حلیةالمتقین خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حِليةُالمُتّقين ، كتابى در آداب و سنن اسلامى به فارسى نوشته محمدباقر مجلسى (متوفى ۱۱۱۰). مؤلف در مقدمه كتاب (ص ۲) نوشته است كه پس از نگارش كتاب عينالحيوة (در ۱۰۷۳)، شمارى از مؤمنان از وى خواستند كه رسالهاى مختصر در محاسن آداب، برگرفته از احاديث امامان معصوم عليهمالسلام، به زبان فارسى بنويسد كه مورد استفاده عامه مردم باشد و وى در اجابت درخواست آنان كتاب حليةالمتقين را نوشت. اين كتاب داراى چهارده باب و هر باب شامل دوازده فصل است و در پايان كتاب خاتمهاى در بيان بعضى آداب متفرقه آمده است. ابواب چهاردهگانه كتاب عبارتاند از: آداب لباس پوشيدن (رجوع کنید به ص۳ـ۱۴)، آداب زيور پوشيدن و سرمهكشيدن و در آيينه نظر كردن و خضاب (ص ۱۴ـ۲۹)، آداب خوردن و آشاميدن (ص ۲۹ـ۶۵)، بيان فضيلت تزويج و آداب معاشرت با زنان و تربيت فرزندان (ص ۶۵ـ۹۷)، آداب مسواك كردن و شانه كردن و ناخن و شارب گرفتن و سر تراشيدن (ص ۹۷ـ۱۰۷)، آداب بوى خوش استعمال كردن و گل بوييدن و روغن ماليدن (ص ۱۰۷ـ۱۱۵)، آداب حمام و متعلقات آن (ص ۱۱۵ـ۱۲۶)، آداب خواب رفتن و بيدار شدن (ص ۱۲۶ـ ۱۴۶)، آداب حجامت و تنقيه و خواص برخى داروها و معالجه برخى امراض (ص ۱۴۶ـ۱۹۲)، آداب معاشرت با مردم و حقوق آنان (ص ۱۹۲ـ۲۳۶)، آداب مجالس از جمله سلام و مصافحه و معانقه (ص ۲۳۶ـ۲۵۸)، آداب داخل شدن به خانه و بيرون رفتن (ص ۲۵۸ـ۲۷۵)، آداب پياده رفتن و سوار شدن و بازار رفتن و تجارت و زراعت نمودن و نگهدارى چهارپايان (ص ۲۷۵ـ ۲۹۷)، آداب سفر (ص ۲۹۷ـ۳۲۲)، و خاتمه (ص ۳۲۲ـ۳۳۳). بيشتر ابواب كتاب ناظر به آداب و اخلاق فردى است، اما ابوابى نيز، نظير باب دهم و باب يازدهم، به آداب و اخلاق اجتماعى و تعامل انسانها با يكديگر مىپردازد. باب نهم، كه به انوع داروها ومعالجات متداول بين مردم اختصاص يافته است، از جهت تاريخ اجتماعى و تاريخ طب اهميت خاص دارد. اگرچه كتاب در مقام بيان آداب و سنن است، اما در موارد بسيارى از احكام فقهى و حلال و حرام اعمال نيز سخن گفته است (براى نمونه رجوع کنید به ص ۵ـ۶، ۱۶، ۲۹ـ۳۱،۷۰). تكيه اصلى كتاب بر احاديث پيامبر اكرم صلىاللّهعليهوآلهوسلم و امامان در موضوعات مرتبط با ابواب كتاب است. مجلسى در هنگام نقل حديث، سلسله سند آن را ذكر نكرده، اما در موارد بسيارى، با ذكر عبارت «در روايت معتبر آمده است» يا «به سند صحيح منقول است» پيش از نقل روايت، نظر و اعتماد خود را به آن روايت بيان نموده است (براى نمونه رجوع کنید به ص ۸، ۱۱، ۴۲، ۱۰۷، ۲۶۸). بناى مؤلف در اين كتاب ذكر منابع و مصادر خود در نقل حديث نبوده، اما گاه در هنگام ذكر روايت به منبع آن نيز اشاره كرده است (از جمله رجوع کنید به ص:۱۰ جامع بزنطى، فقه رضوى، ص :۲۳۴ فقهالرضا، ص۱۰، :۱۷۲ مكارم الاخلاق). يكى از خصوصيات اين كتاب اين است كه در بيان اعمال و آداب، دعاهاى مربوط به هر عمل نيز ذكر شده است (براى نمونه رجوع کنید به ص ۱۲۹ـ۱۳۲، ۱۶۵ـ۱۶۶، ۲۲۹ـ۲۳۲ و جاهاى ديگر).
آقابزرگ طهرانى (ج ۷، ص ۸۳)، براساس يكى از نسخههاى خطى حليةالمتقين، نوشته كه تأليف آن در ۲۶ ذيحجه ۱۰۸۲ به پايان رسيده، اما براساس تعدادى از نسخههاى كتاب (رجوع کنید به حائرى، ج۱۰، بخش ۳، ص ۱۱۷۱؛
انوار، ج ۵، ص ۹۳) تاريخ پايان تأليف آن ۵ رجب ۱۰۷۹ است.
