• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن علی تنیسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حسن تِنّیسی (۳۰۶ـ۳۹۳ق) یا ابن وکیع، شاعر و ادیب مصری با اصل و تبار از بغداد یا ایران است که در جزیره تِنّس در مصر به دنیا آمد. او دارای لکنت زبان بود اما به رغم این نقص، به تحصیل علم و سرودن شعر پرداخت و به عنوان یکی از شاعران چیره‌دست زمان خود شناخته شد. ابن وکیع زندگی‌ای گوشه‌نشین داشت و از حضور در دستگاه‌های حاکم پرهیز می‌کرد، و برای امرار معاش به شغل سمساری روی آورد.
اشعار او عمدتاً در وصف بهار، گل و شراب است و او به مدح امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) پرداخته که برخی این اشعار را نشانه‌ای از گرایش شیعی او می‌دانند. او در سال ۳۹۳ هجری در تنیس درگذشت و در آنجا دفن شد. آثارش شامل دیوان شعر و کتاب‌های مختلفی مانند "آداب المحبین" و "المنصف" است. برخی اشعار او نیز در موزه‌ها و کتابخانه‌های مختلف موجود است. ابن وکیع در زمینه نقد شعر نیز فعال بود و به نقد ابوطیب متنبی پرداخت که با واکنش‌هایی مواجه شد.



ابومحمد حسن بن علی بن احمد تنیسی ضبّی (۳۰۶ـ۳۹۳ق) ملقب به جائر و عاطس و معروف به ابن وکیع، عالم، شاعر و ادیب مصری که اصل و تبار او از بغداد یا ایران بوده؛ ولی در تِنّس، جزیره‌ای در مصر به دنیا آمد. اسماعیل پاشا تاریخ تولد او را سال ۳۰۶ هجری آورده است،
[۲] مقریزی، احمد بن علی، المقفّی الکبیر، ج۳، ص۴۱۰-۴۱۲.
[۳] بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۲۷۳.

ولی با توجه به اینکه او شرح حال ابن وکیع را با شرح حال جد دوم او خلط کرده، نمی‌توان چندان به گفته او اطمینان کرد. جد دوم ابن وکیع، محمد بن خلف بن حیان معروف به قاضی وکیع (م. ۳۰۶ق) قاضی اهواز و عالم و شاعری بلندآوازه بوده که تالیفات بسیاری نیز دارد.


ابن وکیع دارای لکنت زبان بود؛ ولی این نقص، او را از تلاش در راه تحصیل علم باز نداشت. ذهبی او را علامه و از فحولِ شعرا خوانده و ثعالبی او را شاعری چیره دست و عالمی جامع وصف کرده که سرآمد روزگار خویش شده بود.
با این همه از برخی اشعار او پیداست که وی طبعی لطیف و آرام داشته و هیچ‌گاه در پی رسیدن به شهرت نبوده است؛ بلکه گوشه عزلت و انزوا را بر حضور در دستگاه حاکمان ترجیح می‌داده و از این نظر نیز برای گذران زندگی خود، سمساری را پیشه خود کرده بود.
[۱۰] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۱۱۵.



در منابع متقدم درباره مذهب او سخنی به میان نیامده؛ ولی اشعاری در مدح امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) به او نسبت داده‌اند،
[۱۱] ابوالفتح کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، ج۱، ص۲۸۰.
که برخی منابع، آن را دال بر تشیع او دانسته‌اند
[۱۲] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۶۱.
و دست کم می‌تواند دال بر گرایش شیعی او باشد.


آثار ابن وکیع عبارت‌اند از:
• دیوان شعر
[۱۳] ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.
که نسخه‌ای از آن در کتابخانه حلب موجود است.
[۱۴] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۷.
ثعالبی نیز بسیاری از اشعار او از جمله قصیده مربعه (قصیده‌ای که هر چهار مصرع آن دارای یک قافیه باشد) و قصیده او درباره توصیف چهار فصل سال را نقل کرده است.
[۱۵] ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمة الدهر، ج۱، ص۴۳۴-۴۶۵.

• بسیاری از اشعار او در وصف بهار و گل و خمر است و نام گل‌ها و میوه‌های گوناگون به وفور در اشعار او به چشم می‌خورد؛ از همین‌رو برخی پژوهشگران که به گردآوری ۸۳ قطعه و قصیده از اشعار او پرداخته‌اند، آن را در مجموعه‌ای به نام ابن وکیع التنیسی شاعرُالزَهر و الخمر (ابن وکیع، شاعر گل و شراب) منتشر کرده‌اند.
• کتاب آداب المحبین و نزهه العاشقین که در بردارنده قصاید و قطعاتی از ابن وکیع و چند شاعر دیگر است در موزه عراق موجود است. قصیده‌ای از او نیز در کتابخانه برلین موجود است.
[۱۶] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۶-۸۷.

• منظومة بحرالاوهام؛
[۱۷] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۲۴.

کتاب الاخوان؛
[۱۸] بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۶۴.

