حسین بن علی مغربی (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسین بن علی مغربی (
۳۷۰ ـ
۴۱۸ هـ.ق) سیاستمدار، وزیر، ادیب، لغتشناس، شاعر، مورخ، نسبشناس و حافظ قرآن شیعی بود.
او در مصر یا حلب زاده شد و اصالتش به بصره و نسبش به بهرام گور میرسید.
وی از کودکی در علوم دینی، ادبی و ریاضی سرآمد شد و در نوجوانی آثار مهمی را تلخیص و نظم کرد.
او با ادیبان بزرگی چون ابوالعلاء معرّی مراوده داشت.
وی در سیاست مناصب مهمی نزد حاکمان فاطمی، عباسی، آلبویه، بنیعقیل و امیران دیاربکر به دست آورد، هرچند به دلیل حوادث و کشمکشهای سیاسی بارها جابهجا شد.
از آثار او میتوان به
المصابیح فی تفسیر القرآن،
ادب الخواص،
الایناس فی علم الانساب،
اختیار الاغانی و
السیاست اشاره کرد.
وی سرانجام در سال ۴۱۸ (هجری قمری) در میافارقین مسموم شد و بنا بر وصیتش در نجف به خاک سپرده شد.
ابوالقاسم حسین بن علی بن حسین بن محمد بن یوسف مغربی بغدادی معروف به
وزیر مغربی و
ابن مغربی سیاستمدار شیعی،
وزیر، ادیب، لغتشناس، مورخ، نسبشناس، کاتب، شاعر، مفسر، منجم، فیلسوف و حافظ قرآن که در سیزدهم ذیحجه سال ۳۷۰ (هجری قمری)
در مصر
یا حلب به دنیا آمد.
اصل او از بصره بود؛
ازاینرو او را مغربی میگفتند که جد پدرش، متصدی دیوان مغرب بوده
یا در غرب بغداد حاکم بوده است؛ ولی ابنخلکان معتقد است وی حقیقه اهل مغرب است.
وی از نوادگان بهرام گور ساسانی
و پدر و جدش از خواص و کاتبان امیر سیفالدوله حمدانی بودند.
مادرش فاطمه نیز دختر عالم بزرگ شیعی محمد بن ابراهیم نعمانی نویسنده الغیبه بوده است.
بنا به نوشته پدرش در پشت کتاب مختصر اصلاح المنطق، وی بیش از چهارده سال
نداشت که قرآن
و بعضی کتب نحو و لغت
و پانزده هزار بیت شعر کهن را حفظ کرد.
فن خط را به خوبی آموخت
و علم جبر،
مقابله
و دیگر فنون حساب
را به اندازهای که برای یک کاتب نیاز بود، فرا گرفت.
او هنوز هفده سالگی را به پایان نرسانده بود
که دست به اختصار کتاب اصلاح المنطق ابنسکّیت (در لغت) زد و با حفظ عبارات و موارد سودمند، در تلخیص آن کوشید و در ترتیب بابهای آن هر جا که لازم بود، تغییر داد
و در نهایت آن را به درخواست پدرش به نظم درآورد.
درخشش ادبی او در باب نظم و نثر
باعث شد به وی لقب «ذوالجلاتین» بدهند.
او در نظم و نثر از شیوه ابنمعتز پیروی میکرد
و با ادیب معروف معاصرش ابوالعلاء معرّی مراوده و مکاتبه داشت.
ابوالعلاء رساله اغریضیه خود را به نام او تألیف کرده و برای او فرستاد.
گویند شریف مرتضی نیز کتاب المقنع فی الغیبه را برای وزیر مغربی نوشت. ۱۳
ابوالقاسم از پدرش و از وزیر ابوالفضل جعفر بن فضل بن فرات معروف به ابنحِنزابه،
محمد بن حسین تنوخی، احمد بن ابراهیم بن فراس، ابوجعفر طحاوی، محمد بن عیسی نامی یشکری، ابوالحسن علی بن لؤلؤ حلبی، محمد بن داود عسقلانی، یحیی بن علی اندلسی و برخی دیگر روایت کرده است. ۱۴
وی علاوه بر فرزندش ابویحیی عبدالحمید
که از دانشمندان زمان خود بود، ابوالحسن بن طیب فارقی،
ابوالجوائز حسن بن باری واسطی، ابومحمد رزقالله بن عبدالوهاب تمیمی،
ابوغالب محمد بن احمد بن بشران نحوی و برخی دیگر نیز از او روایت کردهاند.
زندگی سیاسی وزیر مغربی به سال
۴۰۰ (هجری قمری) بر میگردد؛ آن هنگام که وی و پدرش از مقربان و ندیمان الحاکم فاطمی در مصر
بودند؛
ولی با ظهور کشمکشهای سیاسی در دستگاه خلافت فاطمی، خلیفه دست به کشتار شماری از امرای دولت زد و در این بین در سال ۴۰۰ (هجری قمری) پدر یا عمو و برادران وزیر مغربی کشته شدند
و تنها وزیر مغربی توانست از مصر فرار کرده ۱۶
و به شام بگریزد.
وی در شام به حاکم رمله حسان بن مفرج بن جراح طائی پناهنده شد
و سعی کرد حاکم رمله
و سپس با مسافرت به حجاز،
امیر مکه ابوالفتوح حسن بن جعفر علوی را علیه الحاکم بالله متحد کند.
در نتیجه حاکم رمله با امیر مکه به عنوان خلافت بیعت کرد. در این میان الحاکم با احساس خطر نمود و با بذل اموال به حاکم رمله، توانست از این اتحاد جلوگیری کند. ۱۸
پس از آن وزیر مغربی به عراق رفت و در بغداد به ابوغالب فخرالملک بویهی پیوست.
القادر خلیفه عباسی او را متهم کرد
که به منظور اخلال در دولت عباسی به بغداد آمده و از فخرالملک خواست او را از خود دور کند؛ ولی فخرالملک، وزیر مغربی را به واسط برد.
مدتی بعد فخرالملک در واسط کشته شد و وزیر مغربی توانست با جلب نظر القادر به بغداد برگردد.
پس از مدتی وزیر مغربی به موصل رفت و در آنجا به وزارت ابوالمنیع قرواش (از امرای بنی عقیل موصل) رسید
و سپس در سال
۴۱۴ (هجری قمری) در بغداد به وزارت مشرفالدین بویهی منصوب شد؛
اما پس از ده ماه وزارت در دستگاه آلبویه
ابوالقاسم به دلیل اختلافاتی که با ترکان پیدا کرد،
وزارت را رها کرده و نزد قرواش به موصل بازگشت
و برای بار دوم در سال
۴۱۵ (هجری قمری) وزیر و کاتب دربار او گشت. ۲۰
در همین سال (۴۱۵ هـ.ق) در کوفه میان علویان و عباسیان نزاعی برخاست که با دخالت القادر بالله و عزل نقیب کوفه علی بن ابیطالب عمر، داماد وزیر مغربی این نزاع پایان گرفت؛ اما وزیر مغربی در مورد عزل دامادش با خلیفه مخالفت کرد؛ ازاینرو خلیفه نیز به قرواش امیر موصل دستور داد تا ابن مغربی را از خود طرد کند.
ابن مغربی اینبار به دیاربکر هجرت کرد
و نزد ابونصر احمد بن مروان
امیر آن دیار رفت ۲۱ و وزارت او را تا پایان عمر عهدهدار شد.
ابن مغربی با وجود شایستگیهایی که در باب سیاست از خود نشان داد و جامعیتی که در بسیاری از علوم داشت، او را فردی جسور، بیباک، بیتدبیر و متکبر دانستهاند.
وی در نهایت در ماه رمضان
سال ۴۱۸ (هجری قمری)
در میّافارقین
(از شهرهای دیاربکر)
مسموم شده و از دنیا رفت. ۲۵
طبق وصیتش جنازه او را به نجف اشرف منتقل کرده و به خاک سپردند.
آثار او عبارتاند از:
• المصابیح فی تفسیر القران؛ ۲۷
• خصائص علم القران؛
افندی احتمال داده کتاب اخیر عیناً همان کتاب المصابیح باشد؛ ۲۹
• اختصار غریب المصنف (مختصر غریب الکلام)؛
• رسالهای درباره قاضی و حاکم؛
• الالحاق بالإشتقاق؛
• اختیار شعر ابیتمام؛
• اختیار شعر البُحتُری؛
• اختیار شعر المتنبّی والطعن علیه؛
• اختصار مختصر اصلاح المنطق
ابنسکیت در لغت، با اینکه ابنبسّام تصریح میکند: وزیر مغربی، اصلاح المنطق ابنسکیت را مختصر کرده،
با وجود این، حاجی خلیفه گمان کرده وی اصلاح المنطق ابوحنیفه دینوری را تهذیب و تلخیص نموده است. ۳۲ نسخههای خطی از مختصر اصلاح المنطق که از آن با عنوان المُنَخّل نیز یاد میشود، در کتابخانه اسکوریال اسپانیا و بعضی کتابخانههای دیگر موجود است؛ ۳۳
• اختصار الاغانی (اختیار الاغانی)
نسخههایی از آن در کتابخانه ملی پاریس موجود است؛ ۳۴
• المأثور فی مُلَح الخدور؛
• السیرة النبویه گزیدهای از اثر ابنهشام؛
• الایناس،
به گفته ابنخلکان کتاب الایناس با حجم کمش بسیار پرفایده بوده و بر وسعت اطلاعات نویسنده دلالت دارد.
کتاب مذکور با عنوان الایناس فی علم الانساب چاپ شده است؛ ۳۷
• ادب الخواص
که با عنوان ادب الخواص فی المختار من بلاغات قبائل العرب و اخبارها و انسابها و ایامها به چاپ رسیده ۳۹ و ابنخلکان در مواردی از این کتاب نقل کرده است؛
• دیوان ترسل؛
• دیوان شعر
و نثر،
نمونه هایی از اشعار او در بعضی منابع آمده است؛
از جمله قصیدهای در سوگ سید رضی (م
۴۰۶ هـ.ق) سروده که باخرزی (م
۴۶۷ هـ.ق) قسمتی از آن را نقل کرده است؛
• السیاسه
(رسالةٌ فی السیاسه) که چاپ شده است؛ ۴۴
• زیاداتی بر فهرست الندیم که در واقع تکملهای بر آن بوده و یاقوت از آن نقل قول کرده است،
• العماد در نجوم؛ ۴۶
• رسالهای در لغت و ادب مشتمل بر پاسخ به سؤالات و نامهها که قسمتی از آن را ابنبسّام نقل کرده است،
• املائات که شماری از آن در تفسیر و تأویل قرآن بوده و احتمالاً همان المصابیح فی تفسیر القرآن سابق است؛
• فضائل القبائل؛
• اخبار بنیحمدان و اشعارهم؛
• الشاهد و الغائب؛ ۴۸
• اثری اصیل در فرهنگ تاریخی زبان عربی با توضیح در مورد ریشهها و صورتهای متداول قدیم و جدید لغات عرب، ۴۹
• کتاب علم الصرف؛ ۵۰
• رجال الوزیر المغربی. ۵۱
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «حسین بن علی مغربی»، ج۳، ص۱۴۵-۱۴۷.