبیگ که به کمیتهای انقلابی بدل شده بود، اثری از حریت و ائتلاف باقینماند.
در پی شکست عثمانی در جنگ بالکان و همزمان با قوّت گرفتن این شایعه که دولت مشغول مذاکره درباره واگذاری ادرنه به بلغارهاست،
جمعیت اتحاد و ترقی با شمار اندکی از اعضا و هواداران خود به باب عالی حمله برد و کاملپاشا را وادار به استعفا کرد و از پادشاه حکم صدارت محمود شوکتپاشا را در ۲۳ ذیحجه ۱۳۳۱/ ۲۳ نوامبر ۱۹۱۳ گرفت.
در واقع، جمعیت با این عمل اقدام به کودتا کرد
و بار دیگر زمام حکومت را به چنگ آورد؛ در نتیجه، حریت و ائتلاف در مقابل عمل انجام یافته قرار گرفت و بسیاری از وابستگان آن ناگزیر به مهاجرت شدند
و تنها معدودی از آنان توانستند، با همکاری برخی مخالفان دیگر، ترور محمود شوکتپاشا، صدراعظم جدید، را سازماندهی کنند.
سرکوبی شدید و وسیع پس از ترور، باعث شد که مخالفان سیاسی به خارج از کشور بگریزند، دوران حیات سیاسی چند حزبی پایان یافت و منجر به حاکمیتِ تک حزبیِ اتحاد و ترقی تا پایان جنگ جهانی اول شد
بدین ترتیب، فعالیت حزب حریت و ائتلاف در داخل کشور پایان گرفت؛ البته برخی سران فراری آن، چون صادقبیگ و اسماعیل گوملجنهلی، در آستانه جنگ جهانی اول و در جریان آن، برای احیای آن کوشیدند و چندی موجودیت آن را در پاریس اعلام کردند، اما با کنارهگیری شریفپاشا از ریاست و قطع کمکهای مالی وی، مرکزیت حزب به مصر انتقال یافت که کاری از پیش نبرد.
در پیشکست عثمانی در
جنگ جهانی اول و پدید آمدن خلأ در حیات سیاسی عثمانی، حزب اتحاد و ترقی نیز کنار رفت و حریت و ائتلاف در ربیعالآخر ۱۳۳۷/ ژانویه ۱۹۱۹ بار دیگر در عرصه سیاسی کشور حضور یافت و به سرعت قویترین تشکل سیاسی دوره متارکه شد (د. ا. د. ترک، ج ۱۸، ص ۵۰۹). در دورههای پنج گانه صدارت دامادْ فریدپاشا (جمادیالآخره ۱۳۳۷ـ ۴ صفر ۱۳۳۹/ مارس ۱۹۱۹ ـ ۱۷ اکتبر ۱۹۲۰؛ د. ا. د. ترک،، ج ۸، ص ۴۳۹) شماری از ائتلافی های میانهرو شرکت داده شدند. این امر کشمکش های بیشتری در حزب به وجود آورد که به جدا شدن گروهی به نام حزب حریت و ائتلاف میانهرو (معتدلْ حریت و ائتلاف فرقهسی) انجامید. در این زمان، با توسعه دامنه مبارزه رهاییبخش در
آناطولی، عرصه برای فعالیتهای حریت و ائتلاف و حزب منشعب از آن روز به روز تنگتر شد، چنانکه در دوره حکومت احمد توفیقپاشا (۲۹ مهر ۱۲۹۹ـ۱۲ آبان ۱۳۰۱/ ۲۱ اکتبر ۱۹۲۰ ـ ۴ نوامبر ۱۹۲۲)، واپسین حکومت استانبول، از هر دو حزب تنها نامی باقیمانده بود و بسیاری از فعالان آنها ــکه جزو فهرست سیاه حکومت آنکارا بودندــ به خارج گریختند (حزب، بخش :۴ در ترکیه).
(۱) Feroz Ahmad, Ittihatciliktan Kemalizme, tr Fatmagul Berktay, Istanbul ۱۹۸۶.
(۲) idem, The Young Turks, Oxford ۱۹۶۹.
(۳) Sina Aksin, Jon Turkler ve Ittihat ve Terakki, Istanbul ۱۹۸۷.
(۴) Hasan Amca, Dogmayan hurriyet, Istanbul ۱۹۸۹.
(۵) Yusuf Hikmet Bayur, Turk inkilabi tarihi, vol۲, Ankara ۱۹۹۱.
(۶) Ali Birinci, Huvviyet ve Itilaf firkasi: II Mesrutiyet devrinde Ittihat ve Terakki'ye Karsi Ckanlar, Istanbul ۱۹۹۰.
(۷) Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
(۸) EI۲, sv "Hurriyet we Itilaf Firkasi" (by F Ahmad and D A Rustow).
(۹) Enver Ziya Karal, Osmanli tarihi, vol۹, Ankara ۱۹۹۹.
(۱۰) Bernard Lewis, The emergence of Modern Turkey, New York ۲۰۰۲.
(۱۱) Serif Mardin, Jon Turklerin siyasi fikirleri: ۱۸۹۵-۱۹۰۸, Istanbul ۱۹۸۹.
(۱۲) Ernest Edmondson Ramsaur, The Yaung Turks: prelude to the revolution of ۱۹۰۸, Beirut ۱۹۶۵.
(۱۳) Stanford J Shaw, History of the Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge ۱۹۸۵.
(۱۴) Fethi Tevetoglu, Omer Naci, Istanbul vol ۱, ۱۹۹۲.
(۱۵) Tarik Zafer Tunaya, Turkiye'de siyasal partiler, Istanbul vol۱, ۱۹۸۸.
(۱۶) T A, sv "Hurriyet ve Itilaf Firkasi" (by Fethi Tevetoglu).
(۱۷) TDVIA, svv "Damad Ferid Pasa" (by Cevdet Kucuk) , "Hurriyet ve Itilaf Firkasi" (by Ali Birinci).
(۱۸) Erik Jan Zurcher, Turkey: a modern history, London ۱۹۹۸.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره.