• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حصن (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: حصن (مقالات مرتبط).

حِصْن (به کسر حاء و سکون صاد)، از واژگان قرآن کریم به معنای قلعه است. مشتق این واژه در قرآن نیز به کار رفته است، مانند: مُحْصَنَة (به ضم میم و سکون حاء و فتح صاد)، که به معنی تحفظ و نگه داشتن است. به کسی که خود را از بی‌عفّتی حفظ کند محصن»، و به زن که در اثر شوهردار بودن و یا عفّت، خود را از بی‌عفّتی نگه دارد محصنه گویند.



حِصْن به معنی قلعه است. جمع آن حصون است، مثل‌: (وَظَنُّوا اَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ‌ حُصُونُهُمْ‌ مِنَ اللَّهِ..) (و خودشان نيز گمان مى‌كردند كه دژهاى محكمشان آنها را از عذاب الهی مانع مى‌شود.)


(لا یُقاتِلُونَکُمْ جَمِیعاً اِلَّا فِی قُریً‌ مُحَصَّنَةٍ) مراد شهرهای مستحکم و حصار شده است، یعنی: «کارزار نکنند با شما مگر در آبادی‌های مستحکم و حصاردار.» این معنای اوّلی حصن است. سپس به طور مجاز چنان که راغب گوید در هر تحفّظ و نگه داشتن به کار می‌رود. به کسی که خود را از بی‌عفّتی حفظ کند گوئیم: «محصن»، و به زنی که در اثر شوهردار بودن و یا عفّت، خود را از بی‌عفّتی نگه دارد محصنه (به صیغه فاعل و مفعول) گویند. به صیغه فاعل از آن جهت که خود را از بی‌عفّتی بازمی‌دارد و به صیغه مفعول از آن سبب که از بی‌عفّتی باز داشته شده است.
(وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا اَنْ یَنْکِحَ‌ الْمُحْصَناتِ‌ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ اَیْمانُکُمْ‌... فَانْکِحُوهُنَّ بِاِذْنِ اَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ‌ مُحْصَناتٍ‌ غَیْرَ مُسافِحاتٍ‌... فَاِذا اُحْصِنَ‌ فَاِنْ اَتَیْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَی‌ الْمُحْصَناتِ‌ مِنَ الْعَذابِ...) (و هر كس كه توانايى ازدواج با زنان آزاد پاكدامن باايمان را ندارد، مى‌تواند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كند...آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به طور شايسته به خودشان بدهيد؛ در حالى كه پاكدامن باشند، يعنى نه مرتكب زنا شوند... و در صورتى كه «محصنه» باشند و كسى آنها را مجبور به زنا نكرده باشد و مرتكب عمل منافى عفّت شوند، نصف مجازات زنان آزاد پاكدامن را خواهند داشت.) مراد از محصنات اوّل زنان آزاد و عفیف است که به واسطه عفّت و امتناع از فحشاء، از بی‌عفّتی باز داشته شده‌اند و همچنین است محصنات دوّم که مراد کنیزان عفیف است. امّا جمله‌ (فَاِذا اُحْصِنَ‌) ممکن است مراد از آن شوهردار بودن باشد یعنی: «کنیزان چون شوهردار شدند اگر زنا کنند نصف حدّ زنان آزاد را دارند که پنجاه‌ تازیانه است» و این قرینه است که مراد از محصنات سوّم زنان آزاد و عفیف است زیرا محصنات شوهر دار سنگسار و کشته می‌شوند و آن قابل تقسیم نیست و نیز ممکن است مراد از فَاِذا اُحْصِنَ‌ اسلام آوردن کنیزان باشد چنانکه المیزان گفته است. امّا در آیه‌: (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ اُمَّهاتُکُمْ‌... وَ الْمُحْصَناتُ‌ مِنَ النِّساءِ) ظاهرا مراد زنان شوهردار است یعنی: «مادرانتان... و زنان شوهر دار بر شما حرامند.» (وَاُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ اَنْ تَبْتَغُوا بِاَمْوالِکُمْ‌ مُحْصِنِینَ‌ غَیْرَ مُسافِحِینَ...) (براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد؛ در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد.) مراد از محصنین مردان عفیف است که از فحشاء امتناع می‌کنند و مراد از مسافحین، زناکارانند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۴۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۳۷.    
۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۸، ص۱۴۸.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۳۹.    
۵. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۶۹.    
۶. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۵.    
۸. حشر/سوره۵۹، آیه۱۴.    
۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۳۹.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۳۹.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۴، ص۲۶۶-۲۶۹.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۲۳-۴۲۵.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حصر»، ج۲، ص۱۴۹-۱۵۰.    






جعبه ابزار