• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حق زندانی در بودن همسرش با او

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) وارد شده و ظهور دارد در اینکه زندانی حق دارد همسرش نزد او باشد و من ندیدم کسی بدان تصریح کرده باشد، جز برخی از معاصران شیعه و عبد الرزاق در مصنّف خود به نقل از برخی فقیهان اهل سنّت و ابن عابدین در ردّ المحتار.
امّا باقی فقیهان در باب قسم (تقسیم مساوی شب‌ها میان زنان) از کتاب «نکاح» موضوعی را ذکر کرده‌اند که از آن چنین مطلبی فهمیده می‌شود و ما به نقل سخن شیخ طوسی در مبسوط و علّامه حلّی در قواعد الاحکام و ابن قدامه در مغنی اکتفا می‌کنیم.



۱. اخبرنا عبد اللّه، اخبرنا محمد، حدّثنی موسی، قال: حدّثنا ابی، عن ابیه، عن جدّه جعفر بن محمد، عن ابیه، عن جدّه، عن علی علیه السّلام: انّ امراة استعدت علیّا (علیه‌السّلام) علی زوجها فامر علی بحبسه، ذلک؛ لانّ الزوج لا ینفق علیها اضرارا بها. فقال الزوج: احبسها معی. فقال علی: لک ذلک؛ انطلقی معه لا علیک احدا؛
زنی از علی (علیه‌السلام) علیه شوهرش کمک خواست. علی (علیه‌السلام) دستور داد:
شوهر را زندانی کنند؛ زیرا نفقۀ همسرش را از جهت اضرار به او نمی‌پرداخت. شوهر گفت: زنم را با من زندانی کن. علی (علیه‌السلام) فرمود: این هم برای تو، ‌ای زن! با او برو.
گاهی گفته می‌شود: روایت دلالت می‌کند که لازم است مقدّمات ملاقات زندانی با همسرش ایجاد شود، ولی اصلا چنین دلالتی ندارد؛ زیرا قول امام «لک ذلک» نمی‌خواهد بگوید این حقّ اوست، بلکه احتمالا تفضّلی از جانب امیر المؤمنین (علیه‌السلام) است و کلیت ندارد. دقت شود.
آری، از این روایت استفاده می‌شود اگر امکان دارد و مسالۀ مهم‌تری مزاحم آن نباشد ترجیح دارد حاکم اجازه دهد همسرش با او باشد.
البته این روایت شامل زنی که زندانی است نمی‌شود؛ زیرا احتمال دارد حکم اختصاص به مرد زندانی داشته باشد و مورد روایت هم اختصاص دارد به آنجا که مرد، نفقۀ زن را ندهد یا در مورد هر نوع نفقه یا هر نوع بدهی است یا آنجا که شخص از پرداخت بدهی خودداری می‌کند، اگر نگوییم در این مورد لازم است با او سخت‌گیری شود و همراه بودن زن با آن منافات دارد.
همچنین این حکم شامل آن زندانی که ازدواج نکرده و در زندان می‌خواهد ازدواج کند، نمی‌شود؛ زیرا احتمال دارد حکم، مخصوص مرد ازدواج کرده باشد.
نتیجۀ بحث اینکه، موارد، مختلف است گاهی مورد حکم، کسی است که لازم است در زندان به او سخت‌گیری شود در اینجا مشکل است بگوییم: حق دارد زنش همراهش باشد چون با سخت‌گیری منافات دارد.
البته فقها این مساله یا مشابه آن را در باب قسم (تقسیم مساوی شب‌ها برای زن‌ها) و نشوز از کتاب «نکاح» ذکر کرده‌اند.