• و المنصف، آثار دیگر ابن وکیع هستند. ابن وکیع کتاب المنصف را به گمان خود در موضوع سرقت‌های ادبی ابوطیب متنبی (م. ۳۵۴ق) به نگارش درآورد؛
[۱۹] ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.
ولی در همان زمان برخی به نقد این کتاب و انتقاد از او پرداختند و او را به اشتباه خویش درباره متنبی آگاه کردند.
[۲۰] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.
[۲۱] بدیعی، یوسف، الصبح المنبی عن حیثیه المتنبّی، ج۱، ص۶۸.

• کتاب‌های مستقلی نیز در دفاع از متنبی و رد ابن وکیع نگاشته شده که از جمله اثری از ابن جنّی با عنوان النقض علی ابن وکیع فی شعر المتنبی و تخطئته است.
[۲۲] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱۲، ص۱۱۳.



ابن وکیع سرانجام در جمادی الاول سال ۳۹۳ هجری در تنیس ـ درحالی که فلج شده بود ـ از دنیا رفت و در مقبره الکبری این شهر به خاک سپرده شد،
[۲۳] ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۶.
که بعدها قبه‌ای نیز بر روی مزار او ساختند.
[۲۴] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ، ج۱۷، ص۶۴.

(دیگر منابع:
[۲۵] ثعالبی، عبدالملک بن محمد، تتمة یتیمه الدهر، ج۵، ص۴۰.
[۲۶] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایة الارب، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۳.
[۲۷] بغدادی، عبدالقادر بن عمر، خزانة الادب، ج۶، ص۳۴۴.
[۲۸] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۷، ص۲۸۴.
[۲۹] یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۲، ص۳۳۵.
[۳۰] ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۱۴۱.
[۳۱] شنترینی، علی بن بسام، الذخیره فی محاسن اهل الجزیره، ج۸، ص۵۷۸.
[۳۲] جراوی، احمد بن عبدالسلام، الحماسه المغربیه، ج۱، ص۷۴.
[۳۳] دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص۱۶۲.
[۳۴] شیبانی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب، ج۴، ص۸۵.
[۳۵] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۶۳.
[۳۶] موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۳، ص۶۳.
[۳۷] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۴۰.
[۳۸] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۹۸.
[۳۹] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۲۱۲.
[۴۰] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۹۹.
[۴۱] قمی، عباس، الکنی والالقاب، ج۱، ص۴۴۵.
[۴۲] سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیه، ج۱، ص۲۸۵-۲۸۶.
[۴۳] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۰۱.
[۴۴] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۶۹.
[۴۵] جمعی از دانشمندان، فرهنگ زندگی نامه‌ها، ج۱، ص۸۰۸.
)

۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.    
۲. مقریزی، احمد بن علی، المقفّی الکبیر، ج۳، ص۴۱۰-۴۱۲.
۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۲۷۳.
۴. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۶.    
۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۷۴.    
۶. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.    
۷. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء،، ج۱۷، ص۶۴.    
۸. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمة الدهر، ج۱، ص۴۳۴.    
۹. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۵-۱۰۶.    
۱۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۱۱۵.
۱۱. ابوالفتح کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، ج۱، ص۲۸۰.
۱۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۶۱.
۱۳. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.
۱۴. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۷.
۱۵. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمة الدهر، ج۱، ص۴۳۴-۴۶۵.
۱۶. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۶-۸۷.
۱۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۲۲۴.
۱۸. بغدادی، اسماعیل بن محمد، ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۶۴.
۱۹. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۴.
۲۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.
۲۱. بدیعی، یوسف، الصبح المنبی عن حیثیه المتنبّی، ج۱، ص۶۸.
۲۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱۲، ص۱۱۳.
۲۳. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۶.
۲۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ، ج۱۷، ص۶۴.
۲۵. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، تتمة یتیمه الدهر، ج۵، ص۴۰.
۲۶. نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایة الارب، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۳.
۲۷. بغدادی، عبدالقادر بن عمر، خزانة الادب، ج۶، ص۳۴۴.
۲۸. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۷، ص۲۸۴.
۲۹. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۲، ص۳۳۵.
۳۰. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۱۴۱.
۳۱. شنترینی، علی بن بسام، الذخیره فی محاسن اهل الجزیره، ج۸، ص۵۷۸.
۳۲. جراوی، احمد بن عبدالسلام، الحماسه المغربیه، ج۱، ص۷۴.
۳۳. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص۱۶۲.
۳۴. شیبانی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب، ج۴، ص۸۵.
۳۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۸، ص۲۶۳.
۳۶. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۳، ص۶۳.
۳۷. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۴۰.
۳۸. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۹۸.
۳۹. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۲۱۲.
۴۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۹۹.
۴۱. قمی، عباس، الکنی والالقاب، ج۱، ص۴۴۵.
۴۲. سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیه، ج۱، ص۲۸۵-۲۸۶.
۴۳. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۰۱.
۴۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۶۹.
۴۵. جمعی از دانشمندان، فرهنگ زندگی نامه‌ها، ج۱، ص۸۰۸.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن وکیع تنیسی»، ج۲، ص۱۶۷.






جعبه ابزار