تا پيش از مجلسى، علماى دين بيشتر به زبان عربى و براى اهل علم، كتاب مىنوشتند، اما وى كتابهاى بسيارى به فارسى و درخور فهم همه نوشت كه حليةالمتقين از جمله آنهاست (رجوع کنید به بهار، ج ۳، ص ۳۰۳ـ۳۰۴؛
نيز رجوع کنید به مسكوب، ص ۱۶۲ـ۱۶۳). چون كتابهاى مجلسى به نثر ساده و روان است، با اقبال گسترده مردم مواجه شده است (رجوع کنید به مجلسى•، محمدباقر). نسخههاى خطى فراوان كتاب و نيز چاپهاى بسيار آن گواه اين مدعاست (درباره شيوه فارسىنويسى مجلسى رجوع کنید به بهار؛
مسكوب، همانجاها؛
مهدوى دامغانى، ص ۱۲۸ـ۱۵۱). اين كتاب همواره مورد توجه و استفاده علما و عامه مردم بوده است. نورى در مستدركالوسائل (ج ۵، ص۱۱۰) از آن بهره برده است. نورجهان تهرانى نيز بخشى از كتاب نجاةالمسلمات خود را به آداب اسلامىاى كه زنان بايد رعايت كنند اختصاص داده كه بر گرفته از حليةالمتقين است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج ۲۴، ص ۶۲).
از حليةالمتقين ترجمهها و تلخيصهاى بسيارى صورت گرفته است. محمدباقر فشاركى اصفهانى (متوفى ۱۳۱۵) آن را تلخيص و تبويب و تنظيم، و با عنوان آدابالشريعة عرضه كرده است (همان، ج ۱، ص ۲۱). شيخعباس قمى هم حليةالمتقين را خلاصه كرده و آن را مختصرالابواب فىالسنن و الآداب ناميده است (همان، ج۲۰، ص ۱۷۶؛
قس همان، ج ۱۲، ص ۲۳۸، كه به اشتباه اين كتاب را مختصر معراجالسعادة دانسته است).
على عبدالحسين شبسترى حليةالمتقين را به عربى برگردانده است (رجوع کنید به تراثنا، سال ۱، ش ۳، ص ۲۱۷). خليل رزقعاملى نيز آن را به عربى ترجمه كرده و با تحقيق جديد، در ۱۳۷۳ش/ ۱۹۹۴ به چاپ رسانده است (همان، سال ۱۴، ش ۱ و ۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸). سيدمقبول احمد دهلوى در ۱۳۳۸ حليةالمتقين را به اردو ترجمه كرده و آن را تهذيب اسلام (تهذيب مؤمنين) ناميده است (اخترراهى، ص ۳۹۶؛
قس آقابزرگ طهرانى، ج ۴، ص ۵۰۸، كه نام آن را تهذيبالاسلام ثبت كرده است).
براساس فهرست خانبابا مشار (ج ۲، ستون ۱۸۱۵ـ۱۸۱۶)، حليةالمتقين نخستينبار در ۱۲۴۸ در چاپخانه زينالعابدين تبريزى در تهران چاپ سربى شده است. پس از آن نيز اين كتاب بارها به چاپ رسيده است (رجوع کنید به همانجا). در بسيارى از چاپها، همراه با حليةالمتقين دو كتاب ديگر نيز چاپ شده است: يكى مجمع المعارف و مخزنالعوارف، نوشته محمدشفيعبن محمدصالح، به فارسى، درباره عقبات و مواقف قيامت (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج۲۰، ص۴۵؛
مشار، همانجا)؛
ديگرى مكالمات حُسنيّه، در امامت، كه به شيخ ابوالفتوح رازى منسوب است و ابراهيمبن ولىاللّه استرآبادى آن را ترجمه كرده است (رجوع کنید به ابوالفتوح رازى، ص ۱؛
آقابزرگ طهرانى، ج ۴، ص ۹۷؛
مشار، همانجا).
منابع:
(۱) آقابزرگ طهرانى؛
(۲) ابوالفتوح رازى، كتاب مكالمات حسنيّه، ترجمه ابراهيم استرآبادى، در محمدباقربن محمدتقى مجلسى، كتاب حِليةالمتقين، قم ۱۳۶۹ش؛
(۳) سفير اخترراهى، ترجمههاى متون فارسى به زبانهاى پاكستانى، اسلامآباد ۱۳۶۵ش؛
(۴) عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطى كتابخانه ملّى، تهران ۱۳۴۳ـ۱۳۵۸ش؛
(۵) محمدتقى بهار، سبكشناسى، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۳۸ش؛
(۶) تراثنا، سال ۱، ش ۳ (شتاء ۱۴۰۶)، سال ۱۴، ش ۱ و ۲ (محرّم ـ جمادىالآخره ۱۴۱۹)؛
(۷) عبدالحسين حائرى، فهرست كتابخانه مجلس شوراى ملى، ج ۱۰، بخش ۳، تهران ۱۳۴۸ش؛
(۸) محمدباقربن محمدتقى مجلسى، كتاب حِليةالمتقين، قم ۱۳۶۹ش؛
(۹) شاهرخ مسكوب، هويت ايرانى و زبان فارسى، تهران ۱۳۷۳ش؛
(۱۰) خانبابا مشار، فهرست كتابهاى چاپى فارسى، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ش؛
(۱۱) محمود مهدوىدامغانى، «نگاهى به پارهيى از آثار فارسى علامه مجلسى»، نشريه دانشكده الهيات و معارف اسلامى مشهد، ش ۱۰ (بهار ۱۳۵۳)؛
(۱۲) حسينبن محمدتقى نورى، مستدرك الوسائل و مستنبطالمسائل، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۰۸.