۱. شیخ طوسی: اگر شخصی که چهار زن دارد در جایی زندانی باشد و زن‌ها به او دسترسی نداشته باشند و در حال آزادی برای هر یک شبی قرار داده باشد واجب است همچنان برای بقیه رعایت کند، چون حقّ آن‌هاست و در صورت قدرت، بر زنان واجب است حقّ خود را ادا کنند و اگر شب‌ها را تقسیم نکرده باشد و یکی را بخواند و شبی نزد او بماند واجب است آن شب را در حقّ همۀ آن‌ها قضا کند؛ چون هر یک حقّ یک شب را دارند و هر وقت توانستند ادا کنند واجب می‌شود و اگر یکی را بخواند و او خودداری کند حقّ نفقه و سهم شب و مسکن از او ساقط می‌شود؛ زیرا ناشزه است.
۲. علّامه حلّی: اگر پیش از اینکه شب‌ها را تقسیم کند، زندانی شد و یکی را خواست بر او واجب است بقیه را بخواهد و هر زنی خودداری کرد حقّش ساقط می‌شود.
۳. ولایة الفقیه: از امور مهمی که باید رعایت شود ایجاد شرایطی است که زندانی و همسرش با هم ملاقات کنند و بتوانند با هم خلوت کنند؛ چون نیاز جنسی از مهم‌ترین نیازهاست و فاصلۀ زیاد میان آنان غالبا باعث مسائلی می‌شود که نه عقل می‌پسندد و نه شرع و گاهی باعث جدایی و متلاشی شدن زندگی خانوادگی می‌شود.
نظر نگارنده: چنین برمی‌آید که این حقّ مرد است و بحثی در آن نیست. از این رو، بحث قسم (تقسیم شب‌ها میان زنان متعدد) را پیش کشیده‌اند و فتوا داده‌اند واجب است همسر با مرد موافقت کند وگرنه ناشزه محسوب می‌شود و شاید دلیل آن، یکی اطلاقات ادلّه و دیگر استصحاب حقّ پیش از حبس و معارض نداشتن این دو (اطلاق و اصل) باشد.
آری، اگر زندانی شدن به جهت ارتداد ملی باشد چنین حقّی را ندارد؛ زیرا مرتد ملی محکوم به کفر است و زوجه، دیگر حقّ تمکین ندارد. دقت شود، چون «قسم» حق زن است یا لااقل مشترک بین هر دو.


۱. مصنّف: … عمر بن عبد العزیز دربارۀ آن نوشت: اگر کسی را زخمی کرده زخمی‌اش کنید و اگر کسی را کشته بکشیدش وگرنه او را به زندان بسپرید و اهل او را نزدیک به او قرار دهید تا از رای ناپسندش توبه کند.
۲. ابن قدامه: اگر زوج زندانی شود و بخواهد تساوی میان زنانش برقرار کند و هر یک را در شب خویش بخواند باید از او اطاعت کنند در صورتی که زندان از نظر مسکن در شان آنان باشد وگرنه لازم نیست دعوت او را اجابت کنند؛ زیرا برای آنان نقص است. امّا اگر از او اطاعت کردند باید عدالت را میان ایشان رعایت کند و همه را دعوت کند همانند وقتی که در زندان نبود.
۳. ابن عابدین: در نهر آمده است: اگر مرد به جماع احتیاج پیدا کرد همسر یا کنیزش وارد زندان می‌شوند، اگر جای مناسبی در زندان باشد. همین دلیل بر این است که اگر زن شاکی باشد با مرد زندانی نمی‌شود که ظاهرا چنین باشد.
[۱۰] نک: نووی، یحیی بن شرف، منهاج الطالبین، ج۴، ص۳۴۵.

۴. منهاج الطالبین: زوجه‌اش با آن مرد حبس نمی‌شود اگر زوجه او را حبس کرده باشد.
[۱۱] نووی، یحیی بن شرف، منهاج الطالبین، ج۴، ص۳۴۵.

۵. خطیب: از ابو حنیفه نقل شده: از جماع منع می‌شود.
[۱۲] خطیب، داوود بن یوسف، فتاوی الغیاثیه، ص۱۶۷.



۱. کوفی، محمد بن اشعث، الجعفریات، ص۱۰۸.    
۲. نوری، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:جعفریات)، ج۱۳، ص۴۳۲، ح۳.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۴، ص۳۳۲.    
۴. علّامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۹۳.    
۵. منتظری، حسینعلی، ولایة الفقیه، ج۲، ص۴۷۰.    
۶. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۸، ص۳۰۸.    
۷. صنعانی، عبدالرزاق، مصنّف عبد الرزاق، ج۱۰، ص۱۱۸، ح۱۸۵۷۶.    
۸. مقدسی، ابن قدامه، المغنی، ج۷، ص۳۴.    
۹. ابن عابدین، محمدامین بن عمر، ردّ المحتار، ج۵، ص۳۷۷.    
۱۰. نک: نووی، یحیی بن شرف، منهاج الطالبین، ج۴، ص۳۴۵.
۱۱. نووی، یحیی بن شرف، منهاج الطالبین، ج۴، ص۳۴۵.
۱۲. خطیب، داوود بن یوسف، فتاوی الغیاثیه، ص۱۶۷.



• طبسی، نجم‌الدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۵۳۹-۵۴۳.






جعبه ابزار