• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حق عینی (حقوق خصوصی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حق عینی از اصطلاحات علم حقوق و بر دو نوع است: حق عینی اصلی و حق عینی تبعی. حق عینی اصلی آنست که به شخص حق استفاده و بهره‌برداری و استعمال مال را به صورت کامل (مانند حق مالکیت) یا ناقص (مثل حق انتفاع یا حق مرور) می‌دهد. حق عینی تبعی آنست که به موجب آن، عینی معینی به دلیل وجود دین، وثیقه طلب صاحب حق قرار می‌گیرد و به او حق می‌دهد که در صورت خودداری مدیون از پرداخت دین، طلب خود را از آن محل استیفا نماید.



حق عبارت است از توانائی انسان بر چیزی یا بر انسانی دیگر. عینی چیزی است که وجود خارجی دارد و موضوع حق می‌شود، مثل حق مالکیت. حق عینی یکی از اقسام حقوق مالی و در اصطلاح مالی است که متعلق آن عین خاص می‌باشد. پس حقی که شخص به طور مستقیم و بی‌واسطه نسبت به چیزی پیدا می‌کند و می‌تواند از آن استفاده نماید، حق عینی نام دارد.


عناصر حق عینی عبارتند از: ۱) شخصی که صاحب حق است. ۲) چیزی که موضوع حق قرار دارد.
انسان برای ادامه زندگی به اشیاء خارجی نیاز دارد و حق دارد از آ‌ن‌ها استفاده نماید. این استفاده و انتقاع از دو راه ممکن است:
الف) مال مورد نیاز بی‌واسطه و مستقیم مورد استفاده قرار گیرد که به آن حق عینی اطلاق می‌شود.
ب) صاحب حق آن را به وسیلۀ دیگری اعمال کند که به آن حقوق دینی گفته می‌شود؛ که دارای سه عنصر متعهد، متعهدله و تعهد یا مدیون، دائن و دین می‌باشد.
کامل‌ترین نوع حق عینی، مالکیت است که به موجب آن مالک، حق همه گونه انتفاع و تصرف در ملک خود را دارد.


حق عینی بر دو نوع است:

۳.۱ - حق عینی اصلی

حقوقی که به طور مستقل به چیزی تعلق گرفته‌اند، یعنی خود به صورت مستقل مورد احتیاج و استفادۀ بشر است، مثل حق مالکیت.

۳.۲ - حق عینی تبعی

حقوقی که به موجب آن عین معینی، وثیقۀ طلب صاحب حق قرار دارد و به او حق می‌دهد که در صورت خودداری مدیون از پرداخت دین، طلب خود را از آن محل وصول نماید، مثل طلب‌کاری که به خاطر اطمینان از پرداخت دین، مالی را از بدهکار به رهن می‌گیرد و بدین طریق نسبت به آن مال، حق تقدم پیدا می‌کند و می‌تواند با رعایت مقررات طلب خود را از طریق مال مورد رهن وصول نماید. حق طلب‌کار نسبت به مال مرهون که یک حق عینی است، حق مستقلی نیست بلکه تابع دین است و با سقوط دین، آن حق نیز از بین می‌رود. به ‌طوری که از مادۀ ۲۹ قانون مدنی نیز چنین بر می‌آید: اشخاص نسبت به اموال سه حالت دارند؛ ۱) مالکیت (اعم از عین یا منفعت) ۲) حق انتفاع ۳) حق ارتفاق


۱) در حق عینی اصلی، صاحب حق به طور کامل یا ناقص از منافع مال خود می‌تواند استفاده کند ولی در حق عینی تبعی مثل منافع مال مورد رهن، متعلق به مالک رهن و بدهکار می‌باشد و کسی که حق عینی تبعی بر مال مورد رهن دارد، نمی‌تواند از منافع مال مورد رهن استفاده نماید؛ مثلاً اگر رهن خانه بود نمی‌تواند از اجاره یا سکونت آن استفاده نماید.
۲) حق عینی تبعی، مستقل نیست و در صورت پرداخت دین از بین می‌رود ولی حق عینی اصلی تابع هیچ دینی نیست و اصالت دارد.
[۱] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۱، چاپ بیست و دوم، ماده عین.
[۲] لنگرودی جعفری، محمد جعفری، ترمینولوژی حقوق، ص۲۲۳، تهران، کتاب‌خانه گنج دانش، ۱۳۸۵، چاپ شانزدهم، ش ۱۷۸۰.
[۳] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی ۲ و۱، ص۱۹۴، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۶، چاپ دوم.
[۴] کاتوزیان، ناصر، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)، ص۱۴، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ ششم.
[۵] صفائی، سیدحسین، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی، ج۱، ص۱۶۸، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ اول.
[۶] کاتوزیان، ناصر، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)، ص۱۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ ششم.



۱. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۱، چاپ بیست و دوم، ماده عین.
۲. لنگرودی جعفری، محمد جعفری، ترمینولوژی حقوق، ص۲۲۳، تهران، کتاب‌خانه گنج دانش، ۱۳۸۵، چاپ شانزدهم، ش ۱۷۸۰.
۳. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی ۲ و۱، ص۱۹۴، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۶، چاپ دوم.
۴. کاتوزیان، ناصر، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)، ص۱۴، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ ششم.
۵. صفائی، سیدحسین، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی، ج۱، ص۱۶۸، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ اول.
۶. کاتوزیان، ناصر، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)، ص۱۵، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۲، چاپ ششم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حق عینی»، تاریخ بازیابی ۹۹/۲/۷.    



جعبه ابزار